حضرت «آیت الله صدیقی» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «شرح دعای ۴۴ صحیفه سجادیه» پرداختند که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
وجود نازنین مولای ما حضرت زین العابدین سیّدالسّاجدین در این صحیفهی نوریّه فرصتهای ماه مبارک رمضان را که برمیشمارند، این اختصاصی به ماه مبارک رمضان ندارد.
دعاها چشمههای همیشگی هستند
ان شاء الله خدای متعال مرحوم آیت الله بهجتِ عارفِ فقیهِ زاهدِ جامعِ ما روحی فداه را رحمت بفرماید، ایشان در مورد همهی ادعیه بر این باور بودند که شأنِ نزول مُخَصِّص نیست، همانطور که در آیاتِ قرآن کریم اینطور است که آیات به مناسبتها نازل شده است ولی پیامِ آیات برای آن مناسبت نیست، فرهنگِ وسیعی است و در هر موردی که اقتضاء داشته باشد برای درمان از این دارو استفاده میشود.
دعاهای اهل بیت علیهم السلام که قرآنِ صاعد هستند مانندِ قرآنِ نازل «مورد مخصص نیست»، لذا در هر فرصتی میشود از این دعاها خوراکِ جان ساخت و دوای درد تلقّی کرد و آدرسِ راهیانِ راهِ خدای متعال قرار داد.
«سِلم» و «صُلح»
یکی از آن فرصتهای سازنده برای انسانی که دوست دارد انسان باشد و خودسازی کند و به مقام و مرتبهی انسانیّت برسد این است که «أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا».
قرآن کریم اصل را بر سلم و صلح قرار داده است، «ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً»[۲]، از همهی مؤمنین خواسته است که در دایرهی سلامت، امنیّت، صلح، سازش، همزیستی و اخوّت قرار بگیرید، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»[۳]، «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»[۴]، این منشورِ معاشرتیِ قرآن کریم در جامعهی توحیدی و اسلامی است.
سلیقهها مختلف است، احیاناً بشر گرفتارِ زیادهطلبی هست، گاهی ظرفیتها محدود است، ضیق صدر دارند، تنگ نظری دارند، با انسان برخورد میشود، مشکل پیش میآید، جفا میشود، ظلم میشود، اشخاصی از روی حسد، از روی بخل، از روی تکبّر و انگیزههای نفسانی بر سرِ راهِ انسان قرار میگیرند و یقهی انسان را میگیرند، وظیفهی انسان در جامعهی اسلامی و در جامعهی توحیدی در برخورد با ناسازگاریها چیست؟
وجود نازنین امام سجّاد علیه السلام این را از خدای متعال درخواست میکنند، خدایا! به من یک شرحِ صدر و بزرگیِ روح و ظرفیتی بده که نه تنها با خوبها خوب باشم، نه تنها با مهرورزان مهرورزی کنم، بلکه با کینهتوزان هم با سلم برخورد کنم.
در این زمینه آیاتِ متعددی است که این دعاها و روایات ترجمانِ آیاتِ کریمه هستند، خداوند متعال در زمینهی برخورد با جاهلها دستوراتِ اخلاقیِ دلنشینِ جامعی را مطرح میکند، یکی از آن دستورات این است که با کسی که با شما برخورد میکند با کرامت معامله کنید، آیه کریمه این است که «وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ»[۵]، اگر افرادِ جاهلی… معنای «جاهل» در اینجا «نادان» نیست، به معنای «بیتوجّه» و «آدمی است که با منطق برخورد نمیکند»، آنجا انسان نباید بایستد و یک چیزی بگوید و یک چیزی بشنود، بلکه باید اعراض کند، باید یک طوری جا خالی کند و با او برخورد نکند.
لذا حفظِ کرامت در برخوردِ با انسانهای ناسازگار دستورِ وحیِ آسمانی است و حضرت زین العابدین علیه السلام هم در این جملهی نازنین همین را مطرح فرمودهاند.
