در این گفتار به سه شاخصه اساسی و مهم حکومت حضرت پرداخته ایم:
۱٫ عدالت (در همه حوزه های سیاسی، اجتماعی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی و…)
۲٫ امنیت (در همه بخش ها از جمله امنیت اجتماعی، امنیت قضایی، امنیت اخلاقی و روانی و…)
۳٫ احیای کتاب خدا و سنت نبوی.
برای اثبات این سه مؤلفه مهم هم به آیات و روایات و ادعیه به گونه ای که دلالت صریح داشته باشند استناد گردید و هم با توجه به این که حکومت مهدی(عجل الله فرجه) به عنوان بشارت و منت الهی است و نیز در دعای افتتاح به عنوان دولت کریمه که ضامن کرامت مؤمنان در دنیا و آخرت است، این سه شاخصه مورد بررسی قرار گرفته است.
حکومت امام مهدی(عجل الله فرجه) تأمین کننده اهداف همه انبیای بزرگ الهی است و به همین دلیل شاخصه های آن به اهمیت و بزرگی اهداف آن است. اگر بخواهیم شاخصه های این حکومت را بررسی کنیم، قرآن و روایات خاص مهدویت منبع بسیار خوبی است ولی گذشته از روایات خاص می توان به آنچه در کلیات آیات قرآنی و ادعیه مأثور بیان می شود نیز استناد کرد.
حکومت امام مهدی(عجل الله فرجه) تأمین کننده اهداف همه انبیای بزرگ الهی است و به همین دلیل شاخصه های آن به اهمیت و بزرگی اهداف آن است. اگر بخواهیم شاخصه های این حکومت را بررسی کنیم، قرآن و روایات خاص مهدویت منبع بسیار خوبی است ولی گذشته از روایات خاص می توان به آنچه در کلیات آیات قرآنی و ادعیه مأثور بیان می شود نیز استناد کرد.
مقدمه
براساس آیات و روایات قرآن و روایات فراوان آینده جهان از آن صالحان و نیکان است و ایشان وارثان زمین و حاکمان ارض خواهند بود.
قال الله تعالی: وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ.[۱]
براساس روایات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) حکومت جهانی امام عصر(عجل الله فرجه) همان دولتی است که تحقق بخش اهداف انبیا در طول تاریخ بوده و مصداق کامل بشارت های قرآنی مبنی بر وراثت صالحان و نیکان است.
عن محمد بن علی الباقر(علیه السلام) قال: القائم منا منصور بالرعب مؤید بالنصر تطوی له الأرض و تظهر له الکنوز یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و یظهر الله عز و جل به دینه علی الدین کله و لو کره المشرکون…؛[۲]
قائم(عجل الله فرجه) از ماست که به رعب و وحشت یاری می شود و به نصرت الهی تأیید می گردد. زمین برای او پیچیده می شود و گنج ها برایش آشکار می گردد. حکومت او مشرق و مغرب عالم را می گیرد و خداوند به سبب او دینش را بر همه ادیان چیره می سازد گرچه مشرکان کراهت داشته باشند… .
در این مقال می خواهیم شاخصه های حکومت جهانی آن حضرت را براساس قرآن و روایات و ادعیه بررسی کنیم.
شیوه بحث
در روایات از فریقین ویژگی ها و شاخصه های حکومت مهدی(عجل الله فرجه) به روشنی بیان شده است که بررسی دقیق آنها سیمایی جامع از روزگار آن حضرت را به نمایش می گذارد ولی راه دیگر برای این مهم، دقت در تعابیری است که در قرآن و روایات و به ویژه ادعیه درباره آن عزیز و حکومت جهانی او به کار رفته است. در این گفتار از هر دو شیوه استفاده خواهم کر د تا سیمای روشن تری از حکومت جهانی مهدوی ارائه کنیم.
گذشته از این که در قرآن کریم بیاناتی است که گویای آن است که حکومت مهدی(عجل الله فرجه) به عنوان نتیجه و عصاره خلقت و زمینه ساز عبودیت واقعی در همه بندگان [۳]است که که همین هدف نهائی خلقت جهان و انسان بوده است؛ [۴]هنگام بشارت به این حکومت، عبارت «منت گذاری»[۵] آمده است که عبارت از نعمت بزرگ الهی است حال باید دقت کرد که حکومتی که مظهر منتِ حضرت منان مطلق و منعم بی نیاز و نعمت بخش کریم است چگونه باید باشد؟!
