در فضای مجازی، خطبه‌ای منسوب به حضرت اباالفضل(ع)  وجود داشته و ادعا شده که آن‌حضرت آن‌را بر بام کعبه در هشتم ذی الحجه سال  ۶۰ هـ.ق و در دفاع از امام حسین(ع) بیان فرمود.
این خطبه در هیچ یک از منابع و کتاب‌های قدیم و قوی نقل نشده است. بلکه تنها یک کتاب‌ معاصر به نام «خطیب کعبه»(شرح خطبه نورانی قمر منیر بنی‌هاشم ع بر فراز کعبه) آن‌را نقل کرده و می‌گوید آن ‌را از کتاب «مناقب ساده الکرام»، تألیف سید عین العارفین هندی نقل کرده است و آن کتاب منبع هم در کتابخانه علامه میر حامد حسین موسوی نیشابوری کشمیری وجود دارد که امروزه هیچ‌گونه چاپ و خبری از این کتاب در دسترس نیست.
به هر حال؛ متن این خطبه به حسب آنچه در فضای مجازی از کتاب «خطیب کعبه» نقل شده، این‌گونه است:
«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت الله‌الحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَهً. أَیهَا الکَفَرهُ الفَجَره اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَه؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیهُ مَولای مَجبُولَهً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران. اَتُخَوِنَّ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیه فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَ الدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَهِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟ تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لا بَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم».
[۱]
محتوای این عبارت، محتوایی پذیرفتنی و قابل قبول است، اما اگر کسی با روایات و نوع خطابه‌های عربی در آن زمان آشنا باشد، درخواهد یافت که متن عربی این خطبه نه تنها هیچ‌گونه فصاحتی ندارد بلکه اساساً از گفتاری که یک عرب زبان آن‌را بیان می‌کند به دور است، بلکه حتی اشتباهات فاحشی نیز در متن عربی آن وجود دارد، که بر کسی که به ادبیات عرب آشنا باشد پوشیده نیست.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. «ستایش خداوندی که این خانه(کعبه) را به قدوم پدر او شرافت داد٬ جایی که دیروز برای او خانه بود امروز قبله گردیده است. ای کافران فاجر… آیا راه بیت(کعبه) را بر امام نیکوکاران می‌بندید؟ چه کسی سزاوارتر از او به این خانه است؟ چه کسی از او به این خانه نزدیک‌تر است؟ اگر حکمت‌ خدا و اسرار بلندمرتبه‌اش آشکار نمی‌شد و برای امتحان مردم نبود، هر آینه قبل‌از آنکه او(حسین) به طواف بیاید خانه کعبه بسویش پرواز می‌کرد، به تحقیق مردم حجرالاسود را استلام می‌کنند، و حجرالاسود دست او(‌حسین) را استلام می‌کند، و اگر مشیت اراده مولایم(حسین) از مشیت خدای‌رحمان سرچشمه نمی‌گرفت٬ هر آینه مانند باز شکاری غضبناک که بر پرندگان درحال پرواز هجوم می‌آورد بر شما هجوم می‌بردم،
آیا قومی را می‌ترسانید که در کودکی مرگ را به بازی می‌گیرند٬ پس در بزرگی چگونه است؟ و به جای حیوانات جان‌خویش و عزیزترین‌کسانم را در برابر آقایم فدا می‌کردم. هیهات… به دقت بنگرید و ببینید چه کسی شراب خوار است و چه کسی صاحب حوض و کوثر است؟ و چه کسی در خانه‌اش آوازخوان‌های مست دارد و چه کسی در خانه‌اش وحی و قرآن است؟ و چه کسی در خانه‌اش هوسرانی و آلات‌لهولعب دارد و چه کسی در خانه‌اش پاکی و نشانه‌های الهی است؟ و شما در گمراهی غلطی واقع شدید که قریش در آن قرار داشتند، آنها مراد‌شان کشتن رسول‌خدا(ص) بود و ما اراده کشتن فرزند دختر پیامبرتان را دارید. و تا زمانی که امیرالمؤمنین‌(ع) زنده بود (کشتن پیامبر) برایشان ممکن نبود٬ پس چگونه برای شما کشتن ابی‌عبدالله حسین(ع) ممکن شود در حالی‌ که من زنده‌ هستم؟ بیایید تا شما را به راهش آگاه کنم٬ به کشتن من اقدام کنید٬ گردن مرا بزنید، تا مرادتان حاصل شود. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و اولادتان را کوتاه کند٬ و لعنت خدا بر شما(بنی‌امیه) و اجدادتان باد».