یعنی هیچگاه غباری در وجود اینها نیست که حجاب بین اینها و خدا باشد. اینها مطلقا آینهی خدا هستند؛ خدا تمام شئون زندگی آنها را نشان میدهد. خواب آنها هم خدا نما است، جنگ آنها خدا نما است. اگر میخندد به امر خدا میخندد. خندهی او فلش به سمت خدا است، خندهی امام و پیغمبر هدایت است. گریهی آنها هدایت است، خندهی آنها هدایت است، جنگ آنها هدایت به سوی خدا است؛ صلح آنها هم هدایت به سوی خدا است. «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً»[۱] و این نوع طهارت را به دلالت کلمهی «إِنَّما» حضرت ابراهیم (علیه السّلام) ندارد، حضرت موسی (علیه السّلام) ندارد، حضرت عیسی (علیه السّلام) ندارد، حضرت نوح (علیه السّلام) ندارد، این اختصاص به این خانواده دارد؛ اهل بیت فقط از این نوع طهارت برخوردار هستند. این طهارت طهارت علی الاطلاق است، لحظهای غفلت برای اینها پیش نیامده است. لحظهای حاکمیّت غیر خدا که نفس باشد، غریزه باشد، کششهای بیرونی باشد ابدا. «وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّى اللَّهُ رِیَاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ»[۲] دل اینها حرم خدا بوده است و خدا خود تولیّت این حرم را به عهده داشته است. «وَ لَکُمُ الْقُلُوبُ الَّتِی تَوَلَّى اللَّهُ رِیَاضَتَهَا بِالْخَوْفِ وَ الرَّجَاءِ» لذا در روایات ما است که در خطبهی قاصعه حضرت امیر (علیه السّلام) در وصف پیغمبر خدا دارد که خدا اعظم ملائکهی خود را در خدمت پیغمبر قرار داد؛ دائماً مراقب بود، مأمور الهی بود، مأمور مراقبت دائمی بود. پیغمبر ادیب خدا است. تربیت شدهی ذات احدیّت است «و انا ادیب» «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ (علیه السّلام) أَدِیبِی»[۳] من هم ادیب پیغمبر هستم. او هم از آن اوّل تغذیهی روح و جسم امیر المؤمنین (علیه السّلام) را به عهده گرفته بود. من بعضی از چیزها را در مجالس عمومی خصوصاً چیزهایی که از رسانه پخش میشود را نمیتوانم بگویم حضرت امیر (علیه السّلام) تغذیهی جسم و جان او مطلقا با پیغمبر خدا بود. پیغمبر او را روی سینهی خود میخواباند، عهدهدار تغذیهی روح و جسم او بود و همهی اینها قرین روح القدس بودند. حضرات ائمّهی معصومین «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ»[۴] بنابراین اینها ترک اولی هم ندارند.
[۱]– سورهی احزاب، آیه ۳۳٫
[۲]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۹۹، ص ۱۶۴٫
[۳]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۷، ص ۳۲٫
[۴]– سورهی احزاب، آیه ۳۳٫
پاسخ دهید