و در روایات آمده است که: …یرضی عن خلافته اهل الأرض و اهل السماء…؛[۶] از خلاقت او تمام ساکنان زمین و آسمان خشنود خواهند بود! پس باید ملاحظه کرد که این حکومت به تمام نیازهای مادی و معنوی بشر پاسخ می دهد و همه اینها را در چارچوب قوانین الهی انجام می دهد که هم موجبات رضایت زمینیان را فراهم می کند و هم اهل آسمان و، دوران الهی را شاد می کند.
روایت کریمه و کرامت انسان
گفتیم که شاخصه های حکومت جهانی مهدی(علیه السلام) از رهگذر بیانات قرآنی و تعابیر اهل بیت(علیهم السلام) در روایات قابل بحث و بررسی است. محور سوم، ادعیه و زیارات مأثور از معصومین(علیهم السلام) است که در این جهان تنها به فرازهایی از دعای شریف افتتاح که منسوب به ناحیه مقدسه است می پردازیم: اللّهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدّعاه الی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره؛[۷]
خدایا به سوی تو در ظهور دولتی با کرامت امید و اشتیاق داریم. دولتی که به آن اسلام و مسلمین را عزیز گردانی و نفاق و منافقان را خوار کنی و ما را در آن حکومت از جمله دعوت کنندگان به طاعت خویش قرار دهی و از آنها که به راه تو رهبری می کنند و به وسیله آن دولت، کرامت دنیا و آخرت را به ما عطا فرمایی.
در این عبارت از حکومت مهدی(عجل الله فرجه) به «دولت کریمه» یاد شده است و ره آورد این دولت، «کرامت انسان» در دنیا و آخرت بیان گردید!! علاوه بر این که رهبر حکومت «کریم» و کریم زاده است چنان که در زیارت روز جمعه خطاب به ایشان می گوییم و انت یا مولای کریم من اولاد الکرام.[۸]
حال باید ملاحظه کرد که «رهبر کریم» در «دولتی کریمه» برای پی ریزی «جامعه ای با کرامت» که ضامن «کرامت دنیوی و اخروی انسان» است چه خواهد کرد و بر اساس چه مؤلفه هایی حکومت خود را پی ریزی خواهد کرد؟
برای پاسخ گویی به سؤال بالا لازم است معنی واژه «کرم» با دقت مورد بررسی قرار گیرد.
تحقیقی در واژه کرم
در معنی «کرم» سخنان زیادی آمده از جمله: «الکریم اسم جامع لکلّ ما یحمد فالله کریم حمید الفعال».[۹] کریم اسمی است که در بردارنده هر چیز پسندیده ای است و خداوند کریم است یعنی صاحب کارهای پسندیده و ستایش شده است. «التحقیق فی کلمات القرآن» بیان کامل تری دارد:
ریشه این کلمه در همه معانی اش عبارت است از معنایی که ضد هوان و پستی است (همانی گونه که عزت امری است در مقابل ذلت و بزرگی در مقابل کوچکی) اما در ذلت آن قسم از پستی است که از سوی مقام بالاتری اعمال شود به خلاف آن پستی که در مقابل کرامت است… بنابراین کرامت به معنی عزت و برتری در ذات منشی است و در آن ملاحظه برتری و بلندی بر غیر نشده است. [و نیز باید دانست که] مفاهیمی مانند بخشش و سخاوت و گذشت و بزرگی و پآکی از آثار و لوازم کرامت است [نه معنی آن]… بنابراین کرامت، بسته به مصداق و موردش، ویژگی های گوناگون معنایی پیدا می کند، زیرا گاهی کرامت در موضوعات خارجی ملاحظه می شود مثلکِتَابٌ کَرِیمٌ [۱۰]و گاهی در گفتارها [و نوع آنها] مانند وَقُل لَهُمَا قَوْلاً کَرِیماً [۱۱]و گاهی در انسان مانند وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ [۱۲]و إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَاکُمْ [۱۳]و در ملائکه مانند کِرَاماً کَاتِبِینَ [۱۴]و در شخص خداوند عزوجل مانند فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ. [۱۵]
معنی کلی و جامع در همه این موارد عزت و بلندی در خود شیء است بدون ملاحظه و مقایسه با غیر خودش و البته کرامت در خداوند متعال، مطلق است بدون هیچ قید و محدودیتی به گونه ای که کم ترین پستی و ضعف در او [و صفاتش که عین ذاتش است] قابل تصور نیست پس در ذات مقدسش حقیقت کرامت است و همه کرامت و اوست مبدأ و منتهای کرامت… و هیچ کرامتی یافت نشود مگر از سوی اووَمَن یُهِنِ اللهُ فَمَا لَهُ مِن مُکْرِمٍ
