«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

مقدّمه

وجود مبارک امام زین العابدین روحی فداه و سلام الله علیه در این دعای نازنین چهل و چهارم صحیفه‌ی سجّادیه که در آغاز ماه مبارک رمضان مطرح فرموده‌اند، در یک بخش برجستگی و عظمتِ ماه مبارک رمضان را منظور فرمودند، و در بخشِ دیگر مراقباتِ رمضانیّه است که روزه‌دارِ میهمانِ خدای متعال باید چه چیزهایی را مهم بداند و این‌ها را رعایت کند.

اهمیّتِ نماز

یکی مسئله‌ی نماز بود، نماز همیشه نماز است، عمودِ دین است، معراجِ مؤمن است، سنگر است، پناه است، خدای متعال نماز را بعنوانِ یار و یاورِ زندگی معرّفی فرموده است، ولی در ماه مبارک رمضان نماز باید یک نمازِ دیگری باشد، باید خیلی مهم تلقّی بشود و اجلال و اکرام و عظمتِ نماز در وجودِ آدمی نهادینه بشود.

لذا در موردِ کسانی که نماز را بااهمیّت تلقّی نمی‌کنند و به تعبیرِ کشّافِ حقایق وجود نازنین امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام نماز را استخفاف می‌کنند که امام جعفر صادق علیه السلام در جمعِ کسانی که خودشان هنگامِ رحلت عائله‌ی خودشان را دورِ خودشان جمع فرمودند، به همه فرمودند که به ما برسد، فرمودند: شفاعتِ ما به کسی که نماز را خفیف بشمارد نمی‌رسد. دیگر تهدیدی بالاتر از این نیست، ما که نمی‌توانیم به عملِ خود تکیه کنیم، ما به کَرَمِ خدای متعال… که سفره‌ی کَرَمِ حق تعالی سفره‌ی شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام است، که اگر شفاعتِ این بزرگواران نباشد حتّی کُمِیتِ انبیاء علیهم السلام لنگ است، و امام صادق علیه السلام به صراحت فرمودند کسی که نماز را سبک بشمارد از شفاعتِ ما محروم می‌شود.

امام سجّاد زین العابدین صلوات الله علیه و صلوات المصلّین در این قسمت از دعای ماه مبارک رمضان مسئله‌ی نماز را برجسته نمودند و از خدای متعال خواستند که… این وقوف غیر از عالِم بودن است، گاهی انسان آگاهی دارد اما به آگاهیِ خود خودآگاهی ندارد، وقوف این است که انسان واقف است، الآن نزدِ اوست؛ لذا مسئله‌ی نماز با غفلت و سهو نمی‌سازد، خودِ نماز چشمه‌ی هوشیاری است، «أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی»[۲]، یعنی اصلاً مایه‌ی یاد و ارتباط با خدای متعال است.

اگر نماز مورد غفلت قرار بگیرد

چیزی که باید همه‌ی ارتباطاتِ زندگیِ ما را با خدای متعال تنظیم کند و نبضِ عبادت هست، اگر خودِ آن موردِ غفلت قرار بگیرد، در قرآن کریم برای این نمازی که موردِ غفلت قرار بگیرد سه تهدید هست.

یکی مسئله‌ی سهو از نماز است که خدای متعال فرمود: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ»[۳]، چاهِ ویل که از درکاتِ جهنّم هست نصیبِ کسی می‌شود که او نسبت به نمازِ خود سهو دارد و توجّه ندارد.

یکی هم «غی» است، بر حسبِ آنچه که نقل شده است «غی» شدیدتر از مسئله‌ی «ویل» هست، و خدای متعال در سوره مبارکه مریم فرمودند: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا»[۴]، بعد از این گروه نسلِ بعد که می‌آیند دو آفت دامانِ این‌ها را گرفته است، یکی «أَضَاعُوا الصَّلَاهَ»، و دیگری «اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ»، ضایع کردنِ نماز، نمی‌فرماید ترکِ نماز، بلکه می‌فرماید تضییع کردنِ نماز و حقِ نماز را اداء نکردن، بعد «اتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ»، احتمال هست که مسئله‌ی تضییعِ نماز در هوسی شدن و هرزه شدنِ انسان تأثیر داشته باشد، نماز بازدارنده است، به انسان وقار می‌دهد، سنگری است که جلوی تیر شیطان را می‌گیرد و آتشِ نفسِ أمّاره را خاموش می‌کند، که فرمود: «إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ»[۵].

این دو تهدید بود، اول برای «سهو»، دوم هم برای «تضییع»، یک تهدید هم برای ترک نماز است که ما در صریحِ روایت داریم «مَنْ تَرَکَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فقد کفر»[۶]، اصلاً کفر است، از فسق بالاتر است، از فجور بالاتر است، ترکِ نمازِ عمدی کُفر است.

