روز شنبه مورخ ۰۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ و مصادف با روز اول ماه مبارک رمضان، حضرت «آیت الله صدیقی» در گفتگو با پرتال علوم اسلامی ثقلین به ایراد بیاناتی با موضوع «شرح دعای ۴۴ صحیفه سجادیه» پرداختند که مشروح این گفتگو تقدیم حضورتان می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
ماه مبارک رمضان ماهِ خداست، «شهرالله» است، امام زین العابدین علیه السلام در صحیفهی سجّادیّه یک دعایی در آغاز ماه رمضان و یک دعایی هم در وداعِ ماه مبارک رمضان دارند. امام زین العابدین علیه السلام در این دعای آغاز ماه مبارک رمضان عناوینی برای ماه مبارک رمضان مطرح فرمودهاند.
ماه مبارک رمضان «راه رسیدن به خدای متعال»
عنوانِ اولِ آن این است که ماه مبارک رمضان «سبیل» است، راه است، مقصد خدای متعال است، برای رسیدن به خدای متعال… بعضی از عرفا گفتهاند که «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» یعنی راه به سوی خدای متعال به عددِ جانهای خلایق است، از هر جان یک راه به سوی خدای متعال است، از هر موجودی راهی به سوی خدای متعال است، «أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ»[۲]، کاروانِ هستی در سیر و حرکت هستند، همه روان هستند، ولی خدای متعال میفرماید که همهی این موجوداتِ عالَمِ آفرینش به سوی مقصدِ معیّنی در حالِ سیر هستند و آن مقصد ذاتِ مقدّسِ «الله» تبارک و تعالی است.
در میانِ این طرق و سبلی که انسان را به خدای متعال میرساند، یکی از راههایی که در تأمینِ وصالِ سالک به مقصدِ اعلی ممتاز است «ماه مبارک رمضان» است.
ماه مبارک رمضان «ماهِ اسلام»
عنوانِ دیگری که حضرت سجاد علیه السلام در این دعای شریف بیان نمودهاند «شَهْرَ الْإِسْلاَمِ» است؛ ماه مبارک رمضان «شهر اسلام» است، «شهر اسلام است» یعنی ماه تجلّیِ دینِ قویم اسلام است، ماه مبارک رمضان دین را احیاء میکند، دین را در صحنه حاضر میکند، ماه مبارک رمضان ماهِ بازگشت به آیین است، ماه هجرت از «گناهان و حرکت در مسیر معصیت» است، ماهِ همهی اسلام است.
وقتی ماه مبارک رمضان میرسد همه مسلمان میشوند، همه الهی میشوند، همه سعی میکنند که در ماه مبارک رمضان گناه نکنند، لذا از نظرِ اجتماعی هم تا آنجایی هم که ما از دورانِ طفولیتِ خود تا امروز در خاطر داریم اینطور بود که همیشه آمارهایی که مسئولین میدادند ماه مبارک رمضان ماهِ کاهشِ گناهان بوده است، شکایات در ماه مبارک رمضان کمتر است، جنایت کم است، گناه کم است، «اسلام» خود را در ماه مبارک رمضان نشان میدهد، این ماه ماهِ اسلام است.
ماه مبارک رمضان «ماهِ تسلیم»
یا اینکه از آن بالاتر «شهرِ اسلام» یعنی «ماهِ تسلیم» است، ماهی است که بنده خود را به خدای متعال سپرده است، ماهی است که دل نرم شده است، ماهی است که انسان راهِ عشق را میپیماید، چیزی که برای تسلیمِ دل و برای رام کردنِ روان و روحِ بشر مهم است محبّتِ خدای متعال است، «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[۳]، انسانی که حالتِ پرخاش دارد، حالتِ اعتراض دارد، نسبت به رخدادها، نسبت به احکام احساسِ سختی میکند، ایمانِ این شخص «ایمان» نیست، تا زمانی که برای انسان حالتِ تسلیمِ محض پیش نیامده است انسان مسلمانِ واقعی نیست، آیهای در قرآن کریم میفرماید: «فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»[۴]، خدای متعال در این آیه با قسم میخواهد دلِ بندگان را بدار کند، میفرماید: ای پیغمبرِ من! قسم به پروردگارِ تو ایمانِ اینها ایمان نیست مگر اینکه در آنجاهایی که اختلاف نظر دارند نظرِ تو را بر امورِ خودشان حاکم کنند.
