علامت توبهی مقبول
س ۳: ما از کجا بدانیم که خداوند توبهی ما را پذیرفته است؟
ج: یک علامت خیلی واضح و روشن دارد؛ هر وقت بعد از توبه دیدی که گناه نمیکنی، توبهات قبول است؛ امّا اگر گناه میکنی، اصلاً توبه نکردهای. پس یک علامت روشن و قطعی دارد.[۱] توبه کردهای که چه کنی؟ گناه نکنی. پس وقتی دوباره گناه میکنی، معلوم است توبه نکردهای؛ لذا قبول هم نیست. امّا اگر ترک گناه را بعد از توبه ادامه دادی، علامت این است که توبهات قبول است و گناهان گذشته را هم خدای متعال محو کرده و بخشیده است. هر کس خودش میتواند محاسبه کند و ببیند اگر باز هم گناه میکند، توبه نکرده است. اگر گناه نمیکند، مسأله را جدّی گرفته و توبه کرده است. خدای متعال در قرآن کریم اعلام کرده است: من دو طایفه را دوست دارم؛ یکی کسانی که اهل تقوا هستند: «فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ»؛[۲] خدا آدمهایی را که گوش به حرف خدا میدهند، دوست دارد، دوم: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابینَ»؛[۳] خدا کسانی را که هر بار گناه میکنند توبه میکنند، دوست دارد. برای اینکه گناهکاران به سوی خدا بیایند و کمتر گناه کنند.
موانع توبه
س ۴: چه چیزی باعث میشود که آدم در توبه تصمیم ضعیف بگیرد؟ موانع توبه چیست؟
ج: عمدهاش همان عادت است. انسان به گناه عادت کرده است و دلش نمیآید دفعهً تصمیم قطعی بگیرد و دیگر گناه نکند. آن مقدار که دلش میآید و تصمیم میگیرد، پنجاه یا شصت درصد است؛ چهل درصد را تصمیم نمیگیرد و از همان چهل درصد زمین میخورد. امّا اگر عادت نباشد، جور دیگر میشود. این عادت خیلی مهم است و بعد هم علاقه. انسان به لباسهای بدنش علاقه دارد. اگر در خیابان جلوی شما را بگیرند بگویند: «آقا، لخت شو، لباسهایت را بده»، چقدر تصمیم میگیرید ندهید؟ اینقدر مسأله مهم است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ َ بِمَنْزِلَهِ الشَّهِیدِ»؛[۴] اگر کسی در مقام دفاع از مالش کشته شود، شهید است. یعنی جدی تصمیم میگیرید و از اوّل نمیگویید: بابا ارزش جانم بیشتر از اینها است؛ بدهم؛ بدهم برود.» اینطور نیست؛ بلکه تا میتوانید، دفاع میکنید، چون به آن علاقه دارید. علاقهای که ما به لباسمان داریم، به تقوا و دینمان نداریم. این است که تقوا را به راحتی زیر پا میگذاریم ولی حاضر نیستیم لباسمان را به راحتی بدهیم. لذا دعوا میکنیم، میزنیم، میخوریم تا مثلاً فرار نکنیم و ندهیم. خدا مرحوم آقای طباطبایی را رحمت کند. ایشان نقل میکردند: زمانی که روسها آمده بودند و آذربایجان را اشغال کرده بودند، روسها فقیر بودند و شبها وقتی خلوت میشد به خیابانها میآمدند و آدمها را لخت میکردند.
شبی از شبهای محروم و صفر، یک آقای روضهخوان، آخر شب از روضه به خانهاش بر میگشت که یکی از سربازهای روسی جلویش را گرفته بود که لخت شو. اتّفاقاً این آقا به در خانهشان رسیده بود بود. او عبایش را روی زمین پهن میکند و هر چه دارد، داخل آن میریزد و به جای اینکه به سرباز بدهد، از بالای دیوار به داخل خانه میاندازد و سرباز روسی میماند چه کند.
