در طلاق رجعی، در زمان عدّه، مرد به زن رجوع میکند و ممکن است این رفتار چندین بار تکرار گردد. آیا این رجوع و طلاق بازیچه کردن زن نیست؟!
اگر رجوع بعد از طلاق، در ایّام عدّه موجب بازیچه شدن میشود، باید گفت: چنین برداشتی کاملاً خطاست، زیرا:
اوّلاً: امکان رجوع فرصت مناسبی برای حفظ بقا و دوام خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن است.
ثانیاً: کسی که در عدّهی طلاق رجعی است، در حکم زوجه است و نفقهاش بر عهدهی شوهر میباشد و حق دارد در منزل او سکونت داشته باشد و حتّی از او ارث میبرد.
این مسئله نوعی حمایت معیشتی از زن است. جالب است بدانید بسیاری از فقها و حقوقدانان آن را حکم (قاعدهی آمره) میدانند، نه حق، که قابل اسقاط باشد، زیرا:
اوّلاً، حقّ رجوع، یک امتیاز فردی نیست که به نفع شوهر در نظر گرفته شده باشد، بلکه اختیاری و در راه مصلحت خانواده و مهلتی برای تصمیم بهتر است.
ثانیاً، اسقاط آن طلاق را «باین» میکند، که به زن لطمه میزند، زیرا دیگر نمیتواند از حقوق زناشویی مانند نفقه و ارث برخوردار شود.
اگر مقصود آن است که طلاق مجدّد موجب باریچه شدن زن میشود، باز یادآور میشویم طلاق دادن شرایط ویژهای دارد علاوه بر اینکه دادگاهها اگر بدانند که مرد در طلاق رجعی قصد آزاد دارد باید از آن جلوگیری کنند، چون مصداق سوء معاشرت و اذیت و آزار زن است و مخالف شریعت اسلامی است که میفرماید یا زنان را به خوبی در منزل نگه دارید و یا به خوبی رها کنید و حق طلاق خود را از ابزاری برای در تنگنا قرار دادن آنها نسازید.
فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ»[۱]؛
«پس چون عدّهی آنان به سر رسید، [یا] به شایستگی نگاهشان دارید، یا به شایستگی از آنان جدا شوید».
همچنین مسئلهی رجوع، دو بار بیشتر رخ نمیدهد؛ زیرا بعد از آن زن سه طلاقه میشود و برای رجوع سوم نیاز به مُحلّل دارد و همین امر عامل بازدارندهای برای مرد در طلاق سوم است. بنابراین برخورد احساسی با چنین مسائلی صحیح نیست. بنابراین در طلاق رجعی زن در حکم همسر برای مرد است و از همین روست که از وی ارث میبرد و تأمین نفقه و سکونت وی با مرد میباشد، لذا حالکه چنین حقوقی را بر مرد دارد رجوع به زن نیز به دست مرد خواهد بود و این بازیچه قرار دادن زن نیست[۲].
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[۱]. طلاق (۶۵)، آیه ۲٫
[۲]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج ۲، ص ۱۲۷، ذیل آیهی ۲۳۱ بقره.
پاسخ دهید