… و بهره بنده از این حقیقت کریمه آن است که از پستی ها و ذلت های مادی و روحانی دوری جدید و در نفس خود و باطنش عزیز و بلند باشد و این معنی حاصل نمی شود مگر با تقرب و معنوی به خداوند [که کریم مطلق و مطلق الکرام است] به وسیله کم کردن علاقه ها و وابستگی های مادی و پیوستنی و تعلق به ملأ اعلی. [چنان که درباره فرشتگان فرموده است]:
بلکه آنها بندگان مورد اکرام هستند در گفتار بر ذات حق سبقت نمی گیرند و پیوسته به فرمنان او، عمل می کنند … و این از نشانه های جدا کننده و شخص کننده برای مکرمینی است چون که اینان به جایگاهی رسیده اند که در زندگی خود جز در دایره اوامر الهی درخواستی ندارند و جز بر اساس فرامین او، کاری نمی کنند![۱۶]
کرامت جامع خوبی ها
با توجه به معنی کرم و کرامت که بیان شد، روشن است که این مهم مفهوم در جایی صادق است که همه خوبی ها به گونه ای جمع باشند همان طورکه وقتی سخن از «تقوا» و پاکی مطرح می شود به معنی جامعیت در اعمال خیر و نیک است و همان گونه که وقتی از «حُسن خلق» سخن گفته می شود به معنی جامعیت در صفات زیبای اخلاقی است. شاهد این ادعا و روایات فراوانی است که درباره کرامت و نشانه های کریم از معصومین(علیهم السلام) نقل شده است که چند نمونه از آن را می آوریم: عن رسول الله(صلى الله علیه وآله): کرم الرجل دینُه؛ [۱۷]بزرگواری انسان، دین اوست.
عن الامام علی(علیه السلام): انما الکرم التنزه عن المعاصی؛[۱۸]
همانا بزرگواری و کرامت در دوری جستن از گناهان است.
و عنه(علیه السلام): الکرم نتیجه علوّ الهمه؛[۱۹]
کرامت و بزرگواری نتیجه و ثمره بلندهمتی است.
و عنه(علیه السلام): لا کرم کالتقوی؛[۲۰]
هیچ کرامتی مانند پرهیزکاری نیست.
پس هر چه آدمی در زندگی فردی و جمعی برای حفظ هویت انسانی و الهی خود صاحب همت عالی تر باشد کریم تر است و تمام کرامت و نهایت آن این است که در حفظ هویت دینی خود بیشترین همت را داشته باشد و در همه حوزه ٍا و فعالیت ها تقوا و رضای الهی را با رعایت چارچوب دین، مد نظر داشته باشد.
این پاکی و خداگونه زیستن هم در حوزه فرد و هم در حوزه اجتماع کریم باید ملاحظه شود. وقتی گفتیم که در دولت کریم هدف رساندن انسان به کرامت دنیوب و اخروی است پس باید جامعه ای بر اساس تقوا و پاکی و البته تلاشگر و بلند همت در همه عرصه ها تعریف شود و بستری مناسب برای تحقق آن هدف عالی (کرامت انسان) پدیدار گردد. با این نگاه به شاخصه های دولت کریمه امام مهدی(عجل الله فرجه) می پردازیم و از روایاتی که در این بخش با صراحت سخن گفته اند هم کمک می گیریم.
عدالت در همه حوزه ها
مهم ترین مؤلف در حکومت امام مهدی(عجل الله فرجه) «عدالت» است؛ زیرا عدالت بزرگ ترین و مهم ترین آرمان انبیای الهی و زیربنای اصلاح جوامع بشری است. قرآن کریم در این باره می فرماید: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛[۲۱]
به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند.
و روایات فراوان از شیعه و سنی امام مهدی(عجل الله فرجه) را به عنوان امام عدل و عدالت گستر جهانی معرفی کرده است به گونه ای که عبارت: «یملأ الله به الأرض قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً»[۲۲] به عنوان مثالی رایج در ادبیات مهدویت درآمده است. از سوی دیگر بنای جامعه ای بی کرامت جز با تحقق عدالت در همه حوزه ها امکان پذیر نخواهد بود و مستضعفینی که مورد بشارت قرآن قرار گرفته اند [۲۳]جز با اجرای عدالت به حقوق ضایع شده خود دست نخواهد یافت. بنابراین، برای ساختن جامعه ای با کرامت که نتیجه آن رسیدن انسان ها به کرامت دنیوی و اخروی است، لازم است «عدالت» در همه عرصه های فردی و اجتماعی تحقق یابد و عدالت در همه مراتب آن در جامعه حاکم شود.
