حسن فرحان مالکی در متن پیش رو کوشیده است تا ضمن انتقاد به تعصب شدید پیروان شیخ محمد بن عبدالوهاب – که منجر به سرکوب افراطی مخالفان شده است- ، از برکات و فوائد نقد پذیری در جامعه اسلامی سخن گفته و برادران سلفی خود را به دقت نظر، حق گرایی، صبر و نقد پذیری دعوت کند. متن ذیل توسط علی فاطمی اقتباس شده است.
یکی از شبهاتی که به شیخ و پیروانش وارد است، تعصب شدید و سرکوب افراطی مخالفان است، تا آنجا که هر کس اظهار نظر متفاوتی نسبت به آراء شیخ داشته از طرف او مورد تکفیر قرار گرفته است. نقد پذیری صفت نیکویی است که جمیع مسلمین باید به آن مزین باشند؛ و داشتن این روحیه فوائد و برکات کثیری دارد. در نتیجه ما پیروان سلفیت، باید همانگونه که در نقد گفتار سید قطب – رحمه الله– نهایت کوشش خود را به کار بسته ایم، باید گفتار صریح شیخ در ترویج تکفیر را نیز مورد نقد جدی قرار دهیم. به نظر می رسد سید قطب سپر بلا شده است، زیرا او یار و یاری ندارد، اما شیخ یار و یاور دارد. این شیوه از اخلاق طلاب علوم دینی که هرگز حق را کتمان نمی کنند، هر چند به ضررشان باشد و نیز از اخلاق پاکان که بار مسئولیت گناه دیگران را به دوش نمی گیرند؛ و با مروت آنان که از قربانی کردن ضعفا برای تقویت قدرتمندان خود داری می کنند، به دور است.
پس شایسته است که بگوئیم شیخ در مسئله تکفیر به اجتهاد خود عمل کرده، و در اجتهادش خطا کرده است، [و با این کلام] تمام این تناقض گویی ها به پایان خواهد رسید و نقصی در دین، دنیا و منزلت [افراد] ایجاد نمی شود؛ چرا که بر اثر تخطئه و نقد عمر و علی رضی الله عنهما نیز لرزشی در دین به وجود نیامد، پس چگونه با تخطئه و نقد ابن تیمیه، ابن قیم الجوزیه یا شیخ محمد در دین لرزش ایجاد می شود!
یعنی درست است که شیخ دارای فضل و اجتهاد بوده و از پیامد دیدگاه های خود معذور است و برای این کشور [عربستان] منافعی داشته است، اما حقیقت این است که در کتاب های او تکفیر مسلمانان آشکارا وجود دارد. پس اگر ما به این خطا اعتراف کنیم، هیچ آسیبی به ما نمی رسد؛ چرا که یکی از مصلحان اجتهاد کرده و اجتهادش خطا بوده است، و دلیلی ندارد که جامعه ی عربستان متحمل پیامدهای ناگوار این خطا شود. چرا باید با همه توان، با کسی که خطای یک مصلح یا عالم را نقد می کند و با اقدام صادقانه به بازخوانی فکری مسلک او می پردازد بجنگیم؟!!
[به طور کلی] بیان خطاهای شیخ محمد در زمینه ی تکفیر مفید و ضروری است، زیرا جریان سلفی به طور عام و جامعه ی سعودی به شکل خاص، اعم از علما و طلاب علوم دینی، بر اساس دیدگاه های شیخ و علمای دعوت که مایل به تکفیر مسلمانان اند تربیت یافته اند و بی تردید بسیاری از آنها تحت تأثیر این دیدگاه قرار دارند، بلکه این تاثیر بسته به میزان فعالیت ما برای دعوت به سوی خدا به بسیاری از اهل سنت در خارج از کشور سعودی نیز کشیده شده است. [پس لازم است عملکرد چند ساله خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم تا اگر مرتکب اشتباهی شدیم، هر چه سریع تر جلوی نشر و ریشه دواندن آن در این طیف گسترده را بگیریم.]
منبع: مبلغ نه پیامبر / حسن بن فرحان مالکی / نشر ادیان
پاسخ دهید