شب هفتم ماه مبارک رمضان آیت الله صدیقی در حسینیه مرحوم حق شناس به سخنرانی پرداختند که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.
- تفاوت ماه مبارک رمضان با ماههای دیگر
- معرفت طریق اوّلین نیاز انسان سالک
- اهمّیّت معرفت
- بخشی از اسرار ماه رمضان در قرآن
- رمضان ظرف قرآن کریم
- شب قدر، شب امام زمان
- تجلّی مکانی و زمانی امام زمان
- میزان گنجایش زمین
- گنجایش سرزمین عرفات برای نشان دادن حقیقت وجود جبرائیل
- رابطهی دعا و زمان دعا
- ائمّه امام الخلق هستند
- سفارش به خواندن سورهی ملک
- کسب حیات طیّبه از وجود امام زمان
- تجلّی زمان و مکانی امام زمان
- قرآن تجلّی اعظم
- ماه رمضان، ظرفیت تجلّی انسان کامل
- عنایت خداوند به انسان در ماه رمضان
- تکمیل ظرفیت پیامبر در شب معراج
- طرد شدن شیطان بعد از رسیدن به جایگاه عظیم
- وجود جاذبه و دافعه در تمام نعم الهی
- راههای استفادهی کامل از ماه رمضان
- ضرورت نگهداری از برکات به دست آمده در ماه رمضان
- تأثیر گناه بر انسان
- پوشاندن لباس تقوا در ماه رمضان
- عنایت حضرت زینب به مدافعان حرم
- عنایت امام زمان به شهید مدافع حرم
- پیدا شدن حجاب با یک شخص نفوذی
- ماه رمضان، ماه پاسداری از دین
- دین ناموس خدا
- تقوای شخصی و جذب آبرو
- توسّل به امام رضا برای رهایی از گناه
- صلهی رحم و جذب مغفرت الهی
- سفارش به صلهی رحم با اقوام مستمند
- سفارش به همسایه
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهُِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِیَ اللهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَهَ النَّجَاهِ، سَیِّدِی مَوْلَایَ أَدْرَکْنَاهُ، وَ أَغِثْنَا وَ لَا تُهْلِکْنَا».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا شَفیعِ ذُنُوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إِلی یَومِ الدِّینَ».
تفاوت ماه مبارک رمضان با ماههای دیگر
تفاوت ماه مبارک رمضان با همهی زمانها و ماهها برای ما قابل ارزیابی نیست. در روایت دارد فرمود: آن مقدار که ما اهل بیت با شما فاصله داریم، ماه رمضان اینقدر با ماههای دیگر فاصله دارد. در عظمت ماه مبارک رمضان… که خود معرفت شهر الله جز وظایف ما است.
معرفت طریق اوّلین نیاز انسان سالک
«مَا مِنْ حَرَکَهٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَهٍ»[۲] در مصابح الشّریعه که منسوب به امام جعفر صادق (علیه الصّلاه و السّلام) است -و روایات این کتاب شریف آهنگ عرفانی دارد و بسیار روایات باب دل است- این جمله را دارد: «مَا مِنْ حَرَکَهٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَهٍ» اوّلین نیاز انسان سالک، انسان مهاجر، انسان مسافر معرفت طریق و مقصد است. کسی که راه بلد نیست، به مقصد نمیرسد. کسی که راه افتاده است، مقصد ندارد. این هم جزء افرادی است که زندگی او به سامان نمیرسد، پوچ است. زندگی انسان بیهدف، انسان بیمقصد هوا است.
اهمّیّت معرفت
معرفت در همه جا حرف اوّل را میزند. نماز با معرفت، عزاداری با معرفت، حضور در راهپیماییها با معرفت، آمدن در این مجالس با معرفت، با شناخت، با انتخاب درست، معرفت هم چراغ است و هم روح و جان است. کاری که معرفت در آن نیست، باطن ندارد، روح ندارد. روزه و ماه مبارک رمضان حدودی دارد، مرزهایی دارد، محتوایی دارد، گنجهایی دارد، اسراری دارد، باید اینها را شناخت.
بخشی از اسرار ماه رمضان در قرآن
بخشی از اسرار ماه مبارک رمضان در خود قرآن کریم آمده است. تنها ماهی که نام از آن برده شده است، این ماه عزیز است. «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ»[۳] غیر از این ماه شریف، اسم هیچ ماهی در قرآن کریم برده نشده است.
