پرسش درباره‌ی طول عمر حضرت مهدی و توجیهات مختلف در این زمینه، همواره و از سوی افراد و گروه‌های مختلف مطرح بوده است. این مسئله را می‌توان از چشم ‌اندازهای مختلفی بررسی و از نظر علمی و تجربی، منطقی و عقلی، قرآنی، تاریخی و روایی بررسی نمود و طول عمر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) و سایر معمّرین را اثبات کرد.

برای اثبات این انگاره، ابتدا دلایل مختلفی بر امکان یا وقوع «طول عمر» ارائه می‌گردد؛ سپس این مسئله در مورد حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) تطبیق داده می‌شود.

ابتدا گفتنی است که برای مدّت زندگی انسان، حدّی که تجاوز از آن محال باشد، تعیین نشده است.  از طرف دیگر، پیری معلول گذشت زمان نیست؛ بلکه معلول اختلالاتی است که در اعضای بدن حادث می‌شود. چه بسا اگر اختلالی در اعضای بدن یک فرد رخ ندهد، امکان دارد تا سال‌های متمادی با بدنی سالم و شاداب، زندگی کند.

پس باید روشن شود که مسئله‌ی طول عمر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشّریف)، هرگز امری بعید یا غیر قابل قبول نیست و علم و دانش، نه تنها عمر طولانی را محال نمی‌داند؛ بلکه امکان آن را نیز به اثبات می‌رساند. از نظر معارف اسلامی نیز، این امر جزو مسلّمات؛ بلکه حتّی بدیهیات است.

برخی از دلایل مهم اثبات «طول عمر» حضرت مهدی، به شرح زیر است:

 

یک : از لحاظ علمی و تجربی

علوم امروز، امکان طول عمر را تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه، نتیجه‌بخش، موفّقیّت آمیز و لازم می‌شناسد و برای طول عمر، حد و اندازه‌ای معلوم نمی کند.

تقلیل مرگ و میرها و طولانی شدن عمر، وارد مرحله عملی شده و با سرعت رو به تکامل است و حد متوسّط عمر از ۴۷ سال به ۷۴ رسیده است. در این زمینه می‌توان نظر علوم مختلف را چنین تبیین کرد:

الف : زیست شناسان می‌گویند: اگر اختلالات و آسیب‌هایی که به انسان می‌رسد و موجب کوتاهی عمر او می‌شود، رفع گردد، عمر او به دویست سال خواهد رسید. برخی می‌گویند: انسان باید سیصد سال عمر کند؛ این‌که می‌بینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر می‌کند، بر اثر آن است که عضوی از او فرسوده می شود و به عضوهای دیگر سرایت می‌کند[۱].

بر اساس نظر دانشمندان ، پیری جز فرسوده شدن سلول‌های بدن نیست و اگر روزی بشر بتواند سلول‌های بدن انسان را جوان نگه دارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمری دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان برای سالیانی دراز، دارای قابلیت حیات و بقا است. دانشمندانی که نظریات آنان مورد اعتماد ست، می‌گویند: همه بافت‌های اصلی در جسم انسان و حیوان، تا بی‌نهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانی هزاران سال زنده بماند؛ البتّه مشروط به این‌که عوارضی بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند‌[۲].

ب : در قوانین طبیعی، در مورد مقدار عمر طبیعی بشر، هیچ اصل ثابت و غیر قابل تغییری وجود ندارد. به همین دلیل دانشمندان علوم تجربی، هماره در حال مطالعه و آزمایش‌اند و می‌کوشند تا متوسّط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعی انسان، دارای اصول ثابت و غیر قابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایش‌ها، به معنا و مفهومی نداشت. دانشمندان با تحقیقاتی که به عمل آورده‌اند، موفق شده‌اند عمر برخی از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعی آن افزایش دهند. اگر این قضیه روزی در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله برای انسان امری پیش پا افتاده خواهد بود.

امام زمان عج هم عالم کامل و هم عامل به قوانین و پدیده‌های الهی است و این دو در سایه‌ی تقدیر الهی، دیر زیستی و سالم زیستی را به همراه داشته است.

 

دو : امکان منطقی و عقلی

حکما و فلاسفه گفته‌اند: بهترین دلیل بر امکان هر چیزی، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان روی داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان می‌دهد که عمری دراز داشته‌اند، خود دلیل روشنی است بر این‌که طول عمر، از دیدگاه عقل، امری ممکن است و بنابراین طول عمر حضرت مهدی عج امکان پذیر است. خواجه نصیر الدین طوسی می‌گوید: «طول عمر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) اتّفاق افتاده و محقّق شده است؛ چون چنین است؛ بعید شمردن طول عمر در مورد مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) جهل محض است»[۳].

