- مسئلهی توحید و خلق آدم برای رسیدن به مقام توحید
- عدد اسرار آمیز
- نماز جعفر طیّار
- توصیف مرحوم آیت الله بهجت دربارهی استاد خود آقا شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی
- با خواندن نماز جعفر طیّار توبه قبول میشود
- هفت آسمان
- تمام هستی به پروردگار وابسته هستند
- ما باید با نگاه به آفریدههای خداوند به توحید برسیم
- معرفت خدا
- دعای جوشن کبیر برای برآورده شدن حوائج
- الله اسم جامع اسامی پروردگار
- قدرت خدا
- رحمانیّت خدا مبدأ تعلیم قرآن
- خواست خداوند بر شناخت قدرت لایزال او
- فرستادن معجزه توسط خدای متعال
- معجزهای که خداوند به حضرت صالح داد
- معجزاتی که خداوند به حضرت موسی داد
- بقای قرآن مظهر قدرت خداست
- امام حسین و شیخ جعفر شوشتری
برای دانلود کلیپ « دعای جوشن کبیر » مربوط به این جلسه، با حجم ۹ مگابایت، اینجا کلیک نمایید.
برای دانلود کلیپ « نماز جعفر طیار » مربوط به این جلسه، با حجم ۱۴ مگابایت، اینجا کلیک نمایید.
برای دانلود کلیپ « اُفَوّضُ أمری إلی الله » مربوط به این جلسه، با حجم ۱۱ مگابایت، اینجا کلیک نمایید.
برای دانلود تمام کلیپ های این جلسه با حجم ۳۳ مگابایت به صورت یکجا، اینجا کلیک نمایید.
***شایان ذکر است برای دانلود صوت و فیلم این جلسه، از آیکون دانلود بالای صفحه استفاده نمایید***
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهُِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ»
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الأنبِیَاءِ وَ المُرْسَلَین طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِین أَرْوَاحُنَا وَ أرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إلی یَومِ الدِّینِ».
«مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا».[۲]
حلول ماه عزای سالار شهیدان را به محضر شریف امام زمان و به شما پاکان و نیکان و دلدادگان به امام حسین (علیه السّلام) تسلیت عرض میکنم.
مسئلهی توحید و خلق آدم برای رسیدن به مقام توحید
اقامهی عزای امام حسین (علیه الصّلاه و السّلام) حکمتها و راز و رمزهای زیادی دارد. یکی از این مسائلی که اقتضاء میکند که ما مجالس امام حسین را همواره گرم و پر شور نگه داریم و به سان قطرهای باشیم و به دریای عزاداران امام حیسن (علیه السّلام) بپیوندیم مسئلهی توحید است.
خدای متعال عالم را برای آدم آفریده است و آدم را برای رسیدن به مقام توحید آفریده است. «اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً».[۳] پرودگار عزیز در این آیه کریمهی سورهی طلاق فلسفهی آفرینش مجموعهی خلایق را به این عنوان بیان فرمود: «اللَّهُ الَّذی»، الله اسم جلاله است و در خلقت همهی کائنات، ظاهر و باطن، مُلک و ملکوت، فرش و عرش، در مجموعهی عالم صفات جمعی حق تعالی دستاندرکار است و جامع همهی صفات خدا با کلمهی مبارکهی الله است. الله اسم عَلَم است. فقط خدا الله است و الله را میگویند ذات مستجمع جمیع صفات کمالیّه است.
عدد اسرار آمیز
«اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ»، همان الله که هفت آسمان را آفریده است. ما از هفت آسمان اطّلاعی نداریم ولی عدد هفت در گردانهی آفرینش اسرار آمیز است. طواف خانه خدا هفت بار است. تکبیر برای نماز هفت تکبیر است که یکی واجب است و شش مورد آن مستحب است، عدد آسمانها را خدای متعال هفت بار معرّفی کرده است، کسی دست نیاز خود را به بارگاه خداوند منّان باز کند و دست گدایی پیش خدا ببرد و هفت بار بگوید «یا أرحم الرّاحمین»، خدا به بندهی خود لبیک میگوید.
