بی‌شک فشار آوردن به زن برای بخشیدن مهریه و یا بلاتکلیف گذاشتن او به منظور راضی کردن همسر به دادن وجه در عوض طلاق و… امری است غیر شرعی و غیر اخلاقی که در آیات و روایات متعدّد از آن به شدّت نهی شده است.

آیه‌ ۱۹ سوره‌ی نساء در این‌باره می‌گوید:

«… وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ…»؛

«و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آن‌ها داده‌اید (از مهر)، تملّک کنید!»

و در آیه‌ ۱۲۹ همین سوره به مناسبتی به مردان امر می‌کند که همسران خود را بلا تکلیف رها نکنید که نه مانند شوهردار باشند و نه بی‌شوهر.

در صورتی که مردی بدون دلیل و از طرق آزار و اذیت و یا عدم انجام تکالیف زناشویی، همسر خویش را تحت فشار قرار دهد، زن می‌تواند با ارائه‌ی دادخواست به دادگاه خانواده الزام مرد به انجام وظایف زناشویی را درخواست و در صورت استنکاف مرد تقاضای طلاق قضایی از سوی دادگاه بنماید.

مواردی را که زن می‌تواند درخواست طلاق نماید عبارت است از:

۱ – براساس مادّه‌ ۱۱۲۹ قانون مدنی: «در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می‌تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم، شوهر او را اجبار به طلاق می‌نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه».

۲ – براساس مادّه‌ ۱۱۳۰ قانون مدنی: «در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه کرده و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسّر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود»[۱].

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی


[۱]. برای مطالعه‌ی بیشتر ر.ک: مباحثی از حقوق زن، حسین مهرپور، ص ۱۴۴٫