ریشه یابی(فلسفه) عزاداری: اصل این سنت بویژه در میان عرب‌ها رواج داشته است آن‌ها به هنگام وارد شدن مصیبت، دستها را به صورت ضربدری -به گونه ای که کف دست‌ها به طرف صورت باشد- روی هم قرار داده و به نشانه عزا به سینه می‌زدند(کاری که همکنون نیز در میان زنان عرب بسیار رواج دارد). سینه زنی به مرور زمان به صورت موجود در آمده که با انتخاب نوحه های سنگین حرکات دست بر سینه می‌خورد.[۲]
این گونه نوحه‌گری ابتدا به صورت فردی بوده اما به مرور زمان به صورت گروهی و دستجات سوگواری در آمده است.[۳] (بهترین راه برای زنده نگاه داشتن آن فجایع، کارهای عملی می‌باشد. این کارهای عملی وقتی با هنرنمایی همراه باشند تاثیر عمیق‌تری از خود بر جای خواهند گذاشت .سینه زنی یکی از این کارهای عملی همراه با هنرنمایی است و به همین دلیل مورد استقبال همه قرار گرفت. بر سر و بر صورت ویا اعضای دیگر زدن هم تاثیر دارد ولی مانند سینه زنی طبیعی و خود جوش نیست).

 


چرا سینه زنی: این کار نوعی عکس العمل عاطفی است. (انسان به هنگام اوج هیجان، حزن و اندوه کارهایی را به صورت عکس العمل از خود بروز می‌دهد که منشا عاطفی دارد. مثلا به هنگام شادی به ناگاه فریاد سر می‌دهد یا دست (کَف)می‌زند. به همین صورت به هنگام عزا نیز گاه شیون کرده دست بر روی دست می‌زند یا به سر، صورت و یا سینه خود می‌کوبد). برخی زنان حاضر در صحرای کربلا پس از مشاهده آن فجایع، با زدن بر سینه خود به عزاداری پرداختند. می‌توان چنین حدس زد که: با به حرکت در آمدن کاروان اسرای کربلا و اقامه عزا از سوی آنان در شهرها و اقامتگاه های بین راه و همراهی برخی از مردم با آنان این روش به مرور زمان به صورت یک سنت و شیوه در عزاداری امام حسین (ع) در آمد.
در سوالتان فرموده بودید در این مورد بسیار بحث کرده‌اید و به نتیجه‌ای نرسیده‌اید. در این مورد باید گفت: جواب این‌گونه موارد با بحث روشن نمی‌شود بلکه باید به منابع کهن تاریخی مراجعه و با ارائه مستنداتی از آن کتاب‌ها به تحلیل مسئله پرداخت. لذا مطالب زیر که برگرفته از منابع کهن تاریخی است خدمتتان ارائه می‌گردد:
پیشینه عزاداری (سیر تحول آن در طول تاریخ):
نخستین کسانی که در شهادت امام حسین ـ ع ـ به عزاداری پرداختند، اهل‌بیت آن حضرت و بنی‌هاشم بودند. شروع عزاداری آن حضرت بدون فاصله بعد از شهادت آن جناب در سرزمین کربلا بود؛ و روز عاشورا برای اهل‌بیت روز عزا و اشک و آه و سوز و گداز بود که نیازی به توضیح ندارد. خواهران و دختران آن حضرت که در صحنه کربلا حضور داشتند، آن حوادث تلخ و دلخراش را با اشک و آه و سوز و گداز پشت سر نهادند. از جمله، نقل کرده‌اند که زینب کبری ـ س ـ در قتلگاه، سخنان آتشینی به زبان آورد و ناله سرداد به طوری که دوست و دشمن را به گریه واداشت.[۴]

 


