آیا ظاهر آیه تطهیر نشانگر آن نیست که اهل بیت(ع) ابتدا پاک نبودهاند و بعد خدا خواست که آنان را پاک گرداند؟!
در این که اهل بیت(ع) از ابتدا پاک و معصوم بودند شکی ندارم. فقط سؤالم در مورد ترجمه ای است که از آیه زیر ارائه شده است که؛ «خدا می خواهد شما را پاک کند» ما که می دانیم ایشان از ابتدا پاک بوده اند. پس این که می خواهد پاک کند؛ یعنی از ابتدا پاک نبوده اند؟! «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً». (احزاب، ۳۳).
پاسخ اجمالی
آیه تطهیر، آیه ای است که عصمت امامان معصوم(ع) را اثبات می کند.[۱] اما از ظاهر آیه و از دو فعل «یرید» و «لِیُذهِبَ» این شبهه به ذهن می رسد که؛ گویا در ابتدای خلقت مورد تطهیر خدا قرار نگرفته اند و بعدها خداوند اراده کرده که آنان را پاک کند و پلیدی را از آنان بزداید. در پاسخ به این شبهه باید گفت:
هر چند «یرید» فعل مضارع است ولی این طور نیست که همیشه معنای زمان حال و آینده را برساند. علمای علم بلاغت معتقدند اگر زمان فعل مضارع توسط برخی از ادواتی که زمان آن را مختص به حال یا آینده یا ماضی می کند مثل «س» و «سوف» برای آینده و «لم» و «لمّا» برای گذشته و… مقیّد نشود، دلالت بر تکرار عمل و تجدّد نسبت حکم برای موضوع می کند. مثلاً اگر کسی بگوید: «أنا أعمل فی التجاره»؛ من در رشته تجارت کار می کنم، نمی توان از آن این استفاده را کرد که در گذشته چنین کاری نکرده و الآن مشغول به این کار شده است. یا وقتی گفته می شود: «الارض تدور»؛ زمین می چرخد، بدین معنا نیست که در گذشته نمی چرخیده و اکنون به چرخش افتاده است.[۲]
با توجه به مطلب بالا، در این آیه نیز نمی توان فعل «یرید» را مقید به زمان حال کرد؛ بلکه باید گفت: این واژه فقط بر همان معنای تجدّد و تکرار دلالت می کند؛ همان طور که درباره آیات مشابه این آیه نیز همین حکم جاری است؛ مثلاً در آیه ای که می فرماید: «وَ مَا اللَّهُ یُریدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ»؛[۳] (خدا ظلمی برای بندگانش نمی خواهد)، نمی توان چنین برداشت کرد که خداوند قبلاً اراده ظلم نسبت به بندگانش داشته ولی تصمیم گرفته که از این به بعد دیگر چنین اراده ای نداشته باشد.
بلکه باید گفت: این عبارت، بیانگر اراده ازلی الهی است که قبل از خلقت آدم و قبل از خلقت نور معصومین(ع) چنین اراده کرده که آنان را از هر آلودگی و ناپاکی تطهیر کرده و آنان را مظهر و سمبل طهارت و پاکی خود قرار دهد.
اما درباره لفظ «یذهب» باید گفت: از بین بردن و زدودن، فرع بر ثبوت نیست؛ یعنی لازم نیست که مثلاً اول آلودگی وجود داشته باشد و بعد آن را ازاله کنند تا زدودن صدق کند. بلکه ممانعت از وجود اولیه آلودگی را نیز می توان اذهاب(زدودن) گفت. به عبارت دیگر؛ برداشتن رفع نیست، بلکه به دفع نیز «اذهاب» اطلاق می شود. بویژه با توجه به اراده ازلی خداوند و مشیّت او بر طاهر بودن این بزرگواران، قبل از خلقت آنان، بیانگر همین معنا است.[۴]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. ر.ک: «آیه تطهیر»، سؤال ۱۵۰۴؛ «ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام(ع)»، سؤال ۲۵۸.
[۲]. حبنکه میدانی، عبدالرحمن بن حسن، البلاغه العربیه، ج ۱، ص ۲۱۷، دمشق، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
[۳]. غافر، ۳۱٫
[۴]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۵۰۲، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
پاسخ دهید