به هر حال آن مقدار که به لباسمان، به پولمان و به دنیایمان علاقه داریم، به دین و ایمان و تقوایمان علاقه نداریم. این علامت آن است که ما ضعیف تصمیم میگیریم و الّا اگر به اندازهی لباسمان تصمیم بگیریم، تقوایمان را زود از دست نمیدهیم؛ طول میکشد؛ مقاومت میکنیم؛ دفاع میکنیم. این موضوع باعث میشود که نوع ما وقتی تصمیم به توبه میگیریم، زمین میخوریم. ولی چارهای نیست؛ واجب شرعی است که دوباره، سه باره، چهارباره توبه کنیم و آن را رها نکنیم. بالاخره وقتی خدا ببیند ما میخواهیم توبهی واقعی کنیم و راست میگوییم، به ما کمک میکند؛ اینجا خدا کمک میکند و توبهی واقعی واقع میشود.
امکان توبه
س ۵: آیا درست است که سن به چهل سالگی برسد دیگر آدم تغییر نمیتواند بکند؟
ج: انسان تا هشتاد سالگی هم تغییر میکند؛ امّا دیگر سخت است. اگر انسان چهال سال کاری را انجام داد، برایش عادت میشود و تغییرش مشکل میشود، امّا شدنی هست. خیلیها در پنجاه سالگی یا شصت سالگی برگشتند و توبه کردند.
س ۶: عادتهای غلط و رفتارهای زشت را که پس از چهل سال شاکله و قالب ما را ساخته چگونه و با چه وسیلهای برطرف کنیم؟
ج: کم کم شروع کن، بر خلاف عمل کن، درست میشود. همانطور که دیوار را چیدهای و بالا آوردهای، آجر را دانه دانه بردار، تمام میشود. دیوار چه جوری بالا میرود؟ آجر را روی هم میگذاریم، دیوار بالا میرود. اگر دیوار کج رفت چه کار کنیم؟ باید آجر را دانه دانه برداریم پایین بیاییم درست میشود. امّا چون عادت کردهای، دلت نمیآید. شروع کن، إنشاءالله درست میشود. چهل سال که سهل است، صد سال هم که عادت کنی، اگر خلاف آن عمل کنی، عادت ضعیف میشود.
س ۷: امکانش هست که آدم چهل روز خوب مراقب خودش باشد دیگر تا آخر عمر راحت باشد و آن ملکه برایش حاصل شود؟
ج: نه، با چهل روز درست نمیشود.
شکستن توبه
س ۸: روایتی از حضرت رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند: هر کس مرتب توبه خود را بشکند «کَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّهِ»[۵] است، این یعنی چه؟
ج: مگر نمیگوید دیگر گناه نمیکنیم؟ اینکه دوباره گناه میکند، یعنی چه؟ اینکه به خدا میگوید «گناه نمیکنم»، راست نمیگوید؛ جدّی نیست؛ مسخره است. شما میخواهی گناه کنی ولی میگویی «گناه نمیکنم»!
س ۹: این قصد بر ادامهی گناه مانند استهزاء است یا اینکه انسان بنا بر گناه ندارد و بعد گناه میکند؟
ج: اینکه به خدا میگویی «دیگر گناه نمیکنم»، امّا میخواهی گناه کنی، همان استهزاء است.
تبدیل گناهان
س ۱۰: «مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ»،[۶] چه عملی به تبدیل سیئات به حسنات تسریع میبخشد؟
ج: توبه. گناهکار اگر توبه کرد، خدا میگوید: «به عنوان تشویق، روی همهی گناهان خط میکشم.» تا گناهکار زود برگردد و الّا اگر خدا در توبه را میبست، گناهکار میگفت: من که دیگر توبهام قبول نیست؛ پس ده نفر بیشتر میکشم.» آیا این خوب است؟ اینطور میشد.
توبه و تنبیه
س ۱۱: آیا بعد از توبه باید بدن را تنبیه کنیم؟
ج: نه؛ بار سوم و چهارم بدن به تنبیه عادت میکند. بدن شلاقخور است. امّا اگر تصمیم بگیری که گناه نکنی، از همهی تنبیهها بهتر است؛ امّا شیطان میگوید: «آن تصمیم را نگیر و هی خودت را بزن.» اگر بزنی، عادت میشود و دیگر فایده ندارد.