یطهّر الله به الأرض من کل جور و یقدسها من کل ظلم… فإذا خرج وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم احدٌ احداً.[۲۴]
خداوند به وسیله او زمین را از هر گونه ستم پاک خواهد کرد و از هرگونه ستم، قداست می بخشد… آن گاه که او قیام کند ترازوی عدالت در میان مردم نهد (در نتیجه) هیچ کس به دیگری ستم نخواهد کرد.
روایاتی مانند روایت بالا به خوبی از گستردگی عدالت مهدوی و شمول آن پرده برمی دارد و این به معنی آن است که عدالت مهدوی شامل عدالت سیاسی، عدالت اجتماعی، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت فرهنگی و… است؛ چون بدون رفع ظلم و بی عدالتی در همه حوزه ها نمی توان گفت که «زمین از هرگونه ظلم پاک شود» و «هیچ کس به دیگری ظلم نمی کند». چنان که مفهوم پرشدن زمین از عدالت پس از پر شدنش از ظلم و جور همین است و حتی به قرینه مقابله نیز می توان استناد کرد یعنی اگر جهان امروز را به دقت بنگریم ظلم و جور را در همه ساحت ها می بینیم.
ظلم سیاسی، ظلم قضایی، ظلم اقتصادی، ظلم فرهنگی، ظلم اجتماعی و… هم در سیاست کارگزاران ناشایسته حکومت می کنند و هم در قضا، دادگستری ها به بیدادگری دامن می زنند و هم در اقتصاد، تولید و توزیع و مصرف گرفتار بدترین بی عدالتی هاست و هم در فرهنگ، بدترین ظلم ها بر افراد و اجتماع روا داشته می شود. این گستردگی و تنوع ظلم و ستم می طلبد که عدالتی که جای آن را خواهد گرفت، عدالت در همه عرصه ها باشد و حتی روابط فردی را در کوچک ترین نهادهای اجتماع تحت تأثیر قرار دهد چنان که امام باقر(علیه السلام) فرمود: به خدا سوگند، عدالت را به درون خانه های مردم می برد آن چنان که سرما و گرما به خانه ها نفوذ می کند.[۲۵]
کرامت انسانی هم به معنی برخوردی از مجموعه فضائل و زیبایی هاست که جز با حاکمیت ارزش های الهی در فرد و جامعه قابل تحقق نیست. یعنی اگر قرار است دولتی، دولت کریمه باشد و جامعه ای با کرامت را بنا کند و رعیت خود را به کرامت دنیوی و اخروی برساند لازم است عدالت را در عرصه اعتقاد و عمل تحقق بخشد و این جز با تعالی عقل و اخلاق و پالایش روح و روان انسان ها امکان پذیر نخواهد بود به همین دلیل تفسیر دیگری از عدالت مهدوی را در روایات ملاحظه می کنیم:
امام باقر(علیه السلام) فرمود: وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست خود را بر سر بندگان نهد و به سبب آن عقل های ایشان را کامل کند و اخلاق ایشان را به تکامل رساند.[۲۶]
امام علی(علیه السلام) فرمود: و لو قد قام قائمنا… لذهبت اشحناء من قلوب العباد؛[۲۷]
چون قائم ما قیام کند، کینه ها از دل بیرون رود.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: و یعجل الله الغنی فی قلوب هذه الامه؛[۲۸]
(در روزگار مهدی(عجل الله فرجه)) خداوند بی نیازی را در دل های این امت پدید آورد.
این حکایت از آن دارد که عدالت مهدوی راهبردی است برای اصلاح فرد از همه رذائل اخلاقی و ساختن جامعه براساس همه خوبی ها و فضیلت ها و این همان آرمان انبیای الهی است.
امنیت عمومی و فراگیر
امنیت از مفاهیم روشن و آشنا برای ذهن عمومی است. همه می دانند امنیت چیست و به همین دلیل مطلوب همگان است. هر فرد و ملتی طالب جامعه ای امن و امان است که در سایه آن به اهداف خود دست یابد. همه می دانند که بستر مناسب برای شکوفایی فرد و جامعه، محیطی امن و به دور از تهدیدها و ناگواری هاست.
