دستورات پدر و مادر

س ۱: آیا دستورات پدر و مادر الزام‌آور است؟ یعنی عمل به آن واجب است؟

ج: دستورات دو گونه است؛ گاهی با واجب و حرام دین مخالف است؛ این‌جا اطاعتش حرام است. هرچه هم که بگویند، حق نداری اطاعت کنی، چون با واجب و حرام خدا ضد است. اطاعت برای خدا است. امّا اگر دستورات آن‌ها با واجب و حرام کاری ندارد و چیزهای دیگری است که واجب و حرام نیست، و اگر شما مخالفت کنی آن‌ها اذیت می‌شوند، باید اطاعت کنی. امّا اگر اذیت نمی‌شوند و دارند دلسوزی می‌کنند؛ این‌جا شما مخالفت کنی عیب ندارد.

س ۲: آیا سن فرزند طرح نیست؟

ج: خیر؛ اگر سن او سن بلوغ نیست، تکلیف ندارد. بچّه تکلیف ندارد، امّا اگر مخالفت کند، مشکلات پیش می‌آید. این وجوب و الزام برای کسی است که مکلّف است.

Khoshvaght-Thaqalain (16)

عِرْفَانَ الْحُرْمَهِ

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَهِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَهِ وَ صِدْقَ النِّیَّهِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَهِ»، عبارت «عِرْفَانَ الْحُرْمَهِ» به چه معنا است؟

ج: حُرمت، مشترک بین شناختن حرام و شناختن موارد احترام است. اگر این عبارت در ردیف احکام بود، حرمت به معنی حرام بود؛ امّا آن را جلوتر در عبارت قبل از آن، گفته؛ پس منظور این است: من جایی را که باید احترام قائل شوم، بشناسم؛ مثلاً خدا احترامش چگونه است یا پیغمبر خدا ص احترامش چگونه است، یا حضرات معصومین ع و همچنین پدر، مادر، مؤمن، کافر؛ نحوه‌ی حرمت همه‌ی این‌ها را بشناسم.

صبر در زندگی مشترک

اگر بخواهیم گناه را ترک کنیم که به بهشت برویم، بدون صبر نمی‌شود. خدا فرموده: «ازدواح کنید.» اگر ازدواج نکنید، صبر می‌خواهد و کسی نمی‌تواند بدون ازدواج گناه نکند. وقتی هم ازدواج کردی، باز هم صبر می‌خواهد؛ خانم‌ها که مثل شواهرن‌شان نیستند؛ سلیقه‌شان، اهداف‌شان و خواسته‌های‌شان یک جور نیست؛ اغلب بین زن و مرد در این موضوعات اختلاف هست. زندگی مشترک هم یک روز و دو روز نیست. وقتی اختلاف پیش می‌آید، چه کار باید کرد؟ باید صبر کرد. ولی اگر نمی‌خواهی صبر کنی باید قیچی را برداری، آن وقت هر روز باید زندگی را قیچی کنی. بنابراین صبر می‌خواهد؛ زندگی عائلی و خانوادگی زیر بنایش صبر است و الّا هر روز باید چماق کشی کنید.

کسانی که ازدواج کرده‌اند، باید حواس‌شان جمع باشد؛ باید صبرکنند. تا زن حرفی زد که نباید می‌زد، نمی‌شود درِ گوشش زد. اگر بزنی که دیگر زن تو نیست، فردا به خانه‌ی پدرش می‌رود؛ پس باید صبر کنی. خدا از مرد، صبر را خواسته است؛ چون توان صبر مرد بیشتر است و به عاقبت کار فکر می‌کند. اگر هر روز بخواهد دعوا کند که نمی‌شود. مجبور است سکوت کند. اگر صبر نباشد، زندگی پا نمی‌گیرد. فردا است که باید بروند دادگاه خانواده و از هم جدا می‌شوند. دومی هم همین‌طور، سومی هم همین‌طور.

بنابراین از اوّل باید صبر را بیاموزیم و اگر صبرمان کم است، زیادش کنیم؛ بعد به سراغ ازدواج برویم؛ و الّا از روز اوّل دعوای‌مان می‌شود؛ سر غذا، سر رفت و آمد، سر خواب، سر دیر کردی، شور کردی، شیرین کردی، دعوا راه می‌افتد. همه‌ی این‌ها را باید صبر کنیم و کم کم إن‌شاءالله درست می‌شود. خدا در قرآن فرموده است: بهشت برای کسانی که «بِمَا صَبَرتُم»؛ اگر صبر نکنی بچّه‌ها از بین می‌روند و زندگی منهدم می‌شود و پیش خدا هم مسئولیم.

ضرورت صبر در ترتیب کودک

بچّه‌ها که به دنیا می‌آیند، اگر ببینند پدر و مادر با هم دعوا می‌کنند، آن‌ها هم دعوایی می‌شوند. باید صبر کنید و در حضور آن‌ها داد و بیداد نکنید. اگر حرف حسابی هست به صورت خصوصی و تنهایی و به آرامی گفته شود که بچّه‌ها نشنوند. اگر سر و صدا را بشنوند، یاد می‌گیرند و در آینده، آن‌ها هم با زن و بچّه‌های‌شان دعوا می‌کنند. پس در این موارد باید صبر کنیم. اگر خیال کنیم که این دنیا مال ما است و فضا آزاد است و هر چقدر که می‌خواهیم داد بزنیم، نمی‌شود. باید صبر کنی و صدا را بکُشی و پایین بیاوری تا درست شود؛ إن‌شاءالله؛ و الّا بچّه‌ها فردا که جان می‌گیرند، از آن دعواهای بزرگ می‌کنند و باید به دادگاه بروند.