اگر شرع نظری را داد، اگر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نظری را دادند، اگر فتوای فقیه به نیابت از معصوم داده شد، نه تنها مانندِ حکمِ دادگاه باشد که طرف مجبور است حکمِ قاضی را قبول کند، ولی گاهی در دلِ خود ناراضی است، به هیچ وجه آرامش ندارد و اضطراب دارد؛ در مسئلهی قبولِ احکامِ دین «تسلیم بودن برای شریعت انور و احکام نبوی و علوی و فتاوای علماء که بعنوانِ اسلام میدهند» «لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ» در جانِ خود احساسِ تنگنا نکنند، فکر نکنند اگر غیر از این بود به مصلحتِ آنها بود، «وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا».
بنابراین تسلیمِ فیزیکی نشانهی ایمان نیست، بلکه تسلیمِ قلبی لازم است، روحِ انسان با احکامِ اسلام رام بشود، بداند که این آدرسِ خدای متعال است، سختیهای آن هم برای انسان شیرین باشد، «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ»[۵]، خدای متعال روزه را برای شما نوشته است، «کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ».
خدای متعال نمیفرماید «ما نوشتهایم»، بلکه میفرماید: «نوشته شده است»؛ خدای متعال با بندهی خود رفاقتی صحبت میکند، روزه یک سختی دارد، شما این سختیِ روزه را سختی نبینید، این نتیجهی خوبی دارد.
تمامِ مشکلاتی که انسان در اجرای برنامهی حج، در اجرای برنامهی جهاد… «جهاد» به مخاطره انداختنِ نفس و جان است، «جهاد» مقابلهی با تیر و آتش است، «جهاد» خسارت و جراحت و دوری از خانمان و خاندان دارد، «جهاد» شهادت دارد، «جهاد» خون و آتش دارد، ولی خدای متعال فرمود: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ»[۶]، «جهاد» سختی دارد، «جهاد» صعوبت دارد، اما نمیدانید زندگیِ مجاهد چه زندگیِ شیرینی است و چه جاذبهای دارد، نمونهی بارزِ آن شهیدِ عزیز سردار دلها شهید سلیمانی رضوان خدا بر او باد، شهادت برای او فوقِ لذّتهای مادّی بود، با حجلهی عروسی قابلِ مقایسه نبود، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام مولای شهید سلیمانی هستند، وقتی فرقِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در محرابِ شهادت شکافته شد هم قسم خوردند «فُزتُ وَ رَبّ الکَعبَه» که من پیروز شدم و نجات یافتم، و هم فرمودند: رابطهی من و مرگ مانندِ تشنهای بود که به آب رسید، مثلِ کسی بود که گمشدهی خود را پیدا کرده است.
سختیها و صعوبتها در مسئلهی جهاد که به جهتِ روبرو شدن با دشمن وجود دارد صعوبتِ ظاهری است، اما اگر انسان ایمانِ کامل داشته باشد متوجه میشود که همین سختیها برای بدن سختی و صعوبت دارد، اما برای جان و برای دل یک نوع شرینی و حلاوت دارد که میبینید جوانِ سیزده سالهی عاشورایی میگوید: «اهلی مِنَ العَسَل».
اگر «دین» برای ما شیرین بشود
هرگاه روزه برای ما شیرین شد، هرگاه جهاد برای ما شیرین شد، هرگاه سختیِ خدمت برای ما حلاوتِ باطنی آورد و انجامِ تکالیفِ شرعی و عبادتها برای ما خوشمزه شد آنوقت معلوم میشود که ما میهمانِ خدای متعال هستیم و بر ماه مبارک رمضان وارد شدهایم و این حالِ تسلیم و حالِ رضا و حالِ ابتهاج و حالِ التذات برای ما یک نوع انسِ با خدای متعال است، چون خدای متعال «مقلّب القلوب» است، وقتی دل به خدای متعال میدهی، وقتی خودت را به میزبانِ خودت تقدیم میکنی، او تمامِ کارهای تو را زیبا میکند، تمامِ کارهای تو را دلپذیر میکند، وقتی ماهِ مبارک رمضان آمد انسان دیگر در فضای این عالَم نیست، در فضای این عالَم تنگنا هست، تزاحُم و برخورد هست، اگر به عالَمِ دیگر برویم میبینیم اگر همهی انبیاء علیهم السلام در آن عالَم در یکجا جمع بشوند هیچ کجا تنگ نمیشود و جای یکدیگر را تنگ نمیکنند، اگر تمامِ فرشتگانِ عالَم در این محیط جمع بشوند به یکدیگر تنه نمیزنند، چون عالَم عالَمِ وسیع است.
