روز یکشنبه مورخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ و مصادف با روز نهم ماه مبارک رمضان، حضرت «آیت الله صدیقی» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «شرح دعای ۴۴ صحیفه سجادیه» پرداختند که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
وجود مبارک سیّدالسّاجدین امام زین العابدین علیه اصلاه السلام هنگامی که ماه مبارک رمضان داخل شدند مطالبی را در اوصافِ این ماه، ویژگیهای این ماه، وظایفِ این ماه در دعای شریف چهل و چهارم صحیفه سجّادیّه بیان فرمودهاند.
ماه مبارک رمضان ماهِ نزولِ قرآن
فرمودند: یکی از ویژگیهای ماه مبارک «نزول قرآن کریم» است.
این فضیلتِ خیلی بزرگی است، هیچ ماهی ظرفیّتِ تحمّلِ قرآن کریم را ندارد، تنها ماهی که ملکوتِ آن به وسعتِ همهی عالَم هست ماه مبارک رمضان است، همانطوری که هیچ قلبی بجز قلب مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تابِ تحمّلِ نزولِ قرآن کریم را ندارد، در زمان هم هیچ زمانی مانندِ ماه مبارک رمضان و شبِ قدرِ آن این ظرفیّت را ندارد و خدای متعال به آن نداده است.
ویژگیِ قرآن کریم هم این است که کتابِ هدایت است، بنابراین کسانی که قرآن میخوانند باید متوجّه باشند که قرآن خواندن یعنی کسبِ نورِ هدایت و زندگی کردن در مسیرِ هدایتِ الهی، آیه آیهی قرآن کریم روزنههای سعادتِ بشری است و سرگرمی نیست، خدا نکند کسی قرآن کریم بخواند و اهلِ غفلت باشد، قرآن کریم کتابِ بیداری است، کتابِ نجات است، کتابِ درمان است، کتابِ ذکر و تَنَبُّه است.
علّتِ بعضی از قوانین ماه مبارک رمضان
«وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ» هم معجزات بهمراه دارد و هم فرقان است، قرآن کریم بینِ حق و باطل وضعی پیش آورده است که هر کسی اهلِ قرآن باشد باطل را میشناسد، دشمن را میشناسد، به انحراف نمیرود.
«فَأَبَانَ فَضِیلَتَهُ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ بِمَا جَعَلَ لَهُ مِنَ الْحُرُمَاتِ الْمَوْفُورَهِ، وَ الْفَضَائِلِ الْمَشْهُورَهِ، فَحَرَّمَ فِیهِ مَا أَحَلَّ فِی غَیْرِهِ إِعْظَاماً، وَ حَجَرَ فِیهِ الْمَطَاعِمَ وَ الْمَشَارِبَ إِکْرَاماً، وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیِّناً لَا یُجِیزُ- جَلَّ وَ عَزَّ- أَنْ یُقَدَّمَ قَبْلَهُ، وَ لَا یَقْبَلُ أَنْ یُؤَخَّرَ عَنْهُ».
این دعا خیلی باارزش است، مانندِ همهی دعاها که مشحونِ از معارف و اسرار و رموزِ سعادت است.
میفرمایند: خدای متعال فضیلتِ این ماه را تبیین و روشن کرد به اموری که در این ماه از حُرُماتِ فراوانی قرار داده است، و این ماه فضیلتهای مشهوری دارد، یکی از آنها این است که آنچه در غیر از ماه مبارک رمضان حلال و مباح است خدای متعال همان مباحها را در این ماه بر میهمانانِ خود حرام فرمود، خوردن و آشامیدن از مالِ طیّب و طاهرِ خودِ انسان و بسیاری از اموری که در ماههای دیگر آزاد بود تا انجام بدهد، خدای متعال همان چیزهایی که در هر ماهی برای هر انسانی جایز و مباح است در این ما ممنوع کرده است، یکی از آن ویژگیهای خاص… معلوم میشود این ماهی است که حُرمت دارد، انسان باید در این ماه ریاضت تحمّل کند، باید حواسِ او جمع باشد تا حتّی از چیزهایی که خدای متعال همیشه حلال کرده است استفاده نکند.