علامه طباطبایی نیز می‌نویسد: «هیچ قاعده و برهان عقلی وجود ندارد که بر محال بودن طول عمر دلالت کند. به همین جهت نمی‌توانیم، طول عمر را انکار کنیم»[۴].

 

سه : طول عمر از نظر ادیان

مسئله طول عمر تا حدودی مورد پذیرش ادیان قرار گرفته و آن‌ها از عمر بسیار طولانی جمعی از افراد بشر خبر داده‌اند. تورات فعلی، در سِفر تکوین (اصحاح ۵، ۹ و۱۱) و… افرادی از پیغمبران و دیگران را نام برده و عمرهای طولانی هر یک را که متجاوز از چهارصد، ششصد، هفتصد، هشتصد و نهصد بوده به صراحت بیان داشته است.

علاوه بر این معتقدند: «ایلیا»، زنده به آسمان برده شده است[۵]. ادیان باستانی دیگر (مثل زرتشتی و بودایی) نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر، خبر داده‌اند و همه قائل به طول عمر؛ بلکه بقای حیات اشخاص تا این زمان هستند[۶].

مسیحیان نیز معتقدند: حضرت عیسی پس از قتل، زنده شدند و تاکنون زنده است.

 

چهار : تجربه تاریخی

نظر تاریخ نیز به عنوان یکی از دلایل امکان طول عمر، مطرح می‌باشد. در طول تاریخ، فراوان بوده‌اند کسانی که مدّت زمان بسیار طولانی و غیر عادی زندگی کرده و در تاریخ به «معمّرین» مشهور شده‌اند. بر این اساس اگر مسئله «طول عمر» در تاریخ زندگی بشر اتّفاق افتاده باشد اگر چه در مواردی نه چندان زیاد- تکرار موارد و یا مورد مشابه آن، امری طبیعی، معقول و قابل تحقّق و پذیرفتنی خواهد بود. فلاسفه می‌گویند: بهترین دلیل، برای امکان چیزی، واقع شدن آن است.

روشن است که نقل تاریخی به ویژه نقل متواتر و شمهور- سبب یقین و باور می‌گردد. این نقل، یکی از راه‌های حصول علم و یقین و یکی از مهم‌ترین منابع اطّلاعات بشر است. منابع روایی و کتاب‌های تاریخی، افراد زیادی از «معمّرین» را نام برده و شرح نسب و احوال زندگی و فرزندان و حوادث حیات آنان را ثبت کرده‌اند. اینان معمولاً عمرهایی بسیار دراز داشته‌اند؛ مانند:

۱ – آدم ع: ۹۳۰ تا ۱۰۰۰؛

۲ – شیث بن آدم: ۹۱۲ تا ۱۰۰۰ سال؛

۳ – انوش بن شیث: ۹۵۰ سال؛

۴ – ذوالقرنین: ۳۰۰۰ سال؛

۵ – طهمورث: ۱۵۰۰ سال؛

۶ – سطیع کاهن: ۶۰۰ سال؛

۷ – مهلائیل: ۸۹۵ سال؛

۸ – سلمان فارسی: ۲۵۰ سال؛

۹ – ادریس ع: ۹۶۵ سال؛

۱۰ – اسماعیل ع: ۱۳۷ سال؛

۱۱ – اسحاق ع: ۱۸۰سال؛

۱۲ – یرد بن مهلائیل: ۹۶۲ سال؛

۱۳ – متوشلح (متوشالح): ۹۶۹ سال و…[۷].

 

پنج : قرآن و روایات

در دین اسلام، امکان عمر طولانی، یکی از مسائل مورد اتّفاق است و آیات بسیاری در قرآن هست که امکان طول عمر زیاد را یادآوری می‌کند و در تفاسیر و کتاب‌های روایی نیز آمده است.

قرآن به صراحت از عمر طولانی نوح (علیه السّلام) خبر می‌دهد: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فیهِمْ أَلْفَ سَنَهٍ إِلاَّ خَمْسینَ عاماً»[۸]؛ «به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ پس در میان آنان ۹۵۰ سال درنگ کرد». عموم مسلمانان اتّفاق دارند که عیسی و بلکه خضر و ادریس و الیاس نیز زنده هستند و عیسی (علیه السّلام) در آخر الزّمان به زمین خواهد آمد و به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف) در نماز اقتدا خواهد کرد[۹].

قرآن درباره‌ عیسی (علیه السّلام) می‌فرماید:

«وَ قَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسیحَ عیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ… وَ ما قَتَلُوهُ یَقیناً. بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَیْه…‏»[۱۰]؛ «گفته ایشان که ما مسیح عیسی بن مریم، رسول خدا را کشتیم- صحیح نیست، زیرا آن‌ها نه او را کشتند و نه به دار آویختند؛ بلکه [امر] برآن‌ها مشتبه شد… او یقیناً کشته نشده؛ بلکه خدا او را به سوی خود بالا برده است».

