سؤال شما در ۴ محور قابل بررسی است:
اول) علائم ظهور، به حتمی و غیر حتمی تقسیم می شود: پنج علامت – طبق برخی احادیث – از علایم حتمی شمرده شده؛ خروج شخصی به نام سفیانی، انعکاس ندایی در آسمان، طلوع خورشید از مغرب، اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[، کشته شدن “نفس زکیه” و خروج و قیام قائم (عج) از جمله امور حتمی، بلکه میعاد یقینی است.

 دوم) هنگامی که امام زمان (عج) تشریف می آورند با عالم نمایانی رو به رو می شوند که قرآن را تفسیر به رأی می کنند و قرائت های گوناگون از دین، آن چنان رواج می یابد که همۀ مردم آن را می پذیرند. بنابر این، اگر امام زمان (عج) ظاهر شوند و به آنان بگویند شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتاده اید و آیات قرآن و احادیث پیغمبر را بر خلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید و حقیقت نورانی اسلام را رها کرده به بعضی ظواهرش قناعت کرده اید، چنین دین و برنامه ای برایشان تازگی داشته، از آن وحشت می نمایند و آن را اسلام نمی دانند، از این رو عدۀ زیادی از مردم و حتی گروهی از عالم نمایان به ظاهر دین مدار در مقابل حضرت می ایستند و از دین و برنامه های امام رویگردان می شوند.

سوم) پس از ظهور حضرت حجت (عج) حضرت عیسی (ع) به اذن خداوند به زمین نزول خواهد کرد و در حضور همگان بعنوان یکی از یاران حضرت قائم (عج) پشت سر او به نماز خواهد ایستاد. در آن زمان پیروان حضرت عیسی (ع) با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی (عج) علاقمند شده و به حضرتش گرایش و ایمان می آورند.
چهارم)؛ بر اساس روایات، علم و دانش ۲۷ حرف (۲۷ نوع) است. که تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) تمام دانشهایی که بشر به آن دست می یابد به اندازۀ دو حرف از ۲۷ حرف دانشِ در زمان ظهور آن حضرت باشد و ایشان ۲۵ حرف دیگر از علم و دانش را برای مردم آشکار می سازند.

 

سؤال شما به ۴ محور قابل تقسیم است:
اول) تقسیم بندی های گوناگونی پیرامون “علایم ظهور” صورت گرفته، که از جملۀ آنها: علایم حتمی و غیر حتمی است.پنج علامت – طبق برخی احادیث – از علایم حتمی شمرده شده که در اینجا تنها به ذکر اسامی بسنده می شود:
[۱]

ابی حمزه ی ثمالی می گوید: “به حضرت امام جعفر صادق (ع) عرض کردم که پدرتان حضرت امام محمد باقر (ع) می فرمودند: خروج شخصی به نام سفیانی از امور حتمی است و انعکاس ندایی در آسمان نیز حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است و چند چیز دیگر هم نام بردند که آن را حتمی می دانستند.

حضرت امام جعفر صادق (ع) نیز گفتار پدر بزرگوارشان را این گونه تکمیل فرمودند: و نیز اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[ از امور حتمی است؛ و کشته شدن “نفس زکیه” حتمی است و خروج و قیام قائم (عج) هم حتمی، بلکه میعاد یقینی است. پرسیدم: دربارۀ علامت ندای آسمانی توضیح دهید!؟ پاسخ فرمودند: در آغاز روزی منادی با صدایی بلند – آن گونه که هر ملتی با زبان خودش آن را می فهمد – فریاد می زند:
“الا إن الحق فی علی و شیعته؛ بدانید که حق با علی (ع) و شیعیان اوست”. و در آخر روز هم ابلیس ندا می دهد: “الا إن الحق فی سفیانی و شیعته؛ بدانید که حق با سفیانی و پیروان اوست”.
این موقع است که نااستواران در حق (اهل باطل) به شک می افتند”.
[۲]،[۳]

