«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الأنبِیَاءِ وَ المُرْسَلین طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِین أَرْوَاحُنَا وَ أرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إلی یَومِ الدِّینِ‏».

«إِنْ کُلُّ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِی الرَّحْمنِ عَبْداً».[۲]

عشق به خدا

گوهره‌ی وجود همه‌ی کائنات عبودیّت است. همه‌ی عالم جلوه‌ی خدا است. چون از خدا است عشق به خدا دارد. هر موجودی علاقه دارد به اصل خود برگردد. لذا ما بر اساس آنچه که اهل باطن مطرح کرده‌اند، همه‌‌ موجودات رجوع «إلی الله» دارند.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (2)

 کسانی که این حقیقت را از عالم یافته‌اند شاهدان تسبیح همه‌ی موجودات است، سجده‌ی همیشگی همه‌ی عوالم امکان است که جزء مصرّحات قرآن کریم است. خداوند متعال انبیاء را فرستاده است. تمام زندگی آن‌ها هم رجوع «إلی الله» بوده است.

توبه و استغفار روزنه‌ی جذب الهی

توبه، یکی از منازل سالکین است، عارفین است، توبه اختصاصی به گنهکار ندارد، توبه‌ی انبیاء و خاتم انبیاء جزء مسلّمات است «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً» پیغمبر، شما استغفار کنید خدا توّاب است. نبی مکرّم اسلام در هر روز ۷۰ بار استغفار می‌کردند. در هر قیامی و قعودی استغفار داشتند و برای امّت خود هم  مسئله‌ی استغفار و توبه را روزنه‌ی جذب رحمت الهی قرار دادند.

توبه‌ی واقعی یعنی گذشتن از خود

 این‌که ما نماز می‌خوانیم خود نماز توبه است. تاب یعنی رجع، ما که نماز می‌خوانیم رجوع به خدا می‌کنیم، روزه‌ی ما رجوع به خدا است، حجّ ما قصد «إلی الله» است، حرکت به سوی پروردگار منّان است. کسی که انگیزه دارد و برای خدا خمس مال خود را می‌دهد، زکات مال خود را می‌دهد، این همان توبه است. هر جا انسان از خود کم کند، از خود بگذرد، از مال خود عبور کند، از آبروی خود بگذرد، از امکانات خود بگذرد تا به خدا نزدیک شود این توبه‌ی واقعی است.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (3)

صفت توّاب

لذا هم حضرت ابراهیم عبد «أَوَّاهٌ مُنیب‏»[۳] است. هم وجود نازنین نبی مکرّم اسلام مظهر صفت توّاب پرودگار متعال است و انسانی که همه‌ی حرکات خود را به گونه‌ای جهت‌گیری کرده است که زندگی معمولی او هم فلش به سوی خدا است و معامله‌ی با خدا است و تجارت با حق تعالی می‌کند. حال او دائماً حال توبه است، بازگشت به سوی حق تعالی است.

توشه‌ی بعد از مرگ

ما از خدا تا عالم کسرت راه طولانی طی کردیم و بازگشت ما هم به این سادگی نیست. وجود مقدّس مولی الموحّدین امیر المؤمنین (علیه الصّلاه و السّلام) گریه می‌کردند و آه سوزانی از عمق جان بر می‌کشیدند و می‌گفتند: «آهِ‏ مِنْ‏ قِلَّهِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِیقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ».[۴]

تا وقتی توشه‌ی ما توشه‌ی معنوی به نظر می‌رسد مرگ و عالم برزخ و احتیاجات عالم برزخ تداعی‌ می‌کند که خدا کند همین‌طور باشد. زندگی ما در این‌جا یک خواب بیشتر نیست، رؤیا است و خیلی سریع الزّوال است. عمر ما به سرعت تمام می شود. ما این‌جا نمی‌مانیم ولی زندگی بعد از مرگ پایان ندارد. از این جهت باید از هر فرصتی برای ذخیره کردن جهت امر آخرت استفاده کنیم و همه‌ی عمر خود را ذخیره‌‌ی عالم قبر و آخرت داشته باشیم.