س ۱۲: اینکه قبلاً گناه کردهایم، آیا الآن سرزنش کردن خودمان مطلوب است یا اینکه باید بگوییم گذشته گذشته است و باید به فکر آینده باشیم؟
ج: نه. فقط باید توبه کنی. این واجب شرعی است که تصمیم بگیری از الآن به بعد دیگر گناه نکنی. این وظیفه است. غیر از این وظیفه نیست. بعد هم جبران چیزهایی که جبران دارد، لازم است. اگر نماز نخواندهای، باید قضا کنی. اگر روزه خوردهای، باید قضا کنی و کفّاره بدهی. اگر مال مردم خوردهای، باید پس بدهی. تصمیم بگیر از حالا به بعد دیگر گناه نکنی و از گذشته هم پشیمان شوی؛ همین کافی است. این توبهی نصوح است إنشاءالله.
علم به گناه
س ۱۳: آیا لازم است برای توبه بدانیم چه گناهی انجام دادهایم؟
ج: لازم نیست. از هر گناهی که انجام دادهای، توبه کن. بعد از آن هم واجب است یاد بگیری که گناه چیست که دیگر اشتباهاً انجام ندهی. گذشتهها را خدا میبخشد. امّا واجب شرعی است که گناهان و واجبات را یاد بگیریم. اگر یاد نگیریم، گاهی واجبات را ترک میکنیم و گاهی محرّمات را مرتکب میشویم. یکی از واجبات شرعی یادگیری وظایف و تکالیف شرعی است.
س ۱۴: اینکه مستحبّ است در آداب دعا و توبه قبل از اینکه شروع کند، گناهانش را یکی یکی به یاد بیاورد برای خدا بشمارد، این چه اثر تربیتی دارد؟
ج: اثرش این است که برای انسان ابتهال میآورد. انسان میبیند خودش گناه کرده است و شرمنده میشود؛ لذا بیشتر و دقیقتر توبه میکند تا هیچ گناهی نکند؛ لذا امتیازش زیاد است.
س ۱۵: قبلاً فرمودهاید: بعضی از گناهان انسان را بیش از شصت سال عقب میاندازد؛ آنها چه گناهانی هستند و راه علاجشان چیست؟
ج: مقصود ماهیت گناه نیست. گاهی اثر یک گناه خیلی بد و سخت است و گاهی نه. به شرایط طرف بستگی دارد. گاهی انسان به کسی ظلم میکند که شرایطی دارد که اگر این ظلم نسبت به شخصی که آن شرایط را ندارد، انجام بگیرد، آن اثر را ندارد؛ مثلاً این فرد خرد میشود و ضایع میشود و همه چیزش را از دست میدهد؛ امّا دیگری طوریش نمیشود. اینها اثر میگذارد
س ۱۶: آیا درست است میگویند که بعضی از گناهان را وقتی انجام دادی تا آخر عمر توفیق توبه پیدا نمیکنی؟
ج: نه؛ چنین گناهی نداریم. هر گناهی بکنید، درِ توبه باز است. از بتپرستها بدتر که نداشتهایم. آنها انسان کشته بودند؛ دزدی کرده بودند؛ زنا کرده بودند و هر کاری که بگویی، کرده بودند؛ حرامزاده هم بودند؛ امّا انسان خوبی شدند. اگر توبه کنیم، درست است. اگر عقل کار کند و انسان را وادار به توبه کند، کار تمام میشود.
س ۱۷: اگر گناه کبیرهای را چند سال قبل انجام داده باشیم و الآن توبه کرده باشیم ولی چند نفر از آن گناه مطلع باشند، آیا خداوند این گناه را بر دیگران پوشیده قرار میدهد؟
ج: اگر شما واقعاً توبه کردهای و اعمالت در جامعه عوض شده است، دیگران هم میفهمند و فکرشان بر میگردد. امّا اگر برنگردد، معلوم میشود شما هنوز برنگشتهاید؛ لذا دیگران هنوز آن باور را نسبت به شما دارند و الّا خدا از اذهان پاک میکند و زود فراموش میشود.