رمضان ظرف قرآن کریم
نکاتی در قرآن کریم برای عظمت این ماه وجود دارد که در رأس آن مطالب، یکی این است: این ماه ظرف قرآن کریم است، فرودگاه وحی الهی است، منزلگاه امین وحی خدا، مهبط جبرئیل امین است.
شب قدر، شب امام زمان
و سرّ دومی که دارد این ماه حاوی لیله القدر است، شب ولایت است، شب امام زمان در ماه رمضان است. فرودگاه همهی ملائکهی عالم شب قدر است و شب قدر مخصوص امام زمان (ارواحنا فداه) است. خلیفهی مطلق خدا، اسم اعظم حق تعالی، انسان کامل، در طول سال دو تجلّی دارد؛
تجلّی مکانی و زمانی امام زمان
یک تجلّی مکانی دارد و یک تجلّی زمانی دارد. تجلّی زمانی امام زمان (ارواحنا فداه) شب قدر است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَهُ وَ الرُّوحُ»[۴] روح اعظم از ملائکه است. کسی هم جز خدا عدد ملائکه را نمیداند. یک قلم از ملائکه، سیّد آنها حضرت جبرائیل است و وجود نازنین پیامبر خدا از جناب جبرائیل خواست که جبرئیل خود را با آن حقیقتیها دارا است نشان بدهد، پیغمبر میخواست با چشم باطن حقیقت جبرئیل را، سعهی وجودی جبرئیل را، بسط و گسترهی هستی جبرئیل را تماشا بکند. در ابطح عرضه داشت یا رسول الله این زمین گنجایش ندارد.
میزان گنجایش زمین
هر زمینی گنجایش هر چیزی را ندارد. «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»[۵]؛ میرفندرسکی یک «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» بر یک کلیسایی در هندوستان خواند، این کلیسا منفجر شد، با یک بسم الله آن را نابود کرد و گفت: این مسجد میخواهد که تحمّل «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» را داشته باشد. کلیسا این ظرفیت و این قدرت را ندارد. «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»؛
گنجایش سرزمین عرفات برای نشان دادن حقیقت وجود جبرائیل
وجود نازنین نبی مکرّم اسلام به منا تشریف آوردند، در منا هم از جبرئیل درخواست کردند که جبرئیل خود را به من نشان بده. جبرئیل آنجا هم عذرخواهی کرد. گفت: یا رسول الله این زمین هم گنجایش ندارد. نمیکشد، بخواهم خود را با آن حقیقت نوری اینجا نشان بدهم، اینجا از بین میرود، ذوب میشود، اینجا ظرفیت آن را ندارد. تا آمد در عرفات، در عرفات حضرت فرمودند: حالا خود را نشان بده. عرض کرد: اینجا میتوانم خود را نشان بدهم. این نشان میدهد که هم ملکوت زمان دارای درجات است، هر زمانی گنجایش هر شخصیت را ندارد.
رابطهی دعا و زمان دعا
گنجایش هر دعا را ندارد. دعا باید در زمان خود قرار بگیرد، تا تیر دعا به هدف اجابت برسد. هر مکانی هم ظرفیتی هر چیزی را ندارد. لذا آن زمانی که ظرفیت تجلّی خلافت الهی، انسان کامل که واسطهی فیض برای تمام ملک و ملکوت است…
ائمّه امام الخلق هستند
امام زمان (ارواحنا فداه) تنها امام ما نیست. قرآن کریم دارد حضرت ابراهیم «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»[۶] ولی امام زمان ما امام الخلق است. حضرت مهدی امام الخلق است. امیر المؤمنین امام الخلق است. ائمّهی ما (علیهم السّلام) امام جبرائیل هستند. امام میکائیل هستند، امام عزرائیل هستند. امام اسرافیل هستند، امام بهشت هستند، امام باطن و ظاهر هستند. اینها را به تعبیر عرفا کون جامع نامگذاری کردند.
سفارش به خواندن سورهی ملک
تمام موجودات عالم از چشمهی وجود انسان کامل، حجّت خدا ارتزاق میکنند و چشمهی حیات وجود آنها است. همهی موجودات حیّ هستند ولی چشمهی حیات وجود مبارک امام زمان است که در سورهی مبارکهی ملک که خیلی برای خواندن سورهی ملک در اوقات مختلف شبانه روز توصیه شده است، بخوانیم که إنشاء الله گرفتار ضیق قبر نشویم، فشار قبر بسیار سخت است، به این سادگیها نیست. یکی از چیزهایی که به ما از فشار قبر امان میدهد، کثرت تلاوت سورهی مبارکهی ملک است.
