سوال: این که در روایات گفته شده است: بچّه ها در هفت سال اوّل امیر هستند، یعنی چه؟ و چهار چوب و قانون مندی در این هفت سال چگونه است؟

جواب:

ما در روایتی از نبیّ مکرّم اسلام داریم که حضرت فرمودند: فرزندان شما در هفت سال اوّل سیّد و آقا هستند.

البته ما  گاهی اوقات کلمه ی سیّد را تعبیر به امیر و حاکم می کنیم. این تعبیر را هم که ما باید فرمانبردار آن ها باشیم، شاید یکی دیگر از تعبیراتی است که خود ما به این کلمه اضافه کردیم.

معنای سیّد و آقا

کلمه ی آقا به چه معنایی است؟ اوّل؛ آقا به معنای این است که ما نباید به آن ها توهین کنیم. ما هیچ وقت به یک شخص آقا و بزرگ توهین و جسارت نمی کنیم. دوّم؛ وقتی کسی آقا و بزرگ است، ما زیاد به او امر و نهی نمی کنیم و سوّم این که زیاد از او کار نمی خواهیم. اگر ما همین سه محور را در لفظ سیّد بودن بچّه ها بگیریم، یعنی به آن ها توهین نکنیم، به آنها امر و نهی زیادی نکنیم و از آن ها زیاد کار نخواهیم، خیلی می تواند این موضوع را روشن بکند.

تفسیر روایات

ما در اسلام می توانیم بعضی از روایات را با بعضی دیگر تفسیر کنیم. ما می خواهیم ببینیم آیا آزاد گذاشتن بچّه ها و امر و نهی نکردن آنها در روایتی تفسیر شده است؟ بله، در روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که حضرت فرمودند: ” دَعِ‏ ابْنَکَ‏ یَلْعَبُ سَبْعَ سِنِین‏”[۱] بچّه  های خود را رهاء کنید تا هفت سالگی بازی کنند. یعنی بچّه های خود را آزاد بگذارید، این ها آقا هستند؛ امّا این ها را آزاد بگذارید که چکار کنند؟ آیا خرابکاری کنند؟ اذیّت کنند؟ آزار برسانند؟ نه خیر، حضرت فرمودند: این ها را آزاد بگذارید تا ۷ سال اوّل بازی کنند.

بازی، محور آزادی کودکان زیر هفت سال

هر چیزی که در مسیر بازی کردن کودکان است، ما باید برای آنها فراهم بیاوریم؛ البته این جمله به معنای این نیست که فرزند امیر باشد و ما دست به سینه جلوی او بایستیم و دائم به او بگوییم: بله قربان! چه امری دارید؟! نه خیر، اصلاً منظور روایات این نیست. یا این که چون امیر ظالم است، پس بچّه هرکاری بخواهد انجام دهد؛ نه، منظور روایت این هم نیست. نهایت معنایی که ما برای کلمه ی امیر می خواهیم بگوییم این است که او یک امیر عادل است. ما به والدین توصیه می کنیم که فضایی را برای فرزندان خود ایجاد کنند تا در ۷ سال اوّل به راحتی بتوانند بازی کنند. بازی در ۷ سال اوّل محور سیّد بودن بچّه های ماست.

در بازی امر و نهی نیست. در بازی توهین نیست. در بازی محدودیّت نیست؛ لذا باید برای بچّه هایمان فضای بازی ایجاد کنیم.

مقدمات سیّد بودن بچّه ها

نکته ی دیگری که باید به آن توجّه شود این است که ما پدر و مادرها برای این که بچّه هایمان انشاءالله سیّد باشند، وظیفه ی مهمّی داریم و آن وظیفه ی مهم این است که مقدّمات سیّد بودن و آقا بودن بچّه ها را فراهم کنیم.

برای بازی بچّه هایمان ۳ مقدّمه لازم داریم

۱_ اوّلین مقدّمه، داشتن امکانات مناسب برای بازی است.

