خلقت امام علیه السلام

س ۱: روایتی نقل کرده‌اند که: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‏ خَلَقَنَا فَأَحْسَنَ خَلْقَنَا وَ صَوَّرَنَا فَأَحْسَنَ صُوَرَنَا».[۱] آیا احسان خلق و احسان صُوَر برای همه‌ی مردم صادق است؟

ج: مگر ایشان نمی‌گوید: «صُوَرَنَا»، «خَلقَنَا»؟ ما این‌جوری هستیم؛ ما را یک‌جوری خلق کرد که هم باطنمان خوب است، کمالاتمان خوب است و هم ظاهرمان خوب است؛ ما هیچ مشکلی نداریم؛ امّا آن‌های دیگر این‌جور نیستند. این‌ها چون هادی و پیشوا هستند باید یک‌جوری باشند که مردم به آن‌ها رغبت کنند. لذا هم کمالات می‌خواهند که باطنشان است، و هم ظاهراً خوب باشند که ظاهرشان است.

س ۲: در روایت مذکور، این «احسان خلق» یعنی همان باطن و ظاهر؟

ج: خدا خلقت ما را نیکو انجام داد که مشکلی در آن نیست؛ مشکلی در خلقت ما نیست امّا دیگران دارند. بعضی‌ها در شکم مادر یک دست ندارند، یا یک پا ندارند، یا قلب ندارند. از این حرف‌ها هست. ولی آن‌ها را کامل خلق کرد.

س ۳: اگر منظور این باشد، لازمه‌اش این است که حضرات علیهم السلام بهترین ظاهر را به لحاظ جسمانی داشته‌اند مثلاً از لحاظ زیبایی ظاهری؟

ج: معنایش این نیست که زیبا باشند. بلکه به اندازه‌ای است که مردم از آن‌ها نفرت نکنند.

س ۴: با این معنی دیگر این منحصر به حضرات علیهم السلام نیست؛ خیلی‌ها ظاهرشان نفرت برانگیز نیست؟

ج: فرق این‌ها با دیگران این است که این‌ها هم ظاهر را دارند و هم باطن را؛ دیگران فقط ظاهر است.

س ۵: در ادامه‌ی همان روایت آمده است: «وَ جَعَلَنَا خُزَّانَهُ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ»؟

ج: فرمودند: علم خدا پیش ما است؛ البتّه نه همه‌ی علم خدا؛ بلکه مقداری که در هدایت مردم لازم است به ما داده است و پیش ما است.

Khoshvaght-Thaqalain (14)

وجود معصوم علیه السلام

س ۶: در روایت آمده اگر معصوم در روی زمین نباشد «لَسَاخَتْ الْأَرْضُ»[۲] این علتش چیست؟

ج: یعنی خدا زمین را برای این فرد خلق کرده است؛ خدا زمین را خلق کرد که مردمی را خلق کند و شرایط زندگی مردم در آن فراهم شود تا مردم بیایند. وقتی که مردم آمدند، پیغمبری هم بفرستد تا آن‌ها را تربیت بکند. بنابراین نمی‌شود این هدف به هم بخورد؛ باید یک نفر به عنوان پیغمبر و مصلح باشد؛ آن وقت است که جریان ادامه پیدا می‌کند؛ و الّا خدا همه را از بین می‌بُرد و از اوّل خلق نمی‌کرد.

نور امام علیه السلام

س ۷: در روایتی وارد شده: «قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا- فَقَالَ یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ الْأَئِمَّهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صل الله و علیه و آله و سلم إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ».[۳]

ج: این تفسیر نیست؛ بلکه تأویل است. تفسیرش همان قرآن کریم است. پیغمبر اکرم صل الله و علیه و آله و سلم چه آورد؟ نور آورد؛ آن زمان که حضرات معصومین علیهم السلام نبودند. قرآن کریم نور است؛ روشنگر است؛ چیزهای بد را و خوب را معرفی می‌کند؛ هم راه بد را و هم راه خوب را روشن می‌کند. این را نور می‌گویند. چون حضرات معصومین علیهم السلام هم کارشان همین است، آن‌ها هم مصداق نور می‌شوند؛ لذا به خودشان تطبیق می‌کنند و درست هم هست. امّا منظور از نور در خود متن آیه، قرآن کریم است.

س ۸: در ادامه روایت این عبارت که حضرت علیه السلام می‌فرمایند: «وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ»[۴] یعنی چه؟

ج: آن‌ها در علم الهی نور بودند و به وجود طبیعی روی زمین نازل شدند و این‌جا هم روشنگری می‌کنند. آن‌ها راه باطل را اعلام می‌کنند؛ خوب را اعلام می‌کنند؛ کار بد را اعلام می‌کنند. بعد از آ« که مردم نسبت به حق و باطل در تاریکی بودند و تشخیص نمی‌دادند، همه این‌ها را روشن می‌کنند.

