حضرت آیت الله صدیقی روز چهار شنبه مورخ ۰۹ بهمن ۹۸ در مراسم شب دوم فاطمیه مسجد غدیر خم به سخنرانی پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می شود.
- مقدّمه
- حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادرِ آفرینش هستند
- دنیا محلِ سختی کشیدن است
- شیعه باید منطقِ قوی داشته باشد
- خدای متعال ذلّت را دوست نمیدارد
- جنگِ فرهنگی در قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم السلام
- انفاق باید هدفدار باشد
- فلسفه احکام در بیان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
- روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
مقدّمه
صَلّی الله عَلَیکَ یا صاحِبَ الزَّمان یَابنَ الحَسَن، آجَرَکَ الله فِی شَهادَهِ جَدَّتکَ فاطِمَه وَ مُحسِنهَ المَقتُول، سَیّدنا أغِثنی، أدرِکنَی، اُنظُر إلَینا، بِحَقّ آبائِکَ وَ اُمِّهَاتِک، نَحنُ المُضطَرّون، نَحنُ المُفتَقِرون، نَحنُ المُنتَظِرون.
جهت عرض تسلیت به مناسبتِ مصیبتِ جانکاهِ شهادتِ مظلومانهی امّ الأئمه امّ أبیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شهادتِ حضرت محسن علیه السلام به محضر شریف امام زمان ارواحنا فداه و جهت تعجیل در ظهورِ ایشان و سلامتیِ وجودِ عزیزِ ایشان و رضایتِ خاطرِ خطیرِ ایشان صلوات ختم بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
تقدیم به ارواحِ پاکِ شهدا، خصوصاً حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت محسن علیه السلام، امامانی شهیدمان، شهدای راهِ توحید، شهدای راه ولایت در طول تاریخ، شهدای این سرزمین مقدّس، سرافرازانِ مدافع حرم، این شهید عزیزکردهی خدا و افتخارِ امّتِ اسلامی سردار فداکار و همیشه سنگرنشینِ ما حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی و همسنگرانِ دیگرِ ایشان صلوات ختم بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
برای نورانیّتِ دلها، آمرزشِ گناهان، پاکیِ جانها از رذائلِ اخلاقی، توفیقِ توبه، بندگی در مابقیِ عمر و عاقبت بخیریِ خودمان و عائلهیمان صلوات ختم بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الأطْهَرینَ سِیَّمَا مَولَانَا بَقیَّهَ اللهِ فِی العَالَمینَ أَرْوَاحُنَا فِدَاهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ رِضَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
این شهادتِ جانگداز، این شهادتِ شکنندهی دختِ گرامیِ پیامبر اکرم، تنها مدافعِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و تنها افشاءگرِ چهرهی منافقین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنم.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مادرِ آفرینش هستند
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم در مجاریِ خلقت جزوِ فیضِ نخستِ خدای متعال است و خدای متعال عالَم را با حکمتِ بالغهی خود دارای مراتب خلق کرده است، اول مخلوق نورِ نبی است، «أَوَّلُ شَیْءٍ خَلَقَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِیِّکَ یَا جَابِرُ»[۲]، بعد از خلقِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خلقتِ نورِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بود و در مرحلهی سوم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، عالَم، آدم، عرش، فرش، ملائکه، قدسیان، بهشت، هر چیزی که هست از چشمهی وجودِ این سه بزرگوار جوشیدهاند.
بنابراین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به یک تعبیری مادرِ عالَمِ آفرینش است، هست و نیست در دامانِ ایشان وجود گرفتهاند و به کمال رسیدهاند، و ظرفیتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بالاتر از ظرفیتِ این عالَم است، ایشان در این عالَم نمیگنجند، اگر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حقیقتِ خود را در این عالَم نشان میدادند عالَم طاقت نمیآورد، «لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ»[۳]، اگر این قرآن کریم بر کوه نازل میشد هیچ کوهی تحمّلِ قرآن کریم را نداشت و کوهها متلاشی میشدند. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امّالکتاب هستند، مادرِ قرآن کریم هم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و ایشان قرآنِ ناطق و مادرِ یازده قرآن هستند.
از این جهت عالَم برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها کوچک بود و ایشان را تحمّل نکرد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم تنگیِ این عالَم را برای خودشان دیدند، لذا از خدای متعال درخواست میکردند «اللهم عجل وفاتی سریعا»، خدایا! در مرگِ من تسریع کن!
این مظروف بزرگتر از ظرف بود و فشار میآمد. بعلاوه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از نظرِ معرفتِ به ذاتِ ربوبی در حدّی هستند که ذوبِ در خداوند علی حکیم هستند. این عالَم عالَمِ کثرت است و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لقاء خدای متعال را دوست میداشتند، چون ایشان «ولیّه الله» هستند.
در سوره مبارکه جمعه میخوانیم که «قُلْ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ»[۴]، اگر کسی تمنّیِ موت داشته باشد نشانهی ولایتِ الهی بر وجودِ اوست، این دلدادگی به خدای متعال است و خاطرجمعی از پروندهی خود، اینهایی که از مرگ میترسند مشکلِ پروندهای دارند.
