روز جمعه مورخ ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ و مصادف با روز چهاردهم ماه مبارک رمضان، حضرت «آیت الله صدیقی» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «شرح دعای ۴۴ صحیفه سجادیه» پرداختند که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
در محضرِ شما عزیزان از جواهرِ دعاییِ امام زین العابدین علیه الصلاه و السلام بر سرِ سفرهی ماه مبارک رمضان بهره میگرفتیم، حضرت در این دعای چهل و چهارم به خدای متعال اینطور عرضه میدارند:
شرحی بر فراز ششم و هفتم دعای چهل و چهارم صحیفه سجّادیّه
«وَ أَعِنَّا عَلَى صِیَامِهِ بِکَفِّ الْجَوَارِحِ عَنْ مَعَاصِیکَ، وَ اسْتِعْمَالِهَا فِیهِ بِمَا یُرْضِیکَ حَتَّى لَا نُصْغِیَ بِأَسْمَاعِنَا إِلَى لَغْوٍ، وَ لَا نُسْرِعَ بِأَبْصَارِنَا إِلَى لَهْوٍ وَ حَتَّى لَا نَبْسُطَ أَیْدِیَنَا إِلَى مَحْظُورٍ، وَ لَا نَخْطُوَ بِأَقْدَامِنَا إِلَى مَحْجُورٍ».
بارالهی! پروردگارا! ما را برای روزهی در این ماه بزرگ کمک کن، کمکِ تو اینطور باشد که به ما قدرت بدهی ما جوارحِ خودمان را از معصیتها حفظ کنیم، و با چشمهای خودمان به امرِ لحو و سرگرمیهای بیخاصیّتی سرعت نگیریم.
چشم یک لحظه است دیگر، همینکه انسان غفلت کند میرود، تعبیرِ حضرت این است که «لَا نُسْرِعَ» ، باید خیلی مراقبِ چشم باشیم، همینکه چشم را رها کنیم میرود.
تا اینکه چشمهای ما به سوی لحوی سرعت نگیرد.
«لحو» سرگرمیِ بیخاصیّت است.
«حَتَّى لَا نُصْغِیَ بِأَسْمَاعِنَا إِلَى لَغْوٍ»؛ «اصغاء» به معنای «گوش دادن» است، «شنیدن» با «گوش دادن» تفاوت دارد، بعضی اوقات همینطور یک صداهایی به گوشِ انسان میخورد، ولی گاهی اینطور نیست، نشسته است و دل داده است، پای ماهواره نشسته است، با یک آدمِ ضدّانقلاب نشسته است، او بر علیهِ مقدّسات حرف میزند و نه غیرتِ مستمع به جوش میآید و نه دینی دارد که از آن حمایت کند، این آن چیزی است که روزه را خراب میکند.
«وَ حَتَّى لَا نَبْسُطَ أَیْدِیَنَا إِلَى مَحْظُورٍ»، دستمان را به سوی چیزی که باید از آن بر حَذَر باشیم باز نکنیم.
«وَ لَا نَخْطُوَ بِأَقْدَامِنَا إِلَى مَحْجُورٍ»، تا اینکه ما به سوی آن چیزی که خدای متعال آن را برای ما حرام کرده است قدم بر نداریم.
«وَ حَتَّى لَا تَعِیَ بُطُونُنَا إِلَّا مَا أَحْلَلْتَ»، ماه مبارک رمضان و حرامخوری؟ ماه مبارک رمضان و ناپرهیزی از لقمهی شبههناک؟ وجود مبارک امام سجّاد علیه السلام از خدای متعال کمک میخواهند.
حال ماههای دیگر هر چه بودهای بودهای، الآن دیگر ماه مبارک رمضان آمده است، باید اعضاء و جوارحِ خودت را پاک نگه داری، میهمانِ خدای متعال هستی، نزدِ خدای متعال رفتهای، در کنارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام هستی.
اگر انسان این ماه هم مواظبِ چشم و گوش و دست و قدم و شکمِ خود نباشد دیگر واویلا است.
«وَ لَا تَنْطِقَ أَلْسِنَتُنَا إِلَّا بِمَا مَثَّلْتَ» و ما زبان باز نکنیم مگر به چیزی که تو اجازه دادهای.
«وَ لَا نَتَکَلَّفَ إِلَّا مَا یُدْنِی مِنْ ثَوَابِکَ» خودمان را به چیزی مکلّف نکنیم، زیرِ بارِ مسئولیتی نرویم که در آن ثواب وجود ندارد.
