چگونه می توان رقتارهای حضرت فاطمه زهرا(ع) را به عنوان الگوى رفتارهاى خانوادگى استفاده کرد؟
چگونه زیستن و معاشرت کردن با همسر و فرزندان و سامانبخشى به امور خانه و زندگى که در حیات طیبه حضرت زهرا(س) بود، به عنوان «الگوى خانوادهها» خانه و خانواده او را به عنوان یک «خانواده الگو» مطرح ساخته است.
آن حضرت، آیین خانهدارى و همسردارى را به خوبى مراعات مىکرد. در زندگى واقعا شریک و همراه و همراز همسرش امیرمؤمنان(ع) بود.
گاهى در خانه، به علت وضعیت دوران و شرایط تنگناى اقتصادى حاکم بر مسلمانان و آن حضرت غذایى نبود و کودکان و خود آن بانو گرسنه بودند، اما فاطمه زهرا(س) چیزى به حضرت على(ع) نمىگفت و از او درخواستى نمىکرد؛ حتى به پیامبر خدا هم در این مورد سخنى نمىگفت.
بیم آن داشت که همسرش نتواند خواسته او را برآورد و تأمین کند و شرمنده شود.
تا این حد مراعات مالى شوهر و پرهیز از «درخواست»، تنها از آن حضرت برمىآمد که همسر و همتاى کسى همچون على(ع) است.
مشارکت در کارهاى خانه، جلوه دیگرى از رفتار آن خانواده الگو بود. گاهى در اثر کار بسیار، دستهایش تاول مىزد، لباسهایش غبارآلود مىشد و بر لبانش دود و خاکستر مىنشست.
کارها بین حضرت على(ع) و فاطمه(س) تقسیم شده بود. آوردن آب و تهیه هیزم و کارهاى خارج از خانه، برعهده على(ع) بود و درست کردن آرد و خمیر و پختن نان و وصله زدن لباس و کارهاى داخل خانه با فاطمه(س) بود. حضرت زهرا(س) از اینگونه تقسیم کار، بسیار خرسند بود؛ چرا که از برخورد و روبهرو شدن با نامحرمان در بیرون، دورتر بود. این نکته، درسى براى تقویت عفاف و پاکى زنان ما در جامعه اسلامى است.
شخصیتبخشى به فرزندان
در سیره عملى حضرت زهرا(س) توجه به شخصیتبخشى فرزندان و ایجاد اعتماد به نفس در آنها کاملاً مشهود است. از جمله ابزارهایى که روح اعتماد به نفس و مشکلستیزى را در کودک زنده نگه مىدارد، مسابقه و رقابتهاى سازنده است. رو به رو ساختن کودکان با مشکلات و فراهم نمودن امکان رقابت براى آنها موجب بالا رفتن حس اعتماد مىگردد. این مسئله به قدرى ارزشمند و سرنوشتساز است که اولیا کودک باید براى آن برنامهریزى کنند.
حضرت زهرا(س) براى ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان خود آنها را وادار و تشویق به مسابقه و ورزش مىکرد.
از جمله نمونههاى دیگر؛ روحیه شادابى و نشاط و محبت در بین افراد خانواده است. افراد خمود و پژمرده از کارایى لازم و مفید در امور اقتصادى و غیر اقتصادى برخوردار نمىباشند. افزایش کارایى، موجب کاهش هزینههاى تولید و در نتیجه سود افزوده و بهرهورى اقتصادى بیشتر مىشود.
از منظر اسلام، نفع شخصى و مطلوبیت فرد به تنهایى مطرح نیست، بلکه سهم هر یک از افراد جامعه در ضرر و منفعت کل جامعه اثرگذار است. ایثار، پشتکار، گذشت، درستى و راستى و دیگر فضائل و ارزشهاى فردى شاکله اجتماع را سالم و پرثمر مىسازد.(۱)
محبت و مهروزى به فرزندان
دانشمندان علوم تربیتى مىگویند: کودکان در تمام دوران کودکى به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک مىخواهد پدر و مادر او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهى به لباس، خوراک و محل زندگى ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارائه مىشد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادرى خود را به بهترین شکل انجام مىداد.
سلمان فارسى مىگوید: روزى حضرت فاطمهزهرا(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بیتابى مىکرد. عرض کردم: براى کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولى هستم. شما آسیاب را بچرخانید.(۲)
خوب شوهردارى کردن
براى زن بزرگترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگى، خشنودى همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملى که موجب ناراحتى شوهر مىگردد پرهیز نماید. حضرت على(ع) مىفرمایند: «جهاد زن، خوب شوهردارى است» زن براى اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعى و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.
شوهردارى حضرت زهراى مرضیه(س) بهترین الگو براى زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالىترین مرحله صفا و مهربانى بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاورى مهربان براى او بود.