کسب حیات طیّبه از وجود امام زمان
آخرین آیهی سورهی مبارکهی ملک در مورد امام زمان اینطور دارد «قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعینٍ» این ماء معین یعنی آب گوارا. آبی که دل انسان از او شاداب میشود، ماء معین، آب گوارا. این آب گوارا تولید حیات میکند، حیات طیّبه؛ انسانهای مستعد از وجود نازنین امام زمان میتوانند حیات طیّبه را اکتساب بکنند، واسطهی فیض است؛ برای جبرائیل، برای میکائیل، برای اسرافیل، برای عزرائیل و برای جن و انس پرنده و چرنده و درنده و وحوش و نباتات و کرّوبین و سدنهی بهشت و خزنهی جهنّم همه و همه رعیت امام زمان هستند. یک وجودی است که گسترهی آن همهی عالم را گرفته است.
تجلّی زمان و مکانی امام زمان
امّا چه زمانی نمود امامتی، نمود عالمگیر خود را نشان میدهد؟ در دو فصل: یکی در شب قدر است، و دیگری در عرفات است. تجلّی زمانی امام زمان شب قدر است و تجلّی مکانی حضرت حجّت (روحی فداه) در عرفات است.
قرآن تجلّی اعظم
این است که فرمودند: اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشود، دیگر بخشیده نمیشود. مگر اینکه عرفات را درک بکند. آن وقت هم آن تمرکز همهی عوالم در وجود امام زمان است، تجلّی امام زمان که تجلّی خدا است، تجلّی حقیقت قرآن کریم است. در شب مبعث دعایی که میخوانیم میگوییم: «أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ» تجلّی اعظم قرآن کریم است که قرآن دو رویه دارد؛ «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[۷] یک رویه آن کتاب خدا است، رویهی دوم آن عترت است. این قرآن ناطق است، آن قرآن صامت است. هر دو یک حقیقت هستند، تجلّی اعظم پروردگار متعال است.
ماه رمضان، ظرفیت تجلّی انسان کامل
هیچ ماهی جز ماه مبارک رمضان -که شب قدر در آن مستتر است- ظرفیت تجلّی انسان کامل با همهی صفات جمال و جلال الهی را ندارد و هیچ مکانی در عرفات آن هم در روز عرفه موقعیت و ظرفیت نمود اسماء جلال و جمال پروردگار متعال را ندارد. از این جهت ماه مبارک رمضان به این اعتبار یک ظرفیتی است و بشر اگر بخواهد نفس خود را توسعه بدهد و از فیوضات کامل بهره بگیرد، هیچ ماهی ظرفیت ماه مبارک رمضان را ندارد.
عنایت خداوند به انسان در ماه رمضان
خدای متعال در این ماه به دلها آمادگی میدهد. جانها توسعه پیدا میکند. لذا ریزش فیض الهی در ماههای دیگر، برای وجود نفوسی که گرفتار تنگنا هستند صورت نمیگیرد. امّا مبارک رمضان ماهی است که اگر انسان مراقبت بکند، باید جزء نانخورهای مستمر امام زمان بشود، معرفت به وجود نازنین ولی الله الاعظم پیدا بکند و بتواند این ماه رمضان و این ضیافت را در وجود خود نهادینه بکند.
تکمیل ظرفیت پیامبر در شب معراج
در مورد پیغمبر اکرم، در سورهی مبارکهی نجم دارد،:«ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى»[۸] دنو پیدا کرد، رسید ولی جدا نشد، تدلّی کرد گرفت. به مرحوم آیت الله العظمی بهجت گفته بودند: شما چرا بیش از چهار سال در محضر استاد خود آیت حق مرحوم آقا میرزا علی آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه) توقّف نکردید؟ فرموده بود: در این چهار سال آنچه باید به دست میآوردم، به دست آوردم. یعنی چیزی برای من کم نگذاشت، ظرفیت تکمیل شد. پیامبر اکرم در این معراج آنچه باید بگیرد، گرفت ولی هیچ چیزی را دیگر از دست نداد. بعضیها وصل میشوند، بعد هم طرد میشوند.