سیرهی عملیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اوصیاء نبی علیهم السلام هم همین بوده است، وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نه تنها با مؤمنین اهلِ مدارا بودند و دارای شرحِ صدر بودند و آنچه را که فرمودهاند نیمی از عقل «تغافل» است و نیمی از آن «تجاهر»؛ اگر کسی به ما بیاحترامی کرد یا چیزِ بدی گفت، انسانِ عاقل به دنبالِ آن نمیرود که بگوید این چه حرفی بود و چرا این برخورد را کردهای، نیمی توانمندیِ عقلانی در اینجا بروز میکند که انسان این را یک طوری وانمود کند که اطلاع پیدا نکرده است کسی به او بد گفته است یا بر علیهِ او مطلبی را مطرح کرده است، تلقّیِ این معنا «هزینه» را کم میکند، وقتی انسان نقطه ضعفی یا عداوتی یا کینهای را در کسی بر علیهِ خود دید، اگر بر روی آن دست بگذارد او را تحریک میکند، او را حساستر میکند، ولی وقتی خود را کنار میکشد که به من نرسیده است او سعی نخواهد کرد که یک چیزِ دیگری هم به او بگوید. و دیگر «تغافل» است، انسان یک چیزی را دیده است ولی نادیده میانگارد، این اینطور انگار و تلقّی و وانمود کردنِ اینکه مراد شخصِ دیگری بوده است، این تجاهر و تغافل ضرر را کم میکند، گاهی طرف را خجل میکند، گاهی طرف را به فکر کردن وادار میکند، و دین و آبرو و حیثیتِ انسان محفوظ میماند.
این شرحِ صدر و بلندنظری و دریادل بودن و تحمّلِ دشمن و مقابله به مثل نکردنِ با او و بدی را با خوبی جبران کردن…
«گذشت» و «سازگاری» داشته باشیم
وجودِ نازنینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در موردِ ممتازها صفاتی را بیان نمودهاند، یکی از آنها این است که «یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ»[۶]، این عفوِ در برابرِ کسی که حقّی از ما را ضایع کرده است، این «عفو» صفتِ خدای متعال است، «أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ»[۷]، اگر انسان عاشقِ خدای متعال است، عاشق میخواهد رنگِ معشوق را بگیرد، عاشق در همهی امور خود را با معشوق تطبیق میدهد، خدای متعال گناهانِ زیادی از ما را نادیده گرفته است، فرمود: «وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ»[۸]، مشکلاتِ زندگیِ شما عکسالعملِ گناهانِ شماست، آن بذر را پاشیدهاید و این حاصل را به تو داده است، و ما خیلی از کارهای شما را خنثی کردهایم و نگذاشتهایم آتشِ آن شما را بسوزاند. وقتی دایرهی عفوِ خدای متعال به وسعتِ رحمتِ واسعهی اوست، ما هم که خدای متعال را دوست داریم باید همینطور باشیم، خدای متعال از بندگانِ خطاکار و یاغی و طاغیِ خودش دعوتِ به آشتی کرده است، خودِ خدای متعال به «توبه» دعوت کرده است، خودِ خدای متعال اعلان کرده است که «إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا»[۹]، خدای متعال به این زودی چوب نمیزند.
در این دعای شریف ماه مبارک رمضان، در این دعای افتتاح دو صفت از صفاتِ خدای متعال که هر دو از صفاتِ جمالیّهی حق تعالی است و دلِ انسان را آب میکند، یکی از آنها این است که «الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى طُولِ أَناتِهِ فِى غَضَبِهِ»، خدای متعال به بندگانی که گرفتاریِ اخلاقی پیدا کردهاند و «خطای در رفتار» دامانِ آنها را گرفته است… خدای متعال عجله نمیکند که به این سادگی مُچ بگیرد و مُشتِ کسی را باز کند و آبرو ببرد و فوری در دفترِ جرائم ضبط کند، خدای متعال اینطور نیست، بر حسبِ روایت دو ملکی که خدای متعال برای رصد کردنِ خوبیها و بدیهای ما با ما همراه کرده است، وقتی ما کارِ بد میکنیم این ملکی که مأمورِ کتابتِ سیّئاتِ ماست، وقتی دست به قلم میبرد که آن را ضبط کند ملکِ حسنات واسطه میشود، «یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»[۱۰]، خدای متعال همیشه رحمتِ خود را شفیعِ غضبِ خود قرار میدهد، واسطه قرار میدهد که «غضب» به این زودی بندهی او را نابود نکند، این ملکِ حسنات واسطه میشود و میگوید فعلاً ننویس، با شفاعتِ او نُه ساعت نمینویسند که چیزِ بدی در سابقهی ما نوشته نشده باشد، در پروندهی خود سوءسابقه نداشته باشیم، این کار کارِ خدای متعال است، و ما هم که دوست داریم خدای متعال را راضی کنیم و دوست داریم متخلّقِ به اخلاقِ الهی بشویم «أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا»، ما با کسی که با ما ناسازگاری سرِ آشتی و سازگاری داشته باشیم.