شناخت امام علیه السلام

س ۹: آیا روایت «مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَهُ جَاهِلِیَّهٍ»[۵] از لحاظ سند صحیح است؟

ج: بله.

س ۱۰: در این روایت منظور از شناختن امام چیست؟

ج: یعنی معتقد باشد و باور کند که این شخص، امام است و باید به حرفش گوش داد. اگر او نباشد، انسان چه می‌کند؟ دنبال دیگران می‌رود یا دنبال هیچ کس نمی‌رود؛ بنابراین فردا مثل جاهلیت می‌شود و دست همه از دین واقعی کوتاه می‌شود.

علّت مقامات معصومین علیهم السلام

س ۱۱: علّت این‌که پیغمبر اکرم صل الله و علیه و آله و سلم و ائمّه معصومین علیهم السلام به این مقامات عالی رسیدند عمل خودشان بوده است یا این‌که خدا خواست و آن‌ها زحمتی نکشیدند؟

ج: خدا وقتی انسان‌ها را خلق کرد، رهایشان نکرد. اگر رهایشان می‌کرد، مثل حیوانات زندگی می‌کردند. هر کس گرسنه می‌شد و زور داشت، دیگری را مثل حیوانات پاره می‌کرد و می‌خورد؛ امّا خدا آن‌ها را انسان خلق کرد. به آن‌ها عق داد و انسان باید در زندگی‌اش عاقل باشد نه مثل حیوانات جنگلی. خداوند دید اگر انسان‌ها را تربیت نکند، آن‌ها هم مثل حیوانات می‌شوند.

امّا تربیت انسان چگونه است؟ مردم که با خدا ارتباطی ندارند و زبان خدا را نمی‌فهمند و دستشان به او نمی‌رسد؛ لذا حکمت اقتضا کرد خدا خودش چند نفر را از جنس همین انسان‌ها و به زبان آن‌ها تربیت کند تا انسان‌ها با آن‌ها ازدواج کنند و به آن‌ها دختر بدهند و با آن‌ها زندگی کنند و حرف از خدا بگیرند و به انسان‌ها یاد بدهند. آن‌ها پیغمبران و امامان علیهم السلام شدند.

نمی‌شد خدا این کار را با همه بکند؛ چون الگو به اندازه‌ی کافی لازم بود و بیشتر از این لازم نبود. لذا آن‌ها را ساخت و به دیگران هم فرمود: «اگر به حرف آن‌ها گوش دهید، شما هم ساخته می‌شوید.» بنابراین چرا آن‌ها را خلق کرد؟ به خاطر این مسأله خلقشان کرد. چون اگر آن‌ها نبودند، مردم از بین رفته بودند و حیوان جنگلی می‌شدند؛ بنابراین اصل تربیت آن‌ها ضروری بود. غیر از این راهی نداشت؛ چون مکتب‌های بشری نمی‌توانستند انسان‌ها را تربیت کنند. این کار خدا بود. خدا این کار را کرد و بعد به آن‌ها گفت انسان‌های دیگر را هم تربیت کنید.

س ۱۲: چرا ما جزء اولیا نشدیم؟ آن‌ها چه ویژگی‌هایی داشتند؟

ج: شما برای خدا چقدر ارزش قائلید؟ از یک گناه نمی‌توانید بگذری؛ امّا آن‌ها حتّی یک گناه هم نمی‌کردند. به شما گفته‌اند: «اگر به حرف آن‌ها گوش دهید، شما هم ساخته می‌شوید.» امّا شما گوش نمی‌دهید و می‌بینید کسانی که به حرف خدا گوش نمی‌دهند، چگونه‌اند. امّا باز جلو می‌روید و گناه می‌کنید!

Khoshvaght-Thaqalain (6)

توسّل و تبرّک

س ۱۳: اگر ما به اهل بیت علیه السلام مستقیما توسّل کنیم صحیح است یا باید آن‌ها را واسطه قرار بدهیم؟ ج: توسّل همان واسطه قرار دادن است. توسّل یعنی واسطه قرار دادن در خواستن حوائج از خدا؛ این‌ها را وسیله و واسطه قرار می‌دهیم.

س ۱۴: اگر در هنگام توسّل به چنین چیزی توجّه نداشته باشیم که آن‌ها را در حاجت خواستن فقط واسطه قرار دهیم؛ مثلاً از خود حضرت رضا علیه السلام بخواهیم، آیا این هم درست است؟

ج: باید با این باور بخواهید که خدا به ایشان خیلی داده است و ایشان را در این‌که هر طور خواستند حوائج را بدهند، آزاد گذاشته است که بدهند. این هم عیب و اشکالی ندارد.