دوم) اعتقاد راسخ و ماندگار به وجود حضرت مهدی (عج) و ثبات قدم در دورۀ آخرالزمان نیاز به خودسازی، مبازه با هواهای نفسانی، توجه و توکل به خدا، تمسک به قرآن و اهل بیت (ع) و تعمیق ارتباط با اهل الذکر و علما و فقها که امناء و جانشینان امامان (ع) هستند دارد؛ زیرا در زمانۀ غیبت کبری وسوسه های شیاطین و شبهه های دشمنان دین افزایش یافته و جاذبه های فراوان مادی و امکانات رو به رشد دنیایی سرتاسر زندگی عموم مردم را فرا می گیرد. و در این میان ثابتین قدم و راسخان در عقیده به مهدی موعود (عج) حقیقت ظهور مصلح جهانی بسیار اندکند به گونه ای که پیامبر اکرم (ص) در روایت زیر این گروه اندک را به کبریت احمر و کیمیا تشبیه می کنند: “… قسم به آن خدایی که مرا بحق بشارت دهنده و انذار کننده برانگیخت، همانا کسانی که در زمان غیبت او (حضرت مهدی «عج») بر امامت او ثابت قدم باشند از کیمیا کمیاب ترند.”[۴]

در دوران غیبت عده ای از منحرفان و معاندان، احکامی از قرآن و اسلام را بر طبق میل خود تأویل و تغییر می دهند که بسیاری از حدود و احکام چنان فراموش می شوند که گویا اصلاً از اسلام نبوده است.[۵]

قرائت های گوناگون از دین خطرناک ترین حربه ای است که در عصر غیبت با آن مواجه می شویم، هنگامی که امام زمان (عج) تشریف می آورند نه با بت پرستان جاهل که با عالم نمایانی رو به رو می شوند که قرآن را تفسیر به رأی می کنند و قرائت های گوناگون از دین، آن چنان رواج می یابد که همۀ مردم آن را می پذیرند.[۶]مردمی که ارکان و اصول مسلم اسلام را رها کرده و به بعضی ظواهر آن اکتفا نموده اند، از اسلام جز نماز، روزه و اجتناب از نجاسات چیزی نمی دانند، اخلاقیات و دستورات اجتماعی را اصلاً از اسلام محسوب نمی دارند. صفات زشت در نظرآنها هیچ اهمیت ندارد. به بهانۀ این که واجبات و محرمات اختلافی هستند از زیر بار آنها شانه خالی می کنند. محرمات الاهی را با حیله های گوناگون و تأویلات صوری جایز می شمارند. بنابر این، اگر امام زمان (عج) ظاهر شوند و به آنان بگویند شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتاده اید و آیات قرآن و احادیث پیغمبر را بر خلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید و حقیقت نورانی اسلام را رها کرده به بعضی ظواهرش قناعت کرده اید، چنین دین و برنامه ای برایشان تازگی داشته، از آن وحشت می نمایند و آن را اسلام نمی دانند؛ زیرا اسلام را جور دیگری تصور کرده بودند.[۷]،[۸] در نتیجه، با این تصور اشتباه عدۀ زیادی از مردم و حتی گروهی از عالم نمایان به ظاهر دین مدار در مقابل حضرت می ایستند و دین و عقاید خود را حق و اسلام حقیقی امام را باطل می شمرند و به این صورت دچار کفر و گمراهی می شوند. 

در روایتی نیز امام صادق (ع) می فرمایند: “وقتی قائم ما قیام کرد مردم را از نو به اسلام دعوت می نماید و به سوی چیزی که مردم از آن دور شده اند هدایت می کند.[۹]

سوم) طبق روایات وارده پس از ظهور حضرت حجت (عج) حضرت عیسی (ع) به اذن خداوند به زمین نزول خواهد کرد و در حضور همگان بعنوان یکی از یاران حضرت قائم (عج) پشت سر او به نماز خواهد ایستاد. چنانکه در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: “سوگند به آن کسی که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهان، جز یک روز نمانده باشد، خداوند همان یک روز را آن قدر طولانی می کند، تا فرزندم مهدی خروج کند. پس از خروج او، عیسای روح الله فرود می آید و در پشت سر وی نماز می گزارد، آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن می شود و حکومت مهدی به شرق و غرب گیتی می رسد.”[۱۰]