اگر انسان از این عالَمِ مادّه به عالَمِ معنویت برود، اگر انسان از این عالَمِ تنگِ دنیا به عالَمِ الوهیّت برود و نزدِ خدای متعال مقامِ «عِندَ رَبّی» پیدا کند دیگر همه چیز برای او شیرین میشود، وقتی شیرین شد دیگر انسان همهی وجودِ خود را تسلیمِ آن میکند، «شهر الإسلام».
امیدوارم پروردگار عزیز این ماهِ عزیز را برای ما به معنای واقعیِ کلمه «ماهِ ضیافت» قرار بدهد، ما از فضایی که بودیم به فضای معنوی و ملکوتی و الهی منتقل بشویم و همراه با پیغمبران و انبیاء علیهم السلام بر سرِ سفرهی خودِ خدا باشیم و میزبانِ ما خودِ خدای متعال باشد و دلِ ما میهمانِ خدای متعال باشد و دل نزدِ میزبان باشد.
دل سلطانِ بدن است، اگر دل نزدِ خدای متعال باشد چون بدن در اختیارِ دل است دیگر همهی کارهای ما نورانی میشود و همهی سختیها برای ما آسان میشود و همهی تلخیها برای ما شیرین خواهد شد.
روضه شهادت امام حسین علیه السلام
یکی از توفیقاتِ ما که در این انسِ با دلها داریم ارتباط برقرار کردن با حضرت سیّدالشّهداء مولی الکونین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است، آنچه همهی خوبان دارند امام حسین علیه السلام تنها دارند.
اگر ما به دنبالِ یک نمونهای بگردیم که همهی سختیها و فشارها برای خدا به تمامِ معنای کلمه شیرین و دلپذیر بود حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بودند، ناگواریها و مصیبتهایی که روز عاشورا برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام و اهل بیت ایشان علیهم السلام رخ داد… اما راوی میگوید: من خیلی علاقه داشتم شهادتِ امام حسین علیه السلام را دقیق ببینم که ایشان چطور شهید میشوند، ولی «فَوَ اَللَّهِ مَا رَأَیْتُ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَقَدْ شَغَلَنِی نُورُ وَجْهِهِ»[۷]، چهره بقدری نورانی بود… شدّتِ نورِ جمالِ ایشان مرا مشغول کرد که ببینم چگونه سر از تنِ ایشان جدا میکند… همینقدر بگویم لبهای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام تکان میخورد… من در عالَمِ باطن فکر میکردم خیلی مظلوم شدند، خیلی داغ دیدند، خیلی سختی کشیدند، لابُد در حالِ نفرین کردن این جمعیّتی هستند که ایشان را اینطور مظلوم کردهاند، جلو رفتم تا بشنوم چگونه نفرین میکنند، وقتی گوشِ خود را جلوی لبهای مبارکِ ایشان بردم دیدم صدای ایشان از شدّتِ عطش جوهر نداشت… اما گوشِ خود را نزدیک بردم و دیدم حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در حالِ مناجات هستند، «الهی رضا برضائک صبرا علی بلائک تسلیما لامرک لامعبود سوائک یا غیاث المستغیثین»…
هر نیازی که انسان با خدای متعال مطرح میکند با اسمی از اسماء الهی تناسب دارد، چرا اینجا حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام اسمِ «غیاث المستغیثین» را بردند؟ خودِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام به مقصد رسیدند، اما گویا صدای حضرت زینب کبری سلام الله علیها را میشنیدند…
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین
حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام میخواهند به خدای متعال عرضه بدارند که تو پناهِ بیپناهها هستی، حضرت زینب کبری سلام الله علیها، حضرت رباب سلام الله علیها، دخترانِ من پناهی بجز تو ندارند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
أستَغفِرُ الله رَبّی مِن جَمیعِ ذَنبِی وَ ظُلمی وَ إسرَافِی عَلی نَفسِی وَ أتوبُ إلَیه.