قرآن کریم در موارد متعددی سخن از «امنیت» فرمود و به ویژه از آن به عنوان یک نعمت الهی یاد کرده است: فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُم مِن جُوعٍ وَآمَنَهُم مِنْ خَوْفٍ؛[۲۹]
پس باید خداوند این خانه را بپرستند؛ همان [خدایى] که در گرسنگى غذایشان داد، و از بیم [دشمن] آسوده خاطرشان کرد.
و صفت برجسته مکه را که حرم خداست، امنیت معرفی کرده است:
وَهذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ؛[۳۰]
و [سوگند به] این شهر امن [و امان].
و نیز خانه کعبه را خانه امن و امان برای مردم قرار داده است:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِلنَّاسِ وَأَمْناً؛[۳۱]
و چون خانه [کعبه] را براى مردم محل اجتماع و [جاى] امنى قرار دادیم.
و از قول پیامبر بزرگ خود ابراهیم، دعا برای امنیت شهر را مقدم بر نعمت رزق و روزی قرار داده است: رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَداً آمِناً وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ؛[۳۲]
این همگی حکایت از اهمیت «امنیت» است و این که امنیت نعمتی مادر و اصیل است که بسیاری از خوبی ها و نعمت ها در بستر آن تحقق می یابد.
امروز نیز در جوامع بشری و مجامع بین المللی، مسئله امنیت جهانی از مهم ترین دغدغه ها و دل مشغولی هاست. همگان برآنند که برای امنیت جهانی و امنیت کشورها و شهرها و امنیت راه ها و مرزها و امنیت سرمایه گذاری و تجارت و امنیت فکری و فرهنگی و امنیت قضایی و دادرسی و امنیت اخلاقی و روانی و… فکری بکنند و چاره ای بیندیشند. به تعبیر دیگر در هر حوزه ای نوعی نگرانی و ترس و تهدید وجود دارد که مانع پیشرفت فرد و جامعه در همان حوزه است و چون جامعه یک مجموعه به هم پیوسته است و نه حلقه هایی جدا و بریده، ناامنی در بعضی از بخش ها، سبب سلب امنیت در سایر مجموعه ها نیز خواهد بود. در نتیجه چنین جامعه ای نمی تواند به عدالت دست یابد و نیز نمی تواند به کرامت الهی و انسانی خود نائل شود.
بلکه لازمه یک اجتماع صالح و رو به پیش رفت تحقق امنیت در همه بخش ها و رفع تهدیدها در همه حوزه هاست همان گونه که قرآن کریم چینن تصویری را برای جامعه صالح و سالم به مؤمنان بشارت داده است: وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛[۳۳]
در این آیه شریفه که به حکومت مهدوی تأویل شده است وقتی سخن از خلافت مؤمنان و تمکین دین ایشان مطرح گردیده به دنبال آنها رفع هرگوه ترس و تهدید و جای گزینی امنیت، بشارت داده شده است و این به معنی آن است که از مهم ترین ارکان حکومت و مؤمنان و صالحان، مسئله امنیت و رفع تهدیدهاست. جالب این که آن چه در تعبیر آیه آمده است امنیتی مطلق و فراگیر است که جای گزین تهدید و ترس در همه جوانب حیات خواهد شد؛ زیرا نه خلافت مردم در آیه (خوفهم) مقید به قیدی شده است و نه امنیت (امناً) دامنه و حدی برای آن بیان گردیده، بلکه نکره بودن آن دلیل گستردگی و عمومیت آن است همان گونه که اضافه «خوف» به ضمیر «هم» می تواند اشاره به ترس و تهدید داشته باشد که همه گیر و عمومی است.
و همان گونه که پیش تر بیان شد، این امنیت فراگیر (و نه محدود به حوزه های خاص) بستر مناسب برای شکوفایی انسان است (امری که پیش از این اتفاق نیفتاده است) و این همان عبودیت و بندگی خالصانه برای خداست که در پایان آیه بیان گردیده: یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً.
