یکى از مطالب مهمى که در میان آیات نورانى قرآن بارها مورد تصریح قرار گرفته، مسئله «قانون‏هاى حاکم بر جهان هستى و تاریخ و جامعه» است. طبق آیات فراوانى، تاریخ بشر و سرنوشت انسان‏ها در دایره نظام خاصى رقم مى‏خورد به طورى که هر گونه دگرگونى و انقلابى، تابع یک سلسله قوانین مشخص و معیّنى است که از سوى خداوند، براى تدبیر جهان به اجرا درآمده است. در تعابیر قرآنى از آنها با عنوان «سنت‏هاى الهى» یاد شده است.


شاید بتوان یکى از این سنت‏ها را، «سنت دریافت پاداش به اندازه تلاش و کوشش» نامید. طبق این سنت، بهره‏مندى از نعمت‏هاى الهى، به میزان سعى و تلاش آدمى بستگى دارد و این انسان است که در پرتو اختیار، با عمل، خویش یا جامعه را به پیش مى‏برد و تاریخ را تکامل مى‏بخشد و یا به خاطرسستى و عدم تلاش، قابلیت دریافت نعمت‏هاى الهى را از دست مى‏دهد و در سرازیرى سقوط قرار مى‏گیرد.
قرآن درباره این سنت مى‏فرماید: صلى الله علیه وسلم‏وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏ وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرى‏»؛ نجم (۵۳)، آیه ۴۰ – ۳۹..

 


بنابراین اعطاى نعمت‏هاى الهى – اعم از مادى یا معنوى – بسته به چگونگى تلاش و کوشش انسان است.
البته باید در نظر داشت که در کنار این سنت، قانون امدادرسانى و تأییدات غیبى خداوند – که در مواقع لزوم براى یارى انسان‏هاى پاک و مصلح به اجرا در مى‏آید – تحت الشعاع واقع نمى‏شود؛ بلکه هر گاه انسان تا حدودى به وظایف خویش در قبال تکالیف الهى عمل کنند، آن سنت نیز به اجرا درخواهد آمد.
خداوند مى‏فرماید: صلى الله علیه وسلم‏یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ»؛ محمد (۴۷)، آیه ۷٫؛ فصلنامه انتظار، ش ۷، ص ۲۳۲. براساس این آیه، مرحله فعلیت رسیدن به سنت حضرت و یارى مؤمنان مشروط به انجام دادن وظیفه از سوى آنان است.


با توجه به این مقدمه، روشن مى‏شود که حضرت مهدى هم آمدنى است و هم آوردنى، یعنى باید مردم – یا حداقل یکتاپرستان و مؤمنان – به وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن حضرت بوده و زمینه را براى قیام فراهم سازند. هم چنین بسترى فراهم سازند که مردم جهان، نوعى آمادگى ذهنى و درخواست قلبى براى ظهور منجى آسمانى داشته باشند.


از طرفى خداوند متعال با توجه به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینه‏ها و بسترها و براساس نیاز جامعه جهانى، هر وقت اراده کند، اذن قیام را صادر خواهد کرد. از این لحاظ امام مهدى آمدنى است و ممکن است براساس اراده الهى، و با توجه به نیاز شدید بشر، منتظر بعضى از زمینه‏ها و شرایط نباشد. اما آنچه در این جا اهمیت دارد، اراده و اختیار انسان‏ها است. زیرا بخشى از مقدمات در اختیار انسان‏ها نهاده و از آنان خواسته شده است در این جهت گام بردارند و هرگز سستى و کاهلى از خود نشان ندهند. در واقع براساس فلسفه متعالى تاریخ (نگرش دینى به آینده جهان) آینده بشر، جبرى و الزامى نیست؛ بلکه منوط به اراده و خواست انسان‏ها است و تا این خواست همگانى صورت نگیرد، احتمال ظهور کم‏رنگ‏تر مى‏شود.

 


اما در نظر فیلسوفان تاریخ و نحله‏هاى مختلف فکرى (مانند هگل، مارکس، کانت و…) آینده تاریخ جبرى است و اختیار انسان‏ها در شکل‏گیرى مقصد و مسیر تاریخ تأثیر چندانى ندارد

 

 

منبع:پرسمان