«مَنْ مِثْلِی» تک تک طلبهها دائماً باید شعار آنها این باشد که «مَنْ مِثْلِی» آقا من را پذیرفته است، او من را به اینجا آورده است، نوکر او هستم. در این همه میلیاردها جمعیت، این مدال را به من داده است، من را کنار خیمهی خود آورده است و نگهبانی خیمهی خود را به ما داده است، دارد من را آموزش میدهد، میخواهد بندگیهای مهمتر را به عهدهی من بگذرد. «مَنْ مِثْلِی» این شکر انسان را بسیار َشارژ میکند و کار انسان را بسیار سریع میکند. چون سرعت محبّت با سرعت نور هم قابل مقایسه نیست. هر قدر نور سریع است، سرعت مادی است ولی این سرعتی که برای حر در روز عاشورا پیش میآمد، کدام سرعت نوری اینطور میتواند زمین و زمان را درنوردد و اینقدر برود که عقل کسی، فکر کسی، نور کسی هم نمیتواند او را درک بکند. یا ابا عبدالله «قَد کَانَ مِنِّی مَا کَان هَل لی مِن تُوبَه؟» فرمود: «إنزِل» بیا.
خدا این حال شکر را به ما بدهد، خدا این فضا را برای ما پیش بیاورد که ما در زندگی مشکل نداشته باشیم. همهی بلاها برای ما جلوههای الهی باشد. بلا جلال خدا است و نعمتهای ظاهری جمال جدا است. ما بین جلال و جمال هستیم. ما بین صفا و مروه هستیم. هر جا برویم زیبا داریم میرویم، داریم به سوی او میرویم. «فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ»[۱] چه به سوی جلال برویم که مرعوب میشویم و چه به سوی جمال برویم که مجذوب میشویم، عالم جلال و جمال حضرت حق است و استثناء هم ندارد. آن وقت انسان شکر دائم پیدا میکند و به این آیه عمل می کند که «آلَ داوُدَ شُکْراً».[۲]
[۱]– سورهی بقره، آیه ۱۱۵٫
[۲]– سورهی سبأ، آیه ۱۳٫
پاسخ دهید