چرا این کار را کرده است؟ چون ماه ماهِ عظیمی است، ماه ماهِ بزرگی است، وقتی انسان نزدِ یک شخصیّتِ بزرگ میرود اگر در آنجا مشغولِ خوردن و آشامیدن باشد یعنی یا عظمتِ آن طرف را درک نکرده است یا اینکه عظمتِ او را رعایت نکرده است. فکرِ انسان نزدِ عظیم، نزدِ یک استاد، نزدِ یک انسانِ مقدّسِ ملکوتی پیشِ خوردن و آشامیدن و این چیزها نیست.
«وَ حَجَرَ فِیهِ الْمَطَاعِمَ وَ الْمَشَارِبَ إِکْرَاماً»، «حَجَرَ» یعنی «حَرَمَ»، «مَحجور» یعنی «محروم»، خدای متعال خوردنیها و آشامیدنیها را محروم کرده است، «وَ جَعَلَ لَهُ وَقْتاً بَیِّناً»،…
یکی دیگر از اموری که خیلی مهم است، امروز در عالَمِ پزشکی و طب بعضیها کشف کردهاند که امساک از خوردن و آشامیدن میتواند راهی برای درمان باشد، یکی از اطبّاء روز کتابی بنامِ «التطبیب بالصوم» نوشته است، درمانِ با روزه، او مدّعی است همهی بیماریها و حتّی سرطان را میشود با «روزه» درمان کرد، اما روزهی آنها این روزه نیست، روزهدار در آن روزهی طبّی میتواند مثلاً آب بنوشد یا بعضی از کارهای دیگر را انجام بدهد، و وقتِ مشخّصی هم ندارد.
آن چیزی که در روزهی الهیِ در ماه مبارک رمضان موجبِ شرافت و کرامتِ انسان میشود و خدای متعال او را بعنوانِ میهمان موردِ اکرام و احترام قرار میدهد روزهای است که در آن «تعبّد» هست و وقت دارد، «کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ»[۲]، از طلوعِ فجر دقیقاً تا زمانی که شفقِ روز برطرف بشود، آن ساعاتِ معیّنی است، از یک لحظهای از صبحِ صادق تا غروبِ آفتاب، حال در «غروب آفتاب» اختلاف است که غروبِ سرخیِ آفتاب مدّنظر است یا پنهان شدنِ آفتاب، این چیزی است که وقت دارد.
یکی از مسائلی که در جای جایِ دینِ ما مطرح است «نظمِ دینی» است، برنامه است، دل بخواهی نیست، خدای متعال این دستورالعمل را در یک چارچوبهای زمانی مشخّص کرده است که جایز نیست انسان یک لحظه جلو بیندازد یا آن را عقب بیندازد.
گنج در یک جای خاصّی است، گفتهاند که باید فلان جا را بِکَنید تا گنج را بیابید، حال اگر کسی خیلی زحمت بکشد و این زمینهای اطراف را چندین برابر بِکَنَد گنجی بدست نمیآورد، جای گنج مشخص است که در فلان مکان است، گنجهای آسمانی زمانِ خاص دارد، زمان هم مانندِ مکان است، معدن و چیزهای زیرزمینی جای خاص دارند، مهندسِ زمینشناس میآید و با ابزارِ خاصّی جای آن را پیدا میکند و میگوید اینجا نفت هست، اینجا طلا هست، اینجا زغالسنگ هست.
گنجهای معنوی و سرمایههای ابدی و بهشتی در زمانهای خاص با تقدیرِ الهی گنجانده شده است و هیچ کسی حقِ دخل و تصرّف در تقدیم و تأخیرِ آن را ندارد.
این از آن مسائلِ بسیار مغتنم هست، کمااینکه در نمازها اینطور است، اگر انسان هزار رکعت نماز بخواند اما داخلِ وقت نباشد جایِ یک تکبیره الاحرام در وقت را نمیگیرد، خدای متعال برای نمازهای واجب وقت قرار داده است، برای روزهی واجب هم وقت قرار داده است.
«مسلمان» یعنی انسانِ منضبط، انسانِ بابرنامه، انسانِ منظّم، انسانِ حسابی، خدای متعال عالَم را به حساب آفریده است، یعنی ریاضی آفریده است، هیچ چیزی جای چیزِ دیگری را نمیگیرد، عالَم به عدد آفریده شده است، همانگونه که هیچ عددی جایِ عددِ دیگری را نمیگیرد، هیچ چیزی در عالَم جای هیچ چیزِ دیگری را نمیگیرد.