طرد شدن شیطان بعد از رسیدن به جایگاه عظیم
این شیطان بدبخت خیلی بالا رفت، رنگ ملائکه به خود گرفت، خطیب ملائکه شد ولی جنس او خراب بود «وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ»[۹] در جنس او شیشه خورده بود. این با تجلّی خلافت الهی مطرود شد. جذب وجود خلیفهی خدا که نشد، با آمدن او طرد شد.
وجود جاذبه و دافعه در تمام نعم الهی
قرآن هم جاذبه دارد هم دافعه دارد. این ولایت هم جاذبه دارد، هم دافعه دارد. تمام نعمتهای الهی جذب و دفع دارد. عالم، عالم جاذبهها و دافعهها است. لذا ملاحظه فرمودید در قرآن کریم فرموده است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً»[۱۰]؛
راههای استفادهی کامل از ماه رمضان
حالا چه بکنیم استفادهی بیشتری از ظرفیت ماه مبارک رمضان بکنیم؟ باید اموری را مراقبت بکنیم. حالا در هر شبی یک حدیث میخوانیم، امشب این حدیث شریف از وجود نازنین خاتم انبیاء حضرت محمّد المصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) «عَنِ النَّبِیِّ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ مَنْ تَمَسَّکَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ»[۱۱] هر کسی در ماه مبارک رمضان به شش خصلت تمسّک بکند؛ یعنی این شش خصلت را دیگر در چنگ خود بگیرد و رها نکند. تمسّک یعنی وصل شدن، همان دنوّ پیغمبر اکرم است «ثُمَّ دَنا»[۱۲] همانطور که وقتی پیغمبر اکرم رسید، دیگر رها نکرد.
ضرورت نگهداری از برکات به دست آمده در ماه رمضان
در ماه مبارک رمضان چیزهایی که انسان به دست میآورد، این را بیمه شده به دست بیاورد، دیگر از دست ندهد. خیلیها در ماه رمضان بخشیده میشوند ولی نگه نمیدارند. خیلیها نور میگیرند امّا گرفتار حجابهای بعد از ماه رمضان میشوند. وجود نازنین پیغمبر خدا عنایت دارند، میخواهند ما را تربیت بکنند. میگویند: به دست آوردن مشکل است، ولی نگه داشتن مشکلتر است. «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ»[۱۳] هنر این است که انسان ماه رمضان را نگه بدارد. حاصل رمضان را ذخیره بکند. شیاطین نتوانند از دست او بگیرند، غارت بکنند. اگر کسی در ماه مبارک رمضان به این شش خصلت متمسّک شد، خدا به او پوشش میدهد، آبرو میدهد، وجاهت میدهد، مغرفت، غفران میدهد.
تأثیر گناه بر انسان
غفران غیر از عفو است. عفو به معنی گذشتن است ولی غفران پوشش دادن است. «وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ»[۱۴] گناه انسان را برهنه میکند، عریان میکند، بیآبرو میکند. مثل آدمی که لخت بشود و وارد خیابان بشود. ما خبر نداریم گناه لباس تقوا را میسوزاند و آدم را نزد ملائکهی خود برهنه میکند و نزد خدا بی آبرو میشود.
پوشاندن لباس تقوا در ماه رمضان
بعد از آن که لباس آبروی انسان ریخته شده است، ماه رمضان میآید، با این شش خصلت خدای متعال یک پوششی به انسان میدهد. خلعت میدهد، لباس مولوکانهی خود را به ما میبخشد. خلعت این است از دوش خود خلع میکند، به رعیّت خود میدهد. خدا صفات علیا دارد، هم اسماء جمالیّه دارد و هم اسماء جلالیّه دارد. خدا هم با صفات جمال، هم با صفات جلال بندگان خود را میپوشاند. این پذیرایی خدا پذیرایی نان و حلوا نیست، خدا از صفات خود به خورد بندگان خود میدهد. این ماه، ماه ضیافت ذات احدیّت است.
عنایت حضرت زینب به مدافعان حرم
این شهدای ما که پرواز میکنند «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[۱۵] عزیزی چند شب گذشته -از طلبههای ما که در سوریه رفت و آمد دارد، با رزمندگان آنجا هم نشین است-کرامتهایی از عنایات امام عصر بر رزمندگان آنجا نقل میکرد. دو مورد از آنها را من خدمت شما مناسب میدانم که دلهای شما با آنجاها هم وصل بشود.