سیر الی الله

 لکن برای عارف مسئله‌ی بهشت جزء عوارض امر است. اساس قضیه این است که من از خزائن الهی، از مقام «عند ربّی» خدا سیر کرده‌ام و آمده‌ام و گرفتار این حجاب‌ها شده‌ام.

«وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»‏ٍٍ[۵] نه ما بلکه تمامی موجوداتی که در این عالم نمود پیدا کرده‌اند و انسان همه‌ی این‌ها را بود می‌بیند، روزی می‌آید طلوع می‌کند و روزی هم می‌میرد و غروب می‌کند.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (4)

حرکت مقطعی موجودات

شما همه‌‌ی موجودات زمینی را به این شکل می‌بینید. همه ساله گیاهان می‌روید و در زمستان همه‌‌ی این‌ها از بین می‌روند. انسان‌ها می‌آیند و می‌روند، حیوانات می‌آیند و می‌روند. اگر این‌ها بود مطلق بودند نبود نداشتند. این نمود است نه بود است.

این یک حرکت مقطعی است که در یک ظرف زمانی محدودی انسان یک نمودی پیدا می‌‌کند و مثل آن حبابی که از دریا جدا شده است بعد هم به دریا می‌نشیند گاز داخل حباب خارج می‌شود، نمود او از بین می‌رود و بود او به این است که نباشد.

اقیانوس بی‌کران هستی

 تا هست نمود است آن وقتی که این نمود از بین رفت تازه بود می‌‌شود. انسان هم همین‌طور است. آن اقیانوس بی‌کران هستی وجود حق تعالی است. او همه‌ی عوالم را گرفته است. آنچه از موجودات که از او جدا می‌شود نمودی بر روی آب است. کف روی آب است. باید به او برگردد، ولی در کف روی آب، آمدن آن خیلی آسان است و رفتن آن هم خیلی آسان است. با یک سیل، با یک موج ایجاد می‌شود و با موجی هم از بین می‌رود. ولی در میان موجودات آن موجودی که نمود بسیار قوی پیدا می‌کند آن انسان است و نمی‌خواهد به بود خود برگردد.

توبه؛ الزامی برای همه

 این است که خدای متعال توبه را به گنهکار لازم ندیده است بلکه بر همه واجب دیده است. «وَ إِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏»[۶] اگر می‌خواهید آبروداری مرا ببیند، کف روی آب که نمود است، آبرو ندارد، ریشه ندارد، بقا ندارد، اگر می‌خواهید غفّاریّت من را دریافت کنید من به شما آبروی بود بدهم و از نمود و وجود نمایشی، وجود ویترین، وجود تبلیغی، وجود ادّعایی شما را نجات دهم و بود کنم، آیینه‌ی خود کنم، به مقام عندیّت خود ببرم باید این چهار مرحله را طی کنید: «لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ» اوّل توبه است.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (5)

تمثیلی از مقام خضوع

 این نمازهای ما هم گاهی نمود است. نمی‌دانیم در عمر ما یک نمازی که بود داشته باشد، یعنی یک نمازی که ما را به خدا وصل کرده باشد، یک نمازی که ما او را نبینیم چون اگر بود باشد دریا است، ما آن را نمی‌بینیم دریا را می‌بینیم. کسی که دریا را می‌بیند قطرات دریا قابل رؤیت نیست، دریا دیده می‌شود نه قطره دیده شود. هر جا قطره‌ای دیده شد از دریا جدا شده است.

شما یک نماز دارید که این نماز را نبینید، یک احسان کرده‌اید که این احسان شما را مغرور نکند، به خود مباهات نکنید که من این‌قدر کمک کردم، من این‌قدر افراد را دستگیری کرده‌ام، آیا کسی را سراغ دارید که به حج رفته باشد و حجّ خود را نبیند و به حساب نیاورد؟ آیا رزمنده‌ای سراغ دارید که در طول مدّت دفاع مقدّس در جبهه عمر خود را گذرانده باشد ولی هیچ جا نگوید که من رزمنده بودم، خجالت بکشد و بگوید که من در راه خدا سینه سپر کردم، سراغ دارید؟ عالمی سراغ دارید که دوست نداشته باشد که علم خود را نشان دهد؟ این‌جا و آن‌جا خودنمایی علم خود را ندهد؟ متخصّص متدیّنی را سراغ دارید که خود را تبلیغ نکند؟

تمام این‌ها نشان می‌دهد که انسان گرفتار نمودها است و از بود خبری نیست. آن‌جایی که بود می‌شود همان‌ وقتی است که این حباب شکسته می‌شود و به قعر دریا اتّصال پیدا می‌کند. آن وقت که شکسته شد و دریا شد خبری از او نیست. همه‌ی شما با این شعر آشنایی دارید (آن را که خبر شد خبری باز نیامد).