دنیا محلِ سختی کشیدن است
گفته بود: نه در غربت دلم شاد و نه روی بر وطن دارم؛ بعضیها اینجا که… «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَهٌ وَ بِالْغَدْرِ مَعْرُوفَهٌ»[۵]… اینجا این آیهی کریمهای که میفرماید «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ»[۶] ما انسان را در سختی خلق کردهایم؛ در تمامِ لذائذِ این عالَم سختی هست، در این عالَم هیچ نوشی بدونِ نیش نیست، مطلقا، خودِ خدایی که آفریده است خبر داده است، این عالَم دارِ مشکلات است، دارِ بلاست، دارِ داغ است، دارِ هجران است، دارِ انواعِ شکستها در زندگی است، دارِ فراز و نشیب است، دارِ بیماری است، و حسادتها، از پشت خنجر زدنها، و انواعِ نیشهایی که انسان از بیگانه دریافت میکند، در اینجا عیش منقص است؛ اما آیا اگر به آنجا رفتیم وضعِ ما درست است؟ اگر ما آنجا را آباد کردیم خدای متعال هم اینجا را برای ما آسان میکند، خدای متعال این مطلب را قول داده است، فرموده است: «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»[۷]، هر کسی تقوا داشته باشد خدای متعال در امرِ او و در زندگیِ او گشایش قرار میدهد، او را ثروتمند نمیکند، ممکن است ثروت داشته باشد و ممکن است ثروت نداشته باشد، ولی خدای متعال راه را برای او هموار میکند، او گرفتارِ بنبست نمیشود، او گرفتارِ نیشِ داخلی نمیشود، او گرفتارِ گرههای کور نمیشود، «یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا»، این در همهی زندگی است، هر کسی اهلِ تقوا باشد، هر کسی از خدای خود پروا کند، هر کسی از خدای خود حیاء کند، و بخاطرِ حیاء از خدای متعال مرتکبِ گناهی که خدای متعال را به غضب درمیآورد نشود خدای متعال قول داده است که کارِ او را آسان کند. اما آسان کردنِ دینداری یک طورِ دیگر است، خدای متعال در آن جهت دارد که «فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى* وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی * فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى»[۸]، سه شرط دارد که دینداریِ انسان آسان بشود، باز کردنِ درِ بهشت برای او زور زدن نخواهد بلکه با جاذبهی عشق مجذوبِ بهشت بشود و با پای عشق گردنهها را طی کند، انسانِ عاشق خستگی نمیفهمد، باز این هم از روایاتِ تربیتیِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و هم واقعبینی و هم گرا دادن به همهی ماست، فرمود: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیْهِ النِّیَّهُ»[۹]، انسان به چیزی که دل داده است، هر اندازه برای دلبرِ خود زحمت بکشد بدن احساسِ سنگینی نمیکند، بدن انرژیِ لازمِ خود را کاهش نمیدهد، انسان با ذوق و شوق حرکت میکند.
شیعه باید منطقِ قوی داشته باشد
وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در امورِ فرهنگی و علمی مرجع و ملجأ بودند، و هوای سنگرنشینهای مقابلهی با دشمنان را داشتند. یک زنِ مؤمنه، با یک زنِ منافقه مباحثه میکردند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رمزِ پیروزی در مناظرهی با مخالف را به این بانوی شیعهی خود آموزش دادند و این بانو رفتند و در مناظره پیروز شدند؛ وجود نازنینِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: شادیِ ملائکه در پیروزیِ تو بیشتر از شادیِ خودت بود، قلبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شاد شد.
شیعه باید همیشه منطقِ قوی داشته باشد، در برابرِ مخالف کم نیاورد، و اگر در گفتگوی با یک ضدّ انقلاب، با یک فتنهگر، با یک بیدین، با یک اجنبی، با یک خبیث، انسان مجهز بود و طرف را ضربه فنّی کرد قلبِ امام زمان ارواحنا فداه خشنود میشود.
این «هشام بن حکم» در مناظرهای که با عالِمِ سنّی در بصره داشت و او را در یک بنبستی قرار داد که پاسخی پیدا نکرد و خودِ او متوجه شد که این حرفها برای یک جوان نیست و وقتی فهمید که از امام صادق علیه السلام الهام گرفته است انصاف داد که این حرفها از این خانواده است، ولی «هشام بن حکم» طلبهای جوان بود، وقتی به محضر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رسید حضرت احترام کردند و او را در کنارِ خویش جای دادند، با وجودِ افرادِ مُسِن، با وجودِ انسانهای خوش سابقه، اما چون «هشام بن حکم» با پیروزی آمده بود حضرت او را در کنارِ خویش جای دادند.
خدای متعال ذلّت را دوست نمیدارد
قرآن کریم ما را به این موضوع تشویق کرده است که شیعه باید همیشه در زندگی پیروز باشد، در زندگی شکستناپذیر باشد و سیهرویی نداشته باشد؛ لذا این تعبیرِ «ضَربَهُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَهِ الثّقلین»[۱۰] یک ضربهی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خندق برابرِ با عبادتِ جن و انس در تمامِ دورانِ خلقت بود، اگر هر چه جن و انس عبادت کردهاند و عبادت میکنند در یک ترازو قرار بدهند و ضربهای که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ احزاب زدند و «عمرو بن عبدود» را از پای درآورد و اسلام را بیمه کرد، ارزشِ این ضربه از عبادتِ ثقلین… که از جملهی عبادتها شهادت است، شهادت جزوِ برترینِ عبادتهاست، اما ضربهی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از ثوابِ شهادتِ همهی شهدا و عرفانِ همهی عرفا و تهجّد و نمازشبِ همهی متهجّدین و احسانِ همهی محسنین و هرچه عبادت سراغ دارید بالاتر است، چرا؟ برای اینکه خدای متعال پیروزیِ مؤمن را دوست دارد، خدای متعال عزّتِ مؤمنین را دوست دارد، «وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ»[۱۱]، خدای متعال ذلّتپذیری را دوست نمیدارد.