مرد در خانه

س ۴: آیا درست است که می‌گویند در روایت است که پیامبر اکرم ص به حضرت امیر ع که در کارهای منزل کمک می‌کردند فرمودند: کار کردن مرد در منزل کفّاره‌ی گناهان کبیره است؟

ج: برای کسانی که اهل گناه هستند، اثرش تخفیف است و برای کسانی که اهل گناه نیستند، اثرش رشد ایمان است. حضرت امیر ع در منزل کمک می‌کردند؛ عدس پاک می‌کردند.[۱]

س ۵: میزان توجّه فرد به خانواده و همسر چه مقدار است؟ آیا ملاکی در این زمینه هست؟

ج: به اندازه‌ای که خدا دستور داده است؛ نه این‌که تمام اوقات خرج آن‌ها شود؛ عدالت لازم است. هر کاری به اندازه‌ی خودش باید باشد. کار به اندازه‌ی خودش، خواب به اندازه‌ی خودش و رسیدگی به دیگر لوازم زندگی و حیات به اندازه‌ی خودش باشد. در این ۲۴ ساعت باید به همه‌ی این‌ها برسیم. مقداری برای زن و بچّه است. زن و بچّه هم حق دارند که باید به آن‌ها برسیم. چون مرد از خانه بیرون می‌رود و زن مشغول کار خانه می‌شود و با همسرش ارتباط ندارد. اگر مرد هم بخواهد با این‌ها ارتباط نداشته باشد، ناگهان می‌بینید از جای دیگر سر در آورده است.

پری رخ، تاب مستوری ندارد               در ار بندی، ز روزن سر بر آرد

باید مواظب باشید و الّا مشکلات پیش می‌آید. آن‌ها برای چه ازدواج کرده‌اند؟ یادت نرود. باید مقداری وقت بدهی که با آن‌ها بگویی و بخندی تا احساس تنهایی و غربت نکنند؛ وگر نه افسرده می‌شوند. این‌ها به اندازه‌ای است که خدا گفته است.

محرم و نامحرم

س ۶: برای فردی که گاهی چشمش به خطا می‌رود و به نامحرم نظر می‌کند، ازدواج چه حکمی دارد؟

ج: اگر نتواند بدون ازدواج، چشمش را حفظ کند، واجب می‌شود. ازدواج، راه چشم را می‌بندد و راحت می‌شود. تا ازدواج نکرده است، خیال می‌کند علی‌آباد هم شهری است.

س ۷: آیا اگر همراه نوامیس برای خرید به بازار نرویم و آن‌ها خود به تنهایی بروند، خلاف غیرت و مردانگی است؟

ج: بله؛ در معرض حرف‌هایی هستند؛ مثلاً ممکن است به آن‌ها تنه بزنند یا متلک بگویند. مرد در چنین محیطی باید احتیاط کند و گاهی که ممکن است، باید خودش او را به بازار ببرد و همراه او برود، منتهی مرد مثل دیگران موقع ازدحام نرود. باید در مواقع خلوت برود. چه کسی گفته است که حتماً قبل از عید راه بیفتد که غلغله‌ی جمعیت است. در آن زمان، همه می‌خواهند جنس بخرند و گران هم می‌شود. مرد باید ببیند کی بازار خلوت است، زودتر برود بخرد. این‌طور بروید و بخرید و بیایید إن‌شاءالله بدون این‌که مشکلی پیش آید.

س ۸: اگر همسرمان خواست به حرم مُشرّف شود و ما نمی‌توانستیم همراه او برویم، آیا اجازه بدهیم که خودش با تاکسی برود؟

ج:‌ اگر مأمون از مشکلات باشد، اشکال ندارد؛ امّا مشکل پیش می‌آید. با خواهرش یا یکی از همسایه‌ها یا قوم و خویش‌ها برود، بهتر است. زن‌ها تنها بیرون نروند.

س ۹: حد و حدود صحبت خانم‌ها با مردهای نامحرم چه پسر عمو و پسر دایی و فامیل‌های شوهر چقدر است؟

Khoshvaght-Thaqalain (13)

 

ج: به حدّ ضرورت؛ به حدّ لزوم.

س ۱۰: بعضی از علما گفته‌اند سلام کردن هم لازم نیست؛ نظر شما چیست؟

ج: سلام کردن مکروه است؛ مکروه یعنی نوع مردم با دختر مردم اگر سلام و علیک کنند، شیطان وسط می‌آید؛ از این جهت گفته‌اند: احتیاط کنید.

س ۱۱: با توجّه به این‌که اگر سلام نکنیم ناراحت می‌شوند، تکلیف چیست؟

ج: اگر ناراحت می‌شوند، سلام کن؛ ولی جوری سلام کن که شیطان وسط نیاید.

س ۱۲: رابطه‌ی ما با زنان نامحرم که از بستگان نزدیک هستند باید چگونه باشد؟

ج: نامحرم یعنی این‌که به جاهایی که حرام است، نباید نظر کنی.

س ۱۳: با حجاب کامل؟ اگر شما این حکم را به همه بگویی، چطور می‌شود؟ مگر همیشه حجاب کامل است؟ تابستان هوا گرم است، زنان با لباس‌های سبک و بی‌آستین با مردها بنشینند، چطور می‌شود؟ اگر زن بخواهد حجاب کامل را مراعات کند معذّب است، چون هوا گرم است و اگر بخواهد مراعات نکند، مشکلات پیش می‌آید. بنابراین ما باید عادت کنیم سفره‌ی زن و مرد جدا باشد تا هم زن‌ها راحت باشند هم مردها.

س ۱۴: جدا کردن سفره در خیلی از فامیل‌ها عرف نیست.

ج: کم کم باید عرفش کرد. چاره‌ای نیست. مگر این‌که چند پیرزن باشند و چند پیرمرد؛ امّا اگر جوان‌ها بخواهند با هم بنشینند، شیطان وسوسه می‌کند.

س ۱۵: در پاره‌ای جدا کردن سفره‌ها هنوز نتوانسته‌ایم با تعدادی از فامیل‌ها کنار بیاییم چه کنیم؟

ج: مأیوس نشوید؛ آرام آرام درست می‌شود إن‌شاءالله؛ عجله نکنید.

س ۱۶: حساسیت روی این نکته، اگر محقق شود، نکته‌ی تربیتی خوبی است ولی اگر کسی خیلی حساسیت به خرج دهد شاید مشکل پیش آید؟

ج: مصداق «الانسان حریصٌ علی ما مُنع» الست. بله، کم کم درست می‌شود إن‌شاءالله.

س ۱۷: این کم کم یعنی تا وقتی سفره‌ها جدا نشده، یکی باشد؟

ج: نه‌خیر؛ یعنی سفره‌ها دو تا باشد.

