علم حضرت زینب سلام الله علیها علم کتابی نیست حضرت زینب مفسّر بود، در کوفه تفسیر قرآن میگفت، آقا امیر المؤمنین علیه السّلام آمدند صدا زدند: زینب من دیدم که سورهی مریم را داشتی تفسیر میکردی، تفسیر «کهیعص»[۱] را داشتی برای بانوان کوفه میگفتی. عرضه داشت بله. بعد امیر المؤمنین علیه السّلام تأویل این را برای حضرت زینب سلام الله علیها گفت که کاف کربلا است. عین عطش است. برای این حروف مقطّعه آقا امیر المؤمنین علیه السّلام تفسیر خاصّی برای حضرت زینب سلام الله علیها گفتند. امّا امام سجّاد علیه السّلام دم دروازهی کوفه پرده از یک حقیقت دیگری برداشت که اگر پدرش به او گفته است، تذکّر بود. در گنجینهی وجود عمّهی ایشان حضرت زینب سلام الله علیها همهی اینها وجود داشته است. علی دارد یادآوری میکند. معلّم او علی نیست، بالاتر از علی است. گفت: «یَا عَمَّهِ اسْکُتِی»[۲] آرام خاموش «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ» عمّهی من چه افتخاری میکرد. «یَا عَمَّهِ» عمّهی من «اسْکُتِی» ساکت بشوید، خطبهی خود را ادامه ندهید کار را بنا نیست در کوفه تمام بکنید. شما مأموریت شام دارید. بنا است آنجا سه سالهای را به عنوان پرچم پیروزی علم بکنید. اینجا بس کنید «أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ» شما عالمه هستید ولی معلّم ندارید. معلّم شما خدا است. علم شما لدّنی است. اکتسابی نیست. «فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ».
[۱]– سورهی مریم، آیه ۱٫
[۲]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴۵، ص ۱۶۴٫
پاسخ دهید