بعضی از مسئولینِ ما هم در مسئلهی برجام و هم درمسئلهای که اینها تازه حاج قاسم سلیمانی را شهید کردهاند، هنوز خونِ ایشان خشک نشده است، آیا باید باز هم کسی دم از مذاکره بزند؟ یک مرتبه سر خم کردهاید! شما قولهای خودتان را دادهاید، پیشاپیش آن اعمالی را که قول نداده بودید هم انجام دادهاید، بتن ریختید و هستهای را به آن صورت درآوردید، و آنها هم به هیچکدام از وعدههای خود عمل نکردند و یک ریشخندی هم به شما زدند، باز هم مطرح کردنِ مذاکره دیگر خلافِ عزّت است! و قرآن کریم دارد: «وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّه»[۱۲]، «لَن» به معنای هیچگاه و هرگز است، در هیچ زمانی تا ابد، «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا».
لذا ارزشِ این عظمت، این صولتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که اقتدارِ جبههی حق بود، سربلندیِ مسلمانان بود در محضرِ پروردگار علی اعلی از همهی عبادتهای عالَم بالاتر است.
جنگِ فرهنگی در قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم السلام
و در مقامِ جنگِ فرهنگی قضیّه مهمتر از جنگِ سخت است، چون اینجا جهادِ اعتقادات است، جهادِ پیروزیِ حق بر باطل است، این مسئلهی فرهنگ به قدری مهم است که اگر کسی یک نفر را به ظلالت بکشاند، اگر یک کسی برای یک مؤمن با کارهای خود و یا با حرفهای خود شبهه ایجاد کند که ایمانِ او متزلزل بشود و گرفتارِ ارتداد بشود گویا عالَمی را کشته است، «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا»[۱۳]، اگر انسان یک کسی را بدونِ جهت بکشد، او یک نفر را نکشته است، این صریحِ قرآن کریم که کانّه او نسلی را نابود کرده است و روز قیامت گناهِ قتلِ یک نسل در پروندهی او نوشته شده است.
در مقابل «وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»، اگر کسی را زنده کردید، این زنده کردنِ یک نفر در ظاهر این است که مثلاً ماشین به او زده بود و شما او را به بیمارستان رساندید و او از مرگ نجات پیدا کرد، یا مثلاً خون به او نمیرسید و شما رفتید و خون دادید که اگر به موقع خون نداده بودید این شخص از بین میرفت، این هم مصداقِ همین آیه است.
ولی وجود مقدّس امام صادق علیه السلام که ترجمانِ قرآن کریم است، که قرآن ناطق هستند، که تأویلِ قرآن کریم نزدِ این بزرگواران است، ایشان فرمودند: اگر کسی فردی را از ظلالت به هدایت خارج کند او را زنده کرده است، و نه تنها او را زنده کرده است بلکه یک نسل را زنده کرده است.
این بود که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در جبههی فرهنگی حضور داشتند و حضورِ جدّی داشتند و پرچمدار بودند و سنگرنشین بودند و هوای ضعفای شیعیانِ خویش را داشتند که اگر مناظره یا بحثی پیش آمد شیعه کم نیاورد و منطقِ علاقهمند به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در گفتگوی با مخالفین غالب باشد و پیروزی کسب کند.
وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیدند که این شخص شاد برگشته است فرمودند: شادیِ ملائکه از شما بیشتر است.
این قضیّه که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسائلِ شرعی، در مسائلِ اعتقادی، در مسائلِِ اخلاقی مادر بودند، مربّی بودند، آموزگار بودند، الگو بودند، دارای قدرتِ تصرّف در تزکیهی نفوس بودند، و دارای ولایتِ تکوینی بودند، لذا آمادگی داشتند و همه هم میدانستند.
بانویی به محضرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمد و عَرضه داشت: مادرم مسئلهای را پرسیده است و مرا مأمور کرده است که بیایم و پاسخِ این مسئله شرعی را از شما بگیرم، حضرت گوش کردند و پاسخ دادند، این شخص خداحافظی کرد و رفت، در مسیر دید که فراموش کرده است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه فرمودهاند، برگشت و عرضه داشت: مرا ببخشید، من پاسخ را از یاد بردم، آیا میشود پاسخِ مسئله را یک مرتبهی دیگر هم بفرمایید؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک مرتبهی دیگر فرمودند، در تاریخ هست که این شخص تا نُه مرتبه رفت و برگشت، حال یا گرفتارِ حواسپَرتی بوده است و یا حافظهی او ضعیف بوده است و یا اینکه میخواست به این بهانه مدام بیاید و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببیند.
گاهی خدای متعال حاجتِ بنده را نمیدهد، چرا؟ نه از این باب که بندهی خود را دوست ندارد، بلکه از این باب که اگر حاجتِ او را بدهد این بنده دیگر نمیآید. خدای متعال دوست دارد که انسان مرتّب در بزند، مدام «یا الله» بگوید، گاهی گرفتاریهای بندهی خود را به این زودی برطرف نمیکند تا توسّلِ شما را ببیند، خدای متعال اشکِ بندهی خود را دوست دارد، سائل بودنِ بنده در پیشگاهِ خدای متعال برای او عزّت است، خدای متعال اینها را دوست دارد، خدای متعال ما را دوست دارد و علاقهمند است که ما در راهِ خدای متعال رفت و آمد کنیم و رابطهی ما قطع نشود.
