یکی از نکات خیلی مهمی که من در اینجا باید به عنوان مقدمه اشاره کنم، این است که ما در امر تربیت باید سعی کنیم که فرزندانمان را با تربیت الهی بار بیاوریم. [حتما شما بینندگان عزیز] اشراف دارید که تربیت انواعی دارد: یک تربیت حیوانی است؛ یعنی ما فرزندان را به گونه ای بار بیاوریم که فقط به دنبال منافع مادی باشند و در واقع هیچ وقت به دنبال تکامل نباشند، دنبال ارزش ها نباشند، همه ارزش ها را برای به دست آوردن منافع مادی قربانی کنند و این رفتار را زرنگی هم بدانند.دلیل این رفتارهای غلط در واقع رفتار غلط بزرگان است. وقتی بچّه ها بینند که بزرگان این گونه عمل می کنند، آن ها نیز خود به خود به این سمت متمایل می شوند.
این رفتار حیوانی بسیار مذموم است؛ امّا رفتار و تربیت انسانی، نوع دیگری از تربیت است و این تربیت در واقع یک نوع معامله است؛ بر خلاف تربیت حیوانی که توجّه به ارزش ها و تکامل انسان در آن لحاظ نشده است، در تربیت انسانی توجّه به ارزش ها و تکامل انسان هدف اصلی است. امّا این هدف به شکل غلط در جامعه مطرح شده است؛ یعنی گاهی اوقات ممکن است که به کودکان خود یاد بدهیم که به خاطر رسیدن به منافع استفاده ابزاری از ارزش ها بکنند و این آموزه یک نوع معامله کردن است، عاقلانه رفتار کردن با اجتماع است. [در تربیت انسانی] نمی گوییم که همه ی منافع برای تو باشد؛ بلکه می گوییم بخشی از منافع برای تو و از بخش دیگر هم برای رسیدن به منافع بیشتر صرف نظر کن.
مثلا به بچّه می گوییم دروغ نگو تا مردم به تو اعتماد کنند. این آموزه، جز تربیت انسانی است و یک نوع معامله کردن است. درواقع برای این بچّه آینده ای را ترسیم می کنیم تا در اجتماعی که همه مردم از دروغ بیزار هستند، بتواند زندگی کند. در واقع [با این آموزه ها] برای او یک زندگی دنیوی ترسیم می کنیم. یک زندگی دنیوی ایده آل، یعنی تو با دیگران تعامل داشته باش و دروغ نگو [تا دیگران نیز با تو تعامل داشته باشند و به تو دروغ نگویند]، قرض بده تا به تو قرض بدهند، احترام بگذار تا به تو احترام بگذارند؛ درواقع هدف را برای فرزندان دنیا قرار می دهیم؛ حتی وقتی کارهای خوب انجام می دهند. این تربیت انسانی است و این غلط است. من به این نکته خیلی تاکید دارم که عزیزان شنونده از آن پرهیز کنند.
والدین به بچّه نگویند که نماز بخوان تا خدا به تو روزی بدهد، نماز بخوان تا موفّق بشوی، دروغ نگو تا دیگران دوستت داشته باشند، این ها واقعا جز رفتارهای اشتباهی است که پدر و مادرها با فرزندان خود دارند. آن رفتاری که واقعا یک رفتار ایده آل و درست است و ما باید روی بچّه ها آن را انجام بدهیم و آن را نهادینه کنیم، تربیت الهی است. ما باید [به آن ها بفهمانیم] که از سر عشق به ارزش ها تمایل داشته باشیم و آن ها را برای رسیدن به اهداف مادی به کار نگیریم و همچنین به فرزندان خود یاد بدهیم که تو [به خاطر خدا] قرض بده، حالا به تو قرض دادند و یا ندادند، [مهم نیست].
[به فرزند خود بیاموزیم که] تو به خاطر خدا و به خاطر عشق به خدایی شدن، دروغ نگو؛ نه برای این که اعتبار اجتماعی تو زیر سوال نرود! [زیرا خدا راستگویان را دوست دارد]. تو آراسته باش، نه برای این که اعتبار اجتماعی تو خدشه دار نشود؛ بلکه برای اینکه خدا آراستگی را دوست دارد. تو به دیگران نیکی کن و منتظر جواب نباش. اگر خود ما به این رفتار الهی در خانواده دامن بزنیم و به صورت الگو، به فرزندان خود آموزش بدهیم، [زمینه برای رشد فرزندان فراهم می شود].
اگر پند و اندرز هایی که به بچّه ها یاد می دهیم، به این شکل باشد و این طور رفتار کنیم که بفهمند خدا را باید هدف قرار بدهیم، نه دنیا را، [در تربیت آن ها موفق هستیم. اگر به آنها] نگوییم که نماز بخوان تا به موفقیّت برسی، بلکه به او بگوییم که نماز بخوان تا محبوب خداوند بشوی، نماز بخوان تا عشق خدا در دلت بیشتر بشود، این طور رفتارها می تواند در واقع موثر باشد و انشاالله برای بچّه ها آن رشد و تکاملی را که ما انتظار داریم، به بار بیاورد. این همان رفتاری است که خداوند متعال هم در قرآن به آن سفارش کرده است و انبیا نیز این تربیت را در جامعه اعمال می کردند.
منبع: پرسمان کودک – مورخ ۱۲ / ۰۴ / ۱۳۹۱
پاسخ دهید