به نقل خوارزمی:

چون یاران ابا عبدالله (ع) به شهادت رسیدند و جز خاندان او (یعنی فرزندان علی (ع)، و فرزندان جعفر، فرزندان عقیل، فرزندان امام حسن (ع) و فرزندان خودش) کسی نماند، همه گرد آمدند و با یکدیگر وداع کردند و تصمیم به نبرد گرفتند. اوّلین کسی که از خاندان او به میدان شتافت، عبدالله بن مسلم بن عقیل بود که با این رجز به میدان رفت:

امروز مسلم را که پدر من است، دیدار می‌کنم؛

و جوانمردانی را که در راه دین پیامبر شهید شدند.

مثل گروهی نبودند که به دروغ شناخته شده‌اند؛

همه نیک‌سیرتانی با شرافت بودند.

سپس حمله کرد و جنگید، عدّه‌ای را به هلاکت رساند، سپس به شهادت رسید.

 

 

 

قال الخوارزمیّ:

و لمّا قتل أصحاب الحسین (ع) و لم یبق إلّا أهل بیته و هم ولد علی، و ولد جعفر، و ولد عقیل، و ولد الحسن و ولده- اجتمعوا و ودّع بعضهم بعضاً و عزموا علی الحرب، فأوّل من خرج من أهل بیته عبدالله بن مسلم بن عقیل، فخرج و هو یقول:

الْیوم الْقی مُسْلِماً وَ هُوَ أبی          وَ فِتْیهٌ بادوا عَلی دِینِ النَّبِی

لَیسَ کقَوْمٍ عُرِفُوا بالْکذِبِ           لکنْ خِیارٌ وَ کرامُ النّسب

ثمّ حمل و قاتل و قتل جماعه ثمّ قتل.[۱]


[۱]– مقتل الحسین (ع) ۲: ۲۶، المناقب لابن شهر آشوب ۴: ۱۰۵، من قوله: و أوّل من برز، البحار ۴۵: ۳۲، مقتل أبی الأحرار: ۲۲۲، مع اختلاف یسیر.