نماز جعفر طیّار
در دعای بعد از نماز جعفر طیّار که نماز جعفر طیّار را قدر بدانید، بتوانیم هفتهای حدّاقل یک بار این نماز را بخوانیم. وجود مبارک حضرت ثامن الحجج مولای ما، ولی نعمت ما، امام رئوف ما، علیّ بن موسی (علیه آلاء و التّحیّه و الثّناء) از مدینه تا خراسان در شبهایی که مأمورین او را همراهی میکردند و حرکات و سکنات امام رضا را نقل کردهاند، عبادتها و سجدههای او را بازگو کردهاند، یکی از اعمال برجستهی حضرت رضا که برای ما درس است این است که ایشان نماز شب را که در سحرها میخواندند، چهار رکعت آن نماز جعفر طیّار بود و بقیهی آن نافلهی شب بوده است. یعنی همه شب نماز جعفر طیّار میخواندند.
توصیف مرحوم آیت الله بهجت دربارهی استاد خود آقا شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی
مرحوم آیت الله بهجت عزیز سفر کردهی ما در مورد استاد خود، استاد اصولی، عقلی، نقلی، کمنظیر مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد حسین غروی اصفهانی که هم در عبادت اعجوبه بوده است و هم در علم و معرفت اعجوبه بوده است. از مرحوم آیت الله آقا سیّد عبدالکریم کشمیری (اعلی الله مقامه الشّریف) عارف بود، «اهل الله» بود و در دوران جوانی خود شبهای بسیاری را در وادی السّلام نجف به صبح رسانده بود. اساتیدی مانند آیت حق، آقا سیّد مرتضی کشمیری و علّامهی دهر، عارف واصل، آقا میرزا علی قاضی را درک کرده بود.
از این بزرگوار میپرسند که شما در میان کسانی که به مقام فنا رسیدهاند چه کسانی را میشناسید؟ ایشان دو نفری را که نام میبرد یکی مرحوم آیت حق، آیت الله آقا شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی است. آقای بهجت در عبادتهای محیّر العقول استاد خود آقا شیخ محمّد حسین میگفتند که ایشان در شبانه روز هزار مرتبه سورهی قدر را میخواندند و هیچ یک از نمازهای نافلهی او ترک نمیشد و زیارت عاشورا با صد لعن و صد صلوات هیچ روزی از ایشان ترک نمیشد و در کنار این عبادتهای عجیب هیچ روزی نماز جعفر طیّار ایشان ترک نشد. گاهی سر به سجده میگذاشت و شب تا صبح او یک سجدهی بود و سجدهای که در این سجده حالت فنا برای ایشان پیش میآمد، ذوب میشد. از حرم حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) خارج میشدند و آن حالت جذبه به ایشان دست داده بود، به سجده افتاده بود که ساعتها سر به آستان دوست باشد. صدای امام حسین (علیه السّلام) را شنیده بود که حضرت سیّد الشّهداء به ایشان فرموده بودند که این جای این نوع کارها اینجا نیست، اینها برای خلوتها است. ایشان نسبت به نماز جعفر طیّار التزام داشتهاند.
با خواندن نماز جعفر طیّار توبه قبول میشود
نماز جعفر طیّار هم برای ریزش گناهان، قبول توبه تعبیرشده است که اکسیر اعظم است. اکسیر یک مادّهای بوده است که هر فلزی را با آن اکسیر تغییر ماهیت میدادند؛ مس را طلا میکردند. نماز جعفر طیّار دل آلودهی انسان را تغییر میدهد همانطور که باد پاییزی برگ درخت را میریزد، نماز جعفر طیّار گناهان انسان را اینگونه میریزد.
مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت، آخرین رمزی که برای درماندگان نسخه میدادند خواندن نماز جعفر طیّار بود. بعد از نماز جعفر طیّار ما اسماء و حُسنی را داریم. دست به آسمان بلند میکنیم و در آخر آن هفت بار «یا رحمن» و هفت بار «یا أرحم الرّاحمین» است.
هفت آسمان
خداوند در مرحلهی آفرینش هم مکرّر این سبع سماوات را مطرح کرده است که خدا هفت آسمان را آفریده است و شاید هفت تکبیر و یا هفت «أرحم الرّحمین» که خدا لبیک میگوید انسان این حجوب سبع را، این هفت حجاب را که هر عالمی یک حجاب است با این ارتقاء نوری و معنوی در مینوردد و به وصال حق تعالی نائل میشود.