بنابراین، لازمه رسیدن به کرامت انسانی فراهم شدن بستر مناسب برای آن است یعنی رسیدن به جامعه ای امن و امان و چون حکومت مهدوی به دنبال تحقق بخشی به کرامت انسانی در دنیا و آخرت است نمی تواند از مقوله امنیت غافل بماند بلکه از مهم ترین ارکان مورد توجه آن حکومت است و ضمناً از آیه ۵۵ سوره نور که نتیجه حکومت مؤمنان را عبودیت خالص برای خدا بیان کرد، معلوم می شود که آن چه به عنوان کرامت دنیوی و اخروی در دولت کریمه مهدوی مورد انتظار است همان عبودیت الهی است که ضامن کرامت انسانی در دنیا و آخرت است.[۳۴]
در روایتی آمده است: اذا قام حکم بالعدل و ارتفع فی ایامه الجور و امنت السبل و اخرجت الأرض برکاتها و ردّ کل حق الی اهله و لم یبق اهل دین حتی یظهروا الاسلام و یعترفوا بالایمان. [۳۵]
چون آن حضرت قیام کند به عدالت داوری کند و در زمان او ستم ریشه کن می شود و راه ها امن می گردد و زمین برکت های خود را آشکار می کند و هر حقی به صاحبش برمی گردد و پیرو هیچ آیینی نمی ماند جز این که به اسلام می گرود و به آن ایمان می آورد.
این که حق به اهلش داده شود و همگان آشمارا اسلام بیاورند و به ایمان اعتراف کنند و راه ها امن شود نشان از فراگیری امنیت در جامعه بشری است؛ زیار «حق» مفهومی گسترده است که شامل انواع حقوق انسانی می شود: حقوق اجتماعی، حقوق سیاسی، حقوق اقتصادی، حقوق قضایی و…
وقتی جامعه به امنیت برسد مناصب سیاسی و اداری به اهلش داده می شود و در تولید و توزیع و مصرف نیز حقوق همه طبقات محترم شمرده می شود و در دادگاه حق ضعیف از قوی ستانده می شود.
و نیز آن گاه که امنیت واقعی باشد، ایمان و اعتقاد از روی ترس و تقیه پنهان نمی ماند بلکه آشکارا اعلام می شود.
و نیز امنیت راه ها سبب امنیت مسافران می گردد: … چنان که زنی از عراق تا شام برود… و جواهراتش را بر سرش بگذارد و از درنده و درنده خویی هراس نداشته باشد.[۳۶] این امنیت فوق العاده و مثال زدنی در سایه حکومت مهدوی که براساس عدالت و حق پی ریزی شده است قابل تصدیق و باور است، چنان که قرآن کریم به آن وعده داده است.[۳۷]
احیای سنت ها و از بین بردن بدعت ها
از قرآن و روایات و ادعیه استفاده می شود که از شاخصه های مهم حکومت امام مهدی(عجل الله فرجه) از بین بردن بدعت ها و زنده کردن سنت هاست. با گذشت زمان و سلطه ظالمان بر جوامع بشری بسیاری از سنت های اسلامی به فراموشی سپرده شد و به جای آنها بدعت ها در دین پدید آمد و این از بزرگ ترین نمونه های ظلم و بی عدالتی است که اتفاق افتاده است و مهدی(عجل الله فرجه) با قیام خود به این دوره سیاه پایان می دهد و با ظهور خود اسلام ناب را که حجابی از خودپرستی ها و هواخواهی ها و منفعت طلبی ها بر آن افتاده است، آشکار می سازد و قرآن عزیز را از تفسیرهای شخصی و سلیقه ای آزاد می کند و همه را به هدایت قرآنی برمی گرداند: یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرأی علی القرآن اذا اعطفوا القرآن علی الرأی و یریهم کیف یکون عدل السیره و یحیی میت الکتاب و السنه؛[۳۸]
او امیال نفسانی را تابع هدایت قرار می دهد آن گاه که (مردم) هدایت را دنباله رو هوای نفس کرده باشند و رأی و نظر خود را دنباله رو قرآن خواهد ساخت آن گاه که قرآن را تابع نظر و آرای شخصی قرار داده باشند و به مردم راه و رسم عدالت را نشان خواهد داد و آن چه را از قرآن و سنت مرده باشد، زنده خواهد کرد.
و امام باقر(علیه السلام) هم فرمود: … انّ الدنیا لا تذهب حتی یبعث الله رجلاً منّا اهل البیت یعمل بکتاب الله لا یری منکراً الا انکره؛[۳۹]
دنیا سپری نمی شود مگر این که خداوند مردی از ما خاندان برانگیزد که کتاب خدا عمل کند و هر کجا منکری را ببیند آْن را انکار نماید.
