ملّا محمّدابراهیم قاری؛ متخلّص به خاکی و مشهور به خاکی شیرازی، شاعر و قاری بوده که در قرن ۱۳ هجری زندگی می کرده.
از سال تولّدش بی خبریم ولی سال رحلتش را ۱۲۸۶ ق می دانیم. بدن این شاعر ولایی در نجف اشرف در وادی السّلام مدفون است.
«مصیبت نامهی خاکی» نام اثر از اوست که سال ها پیش در قطع جیبی چاپ شده بود ولی اخیراً به اهتمام محسن حافظی با نگرش و ویرایش احیا شده و در زیر چاپ است.
نکته: شاعر دیگری با عنوان «خاکی شیرازی» داریم که نامش میرزا محمّدامین بوده و به سال ۱۲۵۰ ق در تهران در گذشته است.
این شعر، بند سوم از ترکیب بند (۱۷ بند) اوست و ۱۳ بیت دارد. البتّه به پاورقی انتهای شعر نیز مراجعه شود:
چون شهسوار عرصهی میدان کربلا[۱]
شد غوطهور به لجّهی عمّان کربلا
بارید آسمان به زمین بس که سیل خون
شد مهر و ماه، غرقهی توفان کربلا
شیر خدا به راحت[۲] و آلوده، گرگ چرخ
دندان به خون یوسف کنعان کربلا
مسجد به دیر و کعبه به بتخانه شد بدل[۳]
چون شد فسرده شمع شبستان کربلا
لبتشنه و گرسنه در آن دشت، کوفیان
بستند نان و آب به مهمان کربلا
وز قحط آب و آتش بیداد اهرمن
بر باد رفت خاک سلیمان کربلا
آید به گوش هوش از آن خیمهها هنوز
افغان «العطش» ز اسیران کربلا
کرد از سَموم[۴] حادثه، گلچین روزگار
یکسر خزان، بهار گلستان کربلا
گو هیچ کس به رتبهی «خاکی» نمیرسد
کاو هست جانفدا به شهیدان کربلا
وز جوی خون لاله عذاران سروْ قد
گردید لالهزار، بیابان کربلا
هر تیرهبخت بر سر تخت و تن حسین
بیسر به خون تپیده به دامان کربلا
ای زادهی زیاد! کجا میرود ز یاد
ظلمی که از تو رفت به سلطان کربلا؟
تا روز حشر، لعنت حق بر یزید باد!
«هل من مزید» نار بر او بر مزید باد![۵]
منابع: اثرآفرینان، کاروان شعر عاشورا، مرآه الفصاحه، مصیبت نامهی خاکی، به عیّوق میرسد
[۱]. دیوان خاکی شیرازی، ص ۵ ـ ۶٫
[۲]. اگر چه منظور شاعر از کلمهی «راحت»، آرمیدن به خواب ابدی و شهادت حضرت است امّا استخدام این واژه در این بیت، چندان مناسب جلوه نمیکند؛ استاد محمّدعلی مجاهدی با متذکّر شدن این نکته در «کاروان شعر عاشورا»، چنین پیشنهاد دادهاند: شیر خدا نبود که آلود گرگ چرخ.
[۳]. نسخهی دیگر: مسجد به دیر و سبحه به زنّار شد بدل.
[۴]. باد گرم مهلک.
[۵]. تذکرهی مرآۀ الفصاحه و کاروان شعر عاشورا، ذیل نام «خاکی شیرازی»، همین بند سوم را در ۱۰ بیت و با اختلافاتی آوردهاند؛ اوّلاً ابیات ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و ۱۱ از شعر فوق را ندارند. ثانیاً بیت چهارم اختلاف واژه دارد که قبلاً نقل شد. ثالثاً سه بیت متفاوت به عنوان ابیات ۶، ۷ و ۸ دارد که به نقل آن سه بیت بسنده میشود:
از تندباد حادثه، دوران به باد داد
بشکفت هر گلی ز گلستان کربلا
غیر از سرشک حسرت و آب دل کباب
آبی که زد بر آتش مهمان کربلا
آل زنا غنوده بر اورنگ زرنگار
وندر خرابه، پردهنشینان کربلا.
پاسخ دهید