مسئلهی ایمان، ایمانی که خدای متعال در این آیه با کلمهی «إنَّما» مطرح کرده است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»[۱] تأییدِ این آیه است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ»، آن باور، آن دلپذیری، آن دلدادگی، آن عقد و وابستگیِ جان به پروردگارِ متعال، آن حقیقتی است که ایمان با آن ظهور و تجلّی میکند، وگرنه برهانی خدای متعال را قبول کردهایم، اما در عمل اهلِ گناه بودهایم، اهلِ ظلم بودهایم، مردمآزار بودهایم، بداخلاق بودهایم، این ایمان نیست، این یک تصوّراتِ ذهنی است که پاک هم خواهد شد، این ایمانی که در جان نیست با حائلهی مرگ از ذهنِ انسان میرود. وقتی یک وحشتی برای انسان پیش بیاید حتّی نامِ خود و فرزندش را هم فراموش میکند، این اعتقاداتی که ما ذهنی داشته باشیم، اگر دلی نباشد، جانِ ما رنگِ خدا نگرفته باشد، توحید در او اثر نکرده باشد، «وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ» خدای متعال با علمی که دارد او را گمراه میکند. عالِمِ گمراه «زَلَّهُ الْعالِمِ کَإنْکِسارِ السَّفِینَهِ تَغْرَقُ وَ تُغَرِّقُ مَعَها غَیْرَها»[۲] عالِم که بلغزد گویا کشتی شکسته است، وقتی کشتی بشکند هم خود غرق میشود و هم هر کسی در این کشتی است غرق و نابود میشود. لذا گمراهیِ عالِم، لغزشِ عالِم و فتنهی عالِم خیلی خطرناک است، و خدای متعال در این آیه به علماء هشدار داده است. شیطان عالِم است، شیطان بیسواد نیست، آنچه که ما میدانیم او هم میداند، لذا یقهی علما را میگیرد و میداند هر عالِم را چطور بدبخت کند. میگویند یک عالِمی کتابی در رد و مذمّتِ شیطان نوشته بود، کسی شیطان را در خواب دیده بود و به او گفته بود: فلان عالِم کتابی علیهِ تو نوشته است و عجب کتابی است، شیطان گفته بود: خودمان او را وادار کردیم کتاب بنویسد و با آن کتاب مغرور بشود.
[۱] سوره مبارکه انفال، آیه ۲ (إنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ)
[۲] بحارالانوار، ج ۲، ص ۵۸
پاسخ دهید