همچنین در روایتی آمده است: حضرت عیسی در بیت المقدس نزول می‌کند که مردم در حال خواندن نماز جماعت هستند که امام جماعت، خود را کنار می‌کشد و حضرت عیسی را مقدم می‌کند تا امام جماعت شود ولی حضرت عیسی او را به جلو می اندازد به او اقتدا نموده و طبق دین حضرت محمد (ص)، پشت سرش نماز می‌خواند.[۱۱]

از آنجا که در این دوران عده بسیار زیادی از مردم را پیروان حضرت عیسی (ع) تشکیل می دهند و ایشان، آن حضرت را بعنوان منجی و مصلح جهانی می دانند با دیدن این صحنه و به پیروی از پیامبر خود به حضرت مهدی (عج) علاقمند شده و به حضرتش گرایش و ایمان می آورند و این مطلب، خود یکی از اسباب پیروزی آن حضرت، در این حرکت و قیام عظیم جهانی او است.  
چهارم) همانطور که پیامبر اکرم (ص) آخرین پیامبر و دین او کاملترین ادیان است، حضرت مهدی (عج) نیز آخرین امام معصوم است که با قیام خود تحولی عظیم در جهان ایجاد می کند و بشر را به کمال نهایی و اوج علم و دانش و عالی ترین سطح تقوا و معنویت و عدالت می رساند.

امام صادق (ع) در باره تکامل علم و دانش در این دوران می فرماید: ” علم و دانش ۲۷ حرف (۲۷ نوع) است. تمام آنچه که پیامبران برای مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا کنون جز آن دو حرف را نشناخته اند. هنگامی که قائم ما قیام کند، ۲۵ حرف دیگر آن را آشکار و در میان مردم منتشر می سازد و دو حرف دیگر را نیز به آن اضافه می کند تا ۲۷ حرف کامل را منتشر گرداند.”

اگر منظور از حرف در این روایت، را رشته و یا شاخه های علم فرض کنیم، یعنی تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) تمام دانشهایی که بشر به آن دست می یابد به اندازۀ دو رشته از ۲۷ رشته دانشِ در زمان ظهور آن حضرت می باشد و ایشان ۲۵ رشتۀ دیگر از علم و دانش را برای مردم آشکار می سازند.[۱۲]

 

منبع: اسلام کوئست


[۱] برای اطلاع بیشتر ر.ک: نمایه: علایم ظهور امام زمان (عج)، سؤال ۲۱۹ (سایت: ۲۰۳۲).

[۲] کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۲٫

[۳] اقتباس از سؤال ۲۱۹ (سایت: ۲۰۳۲)، نمایه: علایم ظهور امام زمان (عج).

[۴] محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج ۱، ص ۲۸۲٫

[۵] دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص ۳۲۵٫

[۶] آفتاب ولایت، محمدتقی مصباح یزدی، ص۲۳۷٫

[۷] دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص۳۲۶٫

[۸] برای اطلاع بیشتر ر.ک: نمایه: حضرت مهدی(عج) و دین جدید، سؤال ۱۴۲۴ (سایت: ۱۶۳۶).

[۹] کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۴ و ارشاد مفید ص۳۴۳٫

[۱۰] شیخ صدوق، کمال الدین، ص ۱۶۳، بنقل از در انتظار خورشید ولایت، نوشته عبدالرحمن انصاری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال ۱۳۷۳٫

[۱۱] . بحرانى، سید هاشم بن سلیمان‏،  حلیه الأبرار فی أحوال محمّد و آله الأطهار علیهم السلام‏، ج ۶، ص ۴۳۰، مؤسسه المعارف الإسلامیه، قم، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق.

[۱۲] عبدالرحمن انصاری، در انتظار خورشید ولایت، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، سال ۱۳۷۳، ص ۳۲۲ با کمی تغییرات.