رفع اثر گناه
س ۱۸: آثار سوء گناهان گذشته آیا به نحوی قابل جبران هست که این فرد اگر توبه کرد، مثل کسی که از اوّل اصلاً گناهی نکرده، قابلیت رشد داشته باشد؟
ج: گناهان دو نوعند: گاهی حکم خاصی ندارند و گاهی حکم خاصی دارند؛ مثلاً وقتی توبه کردی، باید روزهها را قضا کنی. اینها سر جایش هست و اگر میخواهی بدون اینها توبه کنی، توبه نیست. آثار سوء سر جایش هست. امّا اگر به اندازهای که امکان دارد، شروع به قضا کردی و از حالا به بعد هم شروع به اطاعت فرمان کردی، همه چیز درست میشود إنشاءالله. اگر کاسه مردم را شکستی، باید جبران کنی. اگر درِ گوش مردم زدهای، باید بروی او را راضی کنی. اینها از آثار توبهی واقعی است؛ امّا اگر توبه کردی و اینها را جبران نکردی، فایده ندارد.
س ۱۹: تصاویری از گذشته در ذهن ما مانده که گاهی تجسّمش میآید و ما را اذیت میکند. برای آنکه آن خاطرات و تصاویر از بین برود، چه کنیم؟
ج: تصاویر خوبِ جدید که بیاید، تصاویر بد در زیر آن پنهان میشود و دیگر نمیآید. شما سعی کنید اعمال صالحه را به عنوان وظیفه انجام دهید، تصاویر این اعمال صالحه بر آنها غالب میشود و فراموش میشوند.
س ۲۰: آیا کسی که خیلی گناه کرده، اگر تصمیم بگیرد میتواند مانند سلمان فارسی (ره) بشود؟
ج: به صورت کلی بله؛ اگر گناه را کنار بگذار و توبه کند، راه خدا باز است. خدا به هیچ کس نمیگوید: «نه.» مگر مسلمانان زمان پیغمبر اکرم صل الله و علیه و آله همه بتپرست نبودند؟ آیا خدا گفت: «چون شما بتپرست هستید، زنا کردهاید، شراب خوردهاید، انسان کشتهاید، نیایید؟!» یا اینکه گفت: «قتلهایتان هم هیچ؛ همه را زیر پا بگذارید و بیایید.» اینها بدتر از آنها که نیستند. خدا گفته است: «بیایید.» تمام شد. منتها همّتها ضعیف است. امّا اگر کسی بیاید، عمّار (ره) میشود؛ ابوذر (ره) میشود؛ مقداد (ره) میشود؛ مقامش بالا میرود. مگر سلمان زرتشتی نبود؟ در پیری هم موفق شد و شد «سَلْمَانُ مِنَّا».[۷]
منبع: کتاب طریق بندگی، صفحات ۲۱۹ الی ۲۲۵
[۱]. …سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحاً» قَالَ یَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا یَعُودُ فِیهِ. (کافی، ج ۲، ص ۴۳۲)
[۲]. آل عمران، ۷۶
[۳]. بقره، ۲۲۲
[۴]. …سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) عَنِ الرَّجُلِ یُقَاتِلُ دُونَ مَالِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَهِ الشَّهِیدِ قُلْتُ أَ یُقَاتِلُ أَفْضَلُ أَوْ لَمْ یُقَاتِلْ قَالَ أَمَّا أَنَا لَوْ کُنْتُ لَمْ أُقَاتِلْ وَ تَرَکْتُهُ. (کافی، ج ۵، ص ۵۲)
[۵]. …عَنِ الرِّضَا (ع)، قَالَ: مَثَلُ الِاسْتِغْفَارِ مَثَلُ وَرَقٍ عَلى شَجَرَهٍ تُحَرَّکُ فَیَتَنَاثَرُ، وَ الْمُسْتَغْفِرُ مِنْ ذَنْبٍ وَ یَفْعَلُهُ کَالْمُسْتَهْزِئِ بِرَبِّهِ (کافی، ج ۲، ص ۵۰۴)
[۶]. فرقان، ۷۰
[۷]. …عَنْ عَلِیٍّ (ع) قَالَ قَالَ النَّبِیُّ (ص) سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ. (عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۶۴)
پاسخ دهید