س ۱۸: پس چطور کم کم باشد؟

ج: مواردی که مشکل‌آفرین است را یکی کنید؛ ولی همه را نه. همه‌ی فامیل یک طور نیستند؛ بعضی‌ها نرم هستند و می‌پذیرند؛ امّا بعضی‌ها کمی سفت هستند و دیر تن به سفره غیر مشترک می‌دهند. این فامیل‌ها را باید از هم جدا کرد. فامیل‌هایی را که می‌پذیرند، سفره را جدا کرد و فامیل‌هایی را که نمی‌پذیرند، سفره را یکی کرد. بعد کم کم برای فامیل‌هایی که نمی‌پذیرند هم مقدّمات جدا کردن سفره را فراهم کرد.

 س ۱۹: در موضوع نشستن فامیل‌ها در یک اتاق هم حتماً مکان زن و مرد جدا باشد؟ یا این‌که می‌شود یک‌جا باشد ولی جلوی مرد نامحرم صحبت نکنند؟

ج: یک‌جا که باشند، مردها با هم شوخی می‌کنند او هم می‌شنود و می‌خندد؛ کم کم یواش یواش خراب می‌شود. اتاق‌شان دو تا باشد بهتر است.

س ۲۰: در مجالس عروسی، بانوان آرایش و زینت می‌کنند و اگر خانمی آرایش و زینت نکند، مورد هجمه قرار می‌گیرد و به عقب‌افتادگی اجتماعی متهم می‌شود. آیا باید او هم آرایش کند؟

ج: آرایش کردن حرام نیست، بلکه اگر نامحرم ببیند، حرام است. بنابراین، مستحب است زن برای شوهرش آرایش کند. اگر هم مشکلی هست، باید به گونه‌ای از منزل بیرون برود و برگردد که نامحرم نبیند.

س ۲۱: اصل حضور خانم‌ها در این عروسی‌ها و مهمانی‌ها که لباس‌های نامناسب در آن‌ها پوشیده می‌شود، چگونه است؟

ج: خوب نیست. اگر بتوانند نروند، مناسب‌تر است.

س ۲۲: آیا در این نوع مجالس می‌توان با سر برهنه و لباس‌های بدن‌نما حضور داشت مخصوصاً که تقریباً همه موبایل دارند و عکس می‌گیرند؟

ج: نباید گذاشت کسی عکس بگیرد؛ چون ممکن است به دیگران نشان دهند، خوب نیست.

س ۲۳: منظور از «ریبه» چیست؟

ج: فکر گناه؛ می‌گویند: «کسی که به زن نامحرم نگاه می‌کند، اگر نظرش نظر ریبه باشد، حرام است.» شما ببین نگاه می‌کنی خوشت می‌آید، مقدمه برای گناه است، این را «ریبه» می‌گویند.

س ۲۴: آیا همین که فکر گناه در ذهن نقش ببندد، کافی است؟

ج: بله.

س ۲۵: بعضی از خانم‌ها به قدری مقیّدند که حتّی به مردان سلام نمی‌کنند. این موضوع برخی اوقات باعث کدورت می‌شود. آیا سلام کردن زن به مرد نامحرم اشکال دارد؟

ج: گفته‌اند: زن جوان سلام نکند. امیر المؤمنین ع فرمود: «من به زن جوان سلام نمی‌کنم.»

س ۲۶: اگر صدای نامحرم از خانه‌ی همسایه به صورت ناخودآگاه شنیده می‌شود، چون معمولاً با صدای بلند صحبت می‌کنند ما چه وظیفه‌ای داریم؟

ج: اگر در شما اثر بد می‌گذارد، نباید بشنوید. اگر می‌توانید حائلی ایجاد کنید که صدا منتقل نشود. اگر می‌توانی خواهش کن که این‌طور بلند صحبت نکنند. به هر طریق که شده کاری کن که شما این صدا را نشنوی. راهکار زیاد دارد.

س ۲۷: نظر شما در مورد تبلیغ در دبیرستان دخترانه چیست؟

ج: رابطه با دخترها معدن خطر است؛ بله معدن خطر است. این‌قدر خطر دارد. کسانی که می‌خواهند بروند، باید سنّ‌شان بالا باشد؛ زن و بچّه هم باید داشته باشند. اگر زن و بچّه داشته باشند و جوان هم باشند باز شیطان اذیّت‌شان می‌کند. باید زن برود آن‌جا تبلیغ کند. اگر زن نیست، مردی که زن و بچّه داشته باشد و سنّش هم بالا باشد و دیگر از پل‌ها عبور کرده باشد و الّا همان سن بالا را هم شیطان گول می‌زند.

س ۲۸: آیا مراعات پوشش باید در حدّی باشد که مثلاً برجستگی بدن خانم در خانه جلوی بچّه نباشد؟

ج: اگر معلوم باشد که بچّه تحریک می‌شود، او هم فردا همان‌جا را بیرون می‌گذارد و خطر پیش می‌آید. باید لباس گشاد باشد که برجستگی‌های بدن را نشان ندهد. این‌ها هم جلوی لباس‌شان و هم عقب لباس‌شان را تنگ می‌گیرند. همه‌ی برجستگی‌ها معلوم می‌شود و مشکلات ایجاد می‌کند. این‌ها مسائلی است که جوان‌ها را بیچاره کرده است و هرچه بیشتر دامن بزنند، فساد بیشتر می‌شود و اصلاحش غیر ممکن می‌شود.

س ۲۹: پوشش زن در مقابل فرزندان در خانه باید چگونه باشد؟

ج: درباره‌ی آن هم باید احتیاط کرد. زن فقط در مقابل شوهر مجاز است که راحت باشد. ولی در مقابل بچّه‌های بزرگ و ممیز چه دختر، چه پسر نباید راحت باشد؛ چون آن‌ها هم تشویق می‌شوند و خراب می‌شوند. پوشش زن باید فقط در حضور مردش کم باشد و الّا اگر در مقابل پسر بزرگش، لباس نامناسب بپوشد، پسر تحریک می‌شود و آن وقت مشکلات پیش می‌آید؛ مثلاً عدّه‌ای با خواهران‌شان ارتباط پیدا می‌کنند. این‌ها را در مادر می‌بینند و به او نمی‌توانند دسترسی پیدا کنند، لذا این‌طور می‌شود. یا با خاله‌های‌شان و عمّه‌های‌شان ارتباط پیدا می‌کنند؛ یعنی هر کسی که دمِ دست باشد. این‌ها هم تقصیر مادرها است که عکس عروسی را می‌گذارند در طاقچه‌شان یا لباس‌های غیر اسلامی می‌پوشند و آن‌ها تحریک می‌شوند. برای حفظ جامعه از خطر انحراف، این موارد باید از بچگی مراعات شود و الّا مثل غرب می‌شود که مانند حیوانات که خوب و بد برای‌شان معنا ندارد، حتّی در خیابان هر کاری می‌کنند.