شاید هم این بانو همینطور بوده است، شاید میخواسته که مدام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببیند و به این بهانه مدام برمیگشته است. در مرتبهی نُهُم از نظرِ روحی خجالت کشید و از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عذرخواهی کرد و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: نه! اگر به کسی بگویند بالای این کوه یک گنجِ قیمتی وجود دارد که میتواند برای تو سرمایه باشد یا بگویند اگر شما به این قلّه بروی به شما صدهزار دینار میدهیم، شما برای رفتنِ به این قلّه با گرفتنِ صد هزار دینار (یعنی صد هزار سکهی طلا) آیا شما احساسِ خستگی میکنید؟ عرض کرد: نه! حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: وقتی من به شما پاسخی میدهم خدای متعال برای من میانِ زمین و آسمان اجر مقدّر میکند. لذا اینکه من رفت و آمدِ شما را تحمّل کنم و پاسخِ شما را دقیق بگویم به نفعِ من است و منّتی بر شما نیست، این منّتی بر من است که من با مراجعاتِ شما نزدِ خدای متعال آبروی جدید کسب میکنم.
این است که «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عَمّا قَوِیَتْ عَلَیْهِ النِّیَّهُ»، کسی که شوقِ تحصیلِ رضای خدای متعال را دارد کارِ برای رضای خدای متعال او را خسته نمیکند.
این خستگیهایی که مثلاً ما فوراً در تلاوت قرآن کریم خسته میشویم یا از نماز خسته میشویم یا از رفتن و بودن در مسجد خسته میشویم برای این است که نیّتهای ما خالص نیست، اگر بدانیم «با خدا نشستن» یعنی چه، اگر بدانیم «انس با خدا» یعنی چه، اگر بدانیم «خلوت با خدا» یعنی چه، اگر لذّتِ عبادت را درک میکردیم میفهمیدیم که هیچ لذّتی از لذایذِ مادّی لذّتِ نماز را ندارد.
ان شاء الله خدای متعال آیت الله بهجت روحی فداه را رحمت بفرماید، ایشان میفرمودند: نماز برای مؤمن لذیذترین لذّات است، و اگر ملوک و سلاطین لذّتِ نماز را درک میکردند سلطنتِ خود را میدادند تا لذّتِ دو رکعت نماز را بدست بیاورند.
این عبودیت در حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و این جبههای را که در این جبهه پیروزیِ معنوی وجود دارد، پیروزیِ منطقی وجود دارد، انسان یک نفر را هدایت میکند، یا اینکه انسان یک ظالّی را بیاعتبار میکند تا دیگران به دنبالِ آنها نروند، بعضی از این حقّهبازها به نامِ عرفان و به نامهای دیگر جوانها را بدبخت میکنند، دختران را بدبخت میکنند، پسرها را بدبخت میکنند، روحیهی آنها را خراب میکنند، انسان مجهّز باشد و برود با مناظرهای اینها را از چشمِ مردم بیندازد.
وجود مبارک امام صادق علیه السلام هر زمانی که ابوحنیفه را میدیدند یک طوری او را سبک میکردند که مردم بدانند او خطرناک است، و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این صحنه یک جبههی عظیمی را فرماندهی میکردند و ایشان تا قیامِ قیامت معلّم هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها معلّمِ اخلاق هستند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها متلکّم هستند و به ما علمِ کلام یاد میدهند، و اسرار و رموزی که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در آموزشِ دین رعایت میکردند جزوِ درجاتِ عصمتِ فاطمی سلام الله علیها است.
و در کنارِ مسئلهی فرهنگیِ اعتقادی، فرهنگیِ اخلاقی، آموزشهای مردم، آموزشِ مسئله، حمایت کردن از شیعهی مستضعف، مجهز کردنِ اینها به منطق و علم، که امروز جای این حرفها خیلی خالی است، دشمنانِ ما شبیخونِ فرهنگی میزنند، دشمنانِ ما با این شبکههای مجازی که نایبِ امام زمان ارواحنا فداه حضرت آقا بیش از دهها جلسه با مسئولینِ مملکت گذاشتهاند، فساد را، این آسیبهای اجتماعی را، در مقابلِ اینها یک به یک بررسی کردهاند و نهیب زدهاند، گاهی این شبکههای مجازی را به اینها «قتلگاه جوانان» معرّفی کردهاند، و اصرار کردهاند که شبکههای ملّی را تقویت کنید و اجازه ندهید شبکههای بیگانه اینطور در کورهدهاتها هم دخترهای مردم را به بیعفّتی دعوت کنند و حرمتها را از بین ببرند، همینطور بدونِ مدیریت آزاد گذاشتهاند و به فرمایشِ نایبِ امام زمان ارواحنا فداه هم اعتناء نکردهاند. دشمن سیصد شبکه با زبانِ فارسی راه انداخته است که مدام علیهِ دینِ ما در حالِ بمباران کردن هستند، علیهِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، علیهِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، علیهِ اهل بیت علیهم السلام، علیهِ شهدای ما، علیهِ ولایتِ ما تحرّک میکنند و مغزِ جوانهای ما را بمباران میکنند.
اینجا نقشِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که اصرار دارند یک کسی که وابسته به ایشان است در برابرِ دشمنان کم نیاورد و با شبهات متزلزل نشود مشخص میشود.
