انسان هنگامی که در واقعهی کربلا، مخصوصاً شهادت]حضرت[ ابا عبدالله (ع) بیندیشد، آن را امر عظیمی مییابد. مثلاً شهید و کشته در جهان بسیار است، امّا هر کشته و شهیدی یک بار کشته میشود مثل بریدن سر، پاره کرن گلو، تشنگی، غصّه و اندوه، گرسنگی و صبر. ولی ابا عبدالله (ع) با تمام اینها –که هر کشتهای با یکی از آنها جان میدهد- کشته شد! چنان عطشی به ایشان رسید، که اگر کسی بگوید: چنانچه تشنگی ابا عبدالله (ع) میان اهل جهان تقسیم میشد، همه میمردند؛ هیچ کس را یارای انکار آن نیست!…
آن کس که همهی خانواده و فرزندانش کشته شده باشند، بسیار است؛ امّا کجاست آن که خانوادهای نظیر خانوادهی او و فرزندی نظیر فرزند او داشته باشد که شبیهترین مردم از جهت خَلق و خُلق و گفتار به رسول خدا (ص) بود؟!…
آن کس که خانوادهاش به اسیری گرفته شده باشد، بسیار است؛ امّا کجاست آن که اسیر او چون امام زین العابدین و زینب و سکینه و امّ کلثوم (ع) باشد؟!…
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۳۷
پاسخ دهید