در این سحرهای نورانی دعاهای شما مستجاب است. «الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ»[۱۶] با دعاهای خود کمک بکنید، این رزمندگان مقاوم و مظلوم را در برابر همهی دنیا ایستادند. آمریکا و انگلیس در جنگ با ما هستند، نه در دوران هشت سال و نیم آتش بر سر ما میریختند، این آتشهایی که بر حرمهای شریف میریزند، این آتشی است که میخواهند بر سر ما بریزند، آن مکانها را بگیرند، به سراغ ما میآیند. ما آنجا هم داریم از حرمها دفاع میکنیم، هم از خود دفاع میکنیم.
یک کرامتی نقل کرد. گفت: یک تیری به هر دو پای یک عراقی خورده بود، یک تیری آمده بود از این پا رفته و از آن بیرون آمده بود. افتاده بود و آن قسمت را داعش گرفتند. این سالم برگشت. گفت: وقتی اینها آمدند و منطقه را گرفتند، من به حضرت زینب (سلام الله علیها) خطاب کردم، گفتم: بیبی ما برای دفاع از شما آمدیم، راضی نباشید من با این زخم بدن خود اسیر اینها باشم. گفت: خود را کنار دیواری کشیدم، یک وقت دیدم یک بانویی آمد و یک پارچهای روی من کشید، این داعش با آن شرارت خود میآمدند، به صغیر و کبیر رحم نمیکردند ولی انگار ما را نمیدیدند تا این آتش خوابید و این خود را آورد رساند که این کرامت آشکار از حضرت زینب کبری (سلام الله علیها).
عنایت امام زمان به شهید مدافع حرم
فرد دیگری را میگفت: پاکستانی بود، شهید شد. ما حالات ایشان را دیده بودیم، خود را به سنگر او –قبل از شهادت او- رساندیم. گفت: حضرت حجّت فرمودند: یک نفر در میان شما بود، اگر آن یک نفر نبود، به جمع شما میآمدم. خیلی عجیب است.
پیدا شدن حجاب با یک شخص نفوذی
مرحوم آقا شیخ محمّد کوهستانی آمده بود در مدرسهی طلبگی خود. وجود نازنین پیغمبر را خواب دیده بود، حضرت فرموده بودند: یک طلبه در این جمع نفوذی است، تا او بیرون نرود، نوری که باید به این مدرسه برسد، نمیرسد. این شیخ نورانی آمده بود در دل سحر تک تک حجرهها را در زده بود، گفته بود: پیغمبر فرموده است یک نفر نامحرم در میان شما است، باید بیرون برود یا خود او برود یا میگویم آن وقت برای او مشکل درست میشود. مشکل آبرویی پیدا میشود. گاهی یک نفر مانع میشود، گاهی هم یک نفر میآید همهی درهای رحمت به روی انسان باز میشود. اجمالاً عنایت امام عصر (ارواحنا فداه) به شیعیان خود همه جا عنایت ثابت و خاص است و آنجا یقین بدانید که جبههی مورد عنایت حضرت حجّت (ارواحنا و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) است.
ماه رمضان، ماه پاسداری از دین
حالا این مغفرت را صرف بخشش نگیرید. این لباسی است که خدای متعال از اسماء جلالیّه و اسماء جمالیّهی خود به تن کسی که دیگر شکسته شده است، آمده است که آمده باشد، خدا به او وجاهت میدهد، از اسماء جلال و جمال خود میدهد. حالا این شش خصلت چیست؟ ۱- «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» نگهبان دین خود باشد. ماه مبارک رمضان ماه پاسداری است، ماه مرزبانی است، ماه دیدهبانی است، ماه رزمندگی است، ماه دفاع از حریم دین است. «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» این «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» نه اینکه فقط دین خود را حفظ بکند.
دین ناموس خدا
خدا به آیت الله آقای حسن زادهی آملی -استاد ما- شفا بدهد این بزرگوار میگفت: این دین ناموس خدا است، شما از ناموس شخصی خود حفاظت میکنید ولی دین که ناموس خدا است چرا به اندازهی ناموس شخصی به آن احترام نمیکنید. این فساد، تعرّض به ناموس خدا است. این رشوهها این رانتخواریها، این نفوذیها، این -به تعبیر آیت الله جوادی آملی- اشخاصی که در ارتباطات بین المللی خود بیگانهها را به مسیر سیاسی راه میدهد که ایشان همان تعبیر رسمی را کرده بودند که دیاثت است، آدم نامحرم را به ناموس خود راه بدهد، اینطور تعبیر کرده بودند و تعبیر دقیقی هم است و هم بیعفتیها فساد، بدحجابیها، بیحجابیها دولت و ملّت در این جهت در حفظ دین خدا مسامحه میکنند.
