روز سه شنبه مورخ ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ و مصادف با روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان، حضرت «آیت الله صدیقی» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «شرح دعای ۴۴ صحیفه سجادیه» پرداختند که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
وجود نازنینِ امامِ بزرگوارمان حضرت زین العابدین علیه السلام در نیایش چهل و چهارم صحیفه سجّادیه «رعایت مسئلهی همسایه» را از خدای متعال درخواست میکنند که خدای متعال توفیق بدهد ما نسبت به همسایه اهتمامِ لازم را داشته باشیم.
چون مسئلهی همسایه جزوِ اموراتِ مهم معاشرتی در اسلام است لذا به این بهانه گفتیم که هم از قرآن کریم آیهای که مربوط به همسایه هست به سمع و نظرِ مبارکِ فرهیختگان عزیزی که این حرفها را گوش میکنند برسانیم و هم تعدادی از روایات را.
«همسایه» در قرآن کریم
در آیه سی و ششم سوره مبارکه نساء میفرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا»[۲]، خدای متعال را بندگی کنید، پرستش را مخصوصِ خدای متعال قرار بدهید و نسبت به ساحتِ مقدّسِ خدای متعال شرک وارد نکنید، «وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا»، خدای متعال بعد از توصیهی به توحید سفارشِ والدین را میکند، نسبت به والدین احسان داشته باشید، «وَبِذِی الْقُرْبَى» ارحام، اقوام، خویشان و نزدیکانِ خودتان، نسبت به آنها هم احسان داشته باشید، گروه سوم: «وَالْیَتَامَى»، گروه چهارم: «وَالْمَسَاکِینِ»، گروه پنجم: «وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى» همسایهای که «ذی القربی» هست (که توضیح خواهیم داد)، گروه ششم: «وَالْجَارِ الْجُنُبِ»، گروه هفتم: «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ».
خدای متعال در وحیِ آسمانیِ خود بندگان را به حُسنِ سلوک و به احسان و نیکی به همسایگان مشرّف فرموده است، منتها در اینجا راجع به همسایه سه تعبیر است، اول: «وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى»، دوم: «وَالْجَارِ الْجُنُبِ»، سوم: «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ».
گاهی همسایهی انسان دو حق به گردنِ ما دارد، یکی حقِ همسایگی است و یکی حقِ قرابت و فامیلی است، اگر فامیلِ ما همسایهی ما هم بود خیلی مؤکد است، هم باید رعایتِ صلهی رحم کرد، بِرّ به خویشانِ خود کنیم، به خویشانِ خود کمک کنیم، با آنها صلهی رحم کنیم، و دیگر مسئلهی «همسایه» است، یعنی دو حقِ متمایز است که در یک جا جمع شده است.
بنابراین یکی از اموری که خدای متعال نشاندار کرده است همسایهای است که از اقوامِ انسان است، معلوم میشود که باید نسبت به این موضوع حساستر عمل کنیم، وگرنه خدای متعال با این وصف بیان نمینمود.
گروه دوم همسایگانی هستند که با ما خویشاوندی ندارند، این همسایه فقط یک حق دارد و آن هم حقِ همسایگی است، و تعبیرِ خدای متعال این است که نسبت به اینها احسان داشته باشید و نیکی کنید.
گروه سوم: «وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ» است، وقتی انسان به سفر میرود یا در یک کلاس و ادارهای مصاحبی دارد و همصحبتی دارد که کنارِ اوست، او هم یک نوع همسایه است، انسان با همسفرِ خود، با همکارِ کنارِ خود و با همدرس و همبحثِ خود «صاحب بالجنب» است، خدای متعال نسبت به این هم عنایت دارد که انسان حُسنِ صحبت داشته باشد و حقِ جوارِ آنها را رعایت کند.
