وجود مقدّسِ امام صادق علیه السلام برای اینکه حکومت را عملاً قبضه کند، ولو به نامِ آن‌ها باشد، و ظلم را پایین بیاورند، این سفره‌ی علمِ خودشان را آنقدر گسترده کردند… هیچ شرطی نداشتند، «اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ»، در علم شرطِ ورود ندارد، امروز حوزه‌های علمیّه‌ی ما شرطِ ورود دارند، این مکتبِ امام صادق علیه السلام نیست، که می‌گویند مثلاً از دوره‌ی راهنمایی باشند یا دیپلم داشته باشند یا اگر فلان سن را داشته باشد دیگر نمی‌تواند به طورِ رسمی در حوزه وارد بشود، در درسِ ائمه علیهم السلام از سه ساله گرفته است تا نود و چهار ساله گرفته است که «عنوان بصری» در نود و چهار سالگیِ خود آمد و امام صادق علیه السلام را پیدا کرده است و جرعه‌ای از دریای علمیِ ایشان را نوشیده است و این یادگار را از خود برای همه‌ی حوزه‌ها و علاقه‌مندان به اخلاق جا گذاشته‌اند که امروز یکی از دستوراتِ عرفانی و خودسازی «حدیث عنوان بصری» است، از یک کسی که در نود و چهار سالگی رفته است و در برابرِ امام صادق علیه السلام زانو زده است و مایه‌ی علمی و معنوی و اخلاقی گرفته است و همین حدیث «عنوان بصری» یک گنجینه‌ی عظیمی است، که بزرگانی مانندِ مرحوم آمیرزا علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف این حدیث را با خط خوش می‌نوشتند و تکثیر می‌کردند و به شاگردانِ خود می‌فرمودند که این حدیث را بنویسید و در جیبِ خودتان بگذارید و چند مرتبه در هفته آن را مرور کنید، این نسخه است، این دستورالعملِ بهداشتیِ اخلاقی است، آن را مدام مرور کنید.

 

مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه در درسِ عرفانی و اخلاقیِ خودشان وقتی حدیث عنوان بصری و این توصیه‌ی برهان العارفین آمیرزا علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف را گفته بودند، شاگردانِ ایشان پرسیده بودند که آیا می‌توانیم آن را بدست بیاوریم؟ یکی از شاگردان مرحوم آمیرزا علی آقای قاضی اعلی الله مقامه الشّریف یعنی مرحوم آشیخ علی محمد بروجردی دست می‌برند و از داخلِ عمامه‌ی خویش این حدیث عنوان بصری را می‌آورد. در این مکتب هم کودکان راه داشتند، هم پیرمردهای نزدیک به صد سال که نزدیک به رحلت بودند بر سرِ این سفره روزی داشتند و می‌آمدند. شرطِ صنفی هم نداشت، مثلِ این نبود که بگویند «باید شاغل نباشد»، امروز اگر کسی دانشجو باشد رسماً در حوزه پذیرفته نمی‌شود، شاید برعکسِ آن هم همینطور باشد، ولی امام صادق علیه السلام اصلاً شرطِ خاصّی برای ورود با حوزه‌ی خودشان نگذاشته بودند، لذا اکثرِ این روایاتی که شما در اصول و فروع کافی می‌بینید از امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام است، که مجموعاً یک میلیون و پانصد هزار حدیث از این دو بزرگوار برای ما بجای مانده است. این‌هایی که از امام صادق علیه السلام حدیث نقل کرده‌اند چه کسانی هستند؟ «عطّار» است، اصلاً رسماً نوشته‌اند که فلانی عطّار است، خزاز بوده است، خز فروش بوده است که شاگردِ امام صادق علیه السلام است و عالم است و راوی است و روایت نقل می‌کند، بَزاز هست، گندم‌فروش هست، روغن‌فروش هست، بَنّا هست، برده فروش هست، امام صادق علیه السلام این مرزها را برداشتند، امام صادق علیه السلام برای عالِم شدن مرزی باقی نگذاشتند، آن حدیثِ نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم را عملی کردند که «اطلُبوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إلَى اللَّحْدِ»، هر کسی باشد، در هر سنّی باشد، هر شغلی داشته باشد مشکلی نیست، بیاید و فقیه بشود، بیاید و دانش فرا بگیرد، بیاید و دانشمند بشود، بازاریِ تربیت شده‌ی مکتبِ امام صادق علیه السلام اگر فقه نداند و علم و دانش نداشته باشد «جعفری» نیست، این شخص تربیت شده‌ی این مکتب نیست. و سایرِ رشته‌ها هم که رشته‌ی تخصصی بود اینطور بود که در ابتدا فقیه می‌شدند و بعد در آن رشته‌ی تخصصی حضور پیدا می‌کردند. این هم یکی از برجستگی‌ها و رسالت‌های امام صادق علیه السلام بود که عملی کردند.