تقوای شخصی و جذب آبرو
«أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» اوّلین چیزی که در ماه مبارک رمضان نبی مکرّم اسلام شرط جذب آبرو و تغذیهی از اسمای الهی میدانند این است که «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» ۲- «وَ یَصُونَ نَفْسَهُ» این «یَصُونَ نَفْسَهُ» تقوای شخصی است. صیانت؛ در برابر وسوسههای شیطان و هواهای نفسانی مصونیّت پیدا بکند. جوانهای ما، عزیزان ما، نور چشمهای ما در کلاس حضرت یوسف بروند. اگر خلوت باشد، زیباترین زنها در اختیار آنها باشد، به او نگاه نکنند.
توسّل به امام رضا برای رهایی از گناه
خدا آیت الله العظمی آقای بهجت را رحمت بکند، ایشان فرمودند: یک شکستهبندی در قم بود. یک خانمی به او دل بسته بود. آمده بود پیش او گفته بود: پای من شکسته است، ولی اگر بخواهی اینجا دست بزنی، من طاقت نمیآورم، جیغ میزنم و میترسم نامحرم بیاید؛ بیا داخل خانه و این شکستگی پای من را درست بکن. این را با این بهانه به خانه کشانده بود. این پولی که در دخل خود بوده است، اطمینان نکرده بود، پول را هم همراه خود به آنجا آورده بود. وقتی وارد خانه شده بود، دیده بود هیچ کسی نیست. آن زن هم آمده بود در را قفل کرده بود، معلوم شده بود یک دامی برای او است. التماس کرد بود، گفته بود: -در آن زمان- من ۳۰ تومان همراه خود دارم، این پول را هم به تو میدهم از من صرف نظر بکن. گفته بود: یا باید با من باشی یا جیغ میکشم، همسایهها را جمع میکنم میگویم: این قصد خیانت به من را دارد، آبروی تو را میبرم. این مؤمن – نقل نقل شخص آیت الله العظمی بهجت است- دیده بود هیچ چارهای ندارد، چارهای که اندیشیده بود، گفته بود: بسیار خوب من گرسنه هستم، برو یک غذای خوبی تأمین کن و بیا. این را از کنار خود رد کرده بود، بعداً خود این گفته بود، گفته بود: چون این شیطان بود در کنار من بود، حال توسّل به من دست نمیداد، دل من وصل نمیشد، دل نمیشکست ولی این را که از کنار خود رد کردم، به حضرت ابی الحسن، امام رئوف علیّ بن موسی الرّضا (علیه آلاف التّحیه و الثّناء) گفتم: آقا به تو پناه آوردم، نگذار دامن آلوده بشود، این من را به اینجا کشانده است. من را از دست این نجات بده. گفته بود: دیدم سقف باز شد، یک پیرزنی از آن بالا به اینجا آمد، این زن رفت غذا درست کرد، آمد که بیاید، دید یک پیرزنی اینجا است. سرگردان شد، از این پیرزن پرسید: برای چه آمدی، از کجا آمدی؟ گفت: از در آمدم، گفت: برای چه آمدی؟ گفت: این همسایه بچّه زاییده است، پوشش نداشت آمدم از شما قنداقی بگیرم و برای او ببرم. او رفت پارچه آورد و قبل از آنکه آن پیرزن بیرون برود، من دیدم در باز است، دویدم و بیرون آمدم. گفت: این زن به دنبال من دوید، یک آب دهان به صورت من انداخت که مرحوم آیت الله العظمی آقای خوانساری –آقا سیّد محمّد تقی خوانساری- گفته بود: ای کاش آن آب دهان را به صورت من میانداخت و آن ثوابی که تو بردی، من میبردم. «وَ یَصُونَ نَفْسَهُ» صیانت نفس. انسان یکجاهایی گرفتار میشود ولی پناه داریم، ما امام رضا داریم، ما امام زمان داریم، ما سیّد الشّهداء داریم. یکجا دیدید شیطان فشار میآورد، دامن اینها را بگیرید.