اما در قرآن کریم برای بازخواستِ جهنّمی‌ها… این سؤال‌ها جزوِ عذاب‌های جهنّمی‌ها است، از اهلِ «سَقَر»… که «سَقَر» جایگاهِ بسیار شدیدی است، ظاهراً با «ویل» و «غی» قابل مقایسه نیست، آنجا می‌پرسند که «مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ»[۷]؟ چرا از اینجا سر درآوردی؟ آن‌ها پاسخ می‌دهند: «قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[۸]، اولین علّتی که خودِ آن‌ها برای سقوطِ آن‌ها در درکه‌ی سَقَر در جهنّم ذکر می‌کنند این است که می‌گویند: «قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ * وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکینَ * وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ»[۹]، یکی مسئله‌ی بی‌نمازی است، دوم مسئله‌ی بی‌رحمی است، کسی که نماز نداشته باشد اصلاً رحم هم ندارد، بعید نیست این سه مسئله با یکدیگر ارتباط داشته باشد، نماز به انسان رحم می‌دهد و عاطفه‌ی انسان را تلطیف می‌کند و بی‌نمازی موجبِ قساوت و بی‌توجّهی به مساکین می‌شود. سومین مسئله هم «بی‌بند و باری» است، دیگر انسان به وادیِ شهوات برود و در آنجا غرق بشود.

این ترکِ نماز و آن تضییعِ نماز و آن سهو و بی‌اعتنایی به نماز.

این سه نکته از قرآن کریم کافی است که انسان بفهمد وجود مقدّس امام زین العابدین علیه السلام در ماه مبارک رمضان از خدای متعال درخواست می‌کنند که خدایا مرا به مواقیتِ صلوات و حدودِ و فروض و وظایفِ و اوقاتِ نماز واقف بفرما.

روضه حضرت علی اصغر صلوات الله علیه

صلی الله علیکم یا اهل بیت النّبوه و موضع الرّساله و مختلف الملائکه

مسئله‌ی مخضّب شدنِ محاسنِ شریفِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه که هم پدرِ ایشان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با فرقِ سرِ خود که خود جاری شد و صورتِ مبارکِ ایشان و محاسنِ شریفِ ایشان با خون خضاب شد… اما سرِ مقدّسِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بالای نی نرفت، در مجالسِ دشمنان در تشتِ طلا گذاشته نشد، این سر سرِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بود… که آقا امام زمان ارواحنا فداه در سلام‌هایی که به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه می‌دهند می‌فرمایند: «أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ» سلام به آن صورتِ گلگونِ شما، سلام به محاسنِ غرقِ به خونِ شما…

روز عاشورا محاسنِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه چند مرتبه با خون خضاب شد، ولی ظاهراً سخت‌ترینِ آن‌ها آنجایی بود که حضرت علی اصغر علیه السلام در آغوشِ ایشان بود، حرمله تیری زد که این تیر نه تنها گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام را پاره کرد، بلکه قلبِ پدر را هم مجروح کرد، بلکه قلبِ همه‌ی مؤمنین را تا قیامت جریحه‌دار کرد، وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این خونِ گلو را با دستِ مبارکِ خویش می‌گرفتند، وقتی دستِ ایشان از خون پُر می‌شد به آسمان می‌پاشیدند و دستِ خونینِ خود را به محاسنِ شریفِ خویش مالیدند و این محاسن را با خون گلوی حضرت علی اصغر صلوات الله علیه خضاب کردند.

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

دعا

اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.

خدایا! ما را اهلِ نجات قرار بده.

خدایا! ما را مشغول‌الذّمه‌ی بندگانِ خودت نمیران.

خدایا! قبل از مرگ قلمِ عفو به همه‌ی جرائمِ ما بکش.

خدایا! همه‌ی حق‌دارانِ ما را از ما راضی بفرما.

خدایا! فرزندان و عائله‌ی ما را صالح و سالم قرار بده.

خدایا! وجود نازنین رهبرِ عزیزمان را با عافیت و عزّت مستدام بدار.

خدایا! دستِ خیانت را از کشورِ ما کوتاه بفرما.

خدایا! نفوذی‌ها را افشاء بفرما.

خدایا! شرّ وابستگان به غرب را برای همیشه از انقلاب و نظام و کشور دور بگردان.

خدایا! استکبارِ عالَمی، سرانِ کشورهای غرب که همه کافر و ظالم و بی‌رحم و تجاوزگر هستند، و عیادیِ آن‌ها را در منطقه، خصوصاً آل سعود و آل خلیفه و ظالمین به شیخ مظلوم زکزاکی را نابود بگردان.

خدایا! همه‌ی گرفتارانِ شیعه را در همه‌ی کشورها نجات عنایت بفرما.

خدایا! عمومِ مریض‌ها، مریض‌های مورد نظر را، سیّد مریضِ مورد نظر، بیمارانِ عصبی را شفای عاجل و کامل روزی بفرما.

خدایا! توفیقِ شکرِ نعمتِ سلامتی، امنیّت، نظامِ اسلامی، اعتقادات، آرامش، آسایش که به ما داده‌ای به ما عنایت بفرما.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه طه، آیه ۱۴ (إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْرِی)

[۳] سوره مبارکه ماعون، آیات ۴ و ۵

[۴] سوره مبارکه مریم، آیه ۵۹

[۵] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۴۵ (اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاهَ ۖ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ ۗ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ)

[۶] عوالى الآللى، جلد ۲، صفحه ۲۲۴

[۷] سوره مبارکه مدثر، آیه ۴۲

[۸] سوره مبارکه مدثر، آیه ۴۳

[۹] سوره مبارکه مدثر، آیات ۴۳ تا ۴۵