لطفا تفاوت و مرز میان «تکبر، خودپسندى و خودستائى» با «عزت نفس و اعتماد به نفس» را بیان کنید، چرا که گاهى نمىتوانم تشخیص دهم عمل من از روى تکبر بوده است یا از روى عزتنفس؟
قبل از بیان تفاوت میان تکبر و عزت نفس و اعتماد به نفس، باید ابتدا، معنا و مفهوم این اصطلاحات روشن شود، آنگاه به تفاوت آنها با یکدیگر بپردازیم.
تکبر؛ یعنى آدمى، خود را نسبت به دیگران – به جهت کمالى که در خود مىبیند بزرگ شمارد؛ خواه آن کمال را داشته باشد یا نه و خواه آن صفتى را که دارد و به آن مىبالد فىالواقع هم کمال باشد یا نه[۱] مانند تکبر شیطان نسبت به انسان، آنجا که در پاسخ خداوند که فرمود چرا به آدم سجده نکردى – گفت: من از آتش خلق شدهام و آدم از خاک آفریده شده است.[۲]
خودپسندى؛ یعنى، آدمى خود را به جهت کمالى که در خود مىبیند بزرگ شمارد، خواه آن کمال در واقع وجود داشته باشد یا نه، منتها در اینجا دیگر پاى غیر در میان نیست، برخلاف تکبر که خود را نسبت به دیگران بزرگ مىبیند.
اعتماد به نفس؛ یعنى، علاوه بر اینکه انسان خودش را مثبت ارزیابى مىکند، به این باور هم رسیده که توان کافى براى انجام کارهایش دارد و مىتواند از توانمندىهاى خود، به خوبى در جهت نیل به اهدافش استفاده کند.
به عبارت دیگر خود را باور کرده و توانمندىهایش را به صورت واقع بینانه ارزیابى مىکند و در هر شرایطى، مىتواند از این توانمندىها به خوبى استفاده کند و هیچگاه شکستها موجب تغییر این باورها نسبت به خودش نمىشود؛ بلکه شکستها را به خوبى تحلیل و سپس به عنوان سکوى پرش براى دستیابى به اهداف خود از آن استفاده مىکند.
با دقت در معنا و مفهوم اصطلاحات فوق، به خوبى تفاوت آنها روشن مىشود. اگر انسان، خود را داراى کمالى مىداند و تصور مثبتى از خود دارد، براى اینکه دچار غرور نشود، باید راه تواضع را در پیش گیرد و هیچ گاه به خود نبالد که من داراى چنین کمالى هستم!! بلکه از آن توانمندى یا آن صفت کمال، در راه صحیح استفاده کند.
بنابراین تکبر و غرور، در مقابل تواضع است و راه درمان آن نیز فروتنى کردن در مقابل دیگران است. همواره در سلام کردن بر دیگران پیشى بگیرید و توقع نداشته باشید دیگران به شما سلام کنند. احترام به انسانهاى دیگر – هر چند از نظر سنى و یا علمى از شما پایینتر باشند – موجب مىشود دندان تکبر از شما کنده شود و شاخ غرور بشکند. فکر کردن به نقصها و عیوبى که دارید، از حرارت غرور مىکاهد و شعلههاى تکبر را خاموش مىکند. اما عزت نفس در مقابل، سبکى و رذالت است. عزت نفس امرى پسندیده و مطلوب است و مؤمن باید براى تقویت آن کوشا باشد. به طورى که با حفظ عزت نفس بتواند؛ در مقابل گناه، خود را حفظ کند و در تأمین نیازهاى خود هیچگاه در مقابل متمکنین و پولداران، خود را خوار و ذلیل نکند و مناعت طبع را پیشه خود سازد.[۳]
پی نوشت ها
[۱] – ملا احمد نراقى، معراج السعاده، انتشارات حکمت، ۱۳۶۶، ص ۲۷۸ ؛ دستغیب شیرازى، گناهان کبیره، ص ۱۱۴٫
[۲] – اعراف ۷ آیه ۱۲٫
[۳] – براى آگاهى بیشتر ر.ک:
الف. مهدى نراقى، جامع السعادت ؛
ب. شهید دستغیب، گناهان کبیره.
پاسخ دهید