بعضیها هم گفتهاند که منظور از این مسئلهی «وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى» این است که «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ»[۳]، اگر همسایهی تو مسلمان بود دو حق دارد، یکی حقِ همسایگی است و یکی هم حقِ ایمان و اسلام است که خدای متعال او را با تو برادر قرار داده است. گاهی همسایهی شما همسایهای است که مسلمان نیست، اهلِ کتاب است و یا اصلاً مشرک است، حقِ آنها با مشرک بودن و نامسلمانِ آنها ساقط نمیشود، همینکه همسایه است اگر گرسنه بود باید شما به او برسید، اگر مریض بود و کسی را نداشت باید او را به دکتر برسانید، آنچه حقِ همسایگی است اختصاصی به همسایهی مسلمان ندارد، بلکه همسایهی کافر هم همسایه است و باید حقوقِ همسایگی را حفظ کرد.
بنابراین ما چند نوع همسایه داریم، یک همسایهای هست که هم همسایگی دارد و هم قوم و خویشی دارد و هم ایمان دارد، یعنی سه حق پیدا میکند، حقِ اخوّتِ ایمانی، حقِ قرابت، حقِ جیران و همسایگی. یک همسایه داریم که این همسایه مؤمن هست ولی قوم و خویشیِ دیگری ندارد، این همسایه هم حقِ همسایگی دارد و هم حقِ ایمان دارد. یک همسایهای داریم که اصلاً کافر هست، باید این همسایهی کافر را هم رعایت کرد و با او حسنِ معاشرت داشت و باید هوای همسایه را داشت.
«وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ» هم یک قسمی از همسایگی است که در سفر بمناسبتِ همسفری، یا در کلاس و یا در محلِ کار با ما رفاقت پیدا میکنند.
همسایه را در خوبیها یاری کنیم
اما تعدادی از روایات از کتاب باارزش «مفاتیح الحیاه» خدمتِ شما عزیزان بخوانیم، باشد که ان شاء الله برای همهی ما مفید باشد.
از «امالی» شیخ صدوق رحمه الله تعالی علیه نقل میکند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «رَحِمَ اَللَّهُ جَاراً أَعَانَ جَارَهُ عَلَى بِرِّهِ»[۴]، ان شاء الله خدای متعال رحمت کند همسایهای را که همسایه را بر نیکیِ او یاری میکند. یعنی وقتی او کارهای خوب انجام میدهد شما به کمکِ او میروید تا او در خوبیهای خود توسعهی خوبی داشته باشد.
رساله حقوق امام سجّاد علیه السلام در مورد همسایه
قسمتی از رساله حقوق حضرت امام سجّاد علیه الصّلاه و السلام نسبت به همسایه را عرض میکنیم که نسبت به روایاتِ دیگر جامعیّتی دارد.
«وَ أَمَّا حَقُّ جَارِکَ فَحِفْظُهُ غَائِباً»[۵] باید شما در غیبت و غیابِ او از او حفاظت کنید، نگذارید بدگویی بشود، نگذارید بر علیهِ او توطئهای انجام بشود، اگر به سفر رفته است باید هوای خانوادهی او را داشته باشید، اگر در غیبتِ او ضرر و تهدیدی او را تهدید میکند بر شما لازم است که او را حفاظت کنید.
«وَ إِکْرَامُهُ شَاهِداً» در حضورِ او او را احترام کنید، همسایه احترام دارد، وقتی انسان از خانه بیرون میآید و چشمِ او به چشمِ همسایه میافتد باید سلام کند، باید نسبت به او تواضع کند، باید ادب نشان بدهد.
«وَ نُصْرَتُهُ إِذْ کَانَ مَظْلُوماً» حقِ سومی که همسایه دارد این است که اگر کسی به او ظلم کرد ما وظیفه داریم از همسایه مظلومِ خودمان دفاع کنیم.
«وَ لاَ تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَهً» به دنبالِ عیبِ او نباشیم، به دنبالِ این نباشیم که ببینیم چه چیزی خریده است و چه چیزی کم دارد و چه حالاتی دارد، این تجسّس در امورِ همسایهها و جاسوسیکردن جزوِ محرّمات است و خدای متعال چنین اجازهای را نداده است. «وَ لاَ تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَهً»، نباید نسبت به او عیبجویی داشته باشیم، این چهارمین حق است.
«فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَیْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَیْهِ»، پنجمین حق این است که اگر شما فهمیدید او کاری کرده است که اگر افشاء بشود آبروی او میرود باید طوری آبروداری کنید که کسی متوجّه نشود.
ببینید چه دینی داریم، دینِ آبروست، دینِ آبروداری است، دینِ شرف است، انسانِ شریف شرافتِ کسی را مخدوش نمیکند، این مکتبِ ماست، این دینِ ماست، این نسخهی نجاتِ ماست که خدای متعال بر ما ضروری دیده است و امام سجّاد علیه السلام پوشاندنِ ایرادهای همسایه را جزوِ حقوقی فرمودهاند که بر گردنِ همسایه مستقر است.
«وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ یَقْبَلُ نَصِیحَتَکَ نَصَحْتَهُ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ» اگر دیدی انسانی است که انعطاف دارد، اگر دیدی انسانِ شریفی است و آدمیّت دارد، اگر دیدی برای او خیرخواهی و نصیحت کنی قبول میکند این کار را کنید و از نصیحت نسبت به او مضایقه نکن، هم نصیحتِ قولی و هم خیرخواهی، نسبتِ به او خیرخواه باش، آنچه خیرِ اوست به او بگو.
«وَ لاَ تُسْلِمْهُ عِنْدَ شَدِیدَهٍ» اگر گرفتار بود او را تسلیمِ گرفتاریِ خودش نکن، برو و به دادِ او برس و نگذار گرفتاری او را از پای در بیاورد.
«تُقِیلُ عَثْرَتَهُ» اگر نسبت به شما بدی کرده بود شما «اِقالِه» کن، «اِقاله» این است که انسان با کسی معامله میکند بعد میبیند که معاملهی خوبی نبوده است، میآید و به طرف میگوید که درست است که معامله کردهایم و این حقِ شماست اما من در حالِ ضرر کردن هستم و این معامله معاملهی خوبی نبوده است، شما بیا و این معامله را بهم بزنیم، آن طرف باید قبول کند، به این کار «اِقالِه» کردن میگویند که جزوِ مستحبّات است. اگر در همسایگی هم جفایی رُخ داد باید به همسایه سخت نگیریم، اگر آمد و گفت که من بد کردم و شما رابطهی ما را برگردانید تا باز هم رفیق باشیم، شما اینجا «اقاله» کنید، از لغزشِ او بگذر و سخت نگیر.
«وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ» اگر نسبت به تو ظلم و گناهی کرد او را ببخش، ذنب و آثارِ کارِ بدِ او را نسبت به خودت نادیده بگیر.
«وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَهً کَرِیمَهً» معاشرتِ تو با همسایهات معاشرتِ ارزشی باشد، یکی از معانیِ کَرَم «ارزش» است، شما باید ارزشی باشید، او هر طوری که هست معاشرتِ شما به او معاشرتِ فضیلتی و ارزشی باشد، به او شخصیت بده، او را بزرگ کن، کَریم هستی و اکرام کن، شریف هستی و نسبت به او شرافتمندانه برخورد کن که خودِ این موضوع سازنده است و او را وادار میکند که او هم باارزش بشود.