البته خیلی روشن است که گاهی سازش کردن و نادیده گرفتن طرف را خراب میکند، بخاطرِ کنترلِ بدیهای طرف گاهی تکلیف داریم که او را تنبیه کنیم، به او متذکّر بشویم، به مقداری که بدیِ او کنترل بشود مقابله کنیم.
اجمالاً باید خودمان را منها کنیم، آن چیزی که مکتبِ اخلاقیِ اهل بیت علیهم السلام است این است که ما در هیچ کجا عکسالعملی برخورد نکنیم، انفعالی برخورد نکنیم، همه جا مدیریت کنیم، عقل را حاکم کنیم، دین را حاکم کنیم، محبّت را حاکم کنیم، گاهی محبّت اقتضاء میکند که کسی را به زندان بفرستیم، گاهی محبّت اقتضاء میکند که انسان به فرزندِ خود اخم کند یا او را تنبیهی کند که او را برای همیشه از بدیها باز دارد، ولی خدای متعال جهنّم را مظهرِ رحمتِ خود معرّفی کرده است، خودِ جهنّم جزوِ نعمتهاست، چون جهنّم برای ما هشدار است، برای ما بازدارنده است، اگر جهنّم نبود خدای متعال میداند که ما سر از کجا در میآوردیم، خدای متعال جهنّم را خلق کرده است و به رُخِ ما کشیده است تا ما خودمان را با ترس از جهنّم «آلوده» نکنیم.
ما باید در برخورد با کسی که با ما دشمنی دارد خودمان را منها کنیم و ببینیم ما چطور میتوانیم این شخص را از این کینه و عداوت و ناسازگاری و زیانی که برای خود و جامعه پیش میآورد نجات بدهیم، حالِ ما باید حالِ طبیب نسبت به مریض باشد، اگر داروی نرم و شیرینی او را معالجه میکند او را با داروی شیرین و نرم معالجه کنیم، اما اگر آمپول و جرّاحی نیاز دارد دیگر استثناء است، تا امکان دارد باید او را با دارو معالجه کرد و دست به چاقوی جرّاحی نبرد.
این آن نکتهای است که حضرت سجّاد علیه السلام در این دعای شریف مطرح فرمودهاند.
روضه حضرت رقیّه سلام الله علیها
ما مدّتی است که نسبت به سه سالهای که امروز در شام افتخارِ ماست متوسّل هستیم، حضرت آقا در این بیاناتِ اخیرشان یادی کردند از یکی از چهرههایی که عونِ جبههی مقاومت بود و آن مرحوم آقای شیخ الاسلام بود، هم سفیرِ ایران در سوریه بود، با مقاومت لبنان انسی داشت، هم از نظرِ فکری و هم از نظرِ عملی در خدمتِ مقاومت بود.
ایشان که در این ویروس تأسّفبار از دستِ جامعهی ما رفت، انسانِ مؤمن، اثرگذار و پُربرکت و ولایی و انقلابی بود، ان شاء الله خدای متعال او را رحمت کند.
بعضی از مؤمنین ایشان را بعد از وفات در خواب دیده بودند، از او پرسیده بودند که آنجا چه خبر است؟ گفته بود که حضرت رقیّه سلام الله علیها اینجا ما را خیلی تحویل گرفتهاند و فضای زندگیِ ما را گوارا کردهاند.
معلوم میشود که این سه ساله با اینکه از نظرِ ظاهری کوچک هستند اما در آمدنشان به شام و همراهی با غافلهی تبلیغیِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه رسالتی داشتهاند، اینطور نبوده است که بچّهای به همراهِ مادرِ خود آمده باشد، نه! پرچمِ تبلیغ گرفتهاند و در افشاءگریِ ظلمِ ظالمین نقشِ بسزایی داشتهاند و در ترویجِ مظلومیّتِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یک ظرفیتِ بالای هستند.
چه مناعتِ طبعی! چه عزّتِ نفسی! چهل منزل اسیر بودهاند و کتک خوردهاند و از کجاوه افتادهاند و روی خارها دویدهاند و گرسنگی وتشنگی کشیدهاند، ولی هیچ وقت دردهای شخصیِ خویش را به عمّه نفرمودهاند، تنها یک درس به ما میدهند، آن هم عشقِ به امامِ زمانِ خویش بوده است.