«اللَّهُ الَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ» «الله» که هفت آسمان را آفریده است. «وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» از همین زمینی که شما هم روی این زمین قرار دارید که این زمین نسبت به کهکشانها، نسبت به اجرام کیهانی یک قطره هم به حساب نمیآید، یک نقطه در یک کره هم به حساب نمیآید، امّا همین زمین نسبت به مجموعهی اجرام کیهانی که این اجرام کیهانی همه برای آسمان دنیا هستند، آسمان اوّل، آسمان دنیا هم پستترین و هم پایینترین است. ما از آسمان دوم هیچ خبری نداریم، آسمان سوم را هیچ دانشمندی هیچ خبر علمی از آن ندارد، آسمانهای بعدی هم هیمنطور است. آنچه بشر تا کنون از نور ستارگان بدست میآورد که میگویند بعضی ستارگان میلیونها سال نوری با ما فاصله دارند همه مربوط به آسمان دنیا است که پر ازدحام است. صدر و ذیل آن را کسی نمیتواند بشناسد، اوّل و آخر آن را کسی نمیتواند حدس بزند، این تازه یک آسمان است، خدا هفت آسمان را آفرید. این هفت آسمان را آفریده است و قدرتنمایی خدا این است که در زمین فهرست همهی آسمانها را قرار داده است، «وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» از زمین مشابه هفت آسمان را خدا خلق کرده است. یعنی خدا در زمین یک موجودی خلق کرده است که این جام جهاننما است. آنچه در جهان گسترده است، نشر کرده است همه را در یک موجود خلاصه کرده است.
«وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ» کار خدا با مخلوق خود، با کار مخلوق، با صنعت خود فرق دارد. تمام کارگاههای تولیدی وقتی تولید خود را صادر میکنند ارتباط بین مولّد و تولیدات او قطع میشود، ولی پرودگار آنچنان پرودگاری است که «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَت»[۴] هم انسانها به خدای خود، قوام آنها خدا است و خدا همهی موجودات را قیّومیّت میکند که در آیت الکرسی میخوانیم «هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّوم»[۵].
تمام هستی به پروردگار وابسته هستند
هیچ موجودی بدون تکیه به خدا نمیتواند وجود داشته باشد. تمامی موجودات عالم، تمامی اجرام، تمامی انوار، تمامی اشباح، تمامی عوالم، عرش و کرسی همه به پرودگار عالم وابسته هستند. اگر نازی کند از هم فرو ریزند قالبها، یک لحظه خدا رها نمیکند، لذا تمامی موجودات آنگونه که صورتهای ذهنی ما به خود ما قوام داده است و منهای ما هیچ نیست، این عوالم هم منهای خدا هیچ نیست. تمامی این عوالم به ذات حق تعالی ارتباط وجودی دارد و لحظهای این ارتباط قطع نمیشود، لحظهای این ارتباط قطع شود آن موجود وجود ندارد.
ما باید با نگاه به آفریدههای خداوند به توحید برسیم
خدا این قدرتها را به بشر نشان میدهد که یک چنین قدرتی را خدای متعال دارد که هفت آسمان آفریده است و از زمین مشابه هفت آسمان را آفریده است ولی چرا خدا این کارها را کرده است؟ برای چه هدف و مقصدی خدا هفت آسمان را خلق کرده است که هر آسمانی نسبت به آسمان بعدی قطرهای نسبت به دریا است یا کفشکنی نسبت به سالن است. اصلاً عقل نمیتواند حدس زند که در این عوالم چه خبر است. پروردگار این پهنهی قدرت خود را و این صفحهی حکمت خود را برای ما باز کرده است و میگوید که من این کار را کردم تا شما به توحید برسید، شما خدا را بشناسید.