ما باید امروز این موضوع را در همه جا رعایت کنیم، فرزندانمان را با مسجد آشنا کنیم، فرزندانمان را با علمایی آشنا کنیم که میتوانند در برابرِ شبهات پاسخ بدهند، با کانونهایی که سوال و پاسخ مطرح میشود، در آنجا انسانهای برجستهای هستند که زبانِ جوان و نوجوان را میدانند.
ما برای تحصیلاتِ ظاهریِ فرزندانمان خیلی اهمیّت قائل هستیم، اینکه به یک مدرسهای برود که در کنکور قبول بشود، اما برای دینِ فرزندانمان اهمیّتِ زیادی قائل نیستیم، روز قیامت این ما هستیم که باید پاسخِ ایمانِ فرزندانمان را بدهیم.
لذا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک عنصرِ منزوی نبودند، یک عنصری بودند که جلوهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، نورِ جهانی دارند، خطبهی ایشان اعتبارِ بینالمللی و فرازمانی و فرامکانی دارد، علوم مختلف در خطبهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها موج میزند، هم در بحثِ خداشناسی که بیاناتِ خیلی عالی دارند، نقشِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، صفاتِ قرآن کریم، بعد جامعهشناسی میکنند، روانشناسی میکنند، نقشِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را بیان میفرمایند، فلسفهی تاریخ میفرمایند، فلسفهی احکام میفرمایند؛ این نشان میدهد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یک انسانِ کامل، دلسوز، راهنما، راهبر، پرچمدار و یک فِلِش به سمتِ پروردگارِ عالَم هستند.
انفاق باید هدفدار باشد
من دو سه جمله از فلسفهی احکامِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خدمت شما تقدیم میدارم، شب شام غریبانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، شبِ سختی برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فزندانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، و ما هم همراهِ شما، خصوصاً… ما در این سالها، در این چند دهه با آیت الله مجد یک سوزی نسبت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها پیدا کردهایم، و الحمدلله مسجد شما در کمک به سیلزدهها فعال بوده است، شبِ گذشته هم یکی از دوستان میگفت: اگر شما هم بگویید مؤثر است؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وقتی انفاق میکنند مأمورِ سیر کردنِ شکمها نیستند، یعنی قصدِ پرورشِ حیوان که ندارند، این کار کارِ فرهنگی است، وقتی شما برای خدای متعال احسان میکنید دلِ او را با خدای متعال مربوط میکنید، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خودشان را شیرین نمیکردند بلکه دینشان را شیرین میکردند، همه چیزِ خویش را به حسابِ قرآن کریم میگذاشتند، این پیراهنبخشیِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که وقتی… حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند اگر لباسِ کهنهی خویش را داده بودی یک برهنهای را پوشانده بودی، ولی لباسِ نو (لباس عروسی) برای همسرِ تو بهتر بود، آیا میدانید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه پاسخی دادند؟… نه اینکه اینها مبهم بود، این بزرگواران مطالب را برای ما سمعی بصری میکنند تا ما بفهمیم و از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یاد بگیریم، این سوال و پاسخ برای تربیتِ شیعیان است، وگرنه هر دو بزرگوار هرآنچه انجام میدهند همان است که خدای متعال همان را از ایشان خواسته است؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضه داشتند: دو جهت باعث شد که من پیراهنِ عروسیِ خویش را بدهم، یکی اینکه قرآن کریم فرموده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»[۱۴]، ما باید به شما تأسّی کنیم، هر کاری که شما انجام دادهاید آن بهترین کار است و شما وقتی که سائل آمد و چیزی نداشتید بدهید لباسِ خودتان را درآوردید و به سائل دادید و در نتیجه زمانِ نماز دیگر نمیتوانستید از خانه بیرون بیایید که آیه آمد و به شما تسلّی داد «وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا»[۱۵]، من دیدم شما این کار را کردید و به حکمِ قرآن کریم به طبعیّت از شما این کار را انجام دادم، دوم اینکه قرآن کریم فرموده است: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»[۱۶]، اینکه انسان پولِ زیاد داشته باشد و مقدارِ خیلی اندکی هم به مسجد یا به یک سیلزده کمک کند که هنر نیست، هنر این است که انسانِ ضعیفی باشد و درآمدِ کمی هم داشته باشد و یک وعده غذا نخورد و به سیلزدهها کمک کند، این میشود «گذشت از محبوب».
ان شاء الله خدای متعال مرحوم شهید حجت الاسلام آقا مصطفی ردّانیپور را رحمت کند که از دوستانِ من بودند، ما یک زمانی یک سرکشی به جبهه کرده بودیم، در منطقهی شلمچه توپهای دشمن میآمد، من دیدم یک ماشین باسرعت آمد و تا رسید با یک دنیا دلسوزی و نگرانی فرمود: حاج آقا! شما اینجا چکار میکنید؟ ما آمدهایم که شما در آنجا دینِ مردم را حفظ کنید، اینجا افرادی هستند که منطقه را حفظ کنند، ولی برای جبههی حفظِ دین مهمتر از این جبهه است، شما چرا اینجا هستید؟ مرا سوار کرد و برد و ما شب شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام میهمانِ این شهید بودیم، دستِ ایشان هم تیر خورده بود و در گچ بود، تا صبح مناجات داشت، حتّی یک لحظه هم نخوابید، چه نالههایی! چه سوزهایی!