۲_ دوّمین مقدّمه، داشتن همبازی خوب است که از جمله مشخّصات هم بازی خوب این است که هم سن و هم جنس فرزند ما باشد و از لحاظ فرهنگی و اعتقادی با خانواده ی ما هم خوانی داشته باشد.

۳_ سوّمین مقدّمه درباره ی محیط بازی است؛ ما لزوماً نمی گوییم که این فضا باید در پارک یا در زمین بازی باشد و یا شهربازی باشد؛ نه. گاهی اوقات خود خانه هم می تواند فضای مناسبی برای بازی کردن بچّه ها باشد؛ به شرطی که به این نکته توجّه داشته باشیم.

در چینش خانه سلیقه ی فرزندان را دخیل کنیم

همین چند روز پیش بود که ما جلسه ای با بعضی از مادران داشتیم که من در آن جا یکی از سوالاتی که از مادران پرسیدم، همین بود. گفتم اگر ما الان به خانه های شما بیاییم، خانه براساس سلیقه ی چه کسی چیده شده است؟ تقریباً همه ی آنها مادرانی بودند که فرزندان زیر ۷ سال داشتند. مادرها گفتند: خب معلوم است؛ بر اساس سلیقه ی ما! نهایتاً در جاهایی هم ممکن بود که از نظرات آقایان استفاده کرده باشیم. من به آنها گفتم: آیا هیچ فکر کرده اید که در این خانه کودک ۴ ساله ۳ ساله یا ۵ ساله هم دارد زندگی می کند و او هم حق دارد که در فضای خانه بتواند آزادانه حرکت و بازی کند. آیا نباید این حق را هم به فرزندانمان بدهیم؟! قطعاً همه گفتند: بله؛ گفتم: پس سعی کنیم که از این به بعد یک مقدار در چینش خانه، سیلقه ی فرزندانمان را هم در نظر بگیریم تا که آن ها آزادانه بتوانند بازی بکنند؛ لذا الان خودمان خانه هایی داریم که بعضاً آپارتمانی هستند و فضا کوچک است.

آن ها را محدود نکنیم!

در قدیم بازی هایی بود که می گفتند: باید این خرگوش به هویج برسد و فرزند را در خانه ها و دالان ها ی باز  حرکت می دادند و به این ترتیب بازی می کردند. الان بعضی از بچّه های ما که می خواهند در خانه حرکت کنند، امّا نمی تواند از لا به لای اسباب و اثاثیه و مبلمان و میز و صندلی که در خانه همین طور چیده شده است، حرکت کند. این بچّه نمی تواند آزاد باشد؛ لذا به بی تحرّکی روی می آورد؛ چرا که بچّه تا می خواهد بدود، مامان می گوید: مراقب باش به این میز نخوری؛ سرت نشکند؛ گلدان را نشکنی! خب نتیجه ی آن چه می شود؟ بچّه ها پای تلویزیون می نشینند و آن جنب و جوش و بازی را که نیاز ۷ سال اوّل است، ندارند. امام صادق علیه السلام فرمودند که بچّه هایتان باید در این مسیر حرکت کنند؛ امّا ما برای آن ها محدودیّت ایجاد می کنیم.

حدود آزادی

نکته ی دیگر در این زمینه این است که بلاخره حدود آزادی بچّه ها در خانه باید چه قدر باشد؟

بچّه ها باید آزاد باشند؛ ولی حدودش در این سه محور است:

  1. به خودشان آسیب نرسانند.
  2. به اشیاء خانه آسیب نرسانند.
  3. به والدین و دیگران هم آسیب نرسانند.

خیلی زیباست که در همین ۳ محور که داریم می گوییم، باز می بینیم که نقش والدین در ایجاد این آزادی خیلی مهم است.

