«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

هنگامی که ماه مبارک رمضان داخل شد وجود مبارک سیّدالسّاجدین امام زین العابدین علیه الصلاه و السلام این دعا و نیایش را در پیشگاهِ خدای متعال عرضه داشتند، که بخشی از این دعای شریف را در محضرِ شما سفره‌ی احسانِ خدای متعال دیدیم و ان شاء الله بهره بردیم و قسمت‌های دیگرِ آن را به فضلِ الهی مورد بحث قرار می‌دهیم.

«ثُمَّ فَضَّلَ لَیْلَهً وَاحِدَهً مِنْ لَیَالِیهِ عَلَى لَیَالِی أَلْفِ شَهْرٍ، وَ سَمَّاهَا لَیْلَهَ الْقَدْرِ، تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ، سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَهِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ».

ظرفیتِ شب قدر

از ویژگی‌های ماه مبارک رمضان، از برجستگی‌های ماه مبارک رمضان، و از خواصِ برترِ ماه خدا این است که خدای متعال یک شبی را از شب‌های این ماهِ عزیز تفضیل و برتری داده است، این شب آنقدر ظرفیتِ بالایی دارد که با هزار ماه برابر است. این از شگفتی‌های عالَم است.

کسی «اتم» را ندیده است ولی چه آثاری در کشاورزی، در داروسازی، در مسائلِ دفاعی دارد، چه عظمتی! خدای متعال در یک ذرّه‌ی نامرئی چه انرژی قرار داده است! چه ظرفیتی دارد! که امروز بشر هنوز به همه‌ی آنچه که می‌توانند از آن استفاده کنند دست نیافته‌اند.

بنابراین قدرتِ خدای متعال است، برای خدای متعال سخت نیست که همه‌ی عالَم را در وجودِ یک عالِم قرار بدهد.

وجود مبارک حضرت حجّت ارواحنا فداه شخصیّتِ ملکوتی و منحصر به فردِ عالَم هستند، تمامِ عوالمِ امکان در وجودِ ایشان گنجانده شده است، یک فرد هستند اما حاویِ تمامِ حقایقِ عالَمِ امکان هستند.

«وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»[۲]، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یک شخصیّت هستند اما خدای متعال در وجودِ ایشان رحمتی قرار داده است که جهان‌شمول است و نورِ وجودِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و فیوضاتِ ایشان به ذرّاتِ کائنات می‌رسد، ائمه‌ی هدی علیهم السلام هم همینطور هستند.

همانطور که یک شخص از نظرِ ظرفیت به قدرتِ الهی می‌تواند ظرفیتِ اسماء حسنی الهی و اسمِ اعظمِ خدای متعال را داشته باشد، مکان‌ها و زمان‌ها هم به قدرتِ خدای متعال همینطور هستند، موجودات همینطور هستند.

این شبِ قدر یک ظرفیتِ لایتنهی است که از ویژگی‌های این شب این است که «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ فِیها»، همه‌ی ملائکه… هیچ کسی تعدادِ ملائکه را نمی‌داند، ولی ملائکه‌ی همه‌ی عوالِم، از صدره المنتهی و عالَمِ حُجُب گرفته است تا عوالمِ پایین، ملائکه‌ای که قطره‌ی باران می‌آورند، ملائکه‌ای که گیاهان را می‌رویانند، ملک‌هایی که وظیفه‌ی صورتگریِ بچه‌ها را در رحمِ مادران دارند، و ملائکه‌ای که اعمالِ ما را بالا می‌برند، ملائکه‌ای که فیوضاتِ آسمان‌ها را برای ما می‌آورند، ملائکه‌ای که بهمراهِ خود «توفیق» می‌آورند، تمامیِ این فرشتگان شب قدر بدونِ استثناء میهمانِ امام زمان ارواحنا فداه هستند و در آن شب همه از ملأ اعلی و عوالِمِ امکان به سوی این نشئه سرازیر می‌شوند.