حجاب بدتر

س ۳۰: آیا پوشیدن مانتو کوتاه هر چند با چادری که جلویش دوخته شود، برای خانم‌ طلبه‌ها اشکال دارد؟

ج: بله، درست نیست. اصلاً نپوشند و خطرناک است؛ چون مانتو کوتاه است و یک بار چادر هر چند پوشیده است، امّا یک طرفش بالا می‌رود و همین وضع، آن‌جا را تداعی می‌کند و تحریک می‌کند.

س ۳۱: اخیراً مدل‌های جدید چادر زنانه که استفاده از آن راحت‌تر است آمده، نظر شما در مورد استفاده از آن برای خانم‌ها چیست؟

ج: هیچ کدام از این مدل‌های جدید خوب نیست. همه‌ی این‌ها ملّی مذهبی است و به درد زنان ما نمی‌خورد. این نوع چادرها فاصله‌شان با بی‌حجابی خیلی کمتر است. امّا چادر این جور نیست. همین چادر، قرن‌ها زن‌ها را نگه داشته است. بعد از این هم نگه می‌دارد. اگر به آن دست بزنی، به طرف بی‌حجابی رفته‌ایم.

س ۳۲: حاج آقا! چادرهای جدید هم چادر مشکی است؛ امّا مدل عربی، بحرینی یا… است؟

ج: رنگ مشکی عیب ندارد، امّا در این چادرها رنگ مشکی‌اش را حفظ کرده‌اند ولی چیزهای دیگرش را از دست داده است. آن را به بی‌حجابی نزدیک کرده‌اند. همین چادر معمولی خوب است. چه عیبی دارد؟ ما نباید کاری کنیم که غربی‌ها بپسندند. آن‌ها زمانی ما را می‌پسندند که همه چیز ما مثل آن‌ها باشد. نه تنها چادر، اعمال و اخلاق‌مان هم مثل آن‌ها باشد. همه چیزمان مثل آن‌ها باشد؛ حتّی افکار ما هم مثل آن‌ها باشد.

س ۳۳: می‌گویند وقتی خانم‌ها با چادر معمولی بچّه را بیرون می‌برند، اذیّت می‌شوند ممکن است با چادر نتوانند از بچّه خوب مراقبت کنند؟

ج: آقایان باید سعی کنند تا جایی که می‌شود، زن‌های‌شان اذیّت نشوند. وقتی بچّه را بیرون می‌برند، با وسایلی بیرون ببرند که زن‌ها اذیّت نشوند و الّا اگر این کار را نکنید، آن وقت زن می‌گوید: «هوا گرم است؛ من می‌خواهم چادر را از سرم بردارم.»

س ۳۴: چادرهای جدید همین چادر معمولی است ولی آستین دارد و…؟

ج: به آن چادر معمولی دست نزن. اگر دست بزنی، معلوم می‌شود شیطان دارد جلو می‌آید.

فردا این را حذف می‌کند. پس فردا آن را حذف می‌کند. آهسته آهسته همه را حذف می‌کند.

شیطان یک باره نمی‌گوید: «بیا بی‌حجاب شو.» بلکه اوّل یک قسمتش را خراب می‌کند و بعد جلوتر می‌آید. آرام آرام انسان می‌بیند که دینش رفت و خلاصه حجابش رفت.

نه؛ ما باید همین‌جا قرص بایستیم. حجاب یعنی همین چادر معمولی. کسانی که آن چادر را عوض نکردند، دیدیم که خیلی‌های‌شان بی‌حجاب شدند. زن‌ها هم نوعاً دوست دارند آزاد باشند و چادر برای‌شان سخت است ولی باید بدانند که این سختی و نفع‌شان است و الّا اگر خودشان را نشان دهند، اراذل زیادند و آن‌ها را می‌برند.

یکی از اراذل و اوباش را قبل از این‌که اعدام کنند؛ دختری را که برده بود، خبر کردند و پای دار آمد و به آن اوباش گفت: «چرا این کار را با من کردی؟» آن مرد گفت: «تو مانتو کوتاه پوشیده بودی؛ من هم تحریک شدم و تو را بردم.» انسان تحریک می‌شود. باید مانتو هم بلند باشد که هیچ کس در این فکر نباشد. قیچی در دست غربی‌ها است و مرتباً آن را کوتاه می‌کنند که حیا از بین برود و بعد بگویند حالا که بنا است تا این‌جا باشد، دیگر آن را بیرون بیاور. لذا باید این چادر معمولی را قرص نگه داریم.

س ۳۵: آیا پوشیدن چادر ملّی، عربی و چادرهای براق برای خانم طلبه اشکال دارد؟

ج: برای غیر خانم طلبه هم اشکال دارد و خطرناک است. چادر ملی و مذهبی نداریم. همان چادر قدیم مشکی خودمان کافی است. این چادرها مقدمه است که یواش یواش به مانتو تبدیل شود و بعد هم بدحجاب شوند.

س ۳۶: پوشیدن لباس‌های نیمه عریان برای خانم‌ها در مجالس عروسی چطور است؟

ج: نباید بپوشند. این‌ها مخصوص شوهر است. اگر بپوشند، آن‌ها هم تشویق می‌شوند و تحریک می‌شوند و طرف غربی‌ها می‌روند و مشکلات پیش می‌آید. این‌ها لباس‌های غربی است. لباس آن است که بپوشاندد، نه آن‌که نشان بدهد.

س ۳۷: آیا پوشیدن لباس مُد اشکالی دارد، مخصوصاً که هر سال، رنگ خاصی مُد می‌شود؟

ج: بله. تبعیت از مُد غرب درست نیست. روایتی هست به این مضمون که «وَ لَا یُشَاکِلُوا بِمَشَاکِلِ أَعْدَائِی فَیَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی»[۲] مرحوم آقای خوانساری ره می‌گفت: «این روایت درست است» و بنا بر آن فتوا می‌داد که پوشیدن لباس‌های دشمن جایز نیست. یک روز آن را تنگ می‌کنند و یک روز گشاد. یک روز هم به آن سنگِ پا می‌کشند و بالای آن را سفید می‌کنند. این‌ها با فکر و مغز فرد بازی می‌کنند و فردا، غربی‌ها هر کاری کردند، مردم قبول می‌کنند. این‌ها هم خیلی عقل‌شان دست خودشان نیست؛ پس می‌پذیرند، زمانی باب بود که انتهای شلوارشان، ریش ریش بود. این هم این کار را می‌کردند.

