عبدالعلی نگارنده که ابتدا «سرباز» و بعد «نگارنده» تخلّص میکرد از شاعران معاصر است.
او در سال ۱۲۷۸ هـ ش در اصفهان متولّد شد. با گذشت ۳۰ سال و ۲ ماه از خدمت در ارتش، در اوّل اردیبهشت ۱۳۳۶ هـ ش با درجهی سرگردی بازنشسته بود.
دهه هایی از عمرش را در مشهد گذراند ولی سرانجام در یکی از روزهای پاییزی سال ۱۳۴۷ شمسی مطابق با ۱۳۸۸ قمری از دار فانی، راهی دیار باقی شد و در ابن بابویه در بخش مسجد ماشاءالله به خاک آرمید.
بعد از گذشت چهل و اندی سال از درگذشت او، دیوان کامل اشعارش با عنوان «مجموعه آثار عبدالعلی نگارنده» به همّت جواد هاشمی «تربت» و مقدّمهی محمّدرضا حکیمی توسّط انتشارات آرام دل در سال ۱۳۹۲ چاپ شد و در تهران با حضور شاعران ولایی رونمایی شد. در این جلسه، غیر از شعرای تهران، خانوادهی سرگرد نگارنده و نیز دوستان این شاعر از مشهد و نیز برخی اهالی شعر و سخن از قم و کاشان حضور داشتند. چاپ دوم اثر فوق با صفحه آرایی مجدّد و تبدیل قطع از وزیری به رقعی در دست چاپ است که حاوی عکس های جلسه ی رونمایی نیز می باشد.
مرحوم نگارنده در شعر زیر با دیدن هلال محرّم به توصیف این ماه حزن انگیز پرداخته و در پایان گریز به مصیبت دروازه ی کوفه زده که خواهید خواند. قالب شعر، چهارپاره است و بدیهی است که بگوییم شعر چهارپاره ی مذهبی در آن سال ها بسیار نادر بوده است؛ خدایش بیامرزاد!:
هلال خونین[۱]
دوش دیدم هلال ماه محرّم
شد نمایان میان ابر سیاهی
گفتم این پرچم غم است و مصیبت
وآن سیاهی ز جور چرخ، سپاهی
ما پی رؤیت هلال و ز گردون
ژاله میشد فرو بسان ستاره
کربلا شد عیان برابر انظار
دیدهها اشکبار و گرم نظاره
خاطراتی ز پیش چشم دل من
میگذشتند یک به یک که به ناگاه
یادم آمد که بوده است چه ماهی
در بنی هاشم و چه دیده در این ماه
یادم آمد ز شهر کوفه که زینب
چون نظر میکند به جانب بالا
بدر کامل عیان ببیند و گوید:
«یا هِلالاً لَمَا اسْتَتَمَّ کَمالا»
ماه، چون ماه گریه باشد و زاری
ای سرایندگان! به گرد هم آیید
چون «نگارنده» نغمههای جهانسوز
در میان جهانیان بسرایید
[۱]. مجموعه آثار عبدالعلی نگارنده، ص ۱۱۴٫
پاسخ دهید