مناجات امام حسین (علیه السّلام)

وجود مقدّس سالار شهیدان که خود او به دریا وصل بود. اگر می‌خواهید ارتباط امام حسین (علیه السّلام) را با خدا ببینید، این دعای عرفه‌ی امام حسین (علیه السّلام) را یک مروری کنید. مناجات‌های حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) را ببینید. امام حسین (علیه السّلام) آن‌چنان پیش خدا اظهار شرمندگی می‌کند که یک یا دو جمله از جملات دعای شریف عرفه را به محضر شما تقدیم می‌دارم. «إِلَهِی‏ مَنْ‏ کَانَتْ‏ مَحَاسِنُهُ‏ مَسَاوِیَ‏ فَکَیْفَ‏ لَا تَکُونُ‏ مَسَاوِیهِ‏ مَسَاوِیَ‏»[۷] معبود من کسی که کارهای خوب او هم بد است این اصلاً در غیر خدا خوبی نمی‌بیند. به چه کسی می‌گوید کارهای خوب او بد است.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (6)

امام حسین (علیه السّلام) و عشق به عبادت

 نمازهای سیّد الشّهداء (علیه السّلام) نظیر ندارد. وقتی که آن مرد از حضرت سجّاد (علیه الصّلاه و السّلام) پرسید که این فرزندان امام حسین (علیه السّلام) همه علی هستند امام زین العابدین (علیه السّلام) گفتند: من تعجّب می‌کنم که چه زمانی ایشان صاحب فرزند شده است؟ آن‌چنان مجذوب بارگاه خدا بود و مستغرق در عبادت بود که تمام اوقات خود را با عشق به خدا اتّصال داشت. این همه عبادتی که امام حسین (علیه السّلام) می‌کرد چه زمانی فرصت برای امور دیگر پیدا می‌کرد که صاحب فرزند بشود؟ امام حسین (علیه السّلام) در مقام مناجات آن بود.

ایثار و انفاق

 در مقام ایثار سر سفره‌ی سوره‌ی هل اتی «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»[۸] نه این‌که زیاد داشت و از دارایی خود داده بود، دارایی آن‌ها که چند قرص نان بود و غیر از آن هم آهی در بساط نداشتند، سر سفره چیزی نداشتند، یک خانواده سه شبانه روز با دهان روزه هرچه که داشتند در راه خدا دادند.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (7)

امام حسین (علیه السّلام) به یاد فقرا

بعد از شهادت حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) که وقتی آمدند دفن کنند، در پشت مبارک ایشان دیدند که یک زخمی است ولی کهنه است. از این زخم‌هایی نیست که روز عاشورا اثر شمشیر باشد یا نیزه باشد یا تیر باشد، از حضرت سجّاد (علیه السّلام) سؤال کردند که این زخم برای چه است؟ برای چه زمانی است؟ فرمود: پدر من شب‌ها بار روی دوش خود می‌گرفت، عمّار روی دوش خود می‌گرفت و سراغ فقرا را می‌گرفت. روزها نمی‌رفت که آن‌ها خجالت نکشند یا پیش مردم برای آن‌ها کسری نباشد. شب‌ها می‌رفت و در تاریکی می‌رفت و روی دوش خود می‌برد نه روی دوش غلامان. روی دوش خود می‌برد و این کار مستمرّ او بود. این اثر آن باری است که ایشان برای فقرا تحمّل می‌کرد.