س ۳۸: جدیداً در مجالس معنوی مانند زیارت عاشورا، ختم صلوات و ختم قرآن، خانم‌ها مانند مجالس عروسی با آن آرایش کامل و لباس‌های مد و رنگارنگ شرکت می‌کنند. آیا این کار باعث وهن آن مجالس نیست؟

ج: این کار باعث می‌شود زن‌هایی که به آن‌جا می‌روند، آن‌ها هم خراب شوند. باید ساده بروند. این‌ها از لباس‌های اروپایی است و ترویج آن خطرناک است. خانم‌ها هم روحیه‌ی تجمّل‌پرستی دارند؛ پس همه آن‌ها خراب می‌شوند. یا باید تعطیل کنند یا باید تفهیم کنند که این کار درست نیست. این‌جا مجلسی است نتیجه‌اش، پیروی نکردن از مد غرب است، نه این‌که شما در این‌جا هم مد غرب را بیاوری و زن‌ها خراب شوند.

Khoshvaght-Thaqalain (11)

صله رحم

س ۳۰: توضیح عبارت «وَ وَفِّقْنَا فِیهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَهِ»[۳] که در صحیفه‌ی سجادیه آمده است چیست؟

ج: یکی از کارهایی که پروردگار متعال دستور فرموده مسلمانان در ماه رمضان انجام دهند، صله رحم است. هر انسانی از مادری به دنیا آمده است، همان‌گونه که دیگران هم ممکن است از آن مادر به دنیا آمده باشند به تمام اشخاصی که از یک مادر به دنیا آمده‌اند، اَرحام می‌گویند؛ چون از یک رحم به دنیا آمده‌اند. آن‌ها نسبت به هم حقوق مخصوصی دارند که دیگران که از آن رحم به دنیا نیامده‌اند، دارای آن حقوق نیستند.

یکی از حقوق این است که رحم را نمی‌شود قطع کرد. یعنی نمی‌شود با او قهر کرد. ولو کافر باشد، قهر جایز نیست. صله‌ی رحم از گفتن سلام شروع می‌شود تا بالاتر. انسان در خیابان یا کوچه، رحمش را دید، سلام کند و سر برنگرداند. این مصداق صله است. لذا در روایت آمده است که پیامبر عظیم الشأن ص فرمودند: «صِلُوا أَرْحَامَکُمْ بِالدُّنْیَا بِالسَّلَام‏»[۴]، با دادن سلام صله رحم کنید. کمترین مصداق صله‌ی رحم، گفتن سلام است. سلام علامت است برای این‌که این دو رحم با هم قهر نیستند. حال اگر انسان مناسبی بود و اهل تقوا و روزه بود، انسان بیش از این‌ها با او ارتباط پیدا می‌کند؛ امّا اگر کافر یا فاسق خطرناک بود، رفت و آمد نمی‌کند؛ امّا در عین حال با او قهر هم نمی‌کند؛ بلکه گاهی تلفن می‌زند و اگر هم دید، سلام می‌کند.

س ۴۰: معنای «صله» در «صله‌ی رحم» چیست؟

ج: «صله» یعنی وصل رحم، در مقابل قطع رحم. شما اگر قهر کردی، آن طنابی که شما را به او اتّصال می‌دهد بریده‌ای این را قطع رحم می‌گویند. اگر نرفتی، نیامدی، قهر کردی، حرف نزدی، کمک نکردی، این را قطع رحم می‌گویند؛ امّا اگر او را دیدی و گفتی «سلامٌ علیکُم و رَحمۀُ الله» و احوالپرسی کردی می‌گویند وصل کرده‌ای.

س ۴۱: آیا صله‌ی رحم فقط وظیفه‌ی کوچکترها است؟

ج: برای بزرگتر هم صله‌ی رحم، واجب شرعی است و ترکش هم از گناهان کبیره است.[۵] حتّی اگر ارحام کافر باشند، انسان حقّ قطع کردن ندارد. نمی‌تواند با آن‌ها قهر باشد. در خیابان و بیابان آن‌ها را ملاقات کردیم، می‌گوییم: «سلامٌ علیکُم، صَبَّحکُمُ الله، مَسّاکُمُ الله». چهار پنج ماه یک بار هم به او زنگ بزنیم و با او قهر نباشیم؛ امّا لازم نیست صبح برویم خانه‌شان و شب بیرون بیاییم. بعد هم هر مزخرفی در دلش هست، بگوید؛ نه، لازم نیست؛ این جزء صله‌ی اَرحام نیست. وقتی او را در کوچه دیدی، سلام کن یا سلام کرد، جواب بده. این یکی از مصادیق ساده‌ی صله‌ی رحم است. با او قهر نباشی کافی است.

س ۴۲: آیا صله‌ی رحم تمام اَرحام واجب است یا اَرحام درجه‌ی اوّل مثل دایی و عمّه و خاله؟

ج: تمام اَرحام در یک سطح هستند. قطع ارتباط حرام است. و لو کافر باشند، قطعش حرام است. منتهی معنای وصل این نیست که انسان هر روز به خانه‌ی آن‌ها برود و ناهار و شام بخورد. همین‌قدر که عرفاً بگویند این فرد با عمو و دایی‌اش قهر نیست، کافی است. گاهی به آن‌ها تلفن بزن. اگر شهرستان هستند، برای آن‌ها نامه بنویس. پنج ماه یک دفعه کافی است. همین‌قدر که عرفاً نگویند با آن‌ها قهر هستی، این صله است. اگر خوب هستند، هفته‌ای یک بار هم می‌شود منزل‌شان رفت و ناهار خورد و با آن‌ها صحبت کرد. امّا اگر کافر است، بد است، ضد انقلاب است، زن و بچّه‌اش بی‌حجاب هستند و اگر بچّه‌های شما آن‌جا بروند خراب می‌شوند، شما حق نداری آن‌ها را ببری.