گاهی انسان بارهای بیخودی را روی دوشِ خود میاندازد اما هیچ بهرهای برای آخرتِ او ندارد، ثواب ندارد، ما در ماه مبارک رمضان برای خدای متعال هستیم، ما حمّالِ بیجا نیستیم، ما بارکشِ این و آن نیستیم که بیخاصیّت برای افرادی تحمّلِ مشقّت کنیم.
«وَ لَا نَتَعَاطَى إِلَّا الَّذِی یَقِی مِنْ عِقَابِکَ» و به چیزی اقدام نکنیم، مگر چیزی باشد که برای ما سپرِ از آتشِ جهنّم باشد.
تمامِ کارهای ما سنگرِ الهی باشد، از سنگرِ تقوا بیرون نیاییم، هر کاری میکنیم با تقوا باشد، ترمز داشته باشد که ما در آتشِ جهنّم قرار نگیریم.
این عباراتی که در این دعای شریف هست نشان میدهد روزهی ماه مبارک رمضان یک مراقبهی تمامعیار است، یک خودآگاهی و کنترلِ حسابگرانه نسبت به زندگیمان از نظرِ جوارح، از نظرِ اقدامات، از نظرِ رفت و آمد، از نظرِ گفتار، از نظرِ دیدار، در تمامیِ اینها حساب باز کنیم و بدانیم این ماه ماهِ حضور در محضرِ خدای متعال است، ماهِ ورود به میهمانخانهی پروردگار است، خودِ میهمانی برای ما یک حضوری را میطلبد که خودمان را در محضرِ خداوند عزیز ببینیم و خدای متعال را بر خودمان حاضر و ناظر ببینیم.
در این رابطه برای واضح شدنِ مسئله چند حدیث هم تقدیمِ دلهای پاکِ شما عزیزان کنیم، شاید مؤثر باشد، شاید برای ما دانه به دانه یک تنبّهی بیاورد و از خوابی که در طول سال بیدار بشویم، ما خیلی باختهایم، سرمایهی عمر از دست دادهایم، چه چیزی بدست آوردهایم؟ آیا میخواهیم ماه مبارک رمضانِ ما هم مانندِ ماههای دیگر باشد و چیزی بدست نیاوریم؟
«روزه» در بیانِ امام صادق علیه السلام
وجود مبارک امام صادق علیه السلام در حدیثی صحیح میفرمایند: «إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ»[۲]؛ خیلی عجیب است، هم در این دعای امام زین العابدین علیه السلام و هم روایاتی که با آن برخورد میکنیم این هشدارِ به کنترلِ گوش مهمتر از هشدارِ به کنترلِ اعضاء و جوارحِ دیگر است، وقتی انسان میشنود وسوسه میشود، شیطان به انسان القاء میکند، اگر انسان حرفهای بد را نشنود، اگر انسان وسوسههای شیاطینِ جن و انس را به گوشِ خود راه ندهد گناهانِ چشم و چیزهای دیگر کمتر برای انسان رُخ میدهد.
حضرت فرمودند: وقتی روزه گرفتی «فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ» گوشِ تو هم روزه بگیرد، وقتی خودت روزه هستی گوشِ تو رهاست؟ گوشِ تو در حالِ افتادن به آتشِ جهنّم است، «فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ» گوشِ تو روزه بگیرد، بعد «وَ بَصَرُکَ» چشمِ تو هم روزه بگیرد، «وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ»…
این مخصوصاً برای بانوان… وقتی موهای آنها بیرون باشد… خدای متعال اجازه نداده است، حجاب واجبِ قرآنی است، واجبِ ضروری است، از ضروریاتِ دینِ ماست، و پوشاندنِ تمامِ موها بر همهی بانوان واجبِ عینیِ بلاتردید هست، و در ماه مبارک رمضان تأکیدِ بیشتری دارد که موی شما هم روزه باشد، پوستِ شما هم روزه بگیرد.
منظور این است که آنچه دیگران از شما برخورد میکنند ببینند که به نورِ اطاعتِ پروردگارِ متعال نورانی گشته است، مرد هم باید محجّب باشد، اگر موی مرد طوری است که مایهی وسوسهی دیگران میشود نباید خود را در معرضِ بانوانی قرار بدهد که با دیدنِ موی او وسوسه میشوند و گرفتارِ آشفتگیِ ذهنی میشوند.
انسان حق ندارد با نامحرم دست بدهد، حق ندارد پوستِ بدنِ خود را با مالِ حرام آشنا کند.