و این تعبیر بسیار گویایی است از این که حکومت امام در همه جوانب سیاسی، اقتصادی، قضائی، فرهنگی و… بر اساس تعالیم قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) که تفسیر درست قرآن است خواهد بود و آنچه در برابر آن و مخالف آن است، منکر است که قطعاً مورد انکار و رد امام مهدی خواهد بود.
در ادعیه مربوط به امام زمان(علیه السلام) نیز با عبارات گوناگون این حقیقت بیان گردیده است: «أین المدّخر لتجدید الفرائض و السّنن، أین المتخیّر لأعاده الملّه و الشریعه، أین المومّل لاحیاء الکتاب و حدوده، أین مُحیی معالم الدین و أهله.»[۴۰]
کجاست آن که برای تجدید فرائض و سنن ذخیره شده است؟ کجاست آن که برای برگردانیدن (حقایق) آئین و شریعت (اسلام) برگزیده شده است؟ کجاست آن که برای زنده کردن قرآن و حدود آن مورد آرزو است؟ کجاست آن که آثار دین و ایمان و اهل و ایمان را زنده گرداند؟
اینها ندبه و ناله منتظران است که گاهی نیز در قالب درخواست و دعا مطرح می شود.
«اللهم … جدّد به ما امتحی من دینک و بُدّل من حکمک حتی تُعید دینک به و علی یدیه جدیداً غضّاً محضاً صحیحاً لا عوج فیه و لا بدعته معه.»[۴۱] خدایا به وسیله او (امام مهدی(عجل الله فرجه) ) آنچه از دینت محو شده و آنچه از احکامت تفسیر و تبدیل پیدا کرده تجدید کن تا آن گاه که دینت را به وسیله او از نو بنیاد ببخشی و آئینی تازه و درست که هیچ کجی و بدعتی در آن نباشد بر پا کنی.
از مجموعه روایات و ادعیه که نمونه هایی ذکر شد استفاده می شود که از شاخصه های مهم حکومت امام مهدی، احیاء دین خداست همان آئین خالصی که در گذر زمان و به وسیله سلیقه ها و آراء اشخاص دستخوش تحریف های فراوانی گردیده است. این احیاگری در بعضی از روایات به آوردن «دین جدید» و «کتاب جدید» نیز تعبیر شده است همان گونه که مراد از احیاء قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نیز همان احیاء دین ناب الهی است زیرا که قرآن و سنت پبامبر(صلى الله علیه وآله) ترجمان دین است. قرآن کریم نیز در بشارت هایش آورده است: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛[۴۲]
او خدائی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا در نهایت او را بر همه ادیان چیره سازد گرچه مشرکان را خوش نیاید.
بنابراین هدف از قیام مهدی(عجل الله فرجه) در نهایت حاکمیت دین ناب خدا بر سراسر زمینی است پس آنچه در حکومت او به عنوان مهم ترین مولفه حکومت مطرح است عمل بر اساس قانون دین که همان قرآن و سنت پیامبر است خواهد بود و لذا می کوشد که قوانین فراموش شده قرآن و سنت را اجرا کند و بدعت ها و خرافه ها را از چهره دین بزداید: لا یترک بدعه الّا ازالها و لا سنه الا اقامها
هیچ بدعتی را وانگذارد مگر آن که آن را ریشه کن کند و هر سنتی را بر پا می دارد.
و نیز کرامت دولت مهدوی می طلبد که قرآن کریم و سنت بی نظیر نبوی را احیا کند تا مسیر کرامت انسانی را برای مؤمنان و منتظران هموار کند. یعنی اگر به جایگاه دین دولت و رسالت او توجه شود جز دین از آن انتظار نمی رود و مگر برای مؤمنان و کرامت دنیوی و اخروی آنها [۴۳]راهی جز بازگشتن به تعالیم ناب قرآن و سنت وجود دارد؟!
نتیجه سخن
در این گفتار سه شاخصه مهم حکومت امام مهدی(عجل الله فرجه) بیان شد:
عدالت، امنیت، عمل بر اساس قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله).
توجه به این نکته بسیار مهم است که این سه مؤلفه کاملاً وابسته و پیوسته هستند؛ زیرا ره آورد قرآن و سنت پیامبر(صلى الله علیه وآله) همان عدالت واقعی و امنیت همه جانبه است و اجرای عدالت و امنیت در همه حوزه های فردی و اجتماعی هم جز با احیای قرآن و سنت، امکان پذیر نیست و هرچه خیر و نیکی و ارزش فردی و جمعی است به این سه شاخصه برمی گردد و عزت اسلام و مسلمین در چنین جامعه صالحی قابل تحصیل است و ذلت کفر و نفاق هم در سایه چنین انقلابی قابل تحقیق است.