س ۴۳: معمولاً دختر عمو و پسر عمو که از اقوام هستند جوانند. با توجّه به این‌که این‌ها نامحرم هستند در چه حدّی می‌توانند صله‌ی رحم کنند؟

ج: سلام و علیک و احوال‌پرسی عیب ندارد. شما سرت را پایین بیندازی و بگویی: «سلامٌ علیکُم و رَحمۀُ الله، حالِ شما؟ خداحافظ و نگهدارتان باشد إن‌شاءالله.» لازم نیست حتماً دوربین را به چشمش بیندازی! نه؛ به این صورت هم رابطه را قطع نکرده‌ای، هم صله است. چون صله مراتب دارد. گاهی انسان به خانه‌اش می‌رود و از صبح تا غروب می‌نشیند که این صله است. گاهی هم در خیابان او را دید، سلام می‌کند. سلام هم صله است.

س ۴۴: مجرد هستم و در جایی که کار می‌کنم خانم‌ها به مدّت طولانی با من در مسائل کاری گفتگو می‌کنند. اگر از آن‌ها احوالپرسی کنم و به آن‌ها حتّی کمتر از یک ثانیه نگاه کنم، اشکال دارد؟

ج: اوّل ازدواج کن بعد حرف بزن. اگر ازدواج نکردی و با نامحرم حرف زدی، یک ثانیه‌ات یک دقیقه می‌شود، یک دقیقه‌ات یک ساعتی می‌شود، سپس کم کم مشکل پیش می‌آید. از خدا بترس و کسی را مَیازار.

س ۴۵: آیا از اهل معصیت باید دوری کرد؟

ج: بله؛ اگر نزدیکی کنی، تو هم اهل معصیت می‌شوی. باید با اهل تقوا معاشرت کنی که عمل به تقوا برایت آسان‌تر شود.

س ۴۶: حتّی اگر از بستگان باشد؟

ج: بستگان با دیگران فرق دارند. بستگان اگر ارحام باشند، هر چند کافر باشند، نمی‌شود با آن‌ها قهر کرد. امّا غیر ارحام را می‌شود با آن‌ها قهر کرد. اگر احساس کردی که اگر قطع رابطه کنی، در ترک گناه او مؤثر است، قطع رابطه واجب شرعی می‌شود.

س ۴۷: آیا فامیل‌های سببی ارحام حساب می‌شوند؟

ج: نه، ارحام نیستند. این حکم، مخصوص ارحام است. کسانی که با یک واسطه، دو واسطه از یک رحم به دنیا آمده‌اند ارحام هستند و کسانی مثل پدر خانم، مادر خانم، برادر زن، این‌ها همه فامیل هستند امّا ارحام نیستند. اگر رفت و آمد با آن‌ها موجب می‌شود دخترهای ما هم بی‌حجاب شوند، می‌توانیم رفت و آمد نکنیم.

س ۴۸: در فامیل ما عدّه‌ای ماهواره دارند. رفت و آمد و صله‌ی رحم با آن‌ها چگونه است؟

ج: اگر شما به آن‌جا نروید و به آن‌ها بگویید «چون ماهواره دارید، نمی‌آییم» و کار شما اثر داشته باشد، باید به منزل آن‌ها نروید؛ امّا اگر این‌طور نیست و کار از کار گذشته است و تذکّر شما اثری ندارد، اگر ارحام هستند، گاهی تلفن بزنید عیبی ندارد.[۶] موقعی که ماهواره خاموش است و صدایش در نمی‌آید، گاهی منزل‌شان بروید و زود بلند شوید؛ ارتباط را قطع نکنید.

س ۴۹: اگر در مهمانی‌ها زن‌های نامحرم فامیل، جوراب نپوشیده باشند،یعنی پاهای‌شان از مچ به پایین پیدا باشد، آیا ما باید ترک رابطه کنیم یا صله‌ی رحم اولویّت دارد؟

ج: باید فوراً نهی از منکر کنید و به اتاقی که آن‌ها نیستند بروید و بنشینید و به آن‌ها بفهمانید که این کار حرام است و نباید انجام دهند. اگر جوراب نازک هم بپوشند، مثل همان جوراب نپوشیدن است. اگر پا نما باشد نمی‌شود. باید جوراب ضخیم که پوست پا را نشان ندهد بپوشند.

س ۵۰: اگر آن خانم‌ها با همان پای بدون جوراب آمدند اتاق تا پذیرایی کنند، چه کنیم؟

ج: در همه جا باید مرد از مردها پذیرایی کند و زن از زن‌ها. این کار مشکل‌ساز نیست. اگر زن بیاید از مردها پذیرایی کند، مشکلات پیش می‌آید؛ فوراً شیطان صیغه‌ی آن زن و مرد را می‌خواند و مشکلات بعدی پیش می‌آید.

س ۵۱: اگر اتاق دیگری هم نباشد که ما به آن برویم چطور؟

ج: کسی که یک اتاق دارد، آیا حق دارد این همه مهمان دعوت کند و زن و مرد نامحرم را با هم قاطی کند؟! اتاق جدا نداری، معذوری. معمولاً کسی که پول دارد، چند اتاق دارد؛ مهمانی بزرگ می‌دهد؛ امّا اگر منزل کوچک دارد، چاره‌ای نیست؛ نباید کار حرام انجام بدهد و مهمان زیاد دعوت کند.

س ۵۲: اگر بدانیم که پدر و مادرمان خواهان دیدار ما نیستند، و حتّی اگر پیش آن‌ها برویم، بی‌محلی می‌کنند، آیا باز هم از باب صله‌ی رحم، واجب است که خدمت‌شان برویم؟

ج: اگر خودشان نمی‌خواهند و رفتن شما ایذاء حساب شود، نباید بروید؛ منتهای گاهی با تلفن احوال‌پرسی و اظهار احترام کنید. حق فرزندی و پدری فراموش نشود.

س ۵۳: بعضی از وقت‌ها ارحام آن‌قدر وضع ظاهری‌شان خراب است که در خیابان هم نمی‌شود به آن‌ها سلام کرد؟

ج: با تلفن احوالپرسی کن، درست می‌شود.

س ۵۴: اگر فقیر باشند و محتاج باشند، باز هم سلام و علیک کافی است؟

ج: نه، اگر فقیر باشند و شما داشته باشی، باید به یک طریقی به آن‌ها برسانی که مشکلی پیش نیاید.