زمانی که این بزرگوار برای عروسیِ خود آمده بود، قربه الی الله با همسرِ یک شهید ازدواج کرده بود و مرحوم امام برای آنها خطبهی عقد را خواندند، این هم جزوِ بصیرتهای معنوی است، «اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ»[۱۷]، امام به همسرِ ایشان فرموده بود که ان شاء الله خدای متعال به شما صبر بدهد، یعنی مرحوم امام مطمئن بودند که ایشان هم شهید میشود. این آقا مصطفی پیراهنی که پدر و مادرِ ایشان برای دامادیِ ایشان خریده بودند به یک جوانِ دیگری بخشیده بود، بعد مادرِ ایشان اظهارِ نارضایتی کرده بودند که من دوست دارم شما را در دامادی با لباسِ دامادی ببینم، رفته بود این لباس را از آن طرف یک شب گرو گرفته بود و آورده بود و فردا دوباره آن لباس را برد و پس داد، «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا»[۱۸].
این شهدا که بیخود شهید نشدهاند، اینها یک چیزهایی داشتند، اینها یک گوهرهای گرانبهایی بودند، این ایثارِ ایشان، این اخلاقِ ایشان، این رعایتِ حقوقِ مادرشان، این ضعیفنوازیشان… ولی این کارهای این بزرگواران برای تربیتِ حیوان نبود، تمامِ کارهای اینها فِلِش بود که با احسان و انفاق دلها را با خدای متعال آشنا کنند.
لذا کمکهای بدونِ جهتگیری خیلی کامل نیست، کمکِ شما علاوه بر اینکه یک خلأ اقتصادی را پُر میکند، باید برای بُعدِ فرهنگی با این کمکها دینداریِ خودتان و مردم را نشان بگیرید، دین را تقویت کنید، بدهید که مردم دیندار بشوند، بدهید که مردم بدبین نشوند، بدهید که مردم در داخل احساسِ اختلاف طبقاتی نکنند و کینهتوزی و حسد نیاید، برای معالجهی بیماریهای اخلاقی انفاق و اطعام و زکات بدهید.
فلسفه احکام در بیان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
لذا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این بخش فلسفهی احکامشان فرمودند: «فَجَعَلَ اَللَّهُ اَلْإِیمَانَ تَطْهِیراً لَکُمْ مِنَ اَلشِّرْکِ، وَ اَلصَّلاَهَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ اَلْکِبْرِ، وَ اَلزَّکَاهَ تَزْکِیَهً لِلنَّفْسِ، وَ نَمَاءً فِی اَلرِّزْقِ، وَ اَلصِّیَامَ تَثْبِیتاً لِلْإِخْلاَصِ»[۱۹]، اصلاً مسئلهی فقیر در زکات مطرح نمیکنند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میفرمایند: تو باید از فقیر ممنون باشی، نه اینکه تو ترحّم میکنی و او بیچاره است، روزیِ فقیر هم بدستِ خدای متعال است، خدای متعال آن را به دستِ تو داده است که تو از مال بگذری تا تو انسان بشوی، انسانی که از مال نگذرد انسان نمیشود، مال انسان را نجس میکند، «علی غیب مال» انسان را حریص میکند، انسانِ حریص طهارتِ باطن ندارد، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسئلهی زکات در حالِ آموزشِ «خودسازی» به ما هستند، شما آمدهاید که خودتان را در اینجا درست کنید، «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»[۲۰]، این «قلبِ سلیم» چطور «قلبِ سلیم» میشود؟ علاقهی به دنیا بیماریِ قلب است، وقتی شما تعلّقاتِ دنیا را از خودتان کنار گذاشتید قلبِ شما سالم میشود، قلبِ سلیم قلبی است که غیر از خدای متعال در آن دل نباشد. «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّه»[۲۱].
لذا زکات در قدمِ اول شما را میسازد، شما را به خدای متعال نزدیک میکند، در قدمِ دوم مالِ شما بیمه میشود، در مرحله سوم این انسانِ ضعیف را بلند میکنی و او هم میبیند در جامعهی اسلامی ترحّم وجود دارد، عاطفه وجود دارد، به اسلامِ شما بدبین نمیشود، به مسجد آمدنِ شما بدبین نمیشود، به نمازجماعتهای شما بدبین نمیشود، مسجدی که الحمدلله مایهی برکات است، بیمارستان میسازد، درمانگاه میسازد، در جبههها حضور دارد، در ساختنِ خانه برای سیلزدهها حضور دارد، این مسجد مسجدِ رضای خدای متعال است، این مسجدی رونقِ دین را در همهی جاهایی که آسیبپذیر است زیاد میکند، آنجا قبل از آنکه مال ببرد فرهنگ میبرد، دین میبرد، انصاف میبرد، ایثار میبرد، و ارتقاء درجه در محضرِ خدای متعال حاصل میشود.
روضه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
این هم یک شبی بود که توفیق داشتیم در مجلسِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با شما سینه سوختههای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، با فرزندانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در این شب شام غریبان به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تسلیت بگوییم، با حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام همدردی کنیم، با فرزندانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بنشینیم و در غمِ آن بزرگواران سهیم بشویم.