س ۱۵: تبرّک جستن به ضریح یا حرم‌هایی که حضرات علیهم السلام دارند اشکال دارد؟

ج: در عرف کارهایی به عنوان تجلیل و تعظیم حساب می‌شود. کسانی که انسان معتقد است که بزرگند، آثاری به این عقیده‌شان مترتّب است؛ یکی از آن آثار این است که وقتی زنده هستند، پیش آن‌ها می‌رود و سلام می‌کند و دستشان را می‌بوسد و به حرف‌شان گوش می‌دهد. وقتی از دنیا رفتند چطور؟ آن‌ها را رها نمی‌کند؛ بلکه به زیارت قبورشان می‌رود و چون خودشان را دوست دارد، ضریح‌شان را می‌بوسد. این‌ها از لوازم محبّت است.

امیر المؤمنین علیه السلام

س ۱۶: این‌که گفته می‌شود که حضرت امیر المؤمنین علیه السلام هنگام تولد، سوره‌ی مؤمنون را خواندند صحّت دارد؟

ج: بله، مگر قرآن نمی‌گوید حضرت عیسی علیه السلام روز اوّل ولادتش آن حرف‌ها را زد؟ این اعجاز است و طبیعی است. چون زنان یهودی حضرت مریم علیه السلام را به زنا متّهم کردند و گفتند: «این بچّه، پدر ندارد؛ آن را از کجا آورده‌ای؟» حضرت مریم علیه السلام هر چه قسم هم می‌خورد، باور نمی‌کردند. لذا راهی جز این نبود که خودِ حضرت عیسی علیه السلام که بچّه‌ی یک روزه بود مادر را تبرئه کند. خدا گفت: «تو هیچ چیز نگو؛ این بچّه جوابشان را می‌دهد.» لذا حضرت عیسی علیه السلام فرمود: « قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی‏ نَبِیًّا وَ جَعَلَنی‏ مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانی‏ بِالصَّلاهِ وَ الزَّکاهِ ما دُمْتُ حَیًّا وَ بَرًّا بِوالِدَتی‏»؛[۶] فرمودند: «خدا این‌ها را به من توصیه کرده است که از جمله به مادرم باید خبوی کنم.» با این حرف ثابت کرد که او مادرش است و زنان یهودی لال شدند و الّا قبول نمی‌کردند. بنابراین اعجاز است. حضرت امیر المؤمنین علیه السلام عصای دست پیغمبر اکرم صل الله و علیه و آله و سلم بود و اگر او نبود، نه پیغمبر بود و نه اسلام. لذا از اوّل ورودش خدا نشان داد که این یک چیز مخصوصی است و یکی هم بیشتر نیست.

امتحان حضرت زهرا علیه السلام

س ۱۷: عبارت «السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَهُ، امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ»[۷] در مورد حضرت زهرای مرضیه علیه السلام یعنی چه؟

ج: خدای متعال قبل از این‌که خلقت مادی و طبیعی حضرت زهرا علیه السلام را خلق کند، در عالم علم می‌دانست این را وقتی خلق کند، این‌چنین ایمانی دارد که از امتحان روسفید بیرون می‌آید. امتحانش هم خیلی سخت بود که همان حمایت از امیر المؤمنین علیه السلام بود.

امام زمان علیه السلام

س ۱۸: تا ظهور امام عصر علیه السلام چقدر مانده است؟

ج: معلوم نیست، مگر نشنیده‌ای تاریخ ندارد؟،[۸] ممکن است فردا بیایند إن‌شاءالله، ممکن است ده سال دیگر، یا سال‌ها هم نیایند.

راه زیارت امام زمان علیه السلام

س ۱۹: آیا برای زیارت حضرت ولی عصر (عج) تقوا کافی است؟

ج: نه، اضافه بر تقوا اشتیاق هم لازم است. چون زمان، زمان ظهور و ملاقات نیست؛ شرایط استثنایی می‌خواهد؛ استثنا هم همین است؛ آدم باتقوا خیلی دلش لک می‌زند، آن وقت می‌شود؛ و الّا لزومی ندارد، همه چیز حاضر است دیگر.

س ۲۰: چطور می‌شود اشتیاق زیارت حضرت (عج) را پیدا کنیم؟ ممکن است کسی تقوا را مراعات کند ولی خیلی اشتیاق نداشته باشد؟

ج: مگر می‌شود آدمی که تقوا را مراعات می‌کند و ایمانش بالا می‌رود اشتیاق نداشته باشد؟ ایمان که بالا می‌رود اشتیاق هم بالا می‌رود.