اللّهم انّا نرغب إلیک فی دوله کریمه تعز بها الإسلام و اهله و تذل بها النفاق و أهله و تجعلنا فیها من الدعاه إلی طاعتک و القاده الی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الآخره.[۴۴]
[۱] سوره قصص، آیه ۵٫
[۲] کمال الدین و تمام النعمه،
[۳] اشاره به آیه ۵۵ سوره نور: یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً که در روایات به حکومت مهدی(عجل الله فرجه) تفسیر شده است.
[۴] اشاره به آیه وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ. (سوره ذاریات، آیه ۵۶)
[۵] اشاره به آیه ۵ سوره قصص.
[۶] کشف الغمه، ج۳، ص۲۵۹٫
[۷] مفاتیح الجنان، دعای افتتاح، اعمال شب های ماه رمضان.
[۸] مفاتیح الجنان، زیارت امام مهدی(عجل الله فرجه) در روز جمعه.
[۹] التحقیق فی کلمات القرآن، مصطفوی به نقل از التهذیب، واژه کرم.
[۱۰] سوره نمل، آیه ۲۹٫
[۱۱] سوره اسراء، آیه ۲۳٫
[۱۲] سوره اسراء، آیه ۷۰٫
[۱۳] سوره حجرات، آیه ۱۳٫
[۱۴] سوره انفطار، آیه ۱۱٫
[۱۵] سوره نمل، آیه ۴۰٫
[۱۶] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. مصطفوی، ذیل واژه کرم.
[۱۷] میزان الحکمه، ری شهری، ماده کرم، حدیث ۱۷۴۹۴٫
[۱۸] همان، حدیث ۱۷۵۰۶٫
[۱۹] همان، حدیث ۱۷۵۰۹٫
[۲۰] همان، حدیث ۱۷۶۱۹٫
[۲۱] سوره حدید، آیه ۲۵٫
[۲۲] منتخب الأثر، باب اول، حدیث ۳۲ و ده ها روایت دیگر در باب ۲۵٫
[۲۳] اشاره به آیه ۵ سوره قصص.
[۲۴] کمال الدین، ج۲، ص۳۷۲٫
[۲۵] بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۶۲٫
[۲۶] کافی، ج۱، ص۲۵٫
[۲۷] منتخب الأثر، ص۴۷۴٫
[۲۸] بحار الأنوار، ج۵۱، ص۸۴٫
[۲۹] سوره قریش، آیه ۳ و ۴٫
[۳۰] سوره تین، آیه ۳٫
[۳۱] سوره بقره، آیه ۱۲۵٫
[۳۲] سوره بقره، آیه ۱۲۶٫
[۳۳] خدا به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد؛ همان گونه که کسانى را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینى را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزى را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند. (سوره نور، آیه ۵۵)
[۳۴] پیش تر بیان شد که شاخصه های حکومت مهدوی براساس این که دولت کریمه خوانده شده و هدفش کرامت انسانی است، قابل تبیین است.
[۳۵] بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۳۸٫
[۳۶] بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۶٫
[۳۷] مراد همان آیه ۵۵ سوره نور است.
[۳۸] نهج البلاغه صبحی صالح، ص۱۹۵٫
[۳۹] بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۴۱ و ۳۷۸٫
[۴۰] مفاتیح الجنان، دعای ندبه.
[۴۱] مفاتیح الجنان، آداب سرداب مقدس، دعا برای امام عصر(عجل الله فرجه).
[۴۲] سوره توبه، آیه ۳۳٫
[۴۳] اشاره به آنچه پیش تر بیان شد که در دعای افتتاح آمده است: «و ترزقنا بها کرامه الدنیا و الاخره»
[۴۴] مفاتیح الجنان، اعمال شب های ماه رمضان، دعای افتتاح.
منابع :
ـ قرآن کریم
ـ نهج البلاغه
ـ التحقیق فی کلمات القرآن، جواد مصطفوی
ـ بحارالأنوار، ج۵۱ و ۵۲، علامه مجلسی
ـ منتخب الأثر، صافی گلپایگانی
ـ میزان الحکمه، محمدی ری شهری
ـ کمال الدین و تمام النعمه، مرحوم صدوق
ـ مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی
ـ کشف الغمه، محقق اربلی
ـ اصول کافی، مرحوم کلینی
پاسخ دهید