س ۵۵: آیا با رفع کردن نیازهای فامیل و حل مشکلات آن‌ها به جای ارتباط، صله‌ی رحم تحقق پیدا نمی‌کند؟

ج: نه‌خیر، اوّل قهر نبودن است اگر بخواهی کمک کنی. انسان غالباً با قهر بودن کمک نمی‌کند. ممکن است شما با او قهر باشی؛ با این حال پول بدهی و مشکلش را حل کنند، این صله‌ی رحم نیست. نباید با او قهر باشی. ارتباط را نباید قطع کنی. اولش این است که شما وصل باشید. اگر وصل بودید، آن وقت دومی است که دید و بازدید است و مشکلات را حل کردن است.

س ۵۶: در اصول کافی باب صله‌ی رحم روایات متعددی داریم که اگر رحمی با شما قطع رابطه کرد باز هم واجب است شما صله‌ی رحم کنید و از او جدا نشوید،[۷] این روایات با عزّت مؤمن و تحقیر نشدن او چگونه جمع می‌شود؟

ج: عزّت مؤمن نسبت به غیر ارحام است. ارحام با سایرین فرق دارند؛ انسان اگر کمی تحقیر شود، طوری نیست و عزّت سلب نمی‌شود.

س ۵۷: آیا مرد در مورد ارحام خانمش هم موظّف است صله انجام دهد؟

ج: نه، ارحام خانم جزء ارحام شوهر نیست، آن وظیفه‌ی خود زن است.

س ۵۸: شوهر خودش باید او را ببرد و برساند و فامیل زن را سر بزند؟

ج: عرفاً لازم است؛ اگر نکند؛ اختلاف می‌افتد؛ امّا شرعاً مثل ارحام خود شما واجب نیست. فامیل زن، ارحام زن است. امّا اگر شما خانه‌ی پدر زن و برادر زن نروی، زن ناراحت می‌شود و اختلاف می‌افتد. باید گاهی به خاطر این‌که مشکلات بروز نکند، سری هم به آن‌جا بزنی. اگر فامیل زن خوب هستند، طوری نیست. اگر آلوده به گناه هستند، به اندازه‌ای که گناه سرایت نکند، می‌توانی بنشینی و بلندی شوی.

س ۵۹: آیا در صورتی که مرد نگذارد زنش صله‌ی رحم به جا آورد، صله‌ی رحم از زن ساقط می‌شود؟

ج: اگر زن بخواهد از خانه بیرون برود، باید با اجازه‌ی شوهر باشد. اگر شوهر اجازه ندهد بر او واجب نیست. اگر ترک کند گناه هم نیست.

س ۶۰: آیا برای شوهر گناه است که جلوی زن را بگیرد و نگذارد برود؟

ج: بسته به وظیفه‌ی شرعی‌اش دارد؛ ممکن است آن‌ها بد باشند و اگر زن و بچّه را به آن‌جا ببرد، این‌ها هم بد شوند؛ پس نباید آن‌ها را ببرد و باید خودش تنها برود یا اگر زن خانه‌ی برادرش برود، وقتی که برادرش بد است، ضدّ انقلاب است، ماهواره دارد و بی‌حجابند، مرد با زن خیلی ملایم که خود زن هم تشخیص بدهد که رفت و آمد با این خانواده ضرر دارد، بگوید: «نرو» زن هم نباید برود.

س ۱۶: در آیه‌ی «وَ الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ»،[۸] سؤال کرده‌اند «ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» چیست؟

ج: «ما أَمَرَ اللَّهُ» همان صله‌ی ارحام است، خدا دستور داده است که باید این‌ها صله شوند، قطع نشوند.

س ۶۲: منظور اهل بیت ع نیستند؟

ج: نه‌خیر، خدا دستور داده است که باید صله‌ی رحم کرد؛ قطع رحم بر خلاف «ما أَمَرَ اللَّهُ» است.

س ۶۳: یک روایت از اصول کافی است که فرمودند: « قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ قَالَ نَزَلَتْ فِی رَحِمِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلَامُ وَ قَدْ تَکُونُ فِی قَرَابَتِکَ ثُمَّ قَالَ فَلَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ یَقُولُ لِلشَّیْ‏ءِ إِنَّهُ فِی شَیْ‏ءٍ وَاحِدٍ»[۹] لطفاً توضیح دهید؟

س: این روایت مربوط به صله‌ی ارحام است. عموماً هر کجا ارحام تحقق پیدا کرد، صله‌اش واجب است، یکی از برنامه‌هایی که صله‌شان واجب است ارتباط با اهل بیت ع است، این را هم تنظیم کرده‌اند نازل منزله‌ی صله‌ی ارحام؛ گفته‌اند صله‌ی رحم آل محمّد ص؛ یعنی ارتباط و رفت و آمد با این مصداق تکمیلی این آیه است.

س ۶۴: آیا منظور، صله واجب است؟

ج: بله، واجب است. این آیه را بر مصداق تطبیق کرده‌اند. مصداق مهم‌تر بوده به عنوان افضل افراد صله‌ی رحم در آیه تبیین شده است.

س ۶۵: این‌که فرمودید سالی یک دفعه مشهد بروید، هر چند آدم پول قرض کند باید برود؟

ج: باید ندارد؛ امّا سالی یک دفعه باید رفت دیگر. اگر پول نداری برو دعا کن خدا گشایش می‌دهد إن‌شاءالله.

س ۶۶: زیارت ایشان وقت به خصوص دارد؟

ج: نه، ولی ایشان مهمان ما است، باید زیاد مشرّف شد.

س ۶۷: بعضی به ما پیشنهاد می‌کنند حرم و جمکران که می‌خواهید بروید، یک وقتی بروید که خلوت باشد؛ شلوغ نباشد؛ زیرا نامحرم زیاد است؟

ج: از این باب که اگر شلوغ باشد آدم استفاده نمی‌کند، حواسش پرت می‌شود گفته‌اند. خُب این هم یک مسئله است؛ گاهی حواس پرت می‌شود، گاهی نامحرم می‌آید، برای خاطر این‌که مشکلات پیش نیاید انتخاب کرده‌اند که ایّام خلوت بروید.