بر اساس منابع کهن تاریخی اولین سینه زنی دسته جمعی و خود جوش مردم را باید زمانی دانست که به مردم مدینه اعلام کردند امام سجّاد ـ ع ـ همراه زنان اهل‌بیت ـ ع ـ به نزدیکی مدینه رسیده است. در این هنگام بود که مردم مدینه یک‌پارچه به سوی کاروان امام روی آوردند، در حالی که زنان به سر و صورت خود می‌زدند و ناله و شیون می‌کردند.[۵]
در عصر امام باقر و امام صادق علیهما السلام (که دولت اُمَوِی رو به ضعف گذارده بود و در نهایت به وسیله نیروهای عباسیان برافتاد، دولت عباسی هم که تازه روی کار آمده بود، هنوز مخالفتش را با شیعیان و خاندان پیامبر ـ ص ـ بروز نداده بود) مسئله عزاداری امام حسین ـ ع ـ به عنوان یک مراسم مذهبی سالیانه رواج یافت. از روایت ابن‌قولویه برمی‌آید که در زمان امام صادق ـ ع ـ مردم اطراف کوفه و نواحی دیگر اعم از زن و مرد برای زیارت قبر امام حسین ـ ع ـ و یارانش به کربلا می‌رفتند و به قرائت قرآن، ذکر مصائب و نوحه‌گری و مرثیه‌سرایی می‌‌پرداختند.[۶] این روال در عصر سایر ائمه تا عصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه ادامه یافت.

 


عزاداری در عصر آل‌بویه


یکی از مهم‌ترین مراحل عزاداری امام حسین ـ ع ـ ، دوره قدرت یافتن سلسله آل‌بویه در قرن چهارم هجری می‌باشد؛ که اوج گسترش تشیّع است. در این قرن حکومت‌های شیعی چون: زیدیان یمن، حمدانیان در شمال عراق، فاطمیان در مصر و آل‌بویه در عراق به روی کار آمدند. عزاداری امام حسین ـ ع ـ برای نخستین بار در این قرن، در قلمروی حکومت آل‌بویه و تحت حمایت آنان به صورت علنی و عمومی در کوچه و بازار برگزار شد. مورّخان اسلامی به خصوص مورّخانی که وقایع را به ترتیب سنواتی نوشته‌اند، از جمله: ابن‌جوزی،[۷] ابن‌کثیر،[۸] ابن‌اثیر،[۹] یافعی[۱۰] و ذهبی[۱۱] در ضمن وقایع سال ۳۵۲ ق و سال‌های بعد از آن، چگونگی عزاداری شیعه را در روز عاشورا نوشته‌اند.
دسته‌های سینه‌زنی شکل جدید عزاداری بود که در عصر آل‌بویه به مراسم سوگواری امام حسین ـ ع ـ افزوده شد. معزّ‌الدوله در سال ۳۵۲ ق دستور داد، روز عاشورا تعطیل شود. آن روز شیعیان به صورت دسته جمعی با حالت غم و اندوه به سر و روی خویش کاه و خاکستر می‌پاشیدند و به سر و سینه می‌زدند و اشعاری در عزای امام حسین می‌خواندند و خیابانهای شهرها را می‌گشتند. همچنین در این روز مردم از تهیه غذا برای خویش خودداری می‌کردند. از این رو نیکوکاران، احسان و اطعام می‌دادند. تنها آلتی که از آن در این نوع دسته‌ها نام برده شده طبل است.
ابن‌جوزی (نویسنده و عالم معروف اهل سنت) گفته است: «در عاشورای سال ۳۵۲ ق بازارها بسته شد و خرید و فروش موقوف گردید؛ قصّابان گوسفند ذبح نکردند، هریسه‌پزها هریسه (حلیم) نپختند، مردم آب ننوشیدند؛ در بازارها خیمه برپا کردند و به رسم عزاداری کرباس آویختند؛ زنان به سر و روی خود می‌زدند و بر حسین ندبه می‌کردند»![۱۲] ابن‌اثیر (عالم و مورخ سرشناس اهل‌سنت) می‌نویسد: «در روز عاشورا به دستور معزّالدوله مغازه‌ها بسته شد خرید و فروش موقوف گردید و مردم با چهره‌های سیاه شده و موهای پریشان گرداگرد شهر بغداد می‌گشتند و بر سینه می‌زدند و اشعار حزن‌انگیز می‌خواندند».[۱۳]

 

 