چیزی که من را خوب نشان دهد بد است

 کسی که در مقام ایثار و احسان سه شبانه روز با دهان روزه افطار خود را در راه خدا داده است، کسی که هیچ شبی نیست که یاد گرفتاران را نکند و توشه‌ی آن‌ها را روی دوش خود نکشد، او می‌گوید: «إِلَهِی‏ مَنْ‏ کَانَتْ‏ مَحَاسِنُهُ‏ مَسَاوِیَ‏ فَکَیْفَ‏ لَا تَکُونُ‏ مَسَاوِیهِ‏ مَسَاوِیَ‏»[۹] خدایا آن کارهای خوب خود را خوب نمی‌دانم که همه‌ی این‌ها نمود است. هر چیزی که من را خوب نشان دهد بد است، هر چیزی که تو را نشان دهد خوب است.

 این عملی که من را نشان می‌دهد چه روزه باشد، چه نماز باشد، چه جبهه رفتن باشد، اگر به من مربوط است و من را بزرگ می‌کند خیلی زشت است، امّا اگر تو را نشان دهد این دیده نمی‌شود مانند قطره‌ای است که به دریا نشسته است و آن‌جا نمود پیدا نمی‌کند.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (8)

این یک حقیقت بود که در شب عاشورا در این جمع صاحبدل خواستم که عرض کنم. حالا آخرین شب حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) است. ما نمی‌دانیم که آخرین شب عمر ما چه زمانی است ولی حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) دارد به ما درس می‌دهد. یک شب آخرین شب عمر شما است و نمی‌دانید چه شبی آخرین شب عمر شما است. در این شب آخر عمری هر کاری که می‌توانید برای خدا انجام دهید مضایقه نکنید.

روز تاسوعا در کربلا

لذا حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) چهار برنامه را رسماً در مطلبی که به حضرت اباالفضل (علیه السّلام) فرمودند: برادر من ببینید که می‌توانید امشب را مهلت بگیرید. چون لشکر تا پشت خیمه‌ها آمده بود و روز تاسوعا قصد حمله داشتند. شیپورها به صدا درآمد، طبل جنگ به صدا درآمد، نقل و انتقالات قشون، حرکت اردوهای نظامی برای در هم کوبیدن جمعیت قلیل امام حسین (علیه السّلام) دندان‌ها را تیز کرده بودند، شمشیرها را برّاق کرده بودند، نیزه‌ها را آماده کرده بودند، تیرها را در قطارها آماده کرده بودند و یک مشت درّنده با ولع کامل داشتند حمله می‌کردند که بدن نازنین و طاهر این جمع را قطعه قطعه کنند. به حضرت زینب (سلام الله علیها) گزارش دادند.

آقا سیّد الشّهداء (علیه السّلام) خطاب به حضرت اباالفضل (علیه السّلام) فرمودند: «ارْکَبْ‏ بِنَفْسِی‏ أَنْتَ یَا أَخِی حَتَّى تَلْقَاهُم‏»[۱۰] عبّاس، حسین به قربان شما بشود. خود شما سوار شوید و با این‌ها ملاقات کنید و ببینید که این‌ها چه مطلبی دارند. حضرت اباالفضل (علیه السّلام) با ظهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هر سه نفر رفتند و حضرت اباالفضل (علیه السّلام) با این‌ها صحبت کرد و این‌ها گفتند که ما دستور داریم که یا بیعت کنید و از شما بیعت بگیریم و دست ذلّت به دست امیر دهید یا این‌که جنگی خواهیم کرد که کمترین اثر آن این است که همه‌ی سرها از تن‌ها جدا شود. حرف آخر ما همین است.

آقا حضرت اباالفضل (علیه السّلام) فرمودند: پس بگذارید من بروم و با امام حسین (علیه السّلام) صحبت کنم. ظهیر و حبیب مقابل لشکر ماندند و حضرت اباالفضل (علیه السّلام) برگشت. عرضه داشت یا ابا عبدالله (علیه السّلام) این‌ها دیگر تصمیم خود را گرفته‌اند. بنابراین است که خون ما را بریزند. امام حسین (علیه السّلام) فرمودند: عبّاس جان ببینید که می‌توانید این یک شب را از این‌ها مهلت بگیرید.

