وجود نازنین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه الصلاه و السلام در نهج البلاغه میفرمایند: «لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلاً، وَ یَقِینَکُمْ شَکّاً، إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَیَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا»[۱] حواسِ شما باشد که علمِ خود را جهل قرار ندهید. خداوند متعال بعضی از این موجوداتِ دو پا را بعنوانِ «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ»[۲] یا «لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا»[۳]… کسی که چشم دارد اما عبرتها را نمیبیند، کسی که گوش دارد ولی گوشِ شنوا ندارد، این همه شنیده است ولی انگار هیچ چیزی نمیداند، آیا گوشِ او گوش است یا ناشنواست؟ مانند افرادِ ناشنوا است دیگر! انسانی که چشم دارد ولی حق را نمیبیند، ولی عبرت را نمیبیند، این شخص گویا چشم ندارد، این شخص با اینکه چشم دارد مانندِ افرادِ نابینا حرکت میکند، در بیراهه حرکت میکند، چندین چراغ دارد و بیراهه میرود! امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: شما که علم دارید مانندِ کسانی زندگی نکنید که علم ندارند، منظورِ این فرمایش فقط علما نیستند، منظور همهی متدیّنهایی که حلال و حرام را میدانند هست، میدانند غیبت حرام است، میدانند دروغ حرام است، میدانند مردمآزاری حرام است، میدانند بداخلاقی حرام است، میدانند نَمّامی حرام است، میدانند بغضِ مؤمن حرام است، میدانند کینهی مؤمن حرام است، همهی اینها را میدانند، چه کسی اینها را نمیداند؟ منتظرِ چه چیزی هستید؟ «لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلاً» با آنکه عالم هستید مانندِ غیرعالمها عمل نکنید، با آنکه میدانید مانندِ کسانی که نمیدانند زندگی نکنید، به آن چیزهایی که میدانید عمل کنید.
آقای بهجتِ ما، سلامِ خدا بر آقای بهجتِ ما، این را تکرار میکردند، برای گروهها و افرادِ مختلف، طلبه و غیرطلبه، وقتی از ایشان درخواستِ موعظه میکردند میفرمودند: به آنچه که یقین دارید عمل کنید! به آنچه که میدانید عمل کنید! چرا عمل نمیکنید؟ «لاَ تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلاً» علمتان را جهل قرار ندهید، دانستههایتان را به کار بگیرید تا مشخص شود که شما عالم هستید، وقتی آدرس دارید و به خط نمیآیید و بیراهه میروید، مانندِ کسی است که آدرس نمیداند. چرا از خط خارج شدهاید؟ این بیراهه رفتن شما را به جهنّم میرساند، در خطِّ بهشت بیایید، آدرس بهشت که در اختیارِ شما هست، واجب و حرام را که میدانید، در این خط حرکت کنید. «وَ یَقِینَکُمْ شَکّاً» با اینکه اهلِ یقین هستید، یعنی یقینِ علمی دارید، یقینِ علمی غیر از یقینِ شهودی و یقینِ فطری است… ما سه نوع یقین داریم، یک یقینِ علمی داریم، یک یقینِ فطری داریم و یک یقینِ شهودی داریم. خدای متعال یقینِ علمی را اتمام حجّت کرده است و همه دارند، معجزاتی که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم آورده است، این معجزهای که قرآن کریم است، این معجزاتی که از مشاهدِ مشرّفهی ائمه علیهم السلام، از اولیاء الهی به ما میرسد حجّت را بر ما تمام کرده است، همه یقین دارند. اما زندگیِشان نشان نمیدهد! آیا انسان نسبت به مرگ تردیدِ علمی دارد؟ یعنی من نمیدانم خواهم مُرد؟ یقین ندارم که مرگ در مقابلِ من است؟ چه کسی یقین ندارد که حتماً خواهد مُرد؟ هیچ کسی در مرگ شکِّ علمی ندارد، همه یقینِ علمی دارند، ولی چرا مثلِ کسی رفتار میکنیم که گویا نمیخواهد بمیرد و حساب و کتابی دارد؟ مانندِ کسی زندگی میکنیم که انگار قرار است همیشه در این دنیا باشد و هیچ رفتنی و هیچ حساب و کتابی ندارد! امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: یقینتان را شک قرار ندهید، به یقینتان پایبند باشید. «إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا» وقتی حلال و حرام را، واجب و چیزهایی که موردِ نهی قرار گرفته است را عمل کنید، إِذَا «عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَیَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا» وقتی یقین داریم اقدام کنید.
[۱] حکمت ۲۷۱ نهج البلاغه
[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸
[۳] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۹ (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ)
پاسخ دهید