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امروز خودشان شهادتشان را قبول کردند… اما به فضّه فرمودند: فرزندان را به مسجد بفرست، من به اتاق وارد میشوم، بسترِ من را رو به قبله قرار بده، وقتِ نماز بیا و مرا صدا بزن، اگر دیدی پاسخ نمیدهم بدان که دیگر از دنیا رفتهام…
فضّه میگوید: خیلی آشفته شدم، دلشوره داشتم، نگران بودم که نکند بروم و صدا بزنم و پاسخی نشنوم… اما آمدم و صدا زدم و دیدم بانوی من پاسخ نمیدهند… روپوش را کنار زدم و دیدم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنیا رفتهاند…
حسنین علیهما السلام نالان آمدند، امام حسن مجتبی علیه السلام بالای سرِ مادر نشستند، حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام پایینِ پای مادر نشستند، هردو داد میزدند و ناله میکردند… مادر… مادر… مادر… اما حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام اصرار داشتند «مادر! من حسینِ تو هستم»… مادر! با من حرف بزن…
به آقازادهها عرض کردند که بروید و پدرِ خود را خبر کنید که بیایند…
این بزرگواران به طرفِ مسجد دویدند، به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خبر دادند که ای پدر! مادرِ خویش را از دست دادیم… در این مسافتِ کوتاه چه بر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام گذشت… میگویند عبای ایشان مدام به پای مبارکِ ایشان میپیچید و ایشان چند مرتبه با صورت به زمین افتادند…
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به کنارِ بسترِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و عمامه را کنار گذاشتند… سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به دامان گرفتند… مدام ایشان را صدا میزدند… میدیدند ایشان پاسخ نمیدهند… اشکِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به صورتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها افتاد… اینجا بود که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صدا زدند: «یا فاطِمَه! أنا عَلی بن ابیطالِب»… فاطمه جان! من پسرعموی تو علی هستم… «کَلِّمینِی»… با من حرف بزن…
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رجعت کردند و چشمانِ مبارکِ خویش را باز نمودند، بعضیها میگویند: ایشان اشک چشمانِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را پاک کردند…
یا امیرالمؤمنین! بالای سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدید، بدنِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قطعه قطعه نبود، ولی این شب به قدری بر حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سخت گذشت که میفرمودند «نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ»[۲۲]، فاطمه جان! نفسِ علی بالا نمیآید… سینهی من تنگی میکند… «یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ»… ای کاش که جانِ علی همراه با نفسهای او بیرون میآمد…
اما بمیرم برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام…
امام حسین علیه السلام به بالای سرِ حضرت علی اکبر علیه السلام آمدند… مدام از پردهی دل فریاد میزدند: «وَلَدی… علی…»، هفت مرتبه فرمودند… دیدند پاسخی نمیدهد… با زانو حرکت کردند و به سمتِ پیکر آمدند… خم شدند… «وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ»[۲۳]… صورتِ خویش را روی صورتِ خونین حضرت علی اکبر علیه السلام گذاشتند… «لَقَدِ اسْتَرَحْتَ مِنْ هَمِّ الدُّنْیَا وَ غَمِّهَا وَ بَقِیَ اَبُوکَ فَریِداً وَحیداً»… پسرم! رفتی و راحت شد، اما پدرِ تو بیکَس شده است…
تنها جایی که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آرزوی مرگ کردند همینجا بود… «عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاءُ»…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
پی نوشت:
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۵، صفحه ۲۱ (وَ مِنْ ذَلِکَ مَا رَوَاهُ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: قُلْتُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَوَّلُ شَیْءٍ خَلَقَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا هُوَ فَقَالَ نُورُ نَبِیِّکَ یَا جَابِرُ خَلَقَهُ اَللَّهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْهُ کُلَّ خَیْرٍ ثُمَّ أَقَامَهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فِی مَقَامِ اَلْقُرْبِ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَقْسَاماً فَخَلَقَ اَلْعَرْشَ مِنْ قِسْمٍ وَ اَلْکُرْسِیَّ مِنْ قِسْمٍ وَ حَمَلَهَ اَلْعَرْشِ وَ خَزَنَهَ اَلْکُرْسِیِّ مِنْ قِسْمٍ وَ أَقَامَ اَلْقِسْمَ اَلرَّابِعَ فِی مَقَامِ اَلْحُبِّ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَقْسَاماً فَخَلَقَ اَلْقَلَمَ مِنْ قِسْمٍ وَ اَللَّوْحَ مِنْ قِسْمٍ وَ اَلْجَنَّهَ مِنْ قِسْمٍ وَ أَقَامَ اَلْقِسْمَ اَلرَّابِعَ فِی مَقَامِ اَلْخَوْفِ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَجْزَاءً فَخَلَقَ اَلْمَلاَئِکَهَ مِنْ جُزْءٍ وَ اَلشَّمْسَ مِنْ جُزْءٍ وَ اَلْقَمَرَ وَ اَلْکَوَاکِبَ مِنْ جُزْءٍ وَ أَقَامَ اَلْقِسْمَ اَلرَّابِعَ فِی مَقَامِ اَلرَّجَاءِ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ جَعَلَهُ أَجْزَاءً فَخَلَقَ اَلْعَقْلَ مِنْ جُزْءٍ وَ اَلْعِلْمَ وَ اَلْحِلْمَ مِنْ جُزْءٍ وَ اَلْعِصْمَهَ وَ اَلتَّوْفِیقَ مِنْ جُزْءٍ وَ أَقَامَ اَلْقِسْمَ اَلرَّابِعَ فِی مَقَامِ اَلْحَیَاءِ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ نَظَرَ إِلَیْهِ بِعَیْنِ اَلْهَیْبَهِ فَرَشَحَ ذَلِکَ اَلنُّورُ وَ قَطَرَتْ مِنْهُ مِائَهُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَهٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ قَطْرَهٍ فَخَلَقَ اَللَّهُ مِنْ کُلِّ قَطْرَهٍ رُوحَ نَبِیٍّ وَ رَسُولٍ ثُمَّ تَنَفَّسَتْ أَرْوَاحُ اَلْأَنْبِیَاءِ فَخَلَقَ اَللَّهُ مِنْ أَنْفَاسِهَا أَرْوَاحَ اَلْأَوْلِیَاءِ وَ اَلشُّهَدَاءِ وَ اَلصَّالِحِینَ .)