ایشان سراغِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را گرفتند، سراغِ پدرِ خویش را گرفتند، بالاخره در شام به آرزوی خود رسیدند و بابا آمد، اما روز نیامد، در دلِ شب آمد، بابا آمد، ولی با پا نیامد، با سر آمد…
تا چشمانِ مبارکِ این دخترِ مهربان و نازنین به صورتِ خونینِ پدر افتاد تابلوی مظلومیّتِ پدر را برای ما ترسیم کردند، فرمودند: «یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ! یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ! یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی! یا أبَتاهُ، مَنْ بَقی بَعْدَک نَرْجوه؟ یا أبَتاهُ، مَنْ لِلْیتیمه حَتّی تَکْبُر»… آنقدر پدر را صدا زدند تا اینکه دلِ پدر را بدست آوردند و به همراهِ پدر رفتند، و این داغ را در خرابه بر دلِ عمّهی خود گذاشتند، امان از دلِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین
خدایا! فرجِ امام زمان ارواحنا فداه را نزدیک بفرما.
خدایا! مقدّماتِ ظهور را بر وجودِ نازنینِ آن عزیزِ سفرکرده و بر همهی چشم به راهانِ ایشان آسان بفرما.
خدایا! چیزی که در عهده و طاقتِ ما نیست متوجّهِ ما مفرما.
خدایا! ما را دشمنشاد نکن.
خدایا! سایه پُر برکتِ صلحای ما، علمای در خطّ توحید و ولایت را، پرچمدارِ انقلاب، سکّاندارِ کشتیِ نهضتِ حسینیِ ما، رهبرِ عزیزمان را، بزرگ مرجعمان را با اقتدار و عزّت و عافیت و نشاط و کارایی تا ظهورِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مستدام بفرما.
خدایا! مشکلاتِ اقتصادیِ مردمِ ما را، مشکلِ اشتغالِ جوانهای ما را، مشکلِ ازدواجِ دختران و پسرانِ این کشور را با رحمتِ واسعهی خودت و دستِ قدرتِ خودت سامان عنایت بفرما.
خدایا! عمومِ مریضها، سیّد مریضِ مورد نظر، بیمارانِ مدّنظر را شفای عاجل کرامت بفرما.
خدایا! روح بلند حضرت امام و شهیدان و مشایخ و ذوی الحقوقِ ما را با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام محشور و از ما راضی بفرما.
خدایا! حوائجِ ملتمسین، متوقّعین، مؤمنینِ مورد نظر، عزیزانی که با ما عهدِ دعا دارند، حوائجِ مورد نظر را برآورده بفرما.
خدایا! ما را در دنیا و آخرت از قرآن و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و عترتِ ایشان جدا نفرما.
خدایا! بقیهی عمرِ ما را با اخلاص و طاعت و بندگی قرین بفرما.
خدایا! لحظهای از عمرِ ما را نصیبِ شیطان و هواهای نفسانی نگردان.
