چرا در قرآن کریم برای خدا گاهی ضمیر مفرد و گاهی جمع آمده است؟
چرا خداوند در بعضی از آیات در مورد خو دش از ضمیر “ما” و در بعضی دیگر از “من” استفاده می کند؟
پاسخ اجمالی
هر چند خداوند یگانه است و می بایست هر گاه از افعال خود خبر می دهد، از کلمه و ضمیر مفرد استفاده کند. لذا بارها در قرآن به این نحو از خود تعبیر آورده است. اما در زبان عربی و گاهی غیر عربی، متکلم و گوینده به دلایل متعددی به جای ضمیر مفرد از ضمیر جمع استفاده می کند که بعضی از آنها عبارت اند از:
۱ – برای این که عظمت خود را به مخاطب گوشزد کند.
۲ – برای نشان دادن عظمت کاریکه انجام داده است.
۳ – برای توجه دادنبه اسبابی که برای انجام کار قرار داده است.
پاسخ تفصیلی
در جواب پرسش شما ذکر دو مقدمه لازم است:
مقدمه اول:
علمای علم عقاید (کلام اسلامی) دلایل متعدد عقلی بر یگانه بودن خدا آوردهاند و یگانه بودن خدا بدین معنا است که تنها او است که مستقلا و بدون نیاز به هیچ کس و هیچ چیز، خلق میکند و روزی میدهد و هدایت میکند و میمیراند و…. که در علم کلام از اینها به توحید در خالقیت و توحید در رازقیت و توحید در هدایت و…. تعبیر شده است.
مقدمه دوم:
سخن فوق به این معنا نیست که کسی و چیزی در خالقیت و رازقیت و هدایت و مانند آن هیچ نحوه سببیتی ندارد، بلکه حکمت خداوند این گونه اقتضا نموده که خلق کردن و رزق دادن و هدایت نمودن، بلکه غالب افعال خود را از راه اسباب و مجاری خود اجرا میکند.[۱]
به عنوان مثال هر چند داوند می تواند که به طور مستقیم و بدون هیچ واسطهای، بیماران را شفا دهد یا گرسنه ها را سیر کند یا گمراهان را هدایت کند، ولی بر اساس حکمت خود این گونه پسندیده که برای هر کاری مجرا و اسباب خاص قرار داده است و هر کاری را از راه همان مجرا انجام می دهد. پس گرسنهها را با نانی که خود آفریده است سیر میکند. مریضها را با داروئی که خود آفریده و به وسیله طبیبی که خود آفریده و تربیت کردهاست شفا میدهد. البته نان و طبیب و دارو و همه اسباب، به اذن او اثر میکنند و نتیجه خاص خود را دارند و وقتی دارو و طبیب و نان و آب و همه، وجود خود را دائماً از او میگیرند و به خواست او چنین آثاری را دارا هستند، پس این گونه تاثیرات هیچ منافاتی با توحید و یگانگی خدا در ابعاد و زوایای مختلف خود ندارد و آنها شریک خداوند نیستند، بلکه مخلوقاتی هستند که در همه چیزشان از جمله آثاری که دارند محتاج به او هستند.
حال با توجه به مطالبی که گذشت به اصل پاسخ میپردازیم:
هر چند خداوند یگانه است و می بایست هر گاه از افعال خود خبر می دهد، از کلمه و ضمیر مفرد استفاده کند،[۲] لذا بارها در قرآن به این نحو از خود تعبیر آورده است[۳]، اما در زبان عربی و گاهی غیر عربی، متکلم و گوینده به دلایل متعدد، برخی مواقع به جای این که بگوید: “من»”این کار را انجام دادم. میگوید: “ما” این کار راانجام دادیم.