[۳] سوره مبارکه حشر، آیه ۲۱ (لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ)
[۴] سوره مبارکه جمعه، آیه ۶
[۵] نهج البلاغه، خطبه ۲۲۶
[۶] سوره مبارکه بلد، آیه ۴
[۷] سوره مبارکه طلاق، آیه ۴ (وَاللَّائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَهُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِی لَمْ یَحِضْنَ ۚ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا)
[۸] سوره مبارکه لیل، آیات ۵ تا ۷
[۹] وسائل الشیعه، جلد ۱، صفحه ۷
[۱۰] بحارالانوار، جلد ۲۰، صفحه ۲۱۶
[۱۱] سوره مبارکه منافقون، آیه ۸ (یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ)
[۱۲] سوره مبارکه نساء، آیه ۱۴۱ (الَّذِینَ یَتَرَبَّصُونَ بِکُمْ فَإِنْ کَانَ لَکُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ وَإِنْ کَانَ لِلْکَافِرِینَ نَصِیبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَیْکُمْ وَنَمْنَعْکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ۚ فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا)
[۱۳] سوره مبارکه مائده، آیه ۳۲ (مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ)
[۱۴] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۱ (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا)
[۱۵] سوره مبارکه اسراء، آیه ۲۹ (وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلَىٰ عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا)
[۱۶] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۹۲ (لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ)
[۱۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۴، صفحه ۱۲۳ (وَ قَالَ مُجَاهِدٌ قَدْ صَحَّ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ: اِتَّقُوا فِرَاسَهَ اَلْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ وَ قَالَ قَالَ إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً یَعْرِفُونَ اَلنَّاسَ بِالتَّوَسُّمِ ثُمَّ قَرَأَ هَذِهِ اَلْآیَهَ.)
[۱۸] سوره مبارکه انسان، آیات ۸ و ۹
[۱۹] خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
[۲۰] سوره مبارکه شعراء، آیات ۸۸ و ۸۹
[۲۱] بحارالانوار، جلد ۶۷، صفحه ۲۵
[۲۲] بحارالانوار، جلد ۴۳، صفحه ۲۱۷
نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَهٌ یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ
لَا خَیرَ بَعـدَکَ فِی الحَیـاهِ وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَـافَهَ أَن تَطُولَ حَیاتِی
[۲۳] لهوف، صفحه ۱۱۳ (فَلَمَّا لَمْ یَبْقَ مَعَهُ سِوَى أَهْلِ بَیْتِهِ خَرَجَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام وَ کَانَ مِنْ أَصْبَحِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَحْسَنِهِمْ خُلُقاً فَاسْتَأْذَنَ أَبَاهُ فِی الْقِتَالِ فَأَذِنَ لَهُ ثُمَ نَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ آیِسٍ مِنْهُ وَ أَرْخَى عَیْنَهُ وَ بَکَى ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَیْهِ فَصَاحَ وَ قَالَ یَا ابْنَ سَعْدٍ قَطَعَ اللَّهُ رَحِمَکَ کَمَا قَطَعْتَ رَحِمِی فَتَقَدَّمَ نَحْوَ الْقَوْمِ فَقَاتَلَ قِتَالًا شَدِیداً وَ قَتَلَ جَمْعاً کَثِیراً ثُمَّ رَجَعَ إِلَى أَبِیهِ وَ قَالَ یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَهٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیلٌ فَبَکَى الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ قَالَ وَا غَوْثَاهْ یَا بُنَیَّ قَاتِلْ قَلِیلًا فَمَا أَسْرَعَ مَا تَلْقَى جَدَّکَ مُحَمَّداً ص فَیَسْقِیَکَ بِکَأْسِهِ الْأَوْفَى شَرْبَهً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أَبَداً فَرَجَعَ إِلَى مَوْقِفِ النُّزَّالِ وَ قَاتَلَ أَعْظَمَ الْقِتَالِ فَرَمَاهُ مُنْقِذُ بْنُ مُرَّهَ الْعَبْدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَى بِسَهْمٍ فَصَرَعَهُ فَنَادَى یَا أَبَتَاهْ عَلَیْکَ السَّلَامُ هَذَا جَدِّی یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ عَجِّلِ الْقَدُومَ عَلَیْنَا ثُمَّ شَهَقَ شَهْقَهً فَمَاتَ فَجَاءَ الْحُسَیْنُ حَتَّى وَقَفَ عَلَیْهِ وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ وَ قَالَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاکِ حُرْمَهِ الرَّسُولِ عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاءُ. قَالَ الرَّاوِی: وَ خَرَجَتْ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیٍّ تُنَادِی یَا حَبِیبَاهْ یَا ابْنَ أَخَاهْ وَ جَاءَتْ فَأَکَبَّتْ عَلَیْهِ فَجَاءَ الْحُسَیْنُ فَأَخَذَهَا وَ رَدَّهَا إِلَى النِّسَاءِ.)
پاسخ دهید