لذا مسئلهی مو و مسئلهی پوست از ظریفترین مسائلی است که ما را مکلّف کردهاند تا ما در یک کلاسِ مراقبتِ ویژهی بالای رمضانیّه قرار بگیریم و حواسِ ما باشد که بدنِ ما با چه چیزی تماس میگیرد، حال اگر کسی لباسِ غصبی پوشیده است تمامِ پوستِ او در حالِ گناه کردن است، و اگر کسی پوششی برای موی خود درست کرده است اما با عطرِ حرام موی خود را معطّر کرده است یا با روغنِ حرام به موی خود آرایش داده است جزوِ اموری است که شایستهی ماه مبارک رمضان نیست، شایستهی انسانِ روزهداری که خدای متعال او را احترام کرده است و او را به حساب آورده است و او را دعوت کرده است نیست، ما به سفرهی خدای متعال وارد شدهایم و باید بر سرِ این سفره خیلی وقار داشته باشیم.
«وَ قَالَ لاَ یَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَوْمِ فِطْرِکَ» حواسِ تو باشد، روزی که روزهدار هستی با روزی که روزهدار نبودی یک طور نباشد. تعبیرِ عجیب این است که این دو روز متفاوت باشد، روزهدار نشان بدهد که به یک جای جدیدی آمده است، این در یک محضرِ جدیدی قرار گرفته است.
وجود نازنین امام جعفر صادق علیه السلام در یک حدیثِ دیگری مطلبی را دارند که ان شاء الله برای جلسهی دیگر به عرضِ شما میرسانیم.
روضهی امام سجّاد علیه السلام
السلام علیک یا اباعبدلله الحسین
وجود مقدّس سیّد ساجدین، صاحبِ این صحیفهی نوریه جزوِ بَکّائینِ عالَم هستند، در «خصال» شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه نوشته است که در حدیث آمده: «اَلْبَکَّاءُونَ خَمْسَهٌ»[۳] پنج نفر «بَکّاء» هستند، «بَکّاء» غیر از «باکی» و «کثیر البُکاء» است، انسان برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام گریه میکند، یک وقتی دلِ انسان میشکند و از خوفِ خدای متعال گریه میکند، یک وقتی از شوق گریه میکند، این شخص «باکی» هست اما «بَکّاء» نیست، یک وقتی انسان داغِ عزیزی را میبیند و گریه میکند اما گریهی او تمام میشود، یک روز گریه میکند و گریهی او تمام میشود، «بَکّاء» کسی است که اصلاً زندگیِ او گریه است.
پنج نفر از مقرّبین هستند که اصلاً زندگیِ این بزرگواران «گریه» بوده است، شب و روز نداشتند.
اولین نفر حضرت آدم علیه السلام بود، وقتی بهشت را از دست داد، وقتی حضورِ خدای متعال را از دست داد شب و روز نداشت، خیلی گریه میکرد.
دومین نفر جنابِ یعقوب نبی علیه السلام است، وقتی حضرت یوسف علیه السلام را از ایشان گرفتند در فراقِ حضرت یوسف علیه السلام روزگار نداشتند.
سومین نفر خودِ حضرت یوسف علیه السلام است، حضرت یوسف علیه السلام هم در فراقِ پدرِ نبیِ خود شب و روز نداشتند. همبندهای زندانِ حضرت یوسف علیه السلام به ایشان میگفتند: یوسف! ما به ستوه آمدیم! یا شب گریه کن و یا روز گریه کن.
چهارمین نفر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند؛ منافقین به درِ خانهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه آمدند و گفتند: یا علی! به فاطمه (سلام الله علیها) بگو یا روزها گریه کنند و یا شبها… ما گریهی زیادِ فاطمه (سلام الله علیها) را تحمّل نمیکنیم.
پنجمین نفر هم امام زین العابدین صلوات الله علیه هستند؛ ایشان وقتی آب میدیدند گریه میکردند، وقتی سفره پهن میشد و غذا میدیدند گریه میکردند، وقتی بچهی شیرخوار میدیدند گریه میکردند، وقتی میدیدند قصابی میخواهد حیوانی را ذبح کند صدا میزدند: دست نگه دار! جلو تشریف میبردند و میپرسیدند: آیا به این حیوان آب دادهای؟ قصابها پاسخ میدادند: فرهنگِ قصابی این است که تا زمانی که به حیوان آب ندهند دست به کارد نمیبرند و حیوان را ذبح نمیکنند، گریهی امام سجّاد علیه السلام شدید میشد و میفرمودند: اما پدرم را با لبِ تشنه بینِ دو نهر شهید کردند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ الاجَّلِ الأکرم اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین
خدایا! تو را به گریههای حضرت سجّاد علیه السلام و آل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و گریههای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم میدهیم فرجِ امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! مقدّماتِ ظهور را تسهیل بفرما.