معرفت خدا
«معرفت الله» این جملهای که طلبهها سابقاً امثله میخواندند و اوّلین کلمهای که میخواندند این بود «أوّل العلم معرفه الجبّار، و آخر العلم تفویض الأمر إلیه»[۶] اوّل کلمهی علم، اوّل دالان ورودی علم معرفت خدا است، این اوّل است. انسان وقتی که خدا را شناخت، تمام زندگی او در پرتو خدا برای او نور میشود ولی کسی که خدا را نشناخته باشد و همه چیز را شناخته باشد محجوب است، جاهل است هیچ چیزی را نشناخته است. اوّل علم معرفت خدا است و آخر علم هم تفویض است. انسانی که خدا را شناخت و معرفت او کامل شد، همهی امور خود را به خدا واگذار میکند. «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد»[۷] و کسی که بگوید «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد» خدا تضمین فرموده است که «فَوَقاهُ اللَّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا»[۸] کسانی در مورد او توطئهای داشته باشند و یا خواسته باشند مکری به کار ببرند یا نقشهای علیه او داشته باشند، خدا با گفتن «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ»[۹] آن مکر را خنثی میکند، مکر مکّار به انسان نمیرسد، دشمن در دشمنی خود درمانده میشود و کاری نسبت به ما نمیتواند انجام دهد «أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ».
دعای جوشن کبیر برای برآورده شدن حوائج
این معرفت خداوند متعال در دو صحنه و در دو پهنه انسان را میسازد. اسماء و حسنی خداوند متعال زیاد است. هزار و خردهای از اسماء الهی در دعای شریف جوشن کبیر آمده است. دعای جوشن کبیر برای قضای حوائج مؤثّر است.
جوانی به من گفت که من در مسئلهی ازدواج همیشه به در بسته برمیخوردم. به یک صاحب دلی که من آن صاحب دل را میشناسم گفت به ایشان گفتم و گفتند که سه شب دعای جوشن کبیر بخواند مشکل شما حل میشود و من سه شب دعای جوشن کبیر خواندم و در روز چهارم ازدواج من سر گرفت. دعای شریف مجیر، دعای شریف مشلول، دعای شریف یستشیر، دعای شریف عشرات، دعای شریف جوشن صغیر، همهی اینها وادی اسماء و حسنی پرودگار متعال هستند. کوچههای یار است، هزار منزل است، هزار میدان است، باید در این میدانها سیر کرد و صفا کرد و به فنا رسید.
الله اسم جامع اسامی پروردگار
در میان اسماء و حسنی پرودگار متعال «الله» همه است. این هزار اسمی که هست «الله» همهی اینها است. خدا، «الله» با وصف «الله» بودن خود این عوالم را آفریده است تا معرفت پیدا کنیم به دو چیزی که معرفت به آن دو چیز ما را آدم میکند. آدم وقتی آدم است که به مقصد خلقت برسد و مقصد خلقت انسان، معرفت حق در دو جبهه است که سایر اسماء هم در آن دو جبهه قبل تعریف است. یکی جبههی قدرت خدا است «لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر»[۱۰] تا شما معرفت پیدا کنید که خدایی دارید، یک «الله» دارید که دست این «الله» هیچ وقت بسته نیست، هیچ گرهای نیست که دست خدا باز نکند، هیچ بنبستی نیست که خداوند بر ندارد، هیچ امرممکنی نیست که خدا در حیطهی هستی او را در نیاورد «أَنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیر».
قدرت خدا
شما به هر چیزی که نگاه کنید قدرت خدا است ولی چون برای ما عادی شده است نمیفهمیم. خدای متعال این چشم ما را پی قرار داده است. امیر المؤمنین (علیه السّلام) از مظاهر قدرت خدا در بشر میفرماید: همین قدر که با یک استخوانی میشنوید، با پی میبینید و با یک تکّهی گوش میتوانید حرف بزنید. این قدرتنمایی نیست که از یک روزنهی کوچکی که در چشم است با این شبکیّه چشم شما آسمان به این وسعت را میبینید، شما دریاهای بزرگ را میبینید، شما کوهها را میبینید، قدرتنمایی خدا این نیست! گوش ما یک تکّه استخوان است که اگر ضربه بخورد دیگر نمیشنویم یا اینکه زبان حرف زدن از قدرتنمایی پرودگار عالم است «الرَّحْمنُ *عَلَّمَ الْقُرْآنَ».[۱۱]
رحمانیّت خدا مبدأ تعلیم قرآن
خداوند وقتی میخواهد رحمانیّت خود را بگوید که چقدر مهربان است میگوید «الرَّحْمنُ *عَلَّمَ الْقُرْآنَ». خود خدا این کتاب را برای شما تدوین کرده است، قرآن کتاب درسی شما است و خود او نیز معلّم شما است «عَلَّمَ الْقُرْآنَ».
