از نظر مادی و فیزیکی جهان را نهایتی نیست و امری نامحدود است؛ خواه شما به‌سوی کوچک ترین اجزا حرکت کنید و سعی نمایید تا جسم را تجزیه و تقسیم نمایید – از آن رو که جسم است و بعد و طول و عرض دارد قابل تقسیم به دو بخش است – و خواه شما به سمت دورترین مکان‌ها حرکت کنید، چرا که براساس فیزیک نسبیتی شما با حرکت به‌سوی جلو در واقع مکان و فضا را ایجاد می‌کنید.

به عنوان نمونه: اگر شما بر بام دنیا و آخرین نقطه جهان بایستید آن گاه که دستتان به آن سو دراز کنید، مکان و فضا را ایجاد کرده‌اید چون مکان همان امری است که جسم را در بر می‌گیرد. اما همین جهان که از نظر فیزیکی نامحدود است از نظر وجودی امری محدود است.

البته محدودیت ماده و جهان طبیعت به معنای آن نیست که جهان تا یک‌جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانی نیست. بلکه مقصود محدودیت از نظر مراتب و کمالات وجودی است. زیرا در نظام هستی موجودات دارای یک نظام طولی و مراتب تشکیکی و همراه با شدت و ضعف هستند و جهان ماده در این عرصه نازل ترین رتبه وجودی را دارا است و پس از آن عوالم دیگری هستند. البته نه در جای دیگر بلکه محیط به همین جهان ولی دارای مرتبه ای والاتر و هر مرتبه، کمالات افزون تری نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممکن  الوجود و فقر ذاتی در برابر خدای تعالی دارند و تنها او کمال مطلق و هستی محض و صرف است. جهان هستی ظهور خدای متعال است و چون وجود خداوند بی‌نهایت است، ظهور او نیز بی‌نهایت خواهد بود و پایانی ندارد.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:عبدالحمید آکوچکیان/پرسش وپاسخ دانشجویی