خدای متعال در سوره مبارکه الرحمان فرمودند: «بِحُسبان»[۳] قرار داده است، «حُسبان» همان «حساب» است، همان «ریاضیت»، و در آیهی دیگری فرمود: «وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ»[۴]، اندازهگیری شده است، عالَم هندسی است، عالَم ریاضی است، هندسه همان اندازه است، هیچ چیزی نیست که در اسلام برای آن اندازهی مشخصی معیّن نشده باشد، هر چیزی یک اندازهای دارد.
روزه هم که یک تعبّد است یک نظم هم هست، یک برنامهی دقیقی از جانبِ مولاست که عبد باید خود را به حفظِ این اندازهها ملزم بداند، این مهندسیهای الهی دقیق است و تقدیم و تأخیر در آن روا نیست.
«الله الله فی نظم امرکم»، وجود مقدّسِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با فرقِ شکافته در بسترِ شهادت بهترین چیزهایی که ما را به سعادت میرساند را بعنوانِ وصیّت به ما فرمودند، یکی از آنها نظم است، و در نظمها نظمِ عبادتی از برترین و مؤثرترین امور است که انسان را به مقصد میرساند.
این نظم همان مسیر است، همان ریل است، اگر از ریل خارج شدیم از خط خارج شدهایم و آدرس را گُم میکنیم و به مقصد نمیرسیم.
این نظمِ عبادتی ریلِ بندگی است، صراطِ بندگی است که باید همهی ما آن را رعایت کنیم.
اهمیّتِ شب قدر
«ثُمَّ فَضَّلَ لَیْلَهً وَاحِدَهً مِنْ لَیَالِیهِ عَلَى لَیَالِی أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَیْلَهَ الْقَدْرِ»، امام سجّاد علیه السلام بعد به آن نقطهی مرکزیِ ماه مبارک رمضان میپردازند، ماه رمضان سیّدِ شهور است و«لیله القدر» سیّد اللیالی و الأیّام است.
ماه مبارم رمضان بخاطرِ شب قدر اعتبار و ارزشِ والا دارد.
یک شب از شبهای ماه مبارک رمضان را بر هزار شب برتر قرار داد.
الله اکبر! هزار شب عمرِ متعارفِ آدمیان است، حدودِ هشتاد و چند سال است، که دیگر عمرِ متعارفِ انسانها اینقدر است.
خدای متعال در این ماه یک شبی قرار داده است که کارِ در آن شب کارِ یک عمر است، از این جهت شبِ امید است، ولو اینکه انسان عمرِ خود را باخته باشد و هشتاد سال هم ضایع کرده باشد اگر آن شب بیدار باشد و قدر بداند خدای متعال کمک میکند تا انسان بتواند تدارکِ هشتاد سالِ عمرِ خود را در یک شب تدارک کند و همهی خسارتها و زیانهای عمرِ خود را جبران کند.
«وَ سَمَّاهَا لَیْلَهَ الْقَدْرِ»، خدای متعال آن شب را «لیله القدر» نامیده است، حال «لیله القدر» به معانیِ مختلفِ خود «لیله القدر» است.
یکی اینکه شبِ تقدیر است، خدای متعال سرنوشتها را در آن شب قطعی میکند، هر کسی که بناست در طولِ سال یک توفیقی داشته باشد، اگر بناست توبهای بدست بیاورد، یک زیارت امام رضا علیه السلام، یک زیارت کربلایی، یک حجّ و عمرهای، کمکِ به یک جوانِ عذب برای ازدواج، دادنِ یک جهیزیه برای یک خانوادهی درمانده، فراهم کردنِ اموری برای تحصیلاتِ یک طلبه، ساختنِ یک مسجد، کمکِ به یک یتیم، انواعِ خیرهایی که در طولِ سال نصیبِ هر کسی میشود در شبِ قدر نوشته میشود. گریههایی که انسان در طولِ سال برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و حضرات معصومین دارد، قطراتِ اشک نوشته میشود، کسی که توسّل میکند دیگران را بگریاند معیّن است، کسی که هزینه میکند و اینکه برای فرهنگِ عاشورا و تهییجِ دلها برای حضراتِ معصومین علیهم السلام چقدر هزینه میکند دقیقاً نوشته شده است، اینکه چه کسی در مجلسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام میآید و کجای مجلس مینشیند هم نوشته شده است.
شبِ قدر شبِ برنامهریزیِ عمومی است، ریزِ برنامههای طولِ سال در آن شب نوشته میشود، از این جهت «شب قدر» نامیده میشود.