بعد از آنی که خدا مسئلهی معلّم بودن خود را، وصف خود را به معلّمی که جزء افتخارات مدرّسین و آموزگاران است، آموزگار الهی متخلّق به اخلاق خدا است. معلّم قرآن، معلّم معارف دین، معلّم احکام دین همهی اینها جلوههای قرآن است، فقه جلوهی قرآن است، کلام جلوهی قرآن است، اخلاق جلوهی قرآن است. کسانی که عهدهدار دروس اخلاق، توحید، معنویت، معارف حقّه و حرام و حلال الهی هستند، اینها به خلافت خدا دارند معلّمی میکنند، خود خدا معلّم قرآن است.
ولی خدای متعال که صفت رحمانیّت خود را مبدأ تعلیم قرآن معرّفی فرموده است به دنبال آن میفرماید که «عَلَّمَهُ الْبَیانَ»[۱۲] این خیلی قدرتنمایی است، خدا قرآن را در گنجینهی وجود شما پیاده میکند، امّا اگر زبان نداشته باشید که حمد و سوره بخوانید نماز هم نمیتوانید بخوانید. خدای متعال به شما بیان داده است، میتوانید بگوید «اللّهم إنّی أسئلُکَ حُبَّ الایمان» خدایا من از تو مسئلت دارم به من محبّت ایمان بدهید این زبان است که ما فی الضّمیر شما را به دیگران میرساند، پیام روحی شما را، رازهای عشق شما را، معلومات شما را به دیگران منتقل میکند، این زبان از مظاهر قدرت پرودگار منّان است.
خواست خداوند بر شناخت قدرت لایزال او
خدای متعال خواسته است که شما قدرت خدا را بشناسید، قدرت خدا بر همه چیز قادر است. چون این چیزها برای ما عادی است حرف زدن را که همه حرف میزنند، انسان اصلاً فکر نمی کند که این قدرتنمایی خدا است ما چطور حرف میزنیم، وقتی میبینیم فکر نمیکنیم این قدرتنمایی خدا است ما چطور میبینیم، چرا بعضیها شب کور هستند؟ چرا بعضیها رنگها را نمیبینند؟ چرا بعضیها هیچ چیزی نمیبینند، ولی ما همه چیز میبینیم؟ از مظاهر زیبایی خدا با دیدن لذّت میبریم، بر معلومات خود اضافه میکنیم، «مَن فَقَدَ حسّاً فَقدْ فَقَدَ عِلماً»[۱۳] هریک از این حواس پنجگانه را ما نداشته باشیم یک بابی از علم به روی ما بسته است. اینها مجاری علم و معرفت است که خدا برای ما قرار داده است «وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُون».[۱۴]
فرستادن معجزه توسط خدای متعال
خدای منّان قدرتنماییهای فراوانی به این صورت دارد. امّا وقتی پیغمبری را به پیغمبری مبعوث میکند برای اینکه قدرت خود را به رخ بشر بکشد معجزه میفرستد. این معجزه از لفظ آن پیدا است، یعنی به دست پیغمبر کاری را انجام میدهد که همه از آوردن آن عاجز هستند. هیچ کس نمیتواند مانند او انجام دهد. چون همهی ما حرف میزنیم فکر میکنیم که حرف زدن قدرت ما است نه، حرف زدن قدرت خدا است و قدرت ما نیست، ولی چون همه میگویند این متعارف شده است.
معجزهای که خداوند به حضرت صالح داد
لکن وقتی خدا صالح پیغمبر را مبعوث میکند و قوم صالح به او می گویند که ما به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه کوه بزاید، خدای متعال قدرت خود را نشان میدهد و کوه با عظمت آنچنان صدایی در پهنهی فضای زندگی مردم به زوزه در آورد و طنین انداخت که یک زمانی دیدند که شکم باز کرد، کوه شکم باز کرد و یک شتر سرخ مو از آن بیرون آمد. این کار را چه کسی میتواند انجام دهد؟! این که راه علمی ندارد؟ این قدرت خدا است و اگر خدا بخواهد از کوه شتر بیرون میکشد. نه اینکه در کوهها دفین هم هست، نه در کوهها معدن طلا و غیر اینها میرسد نه، خدا قدرت دارد که از داخل کوه یک شتری را زنده بیرون بکشد و برای مردم منشأ برکت شود.