خدایا! به ما لیاقتِ درکِ ظهور، مقبولیّتِ نزدِ حضرت حجّت ارواحنا فداه را عنایت بفرما.
خدایا! گناهانِ ما را به وجودِ نازنینِ حضراتِ معصومین علیهم السلام ببخش و بیامرز.
خدایا! فرزندانمان را در دنیا و آخرت اهلِ سعادت قرار بده.
خدایا! عاقبت بخیری را برای ما مقدّر و حتمی بگردان.
خدایا! تو را به مقامِ حضرت زین العابدین علیه السلام و به گریههای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم میدهیم پایانِ عمرِ ما را با شهادت ختم بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم قرضِ مقروضین، و قرضِ مقروضینِ مورد نظر را اداء بفرما.
خدایا! عمومِ بیماران، بیمارانِ مورد نظر را عافیتِ کامل عنایت بفرما.
خدایا! گرفتاران و گرفتارانِ مورد نظر را نجات بده.
خدایا! زندانیانِ بیگناه در عربستان، در بحرین، در نیجریه، خصوصاً این شیخ عالِمِ ربّانیِ سیّد شیخ ابراهیم زکزاکی را از چنگِ ظلم و ظالمین نجات بده و ظالمین و ستمگران را نابود بفرما.
خدایا! شیعهآزارها را از مسیرِ شیعیان دور بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد قسم میدهیم جبههی مقاومت را در سراسرِ گیتی به ساحلِ پیروزیِ قطعی نائل بگردان.
خدایا! مزاحمین و دشمنانِ آنها را نابود بفرما.
خدایا! سایه پُر برکتِ رهبرِ عزیزِ ما را با عافیت و نشاط و کفایت و کرامت تا ظهور امام زمان ارواحنا فداه مستدام بدار.
خدایا! امام راحل، پدران، مادران، ذوی الحقوق، اساتید و مشایخِ ما را بر سرِ سفرهی ائمه علیهم السلام مشمول رحمت خاص خودت قرار بده و ارواحِ پاکِ آنها را از ما خشنود نگهدار.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] الکافی، جلد ۴، صفحه ۸۷ (عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ وَ عَدَّدَ أَشْیَاءَ غَیْرَ هَذَا وَ قَالَ لاَ یَکُونُ یَوْمُ صَوْمِکَ کَیَوْمِ فِطْرِکَ .)
[۳] الخصال، جلد ۱، صفحه ۲۷۲ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِیدِ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارُ قَالَ حَدَّثَنِی اَلْعَبَّاسُ بْنُ مَعْرُوفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ اَلْبَحْرَانِیِّ یَرْفَعُهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اَلْبَکَّاءُونَ خَمْسَهٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ فَأَمَّا آدَمُ فَبَکَى عَلَى اَلْجَنَّهِ حَتَّى صَارَ فِی خَدَّیْهِ أَمْثَالُ اَلْأَوْدِیَهِ وَ أَمَّا یَعْقُوبُ فَبَکَى عَلَى یُوسُفَ حَتَّى ذَهَبَ بَصَرُهُ وَ حَتَّى قِیلَ لَهُ تَاللّٰهِ تَفْتَؤُا تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتّٰى تَکُونَ حَرَضاً أَوْ تَکُونَ مِنَ اَلْهٰالِکِینَ وَ أَمَّا یُوسُفُ فَبَکَى عَلَى یَعْقُوبَ حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ اَلسِّجْنِ فَقَالُوا لَهُ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ اَللَّیْلَ وَ تَسْکُتَ بِالنَّهَارِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْکِیَ اَلنَّهَارَ وَ تَسْکُتَ بِاللَّیْلِ فَصَالَحَهُمْ عَلَى وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَمَّا فَاطِمَهُ فَبَکَتْ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ اَلْمَدِینَهِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَیْتِنَا بِکَثْرَهِ بُکَائِکِ فَکَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى اَلْمَقَابِرِ مَقَابِرِ اَلشُّهَدَاءِ فَتَبْکِی حَتَّى تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ وَ أَمَّا عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ فَبَکَى عَلَى اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عِشْرِینَ سَنَهً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَهً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَکَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ اَلْهٰالِکِینَ `قٰالَ إِنَّمٰا أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اَللّٰهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ إِنِّی مَا أَذْکُرُ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَهَ إِلاَّ خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَهٌ .)
پاسخ دهید