س ۶۸: مشهد رفتیم فقط زیارت حضرت رضا ع برویم یا قدمگاه هم برویم؟

ج: قدمگاه هم مال حضرت ع است دیگر، آن‌جا حضرت ع پای‌شان را گذاشته‌اند، جای پایی را مثل جای ابراهیم خلیل ع در مکّه کَنده‌اند که قدم حضرت رضا ع هم آن‌جا بوده است لذا از قدم واقعی خیلی بزرگتر است، این‌جا علامت است که حضرت ع پای‌شان را گذاشته‌اند.

استخاره

س ۶۹: محل استخاره کجا است؟

ج: استخاره جایی است که اسلام، آن‌جا حکم نداشته باش؛ اگر حکم داشته باشد نوبت به استخاره نمی‌رسد. اگر حکم ندارد و من می‌خواهم با این آقا معامله کنم- آن معامله حلال هم هست و طوری نیست- امّا می‌ترسم چک او برگردد، چه کار باید کنم؟ اوّل انسان خودش با عقل و تجربه‌ای که در زندگی خودش به دست آورده است باید بفهمد مثلاً معامله کردن با فلانی خوب است یا بد، ببینم با دیگران که معامله می‌کرد چک او بر می‌گشت یا نه، اگر نفهمیدم، باید بروم از کسانی که با او معامله کرده‌اند بپرسم و مشورت کنم، اگر آن‌ها فهمیده‌اند به (نظرشان) عمل کنم، اگر آن‌ها هم نفهمیده‌اند آن وقت سومین بار با خدا مشورت کنم، آن آخرین بار است، اگر اوّل بخواهی استخاره کنی جواب درست در نمی‌آید. استخار محلّش آخرین بار است.

منبع: کتاب طریق بندگی، صفحات ۳۲۰ الی  ۳۳۷

 


[۱]– عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: دَخَلَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ فَاطِمَهُ جَالِسَهٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّی الْعَدَسَ قَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ قُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ اسْمَعْ مِنِّی وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَنْ أَمَرَ رَبِّی مَا مِنْ رَجُلٍ یُعِینُ امْرَأَتَهُ فِی بَیْتِهَا إِلَّا کَانَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَهٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَهُ سَنَهٍ صِیَامٍ نَهَارُهَا وَ قِیَامٍ لَیْلُهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَ دَاوُدَ النَّبِیَّ وَ یَعْقُوبَ وَ عِیسَى ع یَا عَلِیُّ مَنْ کَانَ فِی خِدْمَهِ الْعِیَالِ فِی الْبَیْتِ وَ لَمْ یَأْنَفْ کَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى اسْمَهُ فِی دِیوَانِ الشُّهَدَاءِ وَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِیدٍ وَ کَتَبَ لَهُ بِکُلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ حِجَّهٍ وَ عُمْرَهٍ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِکُلِّ عِرْقٍ فِی جَسَدِهِ مَدِینَهً فِی الْجَنَّهِ یَا عَلِیُّ سَاعَهٌ فِی خِدْمَهِ الْعِیَالِ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ أَلْفِ سَنَهٍ وَ أَلْفِ حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَهٍ وَ خَیْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَهٍ وَ أَلْفِ غَزْوَهٍ وَ أَلْفِ عِیَادَهِ مَرِیضٍ وَ أَلْفِ جُمُعَهٍ وَ أَلْفِ جَنَازَهٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ یُشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ یَکْسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ یُوَجِّهُهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ دِینَارٍ یَتَصَدَّقُ عَلَى الْمَسَاکِینِ وَ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ یَقْرَأَ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِیرٍ أَسَرَ فَأَعْتَقَهَا وَ خَیْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَهٍ یُعْطِی‏ لِلْمَسَاکِینِ وَ لَا یَخْرُجُ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّى یَرَى مَکَانَهُ مِنَ الْجَنَّهِ یَا عَلِیُّ مَنْ لَمْ یَأْنَفْ مِنْ خِدْمَهِ الْعِیَالِ دَخَلَ الْجَنَّهَ بِغَیْرِ حِسَابٍ یَا عَلِیُّ خِدْمَهُ الْعِیَالِ کَفَّارَهٌ لِلْکَبَائِرِ وَ یُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِینِ وَ یَزِیدُ فِی الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ یَا عَلِیُّ لَا یَخْدُمُ الْعِیَالَ إِلَّا صِدِّیقٌ أَوْ شَهِیدٌ أَوْ رَجُلٌ یُرِیدُ اللَّهُ بِهِ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ. (جمع الأخبار للشعیری، ص ۱۰۲)

[۲]– (… عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: أَوْحَى اللَّهُ إِلَى نَبِیٍّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ أَنْ قُلْ لِقَوْمِکَ لَا یَلْبَسُوا لِبَاسَ أَعْدَائِی وَ لَا یَطْعَمُوا طَعَامَ أَعْدَائِی وَ لَا یُشَاکِلُوا بِمَشَاکِلِ أَعْدَائِی فَیَکُونُوا أَعْدَائِی کَمَا هُمْ أَعْدَائِی. (تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۱۷۲)

[۳]– صحیفه سجادیه، دعای ۴۴٫

[۴]– وَ قَالَ ص صِلُوا أَرْحَامَکُمْ بِالدُّنْیَا بِالسَّلَام‏. (بحار الأنوار ج ۷۴، ص ۱۶۰)

[۵]– تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۲۷۴٫

[۶]– ٍ …عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلِیمِ یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى- وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً. (کافی، ج ۲، ص ۱۵۵)

[۷]– .. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّ رَجُلًا أَتَى النَّبِیَّ ص فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَهْلُ بَیْتِی أَبَوْا إِلَّا تَوَثُّباً عَلَیَّ وَ قَطِیعَهً لِی وَ شَتِیمَهً فَأَرْفُضُهُمْ قَالَ إِذاً یَرْفُضَکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً قَالَ فَکَیْفَ أَصْنَعُ قَالَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ تُعْطِی مَنْ حَرَمَکَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَکَ فَإِنَّکَ إِذَا فَعَلْتَ ذَلِکَ کَانَ لَکَ مِنَ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ظَهِیرٌ. (کافی، ج ۲، ص ۱۵۰)

[۸]– بقره، ۲۷٫

[۹]– کافی، ج ۲، ص ۱۵۶٫