عشق امام حسین (علیه السّلام) در عبادت خدا

 بعد فرمود: خدایا تو می‌دانی که من نماز را دوست دارم. استغفار را دوست می‌دارم، دعا را دوست می‌دارم و تلاوت قرآن را دوست می‌دارم. هر شب این عشق امام حسین (علیه السّلام)، یعنی برنامه‌ی همیشگی امام حسین (علیه السّلام) بود و یک شب دیگر هم می‌خواست که این عشق بازی با خدا را داشته باشد. چون انسان وقتی وفات کرد دیگر این چیزها از او ساخته نیست. هر کاری که می‌خواهد بکند در این‌جا است. وقتی که از این‌جا رفت دیگر از این میدان‌ها و عرصه‌ها ندارد.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (9)

برنامه‌‌های امام حسین (علیه السّلام) در شب عاشورا

 امام حسین (علیه السّلام) امشب را مهلت گرفتند و چهار برنامه را به گوش همه رساندند که می‌خواهیم امشب نماز بخوانیم و امشب می‌خواهیم استغفار کنیم، امشب می‌خواهیم دعا کنیم ، در میان عبادت‌ها دعا از همه برتر است. دعا غیر از درخواست است. امام حسین (علیه السّلام) درخواستی ندارد امام حسین (علیه السّلام) مناجات دارد، امام حسین (علیه السّلام) دعا دارد، یعنی با اسماء الهی دل خود را نورانی می‌کند.

دعا؛ عبادت برتر

این‌که می‌گویید یا «الله» این دعا است، هیچ چیزی نمی‌خواهید ولی یک مرتبه می‌خواهید بلند شوید می‌گویید «یا الله» می‌خواهید بخوابید می‌گویید «یا الله»، می‌گویید «یا ارحم الرّاحمین» می‌گویید «یا غیاث المستغیثین»، این‌که خدا را صدا می‌زنید این دعا است. خدایا امشب می‌خواهم با تو نجوا داشته باشم، می‌خواهم تو را بخوانم، می‌خواهم با تو باشم، می‌خواهم با تو حرف بزنم و استغفار کنم. این چهار برنامه را گفتند که یاران ایشان نیز در این کلاس‌ها در آخرین شب عمر این چهار برنامه را داشته باشند.

مرور پرونده‌ی اعمال پیش از مرگ

شما هم إن‌شاءالله تعالی برنامه ریزی ‌کنید که هر شب قبل از خواب نیم ساعت قرآن بخوانید و اگر توانستید مستحبّات خمس را جزء برنامه‌ی قبل از خواب خود قرار دهید و یک استغفار واقعی«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ‏»[۱۱] که هم گناهان خود را، هر کسی از پرونده‌ی خود اطّلاع دارد، از گذشته‌ی خود خبر دارد، هر شب بر پرونده‌ی خود مرور کنید و آنچه را که در پرونده‌ی شما از سیّئات نوشته شده است، در باز است و هنوز توبه‌ قبول است، دفتر عمل شما بسته نشده است، گناه نوشته شده است پس حدّاقل توبه را هم بنویسند که آن گناه را با استغفار برطرف کنند.

Sadighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite (1)

استغفار حسینی

 اگر هم بحمد الله اهل مراقبه هستید، اگر گناهی نکرده‌اید استغفار شما استغفار حاتمی باشد، استغفار علوی باشد، استغفار حسینی باشد از این کارهایی که انجام داده‌اید و می‌بینید اظهار شرمندگی کنید، بگویید اگر برای تو بود و به تو رسیده بود من نباید می‌دیدم، این را به خود وصل می‌کنم همین  مایه‌ی نگرانی من است که شاید هیچ عملی از من قبول نشده باشد.

الگوگیری از عبادات امام حسین (علیه السّلام)

تلاوت قرآن، نماز، امشب نماز شب بخوانید، به یاد نماز شب سیّد شهیدان ابا عبدالله (علیه السّلام) نماز شب بخوانید، به یاد امام حسین (علیه الصّلاه و السّلام) اگر واقعاً نیاز به خوابیدن دارید دو رکعت نماز شفع بخوانید. این برنامه‌ی همه شب امام حسین (علیه السّلام) بود. هم تلاوت قرآن، هم استغفار، هم نماز شب، هم دعا، آن هم چه دعاهایی!