امکان زیارت امام زمان (عج)

س ۲۱: جزیره خضراء کجا است؟

ج: این حرف که در جامعه شایع است، غلط است. جزیره‌ی خضراء هست امّا آن‌که تعریف می‌کنند، نیست. در عراق و عربستان قیامی اتّفاق افتاد؛ امّا شکست خورد. بعضی از افراد قیام کننده فرار کردند و به آفریقا رفتند. در آن‌جا مردم را دعوت کردند که قیام کنندن و خلاصه فاتح شدند و حکومت تشکیل دادند. شهری را به نام مهدیّه درست کردند و پایتخت آن را هم به نام مهدیّه گذاشتند. بچّه‌هایشان را هم فرستادند به عنوان فرماندار و استاندار شهرها حکومت کنند.

شخصی به آن‌جا مسافرت کرد و دید که شهری وجود دارد که اسمش مهدیّه است و آقایی به نام امام زمان هست و بچّه‌هایش هم فرماندار شهرها هستند. لذا گفت: «این خود امام زمان است و جایش هم این‌جا است و این‌ها هم بچّه‌هایش هستند.» امّا نفهمید که او مدّعی امام زمانی بود و آن‌ها هم بچّه‌های او که مدّعی امام زمان بودن است، می‌باشند. این اشتباه بزرگی است.

یاران امام زمان (عج)

س ۲۲: حضرت (عج) در این زمان تنهای تنها هستند؟

ج: نه، تنها نیستند؛ عدّه‌ای همراهشان هستند. آن‌ها مأموریت‌هایی دارند؛ کارهای ایشان را انجام می‌دهند، در روایت هست همیشه سی نفر با ایشان هستند؛ اگر یک نفر از دنیا برود یک نفر جایگزین می‌شود. این‌ها مأمور هستند؛ یکی آشپز است، یکی کار می‌کند؛ انواع و اقسام خدمات را این‌ها انجام می‌دهند.

س ۲۳: این سیصد و سیزده نفر چه کسانی هستند و چه خصوصیاتی دارند که از یارانِ حضرت (عج) شده‌اند؟

ج: این‌ها آدم‌های پاکی هستند که مطیع فرمان حضرت (عج) هستند؛ پول و پست و این‌ها سرشان نمی‌شود؛ فرمان که صادر شود انجام می‌دهند. این‌ها هنوز نیامده‌اند. قبل از ظهور این‌ها باید آماده باشند إن‌شاءالله.

وظیفه‌ی شیعیان در عصر غیبت

س ۲۴: وظیفه‌ی ما در عصر غیبت چیست؟ باید چه کار کنیم؟

ج: وظیفه ما بندگی در برابر فرمان خدا و پیغمبر صل الله و علیه و آله و سلم و امام علیه السلام است. این کار را که کردیم همه از ما راضی می‌شوند و مشکلات حل می‌شود. این وظیفه‌ی عمومی در زمان غیبت یا حضور است.

س ۲۵: بعضی‌ها می‌گویند آدم وقتی می‌خواهد دعا کند فقط برای فرج حضرت حجّت (عج) دعا کند که ایشان بیایند دیگر همه‌ی مشکلات حل می‌شود، پس دیگر دعاها را نگوید؟

ج: نخیر، صحیح نیست؛ شما وظیفه‌ات است بروی کار کنی و دعا هم بکنی، هم برای ظهور حضرت (عج) و هم دعاهای دیگر.

منبع: کتاب طریق بندگی، صفحات ۱۸۱ الی  ۱۸۸

 


[۱]. کافی، ج ۱، ص ۱۹۳

[۲]. …قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ قَالَ لَوْ بَقِیَتِ الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ. (کافی، ج ۱، ص ۱۷۹)

[۳]. کافی، ج ۱، ص ۱۹۴

[۴]. …عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنا فَقَالَ یَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ- الْأَئِمَّهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صل الله و علیه و آله و سلم إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِی أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِی السَّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْضِ وَ اللَّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ یُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یَشَاءُ فَتُظْلِمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَا یُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلَّانَا حَتَّى یُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا یُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى یُسَلِّمَ لَنَا وَ یَکُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا کَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَهِ الْأَکْبَرِ. (کافی، ج ۱، ص ۱۹۴)

[۵]. مَنْ مَاتَ وَ لَیْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِیتَتُهُ مِیتَهُ جَاهِلِیَّهٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ یَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ کَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ (کافی، ج ۱، ص ۳۷۱)

[۶]. مریم، ۳۰ تا ۳۲

[۷]. زیارتنامه حضرت زهرا علیه السلام المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص ۷۹

[۸]. …قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ مِهْزَمٌ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخْبِرْنِی عَنْ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِی نَنْتَظِرُ مَتَى هُوَ فَقَالَ یَا مِهْزَمُ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَ هَلَکَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ (کافی، ج ۱، ص ۳۶۸)