در این عصر صفویه، سوگواری، افزون بر دهه محرّم و عاشورا، در ماه صفر و ماه رمضان نیز که اوقات شهادت و رحلت سایر معصومان ـ ع ـ در آنها واقع شده، رواج یافت در حالی که پیش از این، گزارشی از سوگواری شیعیان ایران در سایر روزها، غیر از روز عاشورا وجود ندارد.*
نصرالله فلسفی در این‌ باره می‌نویسد: «در ده روز اوّل ماه محرّم از طرف شاه و بزرگان و اعیان کشور، در پایتخت و شهرهای دیگر، مجالس روضه‌خوانی دائر می‌شد و در شب و روز عاشورا و روز بیست و یکم رمضان دسته‌های سینه‌زن و سنگ‌زن و امثال آنها با مراسم و تشریفاتی که هنوز هم در بسیاری از شهر‌های ایران متداول است به راه می‌افتاد».[۱۴]
حتّی شاه عباس صفوی در سفرهای جنگی نیز سوگواری امام حسین ـ ع ـ را برگزار می‌کرد از جمله در ماه محرّم سال ۱۰۱۳ ق که قلعه ایروان را در محاصره داشت و با ترکان عثمانی می‌جنگید مراسم عزاداری دائر کرد و در شب عاشورا از اردوی او چنان فریاد فغان برخاست که مردم قلعه وحشت کردند و به گمان اینکه شاه عباس فرمان حمله شبانه و ناگهانی را صادر کرده است تسلیم شدند. و قلعه به دست ایرانیان افتاد.[۱۵]
خلاصه و نتیجه مطالب فوق آن که: شروع عزاداری از عصر ائمه بوده و در عصر رواج و توسعه این عمل و دستجات آن مربوط به زمان صفویه می‌باشد و در عصر قاجاریه بر تجملات این مراسم افزوده شد.[۱۶]

 

 

منبع:پرسمان


[۱] . جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۸۵، چاپ هشتم،‌ ص۲۵۶.
[۲] .
ر.ک: جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ‌ ص۲۵۶-۲۵۷.
[۳] .
حسن مشحون، موسیقی مذهبی ایران، سازمان جشن و هنر، ۱۳۵۰ش، ص۲۶.
[۴] .
الملهوف علی قتلی الطفوف، ص ۱۸۰ ـ ۱۸۱٫ و ر.ک: مُثیرالاحزان، ص۷۷.
[۵] .
سید ابن‌طاووس، اَلْمَلْهُوف علی قَتْلَی الطُّفُوف، ص۲۳۰ـ ۲۲۷.
[۶]
ـ ابن‌قولویه، کامل‌الزیارات، ص۵۳۹ ـ ۵۳۸.
[۷]
ـ ابن‌جوزی، اَلْمُنْتَظِم فی تاریخ الامم، ج۱۴، ص۱۵۰.
[۸]
ـ ابن‌کثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۲۷۶.
[۹]
ـ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۳۱.
[۱۰]
ـ یافعی، مِرآهُالجِنَان، ج۲، ص۳۴۷.
[۱۱]
ـ ذهبی، تاریخ‌الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲۷ (حوادث و وفیات ۳۸۰ـ ۳۵۱)، ص۱۱.
[۱۲]
ـ ابن‌جوزی، اَلْمُنْتَظِم فی تاریخ الامم، ج۱۴، ص۱۵۰.
[۱۳]
ـ ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۳۳۱.
* .
البتّه قبلاً گذشت که در عصر امام صادق ـ ع ـ شیعیان عراق در روزهایی غیر از عاشورا نیز که روایاتی در فضیلت زیارت امام حسین ـ ع ـ در آن روزها وارد شده در کربلا و کنار قبر آن حضرت به عزاداری می‌پرداختند. (ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ص۳۴۲ـ ۳۱۶، باب‌های: ۷۰‌، ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴.
[۱۴]
ـ نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۶.
[۱۵]
ـ پیشین، ج۳، ص۱۰.
[۱۶] .
حسن مشحون، موسیقی مذهبی ایران، سازمان جشن و هنر، ۱۳۵۰ش، ص۲۶.