روضه حضرت زینب کبری سلام الله علیها
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ الحُسَین، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
میگویند وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه نسبت به مصائبِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نالههای روزانه دارند، صبح و شام برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه ناله و ندبه میکنند، آرام هم گریه نمیکنند بلکه بلند بلند گریه میکنند، بر حسبِ آنچه نقل شده است از وجود نازنین ایشان سؤال شده است که کدام مصیبت دلِ شما را اینطور شکانده است که همیشه دلشکسته هستید و اشکِ شما جاری است؟ ایشان فرموده باشند اسیریِ عمّهام… لازمهی غیرتِ یک غیور است… چون این بزرگواران اهلِ حرم بودند، دخترِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کجا و چهل منزل همراه بودن با نامحرمها کجا؟… حضرت زینب کبری سلام الله علیها کجا و مجلسِ شراب کجا؟…
ولی میگویند سختترینِ حالاتی که برای حضرت زینب کبری سلام الله علیها رخ داد «دروازهی کوفه» بود… حضرت زینب کبری سلام الله علیها برای مردمِ کوفه خطبه خواندند، خطبهی ایشان خیلی آتشین بود، هر کسی ایشان را نمیدید فکر میکرد حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه زنده شدهاند و در حالِ خطبه خواندن هستند… ولی دیدند ناگهان حضرت زینب کبری سلام الله علیها مخاطبِ خویش را تغییر دادند، دیگر با مردم صحبت نمیکردند… «یَا هِلاَلاً لَمَّا اِسْتَتَمَّ کَمَالاً»[۶]… میگویند حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک نگاهی کردند و سرِ پُرخونِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را بالای نی دیدند… خطاب کردند: ماهِ من! از چه گرفتهای؟… بعد از مدّتی صحبت کردن نگاهی کردند و دیدند فاطمه صغری سلام الله علیها روی زانوی عمّهی خود به سرِ پدر خیره شدهاند و گویا در حالِ جان دادن هستند… حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرمودند: حسین جان! اگر با من صحبت نمیکنید نکنید، با این فاطمهی کوچکِ خودتان صحبت کنید که در حالِ جان دادن است…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
نَسئَلُک و نَدعُوک بِفاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها، یا الله، یا رَحمَان، یَا رَحیم، یَا أرحَمَ الرّاحِمِین، یَا سَمِیعُ یَا مُجِیب…
خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! گناهانِ ما را ببخش.
خدایا! آبروی ما را در دنیا و آخرت حفظ بفرما.
خدایا! مریضها، خصوصاً سیّد مریض مورد نظر را شفاء عنایت بفرما.
خدایا! مریضهای مورد نظر را عافیت کرامت بفرما.
خدایا! نشاط، توفیق، بالندگی و پیشرفت را به همهی مؤمنین و منظورین روزی بفرما.
خدایا! سایه پُر برکتِ رهبرِ عزیزمان را مستدام بدار.
خدایا! مشکلاتِ معیشتیِ مردمِ ما را برطرف بفرما.
خدایا! نسلِ جوانِ ما را از سرگردانی و بیکاری و بداخلاقی و انحرافاتِ مختلف مصون و محفوظ بدار و نسلِ جوان را به ساحلِ نجات برسان.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا
[۳] سوره مبارکه حجرات، آیه ۱۰ (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ)
[۴] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، جلد ۱، صفحه ۱۸۶ (حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ قَالَ أَخْبَرَنِی عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَهَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: رَحِمَ اَللَّهُ وَالِداً أَعَانَ وَلَدَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اَللَّهُ جَاراً أَعَانَ جَارَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اَللَّهُ رَفِیقاً أَعَانَ رَفِیقَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اَللَّهُ خَلِیطاً أَعَانَ خَلِیطَهُ عَلَى بِرِّهِ رَحِمَ اَللَّهُ رَجُلاً أَعَانَ سُلْطَانَهُ عَلَى بِرِّهِ .)
[۵] رساله حقوق امام سجّاد صلوات الله علیه، من لا یحضره الفقیه، جلد ۲، صفحه ۶۱۸ (أَمّا حَقُّ جارِکَ فَحِفظُهُ غائِبا وَ إِکرامُهُ شاهِدا وَ نُصرَتُهُ إِذا کانَ مَظلوما و َلا تَتَّبِع لَهُ عَورَهً فَإِن عَلِمتَ عَلَیهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَیهِ وَ إِن عَلِمتَ أَنَّهُ یَقبَلُ نَصیحَتَکَ نَصَحتَهُ فیما بَینَکَ و َبَینَهُ وَ لا تُسَلِّمهُ عِندَ شَدیدَهٍ وَ تُقیلُ عَثرَتَهُ وَ تَغفِرُ ذَنبَهُ وَ تُعاشِرُهُ مُعاشَرَهً کَریمَهً)
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۵، صفحه ۱۱۴
پاسخ دهید