امشب این جمعی که با امام حسین (علیه السّلام) بودند سر سفره‌ی امام حسین (علیه السّلام) بودند. آخرین هدیه‌های خود را قبل از مرگ و شهادت خود به پیشگاه خدا اهدا می‌کردند و حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) علاوه بر این‌ها عبادت‌های متنوعی داشت. تا صبح این‌ها خواب نداشتند.

          شب مردان خدا روز جهان افروز است     روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

صله‌ی رحم در شب عاشورا

یکی از برنامه‌های امام حسین (علیه السّلام) سر زدن به عائله‌‌ی خود بود و صله‌ی رحم می‌کرد. به بچّه‌های برادرهای خود، به بچّه‌های زینب (سلام الله علیها)، به بچّه‌های مسلم سرکشی کرد. آخرین بار صله‌ی رحم کرد و این‌ها را نوازش کرد. یکی دیدار مؤمنین بود. امام حسین (علیه السّلام) به اصحاب خود سر زد.

سیاست امام حسین (علیه السّلام) در پاسداری از خیام

یکی جهاد بود، مرابطه بود، مرزبانی بود که انسان یک شب مرزبانی کند ثواب یک سال عبادت را دارد. مرز کشور امام حسین (علیه السّلام) همان خیمه‌هایی بود که آن‌جا زده بود. مرزبانی می‌کرد که حمله‌ای از دشمن، بچّه‌ها را تهدید نکند، خانم‌ها را تهدید نکند لذا دستور داد که در دل شب دور آن منطقه را خندق ایجاد کردند و بعد هم از این خس و خاشاک بیابان جمع کردند و آوردند در این خندق‌ها آتش روشن کردند، همه‌ی مسیرها را بستند، مسیر نفوذ دشمن را بستند جزء آ‌ن مکانی که برای ورود و خروج خود می‌خواهند بروند و حمله کنند و برگردند. این که عصر عاشورا کار مشکل شد، یکی همین بود که راه فرار برای بچّه‌ها باقی نمانده بود.

زینب (سلام الله علیها)؛ قافله سالار اسرای کربلا

 یکی از برنامه‌ها هم آماده کردن حضرت زینب (سلام الله علیها) بود، باید آخرین انرژی‌ها و نور را به این قافله سالار تزریق می‌کرد که بار همه‌ی شهداء به دوش زینب (سلام الله علیها) می‌آید و باید پیام شهداء را ، رسالت شهداء را، هدایت نسل‌ها را تا قیامت این خانم پیام عاشورا به همه‌ی نسل‌ها برساند و آماده شود که در لباس اسارت در کوفه خطبه بخواند که در مجلس شراب رفت درآن‌جا خود را نبازد. در آن‌جا بتواند محکم صحبت کند، اگر جلوی چشمان خود دید که با چوب خیزران به لب‌های حسین (علیه السّلام) می‌زنند ضعف نکند، قدرت داشته باشد، مقاوت داشته باشد، صبر کند تا این قافله را به شام ببرند و در شام سه ساله‌ای را پرچم‌دار کند و آن‌جا بگذارد و وقتی بر می‌گردد به حسین عزیز خود بگوید من امانت داری می‌کردم ولی سه دختر سه ساله‌ی تو را آن‌جا گذاشتم.

Daghighi-13940801-10Moharram-ThaqalainSite.mp3

 


[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]–  سوره‌ی مریم، آیه ۹۳٫

[۳]– سوره‌ی هود، آیه ۷۵٫

[۴]– نهج البلاغه، ص ۴۸۱٫

[۵]– سوره‌ی حجر، آیه ۲۱٫

[۶]– سوره‌ی طه، آیه ۸۲٫

[۷]– بحار الأنوار، ج ‏۹۵، ص ۲۲۵٫

[۸]– سوره‌ی انسان، آیه ۸٫

[۹]– بحار الأنوار، ج ‏۹۵، ص ۲۲۵٫

[۱۰]– الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج ‏۲، ص ۹۰٫

 [۱۱]– سوره‌ی نوح، آیه ۱۰٫