با اینکه قرآن فرموده که بیش از اندازه نیز انفاق نکن تا بعدها پشیمان شوی، اما امام حسن(ع) چندین بار تمام زندگی خود را در معرض انفاق قرار دادند؟ این مسئله چگونه قابل توجیه است؟
در آیه شریفه مورد استناد، خداوند متعال به پیامبر(ص) میفرماید: «در انفاق کردن، نه بخیل باش که گویى دستت را به گردنت بستهاند و نه آنچنان بخشش کن که چیزى براى روز تنگى و سختى باقى نماند؛ چون آن وقت تهىدست بنشینى و خود را ملامت کنى».[۱]
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه میگوید: “دست به گردن بستن” کنایه از خرج نکردن، خسیس بودن و خوددارى از بخشش نمودن است. درست مقابل “بسط ید” که کنایه از بذل و بخشش مىباشد و اینکه هر چه به دستش آید از دست خود فرو بریزد، به طورى که هیچ چیز براى خود باقى نگذارد، مانند کسى که کاملاً دست خود را در مقابل باران گشوده و حتى قطرهاى از آن در دست وى باقى نمىماند، و این تعبیر بلیغترین و رساترین تعبیر در مورد نهى از افراط و تفریط در انفاق است.
جمله «فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً» فرع جمله «وَ لا تَبْسُطْها …» است، و کلمه «محسورا» از ماده «حسر» است که به معناى انقطاع و یا عریان شدن است و در این آیه این معنا را مىرساند که دست خویش تا به آخر مگشاى و بیش از حد دست و دلباز نباش که ممکن است روزى زانوى غم بغل کرده و دستت از همه جا بریده شود و دیگر نتوانى خود را در اجتماع ظاهر ساخته و با مردم معاشرت کنى».[۲]
بنابراین با توجه معنای آیه، رویکرد امام حسن(ع) منافاتی با آن ندارد؛ زیرا همانگونه که بیان شد خداوند میفرماید تمام اموال خود را بخشش نکن تا تهی دست بمانی؛ اما در هیچ روایتی نیامده که حضرتشان تمام اموال خود را انفاق کرده باشد، بلکه آنچه در روایت آمده این است که امام(ع) اموال خود را دو مرتبه بین خود و خداوند قسمت کردند، حتی دو عدد کفش که داشتند یکی را انفاق نمودند و دیگری را برای خود نگهداشتند؛[۳] یعنی حداکثر نصف اموال را به فقرا دادند. علاوه بر آنکه شاید مقصود از اموال، تنها اموال منقول باشد نه اعم از منقول و غیر منقول؛ و این احتمال بعید نیست؛ زیرا مثالهای ارائه شده در مورد انفاق امام، نظر به اموال منقولند و در عرف عمومی نیز آنچه معمولاً اتفاق میافتد، انفاق اموال منقول است.
با این وجود، همانگونه که گفته شد، گر دامنه این انفاق، شامل اموال غیر منقول هم شود، به دلیل آنکه تنها شامل نصف دارایی حضرتشان بوده، مشمول این آیه نخواهد شد.
منبع: اسلام کوئست
[۱]. «وَ لا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً إِلى عُنُقِکَ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً». اسراء، ۲۹٫
[۲]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۱۳، ص ۱۱۴، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
[۳]. «وَ قَدْ قَاسَمَ اللَّهَ مَالَهُ مَرَّتَیْنِ حَتَّى أَنْ کَانَ لَیُعْطِی النَّعْلَ وَ یُمْسِکُ النَّعْلَ وَ یُعْطِی الْخُفَّ وَ یُمْسِکُ الْخُف». ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج ۴، ص ۱۴، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
پاسخ دهید