حضرت على(ع) مىفرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوى خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کارى موجب ناخشنودى او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملى از او سر نزد تا باعث ناخشنودى من شود.»(۳)
و همچنین نقل است که امام على(ع) فرمود:
«هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه مىکردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف مىشد.»(۴)
پس از ماجراى تلخ سقیفه، سران سقیفه براى جلب افکار عمومى مردم به فکر چاره افتادند تا به گونهاى که از حضرت زهرا(س) دلجویى نمایند که اجازه ملاقات مىخواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادى را رد مىنمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزارى را ادامه مىداد.
روزى امام على(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمهجان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود مىباشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علىجان خانه، خانه توست و من همسر تو مىباشم هر آنچه مىخواهى انجام ده.»(۵)
تفاهم در زندگى مشترک
امیرالمؤمنین على(ع) مىفرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگى مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خداى عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کارى او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانى من نکرد؛ هر وقت به او نگاه مىکردم رنجها و اندوههایم برطرف مىشد.»(۶)
دعا در حق دیگران
امام مجتبى(ع) نقل فرمودهاند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود مىبود، و مىشنیدم که براى مؤمنین و مؤمنات دعا مىفرمود و آنان را نام مىبرد و برایشان دعا مىکرد، و براى خود هیچ دعا نمىکرد، به او
گفتم: مادر! چرا همان طورى که براى دیگران دعا مىفرمایى براى خودت دعا نمىکنى؟»
فرمود: «پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.»(۷)
تشویق فرزندان به فراگیرى علم
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکى فرزندانش، عبادت خداى تعالى را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوى پرستش خداى یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را براى کسب معارف و تشویق در فراگیرى، آماده مىکرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود مىفرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدى فراگیر و نزد من بیا و براى من بازگو کن.»(۸)
مقام ایثار و گذشت
شیعه و سنى نقل کردهاند، امیرمؤمنان و فاطمهزهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذرى که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیرى در زد، حضرت على(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمى در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیرى آمد و چیزى طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند.
آنگاه از سوى خداى متعال سوره «هل آتى على الانسان» نازل شد(۹) و در آن آیه «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.(۱۰)
تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنى و از جمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنى «جاراللّه زمخشرى» مىتوان یافت.
تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) مىفرماید: «… على(ع) آب و هیزم مىآورد و حضرت فاطمه آرد مىکرد و خمیر مىساخت و نان مىپخت و لباسها را وصله مىزد، و آن بانوى گرامى از زیباترین مردم بود و گونههاى مطهرش از زیبایى مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»(۱۱)
امام على(ع) فرموده است: «فاطمه به قدرى با مشک آبکشى کرد تا بر سینهاش اثر گذاشت، و به قدرى با آسیاب دستى آرد کرد تا دستهایش مجروح شد و آنقدر خانهروبى کرد و براى پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباسهایش گردآلود و دودى گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او مىرسید …»(۱۲)
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک مىکند.
رسول خدا(س) به منزل حضرت على وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خستهتر هستید؟»
حضرت على عرض کرد: «فاطمه اى رسول خدا!»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جاى او نشست و با على(ع) در آرد کردن دانهها یارى فرمود.(۱۳)
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستى و فرزنددوستى و سختکوش در کار خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشى از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامهریزى در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگىهاى حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستاى وظایف خویش مىدانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجارهاى در اول زندگى و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهى و خانوادگى در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصى در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردبارى و تحمل فقر خانوادگى و مشکلات خانوادگى و فرمانپذیرى از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتى رسیدن به انواع موفقیتهاى خانوادگى و سرودن شعر براى شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگى حضرت زهرا(س) مىباشد.
منبع: پرسمان
پى نوشتها:
۱ – ر.ک ؛ نهج الحیاه، ص۴۵.
۲ – حسینى شاهرودى، سیدمحمد، الگوهاى رفتارى حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص ۱۴.
۳ – همان، ص۱۶.
۴ – حسینى، سیدعلى، کرامات و مقامات عرفانى حضرت زهرا(س)، ص۴۴.
۵ – دشتى، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، ص۱۳.
۶ – بحار، ج۴۳، ص۱۳۴، کشف الغمه، ج۱، ص۴۹۲، بیت الاحزان، ص۳۷.
۷ – کشف الغمه، ج۲، ص۲۵ و ۲۶، بحار، ج۴۳، ص۸۱ و ۸۲، منتهى الامال، ص۱۶۱، بیت الاحزان، ص۲۲.
۸ – محمدى اشتهاردى، محمد، نگاهى بر زندگى حضرت فاطمه(س) ص۶۴.
۹ – امالى صدوق، ص۲۱۶ و ۲۱۲، کشف الغمه، ج۱، ص۴۱۳ و ۴۱۷.
۱۰ – مناقب شهر آشوب، ج۳، ص۱۴۷ و ۱۴۸، منتهى الامال، ص۶۸ در ذکر وقایع سال دوم.
۱۱ – روضه الکافى، (چاپ اسلامیه تهران)، ص۱۶۵.
۱۲ – بحار، ج۴۳ و ۴۲ و ۸۲، بیت الاحزان، ص۲۳.
۱۳ – بحار، ج۴۳، ص۵۰ و ۵۱، بیتالاحزان، ص۲۱.
پاسخ دهید