خدایا! آنچه خواستیم و نخواستیم، خیرِ دین و دنیای ما در آن است به ما روزی بفرما.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۰۸ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ)
[۳] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۰ (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)
[۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۰۳ (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ)
[۵] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۹۹ (خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ)
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۷۵، صفحه ۲۶ (وَ قَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ: اَلْمُؤْمِنُ یَرْغَبُ فِیمَا یَبْقَى وَ یَزْهَدُ فِیمَا یَفْنَى یَمْزُجُ اَلْحِلْمَ بِالْعِلْمِ وَ اَلْعِلْمَ بِالْعَمَلِ بَعِیدٌ کَسَلُهُ دَائِمٌ نَشَاطُهُ قَرِیبٌ أَمَلُهُ حَیٌّ قَلْبُهُ ذَاکِرٌ لِسَانُهُ – لاَ یُحَدِّثُ بِمَا لاَ یُؤْتَمَنُ عَلَیْهِ اَلْأَصْدِقَاءُ وَ لاَ یَکْتُمُ شَهَادَهَ اَلْأَعْدَاءِ – لاَ یَعْمَلُ شَیْئاً مِنَ اَلْخَیْرِ رِیَاءً وَ لاَ یَتْرُکُهُ حَیَاءً اَلْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ اَلشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ إِنْ کَانَ فِی اَلذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ فِی اَلْغَافِلِینَ وَ إِنْ کَانَ فِی اَلْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی اَلذَّاکِرِینَ وَ یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ وَ یُحْسِنُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْهِ – لاَ یَعْزُبُ حِلْمُهُ وَ لاَ یُعَجِّلُ فِیمَا یُرِیبُهُ بَعِیدٌ جَهْلُهُ لَیِّنٌ قَوْلُهُ قَرِیبٌ مَعْرُوفُهُ غَائِبٌ مُنْکَرُهُ صَادِقٌ کَلاَمُهُ حَسَنٌ فِعْلُهُ مُقْبِلٌ خَیْرُهُ مُدْبِرٌ شَرُّهُ فِی اَلزَّلاَزِلِ وَقُورٌ وَ فِی اَلْمَکَارِهِ صَبُورٌ وَ فِی اَلرَّخَاءِ شَکُورٌ – لاَ یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ وَ لاَ یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ وَ لاَ یَدَّعِی مَا لَیْسَ لَهُ وَ لاَ یَجْحَدُ حَقّاً عَلَیْهِ یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ وَ لاَ یُضِیعُ مَا اُسْتُحْفِظَ وَ لاَ یَرْغَبُ فِیمَا لاَ تَدْعُوهُ اَلضَّرُورَهُ إِلَیْهِ – لاَ یَتَنَابَزُ بِالْأَلْقَابِ وَ لاَ یَبْغِی عَلَى أَحَدٍ وَ لاَ یَهْزَأُ بِمَخْلُوقٍ وَ لاَ یُضَارُّ بِالْجَارِ وَ لاَ یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ مُؤَدَّبٌ بِأَدَاءِ اَلْأَمَانَاتِ مُسَارِعٌ إِلَى اَلطَّاعَاتِ مُحَافِظٌ عَلَى اَلصَّلَوَاتِ بَطِیءٌ فِی اَلْمُنْکَرَاتِ – لاَ یَدْخُلُ عَلَى اَلْأُمُورِ بِجَهْلٍ وَ لاَ یَخْرُجُ عَنِ اَلْحَقِّ بِعَجْزٍ إِنْ صَمَتَ فَلاَ یَغُمُّهُ اَلصَّمْتُ وَ إِنْ نَطَقَ لاَ یَقُولُ اَلْخَطَأَ وَ إِنْ ضَحِکَ فَلاَ تَعْلُو صَوْتُهُ سَمْعَهُ وَ لاَ یَجْمَحُ بِهِ اَلْغَضَبُ وَ لاَ تَغْلِبُهُ اَلْهَوَى وَ لاَ یَقْهَرُهُ اَلشُّحُّ وَ لاَ تَمْلِکُهُ اَلشَّهْوَهُ یُخَالِطُ اَلنَّاسَ لِیَعْلَمَ وَ یَصْمُتُ لِیَسْلَمَ وَ یَسْأَلُ لِیَفْهَمَ یُنْصِتُ إِلَى اَلْخَیْرِ لِیَعْمَلَ بِهِ وَ لاَ یَتَکَلَّمُ بِهِ لِیَفْخَرَ عَلَى مَا سِوَاهُ نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَنَاءٍ وَ اَلنَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَهٍ یُتْعِبُ نَفْسَهُ لِآخِرَتِهِ وَ یَعْصِی هَوَاهُ لِطَاعَهِ رَبِّهِ بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ مِنْهُ نَزَاهَهٌ وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَهٌ لَیْسَ بُعْدُهُ بِکِبْرٍ وَ لاَ قُرْبُهُ خَدِیعَهً مُقْتَدٍ بِمَنْ کَانَ قَبْلَهُ مِنْ أَهْلِ اَلْإِیمَانِ إِمَامٌ لِمَنْ بَعْدَهُ مِنَ اَلْبَرَرَهِ اَلْمُتَّقِینَ.)
[۷] سوره مبارکه نور، آیه ۲۲ (وَلَا یَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَالسَّعَهِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۖ وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا ۗ أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ)
[۸] سوره مبارکه شوری، آیه ۳۰
[۹] سوره مبارکه زمر، آیه ۵۳ (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ)
[۱۰] دعای جوشن کبیر
پاسخ دهید