آمدنِ آن‌ها هم با اذنِ پروردگار متعال است، علاوه بر اینکه سیّدِ ملائکه جبرئیل، ارکانِ ملائکه میکائیل، اسرافیل، عزرائیل، با همه‌ی قشون‌ها و جنودشان می‌آیند، خدای متعال یک موجودِ دیگری در عالَم دارد که آن موجود از همه‌ی فرشتگان بالاتر است، و آن «روح» است، خدای متعال «روح» را در مقابلِ ملائکه قرار داده است، و این «روح» با انبیاء علیهم السلام همراهی کرده است، «روح القدس» با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و مقرّبین مؤانست و همراهی دارد، این «روح» که مقابلِ همه‌ی ملائکه و اعظم از آن‌هاست، عالَم آن شب مفتخر است که میزبانِ «روح» و «ملائکه» است، و وقتی این‌ها نازل می‌شوند و به محضرِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف بار می‌یابند با خودشان «سلام» و «برکت» آورده‌اند، «سلامتی» آورده‌اند، «بشارت» آورده‌اند، برکات و سلامی که همراه دارند تا طلوعِ فجر به کسانی که خدای متعال خواسته است منتشر می‌کنند، همه‌ی نفوس آمادگی ندارند، ولی اگر کسی دلِ خود را در آن شب صاف کرده باشد و اشکی نثار کند و حالِ توسّل و حضور داشته باشد، آن شب شبی است که خدای متعال همان شب ذخیره‌ی هشتاد سال را در او مستقر می‌کند، نور را در قلبِ او، در لایه‌های وجودیِ او ذخیره می‌کند که به اندازه‌ی هشتاد سال عبادت، به اندازه‌ی هشتاد سال سیر، به اندازه‌ی هشتاد سال سلوک الی الله پیش می‌رود، جهشی بالا می‌رود، درجات را طی می‌کند و خود را به عوالمِ قرب خدای متعال و جوار صفات حق تعالی می‌رساند، به مقامِ «ولایت» نائل می‌شود، شبی است که خدای متعال خزائنِ خود را در آن شب باز کرده است، هر کسی به مقدارِ ظرفیتِ خود از این خزائن برداشت می‌کند، سرمایه‌ی دنیوی و اخرویِ خود را تأمین می‌کند، فوقِ نیاز و رغبتِ خود از خدای متعال نور می‌گیرد.

شب قدر شبی است که فقط امام زمان ارواحنا فداه می‌داند که این شب چه شبی است و هر کسی سر در نمی‌آورد.

منتها کسانی که در طول سال اهل مراقبه بودند، نمی‌شود در یک شب به شب قدر نائل شد و باطنِ شب قدر را کشف کرد، اشخاص در طولِ سال و بلکه در عمری مجاهده توانسته‌اند شب قدر را درک کنند.

نقل قولی از مرحوم سیّد بن طاووس رحمه الله علیه

مرحوم سیّد بن طاووس رضوان الله تعالی علیه که بزرگان و عارفان و سالکین الی الله ایشان را سیّد اهل مراقبه می‌دانند… ایشان در سه سال به جایی رسیده‌اند که همه‌ی علمای بزرگِ ما ریزه‌خوارِ سفره‌ی او هستند و حدود ۸۰ کتاب از او به جا مانده است، همه‌ی کتبِ ایشان نور است، بخصوص کتاب مراقبه‌ی ایشان که نامِ آن را «اقبال الأعمال» گذاشته است، در این کتاب شریفی که مرحوم آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه آن  را خیلی مهم ارزیابی می‌کردند و برای اهل الله لازم می‌دیدند که خودشان را در ماه مبارک رمضان از کتاب «اقبال الأعمال» سیّد بن طاووس اعلی الله مقامه الشّریف جدا نکنند؛ این روزنه‌های رحمت است، این نسخه‌ی ماه مبارک رمضان است، این آدرس‌های انوارِ درخشانِ الهی است.

مرحوم سیّد بن طاووس در این کتاب شریف ادّعا می‌کنند که من شب قدر را یافتم و نزولِ ملائکه را مشاهده کردم.