در روایات زیادی نیز به زنده بودن عیسی و بازگشت او در آخر الزّمان و همراهی‌اش با مهدی موعود، اشاره شده است؛ به عنوان نمونه: «کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا نَزَلَ ابْنُ مَرْیَمَ فِیکُمْ وَ إِمَامُکُمْ مِنْکُمْ»؛ چگونه خواهد بود هنگامی که عیسی بن مریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما (مهدی) از خودتان باشد؟»

علاوه بر این در روایات طول عمر دجّال نیز مطرح شده است: رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «دجّال زنده است و غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود»[۱۱].

 

شش : اعجاز و قدرت الهی

یکی از راه‌های مهم اثبات امکان «طول عمر»، «اعجاز» و قدرت الهی است. با توجّه به نصوص معتبر روایی، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشّریف)، با قدرت الهی زنده است و در میان مردم به حیات خود ادامه می‌دهد، همان خدایی که آتش را برای ابراهیم سرد و وسیله‌ی سلامتی قرار می‌دهد، عیسی و خضر را پس از قرن‌ها زنده نگه می‌دارد؛ می‌تواند مهدی موعود را نیز با قدرت بی‌کران خود، زنده نگه دارد.

علامه طباطبایی نیز از مسئله «طول عمر» به عنوان «خرقه عادت» یاد کرده، می‌نویسد:

«نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت می‌توان پذیرفت. البتّه خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمی‌توان خرق عادت را نفی کرد؛ زیرا هرگز نمی‌توان اثبات کرد که اسباب و و عواملی که در جهان کار می‌کنند، تنها همان‌ها هستند که ما آن‌ها را دیده‌ایم و می‌شناسیم و دیگر اسبابی که ما از آن‌ها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آن‌ها را ندیده‌ایم یا نفهمیده‌ایم- وجود ندارد. از این رو ممکن است در فردی و یا افرادی از بشر، اسباب و عواملی به وجود آید که عمری بسیاری طولانی هزار سال یا چندین هزار ساله- برای ایشان تأمین نماید»[۱۲].

در هر صورت؛ پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) خبر داده و ائمه معصومین نیز بشارت داده‌اند که حضرت حجّت، فرزند امام حسن عسکری، همان کسی است که در بامداد روز نیمه‌ی شعبان ۲۵۵ هـ.ق عالم را به نور جمال خود منوّر ساخته است. او بعد از غیبت بسیار طولانی، ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند[۱۳]. با توجّه به این‌که این بشارت‌ها قطعی، مسلّم و متواتر است و خداوند نیز بر هر کاری قادر و توانا است؛ دیگر جای شبهه و شک و تردید نیست. امام صادق (علیه السّلام) فرموده است:

«در نظرتان شگفت نیاید که خداوند، عمر صاحب این امر را طولانی کرند؛ همچنان که عمر نوح را طولانی نمود».

 امام حسن مجتبی (علیه السّلام) نیز فرموده است:

«فرزند نهم از فرزندان برادرم حسین (علیه السّلام)؛ خداوند عمرش را در غیبتش طولانی کند، سپس به قدرت خود آشکار سازد، به صورت جوانی که کمتر از چهل سال داشته باشد»[۱۴].

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی مهدویت پیش از ظهور؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: رحیم کارگر


 

[۱]. مجله‌ دانشمند، سال ۶، ش ۱، ص ۴۳٫

[۲]. برای آگاهی بیتشر ر. ک: ائمتنا، ج ۲، ص ۳۷۱؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۱؛ المهدی، ص ۱۴۱٫

[۳]. خورشید مغرب، ص ۲۱۴٫

[۴]. المیزان، ج ۱۲، ص ۵۲-۳۵٫

[۵]. ر. ک: اظهار الحق، ج ۲، ص ۱۲۴٫

[۶]. صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۲ و ۳۷۳٫

[۷]. برای مطالعه رد این زمینه: امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۰۲ و ۴۰۴؛ علی محمد دخیل، الامام المهدی؛ محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب؛ ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص ۱۹۹؛ خورشید تابناک، ص ۱۵۱ و ۱۵۲؛ حیدری کاشانی، حکومت عدل گستر؛ علامه مجلسی، بحار الانوار.

[۸]. عنکبوت (۲۹)، آیه ۱۴٫

[۹]. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۳٫

[۱۰] نساء (۴)، آیه ۱۵۷ و ۱۵۸٫

[۱۱]. مسند احمد، ج ۴، ص ۴۴۴٫

[۱۲]. شیعه در اسلام، ص ۱۵۱٫

[۱۳]. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۴ و ۳۷۵٫

[۱۴]. منتخب الاثر، ص ۲۰۶، ح ۲٫