معجزاتی که خداوند به حضرت موسی داد
این چه قدرتی است که خدای متعال به حضرت موسی داد «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَر»[۱۵] عصای خود را به سنگ بزن. عصا را به سنگ زد «فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْنا» ۱۲ چشمه از این سنگ بیرون آمد. با نوک عصا که عصا را به سنگ بزنید و همین که نوک عصای حضرت موسی به سنگ اصابت کرد منفجر شد و ۱۲ چشمه بیرون آمد.
اینکه پرودگار متعال به موسی فرمود: موسی «فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْل»[۱۶] اینها میخواهند شما را نابود کنند، شما تا صبح نشده است قوم خود را بردارید و به سوی رود نیل حرکت کنید. وقتی اینها راه افتادند و جاسوسان فرعون مطّلع شدند که اینها شبانه از تیررس فرعون دارند خلاص میشوند به سوی دریا می رفتند لشکر فرعون هم با همهی اقتدار خود در تعقیب اینها در آمد. ولی وقتی یاران او، بنی اسرائیل با ترس و لرز میگفتند که موسی چه کار کردهاید؟ دیگر ما راه فرار نداریم، مقابل ما آب است و پشت سر ما آتش است. اینها با ابزار جنگی پشت ما هستند و در مقابل ما هم دریا است ما را کجا میبری؟ حضرت موسی هیچ تکانی نخورد و آرام آرام بود. گفت: «قالَ کَلاَّ إِنَّ مَعی رَبِّی».[۱۷] «سَیَهْدین» نیست، ناراحت نباشید. وقتی خدا با من است نه آب برای من خطر است و نه دشمن خطر است. هر دو برای من گلستان می شود. به کنار آب رفت، خدا فرمود: حالا عصای خود را به دریا بزن. وقتی عصای خود را به دریا زد، آبهای دریا روی هم جمع شد و مانند کوه بالای هم انباشته شد و وسط آن شکاف برداشت و تبدیل به یک جادّهی صاف و خشک شد و فرمود وارد شوید و بروید. این آبها دو قسمت شد و هر قسمت به صورت کوه در آمد و بین دو کوه که خدا از آب ساخت و یک جادّهی بسیار همواری برای اینها ساخته شد. اینها وارد شدند، لشکر فرعون هم فکر میکرد این جادّهای که برای موسی با نوک عصا درست شده است برای او هم جادّه است، آنها هم آمدند، برای آنها راه شد و نجات پیدا کردند امّا وقتی اینها وارد شدند همین کوهها به هم آمد، مانند یک اژدهایی که اینها برای او دهان شده بود حالا که اینها وارد شدند او دهان خود را بست و همهی آنها را یک دفعه غرق کرد.
بقای قرآن مظهر قدرت خداست
خدا در طول تاریخ از این قدرتنماییها انجام داده است. یکی از مظاهر قدرت خدا، بقای قرآن کریم است. «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون»[۱۸] این قرآن را خود ما نازل کردیم. این کار ما است، معجزه است، اگر جنّ و انس جمع شوند نمیتوانند یک سوره مانند این بیاورند. چون این کار ذات ما است، خود ما این کار را کردیم، نگهبان قرآن هم خود ما هستیم. این از معجزات قرآن است.
قرآن خبیثترین دشمنان را، قویترین دشمنان را، صفّاکترین دشمنان را، متمکّنترین دشمنان را در طول تاریخ داشته است. همه میخواستند که نور قرآن را خاموش کنند ولی تا امروز کسی نتوانسته است. نه توانستهاند که قرآن را تحریف کنند، نه توانستهاند آوازهی قرآن را از میان ببرند، هر قدرتی تا به امروز با قرآن معارضه کرده است جز فضاحت و شکست چیزی برای او نبوده است. آن وقت این مسئلهی عاشورا توجّه به قدرت خدا در حفاظت قرآن است که امام حسین هم خود قرآن ناطق است.