معلوم می‌شود که اگر انسان اهلِ مجاهده و اجتهاد باشد خدای متعال او را کمک می‌کند و او می‌تواند حجاب‌ها را تا شب قدر کنار بزند، با مخالفتِ با هوای نفس، با مجاهده‌ی در میدانِ جهاد اکبر، در طول یک سال و مراقبات ویژه‌ی ماه مبارک رمضان، از قبیل خواندنِ سوره مبارکه دخان، که بر حسب روایت اگر کسی اهل تقوا باشد، پاکیِ نفس داشته باشد، خود را تزکیه کرده باشد، از ابتدای ماه مبارک رمضان تا شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان که قلّه‌ی شب قدر است، هر شب صد مرتبه سوره مبارکه دخان را بخواند، و یا هزار مرتبه سوره قدر بخواند خدای متعال او را از حُجُب عبور می‌دهد.

تا شب قدر حجابِ گناه را رفع کنیم

حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در مناجات شعبانیه از خدای متعال این را خواستند: «وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ» خدایا! دیدگانِ دل‌های ما را نورانی کن، آنچنان نوری که این نور با نظرِ تو تأمین بشود، تو به هر کسی نگاه کنی نگاهِ تو نورافشانی می‌کند و جان‌ها را جلا می‌دهد و فضای روح را نورانی می‌کند، تا اینکه آنقدر این نوری که از نگاهِ تو استضاعه و کسب می‌کند، این نور آنقدر شدید بشود که همه‌ی حجاب‌ها را از میان بردارد، نه تنها حجابِ گناه را، نه تنها حجابِ أنانیّت را، نه تنها حجابِ غفت را، نه تنها حجابِ رذائل را، وقتی همه‌ی این‌ها را شستشو می‌دهد حُجُبِ نور را…

گاهی خودِ نمازِ ما برای ما حجاب است، گاهی روزه‌ی ما برای ما حجاب می‌شود، کارهای خوبِ ما برای ما حجاب واقع می‌شود…

خدایا! همه‌ی این‌ها را پاک کند و به معدنِ عظمت برسد که ذاتِ ربوبی هست.

ماه مبارک رمضان شبی دارد که آن شب شبِ وصالِ عاشقانِ خدای متعال به معدنِ نور و جلال است، «إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ»، به معدنِ عظمت وصل بشود، «وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدْسِکَ»، روحِ ما در آنجا دیگر خود نباشد، بلکه به عزّتِ پاکیزه‌ی تو معلّق بشود و جزوِ انوارِ عرشِ تو قرار بگیرد.

سیّد بن طاووس اعلی الله مقامه الشّریف همچنین چیزی را در شب قدر یافته است.

روضه رأس مقدّسِ امام حسین علیه السلام

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نور بودند، نه اینکه به نور می‌رسیدند، بلکه ایشان معدنِ نورِ خدا بودند.

سرِ مقدّسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام منازلی را طی کرده است، این سرِ مقدّس یک روزی بر دامانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بود، یک روزی هم روی سینه‌ی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را به آغوش می‌گرفتند و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام سرِ خویش را روی قلبِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌گذاشتند…

اما یک روزی این سر روی دامانِ شمر ملعون قرار گرفت… در تنورِ خولی قرار گرفت، که زنِ خولی می‌گوید به مطبخ وارد شدم، دیدم عجب نوری در این شب… بارالهی شب است ولی اینجا روزِ روشن است و آفتاب دارد… تعقیب کردم و دیدم تنور پُر از نور است… دیدم این ملعون سرِ مقدّسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را آورده است و در تنور و روی خاکستر گذاشته است…

شاید حضرت زینب کبری سلام الله علیها همین را… در ورودیِ شهرِ کوفه برای مردم صحبت می‌کردند، ناگهان دیدند لحنِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها تغییر کرد… دیگر به مردم کاری ندارند و با ماهِ خویش صحبت می‌کنند…  ای ماهِ شبِ چهاردهِ زینب! از چه گرفته‌ای؟… معلوم می‌شود این خاکسترها رویِ خونِ سر مانع شده بود که همه جمالِ مبارکِ حضرت را بدونِ ابر ببینند…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

الا لعنت الله علی القوم الظّالمین


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۱۰۷