صلهی رحم و جذب مغفرت الهی
ماه رمضان ماه صیانت نفس است. «وَ یَصُونَ نَفْسَهُ» ۳-»وَ یَصِلَ رَحِمَهُ» همهی اینها از یاد شما نرود، تمسّک است باید انسان اینها را بگیرد و نهادینه بکند. «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ» سومین شرط جذب مغرفت الهی و تغذیه از اسماء جمالیّه و جلالیّهی پروردگار متعال در ماه مبارک رمضان این است که صلهی رحم بکند. «یَصِلَ رَحِمَهُ» صلهی رحم به رفت و آمد نیست، به محبّت است. گاهی رفت و آمد ایذاء است. همسر یک کسی آمادگی ندارد، مرد دوست دارد ولی زن آمادگی ندارد. اگر برویم آنجا تحمیل میشود، به آن زن ظلم میشود، نمیخواهد از ما پذیرایی بکند، ضرورتی ندارد انسان برود برای کسی مزاحمت ایجاد بکند. یک تلفن بکنید، عبور میکنید، یک زنگ بزنید احوالی بپرسید، مدّتی از شما خبر نداشتم، خواستم یک سلامی بکنم رد بشوم. «صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاءٍ»[۱۷] صلهی رحم بکنید ولو با یک جرعه آب. با یک سلام علیک. همینقدر او احساس جفا نکند، فکر نکند شما او را از یاد بردی. شما به او اعتنا نمیکنید.
سفارش به صلهی رحم با اقوام مستمند
مخصوصاً بزرگان، بزرگواران این اقوامی که از نظر اقتصاد زندگی ضعیف هستند، توقّع آنها بیشتر است. یک کسانی هستند شما بروید یا نروید خیلی مهم نیست، شما افتخار میکنید که با او رفت و آمد بکنید ولی یک کسانی هستند در جامعه فراموش شده هستند. شما این فراموش شدهها را مورد حمایت قرار بدهید، خدا هم شما را مورد حمایت خود قرار میدهد. «یَصِلَ رَحِمَهُ»؛
سفارش به همسایه
۴-»وَ لَا یُؤْذِیَ جَارَهُ» اینها شرایط ماه رمضان است، اینها به تعبیر آقا تمرین سبک زندگی دینی است. ۴-«وَ لَا یُؤْذِیَ جَارَهُ» آزار او به همسایهی خود نرسد. یک از کسانی که حق به گردن انسان دارد، حقّ رحم به گردن انسان دارد، همسایه است. اذیّت به همسایه مثل قطع رحم میماند. بلا میآورد، نکبت میآورد. بیبرکتی میآورد، عمر انسان را کوتاه میکند، به قدری همسایهداری مهم است که شهید این ماه، مولای ما امیر المؤمنین علی (علیه السّلام) در بستر شهادت الله الله که میگفتند، -مهمترین مسائل زندگی را در آن وصیت نامهی خود به شیعیان خود ابلاغ فرمودند- یکی از آنها این بود: «وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ»[۱۸] خدا را خدا را در مورد همسایهها.
آن دو مورد دیگر با یک توضیحی در مورد این «لَا یُؤْذِیَ جَارَهُ» إنشاءالله برای شب بعد.
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۷، ص ۲۶۸٫
[۳]– سورهی بقره، آیه ۱۸۵٫
[۴]– سورهی قدر، آیه ۴٫
[۵]– سورهی حشر، آیه ۲۱٫
[۶]– سورهی بقره، آیه ۱۲۴٫
[۷]– بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۲۶٫
[۸]– سورهی نجم، آیه ۸٫
[۹]– سورهی بقره، آیه ۳۴ و سورهی ص، آیه ۷۴٫
[۱۰]– سورهی اسراء، آیه ۸۲٫
[۱۱]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۷، ص ۳۷۰٫
[۱۲]– سورهی نجم، آیه ۸٫
[۱۳]– سورهی فصلت، آیه ۳۰٫
[۱۴]– سورهی اعراف، آیه ۲۶٫
[۱۵]– سورهی آل عمران، آیه ۱۶۹٫
[۱۶]– الکافی، ج ۲، ص ۴۶۸٫
[۱۷]– الکافی، ج ۲، ص ۱۵۱٫
[۱۸]– نهج البلاغه، ص ۴۲۲٫
پاسخ دهید