در زیر به برخی از این دلایل اشاره میکنیم:
۱ – قرآن کریم زبان محاوره ای مردم را که بهترین وسیله ارتباط با آنهاست برگزیده است و مردم در زبان محاوره ای خودگاهی می گویند فلانی جوانمرد است. در حالی که اصولاً ممکن است زن باشد نه مرد. در قرآن کریم هم داریم که “انتم الفقراء الی الله…” و ضمیر انتم مذکر است، در حالی که خطاب عمومی است و زن و مرد را در برمی گیرد و هر عاقلی می فهمد که منظور همه انسان ها هستند نه فقط مردان. در مورد ضمیر جمع و مفرد نیز می بینیم که بارها افراد به جای ضمیر مفرد از ضمیر جمع استفاده می کنند؛ مثلاً ما آمدیم شما نبودید. که هم در ضمیر “ما” و هم در ضمیر “شما” که حالت جمع دارد، منظور گوینده و شنونده مفرد است، اما برای تعظیم، احترام و شخصیت بخشیدن از ضمیر جمع استفاده شده است. در مورد خداوند تبارک و تعالی نیز گاه از باب تشریف و تعظیم از “نحن” استفاده می شود.[۴]
به هر حال متکلم برای این که عظمت خود را به مخاطب گوشزد کند، به جای این که بگوید “من”، از کلمه “ما” استفاده می کند که دلالت بر عظمت و بزرگی متکلم دارد.
مثالی از قرآن: در آیه اوّل سوره فتح میفرماید: “إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحاً مُبِینا“.
بعضی از مفسران گفتهاند: در این جا خداوند به خاطر اشاره به عظمت خود گفته است: ما شهر مکه را فتح کردیم:
اما این که چرا در این آیه تعبیر به ما فرمود، براى این است که تعبیر به ما که به عظمت اشاره دارد، با ذکر “فتح” مناسبتر است. این نکته در آیه: “انا ارسلناک شاهدا …” نیز جریان دارد.[۵]
۲ – گاهی هم متکلم برای نشان دادن عظمت کاریکه انجام داده است به جای این که بگوید: من این کار را انجام دادهام. میگوید: ما انجام دادهایم؛ مانند: “إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْر” یا “إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ” که بر عظمت قرآن و کوثر دلالت دارد.
۳ – گاهی هم خداوند متعال برای این که ما را توجه دهد به اسبابی که او برای انجام گرفتنکاری قرار داده است به جای این که بگوید: من انجام دادم. تعبیر به ما میکند. لذا در ذیل آیه چهارم از سوره رعد در تفسیر المیزان میخوانیم:
و همین تعبیر به ما، (ما بعضی را بر بعضی برتری دادیم) خالى از اشعار به این معنا نیست که در این بین، غیر از خداى سبحان اسباب الاهى نیز در کارند، که به امر او عمل نموده، و همه به خداى سبحان منتهى مىشوند.[۶]
همچنین در ذیل آیه ۶۱ از سوره یونس در تفسیر نمونه چنین آمده است:
تعبیر به صیغه جمع در مورد خداوند، با این که ذات پاک او از هر جهت یگانه و یکتا است، براى اشاره به عظمت مقام او است و این که همواره مأمورینى سر بر فرمان او دارند، و در اطاعت امرش آماده و حاضرند، و در واقع سخن تنها از او نیست، بلکه از او است و آن همه مأموران مطیع او هستند.[۷]
یادآوری:
ممکن است که در یک آیه هر سه حکمت جمع شده باشد؛ یعنی به صورت جمع آمده تا هم نشانگر عظمت فاعل باشد و هم نشانگر عظمت و بزرگی فعل و هم به اسباب توجه شده باشد؛ مانند: “إِنَّا انزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِالْقَدْرِ” که این سه مورد در این آیه جمع شده است.
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱] “أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِأَسْبَاب”، الکافی، ج ۱، ص ۱۸۳، باب معرفه الإمام و الرد إلیه… .
[۲] در این صورت سؤال از این که چرا خداوند در برخی از موارد از ضمیر مفرد استفاده کرده است، وجهی ندارد و تنها این سؤال باقی می ماند که چرا خداوند همیشه از ضمیر مفرد استفاده نکرده است؟ و این همان چیزی است که در ادامه به آن می پردازیم.
[۳] همانند: “ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم…”، غافر، ۶۰و… .
[۴] برای آگاهی بیشتر، نک: مکارم، ناصر، پرسش و پاسخ، ج ۳، ص ۲۵۶.
[۵] المیزان، ترجمه، ج ۱۸، ص ۳۸۵.
[۶] المیزان، ترجمه، ج ۱۱، ص ۴۰۱.
[۷] تفسیر نمونه، ج ۶، ص ۳۵۸ ، همچنین در این باره نک: معارف قرآن، مصباح یزدی، ص ۱۰۶- ۱۱۴.
پاسخ دهید