عاقبت بخیری
گزیده بیاناتی از حضرت استاد فاطمی نیا
در تهران شخصی بود معروف به فسق وفجور؛ یک مرتبه می بینند این شخص از عباد و زهاد شده است. علت آنکه این شخص عاقبت بخیر شد، این بودکه شب عروسی وقتی رفت توی اتاق، دید عروس به طور غیرمعمولی گریه می کند! علت گریه رامی پرسد؛ دختر می گوید: من به پسر عمویم علاقمند بودم؛مرابه او ندادند، الان هم حرفی ندارم با تو زندگی کنم اما تا آخرعمر در ناراحتی خواهم بود! این شخص بلافاصله از اتاق بیرون می رود و عالم محل را با دونفرشاهد می آورد و به عالم وکالت می دهد تادختر را طلاق دهد! بعد شرایط ازدواج دختر با پسر عمویش را فراهم کرده و آن دو ازدواج می کنند. وقتی که او چنین جوانمردی می کند پسر عموی دختر به او می گوید: خدا عاقبت بخیرت کند! گاهی یک نقطه روشن در زندگی از انسان دستگیری می کند و سبب عاقبت بخیری میشود.
پاسخ دهید