و اگر کسی از دین خارج میشود، عاقبت به شر میشود، ضدّانقلاب میشود، از ولایت برمیگردد، به جمعِ مستکبرینِ جهان میپیوندد، با آنها همراه میشود، با شبکههای وقت میگذراند و تحت تأثیر آنها قرار میگیرد، اینها هم شب قدر نوشته میشود، اینکه چه کسی در این سال بدبخت میشود، چه کسی در این سال عاقبت به شر میشود، أجلها نوشته میشود، تولّدها نوشته میشود و همهی امور در آن شب رقم میخورد، شبِ عجیبی است، اگر کسی عقل داشته باشد نمیتواند در آن شب بخوابد، نمیتواند آن شب توبهی خود را واقعی نکند، نمیتواند آن شب از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کمک نگیرد، «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ الْقَدْرِ»[۵]، اگر معرفتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نصیبِ کسی بشود شبِ قدر را درک کرده است.
معلوم میشود که باطنِ شبِ قدر رسیدن به حقیقتِ بانوی هر دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
من هم در این فضای نورانی دوست دارم برای امام زمان ارواحنا فداه و شما عزیزانی که از این برنامه ان شاء الله استفاده میکنید به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها توسّل داشته باشم، دلِ من هوای مدینه کرده است، «مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ نَاحِلَهَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ بَاکِیَهَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَهَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ»[۶]…
از امام جعفر صادق علیه السلام اینطور نقل شده است که فرمودند: (به تعبیرِ من) مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بعد از رحلتِ پدر دیگر جانِ سالم نداشتند، در بستر قرار گرفتند، سرِ مبارکِ خویش را بعلامتِ درد و بیماری میبستند، گریهی ایشان آرام نمیگرفت، بدنِ نازنینِ ایشان نحیف شده بود…
از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده است که ایشان به فضّه خطاب میکنند و میفرمایند: «لَقَد ذابَ لَحمی»… فضّه! گوشتِ بدنِ من آب شده است و دیگر بجز شبهی از من چیزی باقی نمانده است…
« مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ» رُکنِ زندگیِ ایشان پدرشان بود که از دنیا رفته بودند… امّا علّتِ اینکه سرِ مبارکِ خود را میبستند، تحلیلِ طلبگیِ روزهخوانیِ من این است آن سیلی که به صورتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زدند… نامردی مقابلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار گرفت…
در وسطِ کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند…
سیلی آنچنان بیرحمانه بود که دخترِ پیغمبر روی زمین افتادند… چادر خاکی شد… تعادل از بین رفت… نقل شده است که گوشوارهها از گوشِ مبارکِ ایشان افتاده است…
مادر در مدینه سیلی خوردند، در کربلا همهی بانوان… دخترِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بعنوانِ شکایت در کنارِ پیکرِ پدرِ خویش گفت: «یا أبَتاهُ انظُر إلى رُؤوسِنا المَکشوفَهِ وَ إلى أکبادِنَا المَلهوفَهِ وَ إلى عمَّتیَ المَضروبَهِ وَ إلى امّیَ المَسخوبَه»[۷]، بابا! ببین چادرهای ما را بردند… ببین عمّهام را چطور زدند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
إلَهَنا یَا حَمیدُ بِحَقّ مُحَمَّد، یَا عَالیُ بِحَقّ عَلی، یَا فَاطِرُ بِحَقّ فَاطِمَه، یَا مُحسِنُ بِحَقّ الحَسَن، یَا قَدیمَ الإحسَان بِحَقّ الحُسَین وَ بِالأئِمَّه مِن أولادِ الحسین، یا الله… یا أرحَمَ الرّاحِمین، یا غِیاثَ المُستَغیثِین، یَا وَاهِبَ العَطایَا، یَا مُطلِقَ الاُسَارَى، یَا فَکّاکَ الرِّقَاب مِنَ النّار
خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! ما را از آتشِ جهنّم خلاص بفرما.
خدایا! قلمِ عفو بر جرائمِ اعمالِ ما بکش.
خدایا! با ستّاریّتِ خودت در دنیا و آخرت و در عالَمِ برزخ آبروی ما را حفظ بفرما.
خدایا! ما را گرفتارِ بازجوییهای نکیر و منکر نگردان.