چیدمان خانه باید مناسب باشد

یک موقعی هست که ما فضا را در خانه طوری ایجاد کرده ایم که وقتی بچّه می خواهد بدود، ممکن است به میز برخورد کند یا سرش به لبه ی کمد بخورد؛ چون چینش خانه خوب نیست. ما باید این فضا را مناسب کنیم.

گاهی وسایلی را در اختیار فرزندمان قرار می دهیم که ممکن است همین وسایل منجر به این بشود که مثلاً به آن وسیله خسارت وارد شود. مثلاً یک گلدان عتیقه ی زیبا را مادر بر لبه ی میز می گذارد و می گوید: این جا نمای آن بهتر است! خب این بچّه تا می خواهد بدود، داد و بی داد مادر بلند می شود که به گلدان نخوری، آن را نشکنی. ولی اگر ما همین گلدان را در یک جای مناسب گذاشتیم، این مشکل پیش نمی آید.

حساسیّت ایجاد نکنیم!

البته این را هم من به والدین محترم تاکید کنم که ما هیچ وقت نباید جلوی چشم بچّه ها وسایلی را برداریم و آن ها را جا به جا کنیم؛ چرا که اتّفاقا با این کار بچّه ها حسّاس می شوند؛ مثلاً ما نمونه ای داشتیم که مادر می گفت: من این گلدان را از جلوی او برداشتم و گذاشتم بالای کتابخانه؛ امّا فرزندم از کتابخانه بالا رفته و به سراغ گلدان می رود. خب این مادر حسّاسیت ایجاد کرده است.

وقتی مادر و پدر بدانند که این بچّه نیاز به فعالیّت دارد، بعضی از این لوازم خانه را که ممکن است آسیب ببیند، موقّتاً این ها را بسته بندی کنند و در کمدی بگذارند. وقتی که او به سنّی رسید که می شود این ها را دوباره بیرون آورد؛ بیاوریم و در خانه بچینیم.

من نمی خواستم این را بگویم، ولی گاهی اوقات متاسفانه برای بعضی از پدر و مادرها لوازم خانه مهم تر از فرزند است؛ البته خیلی کم هستند. الحمدلله خانواده های ما، خانواده های فهیمی هستند؛ ولی یک عدّه هم متأسفانه این گونه اند.

فرزندان مهم ترند یا وسایل خانه؟!

چندی پیش کودکی را برای مشاوره آوردند که حدود ۳ سال داشت. من دیدم که این خیلی پرخاشگری و رفتارهای تندی دارد. خب عوامل مختلف را بررسی کردیم؛ یکی از آن عوامل محدودیّت بود. من از مادر سوال کردم: آیا در منزل یا بیرون از خانه، محدودیّتی برای بچّه ایجاد کرده اید؟ مادر یک مقدار مِن و مِن کرد ولی در آخر گفت: بله، از آن جا که در خانه خرده ریزهای زیادی دارم که به همراه جهیزیّه ام بوده است و این بچّه  از وقتی که راه افتاد، به این وسایل آسیب می رساند. به همین خاطر من طنابی خریدم و یک سر این طناب را به پای بچّه بستم و یک سرش را هم به ستون، تا فقط در همین محدوده ۲ متر و نیمی بتواند حرکت بکند.

ما به جای این که فرزند خود را این طوری محدود کنیم و او را از سیّد بودن بیاندازیم، باید محیط خانه را آماده کنیم. در این جا مادر باید فعلاً این چند تا خرده ریزه را جمع کند و پس از مدّتی آن را سر جایش قرار می دهد.

خلاصه ای از بحث

جمع بندی پاسخ ما به این خواهر بزرگوار این است که در ۷ سال اوّل بچّه ها سیّد هستند؛ به این معنا که نباید به آنها زیاد امر و نهی بکنیم، به این معنا که باید زمینه و بستر بازی کردن را برای آنها فراهم کنیم، به این معنا که نباید کاری به کار بچّه ها داشته باشیم.


[۱] _ الکافی ؛ ج‏۶؛ص۴۶٫