امام حسین و شیخ جعفر شوشتری
مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری (أعلی الله مقامه الشّریف) نظر کرده امام حسین بود. ایشان منبر میرفتند و از روی کتاب می خواندند خیلی مردم متحوّل نمیشدند، به حضرت سیّد الشّهداء متوسّل می شود که آقا من میخواهم نوکر شما باشم، منبر که میروم میخواهم که در دلها اثر بگذارم، شب در عالم رؤیا امام حسین را میبیند و می بیند که صحنهی عاشورا است، خیمه و خرگاه امام حسین هم در بیابان کربلا برپا است و جناب شیخ جعفر شوشتری هم رفت و حضرت سیّد الشّهداء هم به او اجازهی ورود داد. وارد خیمه امام حسین شد، حضرت سیّد الشّهداء به پیر غلام خود جناب حبیب خطاب کرد و فرمود: حبیب شیخ جعفر مهمان ما است.
آقا فرمودند که مهمان ما است از او پذیرایی کنید. حبیب نگاهی به لبهای خشکیدهی ابی عبدالله کرد، عرضه داشت آقا جان آبی در خیمه نیست من چطور از ایشان پذیرایی کنم؟ آقا امام حسین (علیه السّلام) فرمودند: قاووت هست از آن به او بدهید. به فرمان حضرت سیّد الشّهداء حبیب یک لقمه قاووت را در دهان شیخ جعفر شوشتری گذاشت، شد شیخ جعفر چه شیخ جعفری!!!
مطالب زیادی از شیخ جعفر است، ولی همین قدر عرض کنم که این شیخ جعفر شوشتری آن چنان در دلها نفوذ میکرد که وقتی منبر میرفت گاهی چندین نفر پای صحبتهای او از حال می رفتند. مختصر صحبت میکرد ولی دلها را به لرزه در میآورد. این شیخ جعفر شوشتری دو یا سه کتاب دارد ولی یک کتابی نوشته است که خیلی مشهور است «خصایص الحسینیه» است.
این کتاب «خصایص الحسینیه» آقا شیخ جعفر شوشتری ۲۰۰ خصلت، ۲۰۰ خصیصه برای امام حسین (علیه السّلام) شناسایی کرده است و در این کتاب جمع کرده است که در این ویژگیها و در این خصوصیّات امام حسین رقیب ندارد، یعنی نه هیچ پیغمبری، نه هیچ وصیّ پیغمبری، نه هیچ ولی خدایی، نه هیچ ملک مقرّبی، احدی این چیزها را ندارد که خدا فقط به امام حسین (علیه الصّلاه و السّلام) داده است. یکی از ویژگیهای امام حسین این مقایسهای است که مرحوم شیخ جعفر امام حسین را با کعبه مقایسه میکند و امتیازات امام حسین را میگوید و یکی هم با قرآن مقایسه میکند و میگوید. میگوید که همینطور که دشمن نتوانسته است قرآن را از بین ببرد، امام حسین را هم دشمن نتوانست از بین ببرد.
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی احزاب، آیه ۲۳٫
[۳]– سورهی طلاق، آیه ۱۲٫
[۴]– سورهی جاثیه، آیه ۲۲٫
[۵]– سورهی بقره، آیه ۲۵۵٫
[۶]– مواهب الرّحمان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۶۳٫
[۷]– سورهی غافر، آیه ۴۴٫
[۸]– همان، آیه ۴۵٫
[۹]– همان، آیه ۴۴٫
[۱۰]– سورهی طلاق، آیه ۱۲٫
[۱۱]– سورهی الرّحمن، آیات ۱ و ۲٫
[۱۲]– همان، آیه ۴٫
[۱۳]– تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج ۷، ص ۵۰۶٫
[۱۴]– سورهی نحل، آیه ۷۸٫
[۱۵]– سورهی بقره، آیه ۶۰٫
[۱۶]– سورهی هود، آیه ۸۱؛ سورهی حجر، آیه ۶۵٫
[۱۷]– سورهی شعراء، آیه ۶۲٫
[۱۸]– سورهی حجر، آیه ۹٫
پاسخ دهید