خدایا! ما را با بشیر مبشّر همراه بفرما.
خدایا! فرجِ مولای ما حضرت حجّت ارواحنا فداه را در همین ایّام محقق بفرما.
خدایا! توفیقِ فراهمسازیِ مقدّماتِ ظهور و خدمت به حضرت در همهی لحظاتِ عمرمان را به ما عنایت بفرما.
خدایا! فرزندانِ ما را صالح و سالم قرار بده.
خدایا! وجودِ فرزندان و نسلِ ما را برای خودشان و جامعهشان مفید قرار بده و خودمان و خانوادههایمان را از همهی مضار و مفاسد دور بدار.
خدایا! سایه پُربرکتِ رهبرِ بزرگوارمان را با کفایت و کرامت مستدام و این انقلاب را با دستِ مبارکِ ایشان تحویلِ صاحبِ اصلیِ آن حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف بفرما.
خدایا! حوائجِ مؤمنین و مؤمنات، عزیزانی که التماس دعا کردهاند، آنهایی که با ما عهدِ دعا دارند، آنهایی که ما را دعا میکنند و گاهی ما آنها را نمیشناسیم، حوائجِ مورد نظر و همهی این دعاها را مستجاب بفرما.
خدایا! تو را به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم میدهیم عاقبتبخیریِ ما را مقدّر و محتوم بفرما.
خدایا! پروندهی عمرِ ما را با مهرِ شهادت مختوم بگردان.
خدایا! عمومِ مریضها، مریضهای این ویروس، مریضهای مورد نظر، مریضهای جسمی و روحی را شفای عاجل و کامل روزی بفرما.
خدایا! نعمتِ سلامتی و امنیّت و نظامِ دینی و رهبرِ نورانی که به ما دادهای از ما زوال نیاور.
خدایا! امام راحل، شهدا، ذوی الحقوق و والدین و مشایخِ ما را مشمولِ رحمتِ واسعه و غفرانِ خودت قرار بده.
خدایا! این توسّلات را از ما قبول بفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۷ (أُحِلَ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفَا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَ وَ ابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَ لاَ تُبَاشِرُوهُنَ وَ أَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ)
[۳] سوره مبارکه الرحمان، آیه ۵ (الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ)
[۴] سوره مبارکه رعد، آیه ۸ (اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُّ أُنْثَىٰ وَمَا تَغِیضُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَزْدَادُ ۖ وَکُلُّ شَیْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدَارٍ)
[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۶۵
[۶] مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، جلد ۳، صفحه ۳۶۲ (وَ رُوِیَ أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ نَاحِلَهَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ بَاکِیَهَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَهَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ وَ تَقُولُ لِوَلَدَیْهَا أَیْنَ أَبُوکُمَا الَّذِی کَانَ یُکْرِمُکُمَا وَ یَحْمِلُکُمَا مَرَّهً بَعْدَ مَرَّهٍ أَیْنَ أَبُوکُمَا الَّذِی کَانَ أَشَدَّ النَّاسِ شَفَقَهً عَلَیْکُمَا فَلَا یَدَعُکُمَا تَمْشِیَانِ عَلَى الْأَرْضِ وَ لَا أَرَاهُ یَفْتَحُ هَذَا الْبَابَ أَبَداً وَ لَا یَحْمِلُکُمَا عَلَى عَاتِقِهِ کَمَا لَمْ یَزَلْ یَفْعَلُ بِکُمَا ثُمَّ مَرِضَتْ وَ مَکَثَتْ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً ثُمَّ دَعَتْ أُمَّ أَیْمَنَ وَ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَیْسٍ وَ عَلِیّاً ع وَ أَوْصَتْ إِلَى عَلِیٍّ بِثَلَاثٍ أَنْ یَتَزَوَّجَ بِابْنَهِ أُخْتِهَا أُمَامَهَ لِحُبِّهَا أَوْلَادَهَا وَ أَنْ یَتَّخِذَ نَعْشاً کَأَنَّهَا کَانَتْ رَأَتِ الْمَلَائِکَهَ تَصَوَّرُوا صُورَتَهُ وَ وَصَفَتْهُ لَهُ وَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جَنَازَتَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ أَنْ لَا یَتْرُکَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَیْهَا أَحَدٌ مِنْهُم)
[۷] مصباح الحرمین، جلد ۱، صفحه ۳۸۰
پاسخ دهید