نَسئَلُکَ وَ نَدعُوک بِاسمِکَ الأعظَم بِمُحَمَّدٍ وَ عَلیٍ وَ فَاطِمَه وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ یا الله… یَا أرحَمَ الرّاحِمین، یَا غِیاثَ المُستَغیثِین.
خدایا! امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! به ما آمادگیِ پذیرشِ حکومتِ جهانیِ حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را عنایت بفرما.
خدایا! این بلای حادث، این ویروسِ کمرشکن که آسیبهای جدّی بهمراه داشته است را برای ملّتِ ما فرصت قرار بده.
خدایا! این بلا را از همهی موحّدان عالَم و آنهایی که در مسیرِ انسانیّت هستند دور بفرما و بلای جانِ دشمنانِ بشریّت قرار بده.
خدایا! حسرتِ درکِ ظهور و دیدارِ جمالِ امام زمان ارواحنا فداه را بر دلِ ما مگذار.
خدایا! بیماران را شفاء مرحمت بفرما.
خدایا! سایه پُربرکتِ رهبرِ بزرگوارِ ما را با سلامت و کرامت و کفایت تا ظهورِ حضرت حجّت ارواحنا فداه مستدام بدار.
خدایا! ما را در دنیا و آخرت از قرآن و عترت جدا مفرما.
خدایا! ما را از روزهدارانِ عاشق و از عبادتکنندگانِ مقبول قرار بده.
خدایا! نسلِ جوانِ ما را از این همه سرگردانی و بیکاری و چشمبهراهی نجات بده و همهی آنها را در امرِ کسبِ معرفت و فضائلِ اخلاقی و اشتغالِ سالم و ازدواجِ درست به ساحلِ نجات برسان.
خدایا! حوائجِ همهی حاجتمندان، افرادی که با ما عهدِ دعا دارند، حوائجِ مورد نظر را برآورده بفرما.
خدایا! آنچه لازمهی لطفِ تو در دنیا و آخرت است به ما ارزانی بدار.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه شوری، آیه ۵۳ (صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ)
[۳] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸
[۴] سوره مبارکه نساء، آیه ۶۵
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۸۳ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)
[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۱۶ (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)
[۷] مثیر الأحزان، جلد ۲ ، صفحه ۷۵ (قَالَ هِلاَلُ بْنُ نَافِعٍ : إِنِّی لَوَاقِفٌ فِی عَسْکَرِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ إِذْ صَرَخَ صَارِخٌ أَبْشِرْ أَیُّهَا اَلْأَمِیرُ قَدْ قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ فَبَرَزْتُ بَیْنَ اَلصَّفَّیْنِ وَ إِنَّهُ لَیَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اَللَّهِ مَا رَأَیْتُ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَقَدْ شَغَلَنِی نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَیْبَتِهِ عَنِ اَلْفِکْرَهِ فِی قَتْلِهِ. وَ طَلَبَ مِنْهُمْ مَاءً فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ وَ اَللَّهِ لاَ تَذُوقُهُ حَتَّى تَرِدَ اَلْحَامِیَهَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمِیمِهَا فَقَالَ بَلْ أَرِدُ عَلَى جَدِّی رَسُولِ اَللَّهِ وَ أَسْکُنُ مَعَهُ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَشْرَبُ مِنْ مٰاءٍ غَیْرِ آسِنٍ وَ أَشْکُو إِلَیْهِ مَا اِرْتَکَبْتُمْ مِنِّی وَ فَعَلْتُمْ بِی. فَغَضِبُوا بِأَجْمَعِهِمْ حَتَّى کَأَنَّ اَلرَّحْمَهَ سُلِبَتْ مِنْ قُلُوبِهِمْ .)
پاسخ دهید