در حدیث مبارک «عنوان بصری» وجود مبارک امام صادق علیه السلام به این مشتریِ جوان‌دلِ کهن‌سال فرمودند: مراجعه‌ی شما به من دو محذوریت دارد، یک محذور برای خودِ توست و یک محذور برای من است؛ آن محذوری که مربوطِ به شماست این است که «خطرناک» است، رفت و آمدهای من تحت کنترلِ حکومت است و برای کسانی که با ما مربوط باشند مشکل درست می‌کنند. مفهومِ فرمایشِ حضرت این است که اگر حاضر هستی هزینه کنی بدان که رفت و آمدِ با ما گران تمام می‌شود، کسی می‌تواند به اطرافِ ما بیاید که جان به کف باشد و برای هر خطری آمادگی داشته باشد.

اما محذوری که برای من است، وقتِ من آنقدر رایگان نیست، من در لحظاتِ شب و روزِ خود اورادی دارمیکی از درس‌هایی را که از این نکته در جلساتِ گذشته در محضرِ شما مرور کردیم این است که انسان باید حدّ خود را بشناسد، «رَحِمَ اللّه ُ امرَءً عَرَفَ قَدرَهُ وَ لَم یَتَعَدَّ طَورَهُ» ، ان شاء الله خدای متعال کسی را که قدر و حد و اندازه‌ و مرزِ حقِ خود را می‌شناسد و از طورِ خود تجاوز نمی‌کند بیامرزد. مثلاً یک بچه‌ی کلاس اول یک پروفسوری را برای تدریسِ خود دعوت کند! معلوم می‌شود خیلی بچه است و نمی‌فهمد که یک پروفسور و استاد تمامِ دانشگاه چه اندازه‌ای دارد، آیا او باید وقتِ خود را برای بچه‌ی کلاس اول بگذارد؟

 

در مسائلِ معنوی هم بشرح ایضاً، چه نیازی به ارسالِ رسل هست؟ وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و سایرِ پیامبران واسطه‌ی فیض هستند، چرا همه مستقیماً از خدای متعال نور نگیرند؟ چرا وحی فقط بر یک نفر نازل می‌شود و دیگران باید از نورِ او استضاعه کنند؟

 

این نشان می‌دهد که خدای متعال عالَم را ذاتِ مراتب خلق کرده است، به تعبیرِ فلاسفه وجود معقول به تشکیک است و درجات دارد، و از دیدگاهِ عرفاء تعیّن‌هاست و اهل معقول می‌گویند طفره محال است، باید انسان درجه به درجه بالا برود، و اینکه یک کسی مانندِ «عنوان بصری» مستقیما به خدمت آقا امام جعفر صادق علیه السلام بیاید و بخواهد صاحبِ ولایت مطلقه‌ی کلیّه‌ی الهیّه و اسمِ اعظمِ خدا و مجرای صفاتِ جمالیه و جلالیه‌ی حق تعالی مستقیماً او را تحت تربیتِ خود قرار بدهد خلافِ واقعیات است. انسان این را بفهمد و اگر فهمید مجاریِ فیض را متناسب با وضعِ خود پیدا می‌کند و آرام آرام به سوی مبدأ اعلی سیر می‌کند؛ نه اینکه از آن طرف بُخل هست، در فاعل، در فیضِ فیّاض مشکلی نیست، بلکه مشکل در قابلیّتِ قابل است؛ و انسان در مسیرِ دریافتِ فیوضاتِ معنوی و علمی توسعه‌ی ظرفیت پیدا می‌کند تا به مراتبِ بالای مجرای فیض الهی برسد، و یکی از فلسفه‌های چلّه‌نشینی همین توسعه‌ی در وجود هست