روز پنجشنبه مورخ ۲۱ مرداد ماه ۱۴۰۰، چهارمین شب از مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در «مسجد سپهسالار حسین» خیابان فرجام تهران با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار شد که مشروح آن تقدیم می شود.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
شب جمعه است، دست اموات از این عالم و از این عزاداریها و از کار خیر و عبادت کوتاه شده است و حسرت میبرند، حسرتِ یک یاحسین گفتن، یک قطره اشک ریختن، یک خدمت برای عزاداران حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه کردن، از این جهت باید به آنها ترحم کنیم.
جهت آمرزش اموات و رضایت حقداران صلواتی ختم بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
خدای متعال زیباست، کار خدا هم زیباست، زیبایی را هم دوست میدارد، بشر زشتی را به عالم آفرینش تحمیل کرده است وگرنه آفرینش زیباست.
آدم اول عنصرِ مبدأ نسلِ کنونیِ بشر، بدیع خلقت بوده است، خدای متعال ابداع کرد، لذا او و مادرمان حوا در زیبایی کم نداشتند، بعد بشر نوع غذایی که انتخاب میکند، نوع تفکری که هنگام انعقاد نطفه در ذهن او میگذرد، و صدها عامل دیگر باعثِ تغییرِ قیافهها میشود، زبانها هم همینطور است، اینها عوارضی است که نوع انتخاب ماها برای ما پیش میآورد.
در دعاهای سحر ماه مبارک رمضان همهی ما حداقل شنیدهایم و خیلی از ما خواندهایم که «اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِأَجْمَلِهِ وَکُلُّ جَمالِکَ جَمِیلٌ»، همهی جمالهای خدای متعال که کارها و صفات خداست جمیل است و هر کسی که بندگی کند مظهر جمال خدا میشود، لذا زیباترین عنصرِ انسانی، اشرف خلائق حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، هم صورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زیبا بود و هم سیرتِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زیبا بود، «بلغ العلی بکماله، کشف الدجی بجماله حَسُنت جمیع خصاله، صلو علیه و آله»…
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
چشم ما به شما جوانها روشن است و خدا را شکر میکنم که بر سرِ سفرهی شهدا، شما جوانها آبروی ما هستید، رونقِ مجالسِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هستید، رونق دین هستید، ولی صلوات شما صلوات جوان نیست و صلواتِ پیرانِ از کار افتاده است، تقدیم به محضر امام زمان ارواحنا فداه یک صلوات جوانی ختم بفرمایید.
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم
زیباییِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم
وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در زیبایی مثل اعلی در آفرینش از اولین و آخرین هستند. در ذهن ما حضرت یوسف علیه السلام خیلی زیبا هستند ولی از خودِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سؤال کردند که در مقایسه بین شما و جناب یوسف، زیبایی کدامیک ترجیح دارد؟ وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از یوسف نفی جمال نکردند ولی فرمودند «کَانَ یُوسُفُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَحْسَنَ وَ لَکِنَّنِی أَمْلَحُ»[۲] نمک من از یوسف بیشتر است. وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جمال را با ملاحت آمیخته بودند.
اهمیّتِ زیبایی باطنی
در عین حال زیباییهای باطنی، زیباییها اخلاقی، زیباییهای معنوی از دیدگاه اهل معنا که اشراف به باطنها دارند قابل مقایسهی با زیباییهای مادی و فیزیکی نیست، زیباییهای فیزیکی مقطعی است، عمر آدم مثلاً صد سال است، این زیبایی هم زیبایی فیزیکی است و ما خودمان هم نقش نداریم، ما در نحوهی ترکیب اعضای بدنمان اصلاً مؤثر نیستیم، کار کارِ ما نیست، لذا اگر کسی از نظر قیافه مشکل داشته باشد جای ملامت نیست، خلقت خداست یا تقصیر گذشتگان است، یا حوادثی پیش آمده است، قیافه با یک تصادف یا بیماری عوض شده است، جای ملامت نیست، این ظاهر اعتبار و ارزش و نمرهای هم نزد خدای متعال ندارد.
«إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لاَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَرِکُمْ وَ لاَ إِلَى أَمْوَالِکُمْ وَ لَکِنْ یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ»،[۳] خدای متعال به صورتهای شما نگاه نمیکند، خدای متعال به دلهای شما نگاه میکند. صورتِ زیبای ظاهر هیچ نیست، ای برادر سیرِ زیبا بیار.
عمده این است که انسان اخلاقِ زیبا، همّتِ زیبا، غیرتِ زیبا، مجاهدتِ زیبا، احسان و دستگیری زیبا داشته باشد، و خیلیها جمال ظاهری ندارند ولی با ادب و حسن سلوک و خوش اخلاقی دل میبرند، بعضیها صورت ظاهر هم دارند و کسی با او رفیق میشود، دو سه مرتبه میبیند که این آدم کلک دارد، این آدم دروغ میگوید، مثلاً زن خیلی زیباست ولی اهل خیانت است، از چشم شوهر میافتد و از چشم همه هم میافتد.
لذا زیباییهای معنوی ماندگار است و زندگی انسان را برای ابدیت انسان زیبا میکند، مظهریتِ برای صفات پروردگار عالم خواهد داشت.
چه کنیم که باطن ما به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شباهت پیدا کند؟
حال چه کنیم که ما از نظر باطن شبیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشیم و آینهی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باشیم؟
احادیثی در این رابطه داریم، من یک حدیث را میگویم، بعد در یک حدیث دیگری، اسلام چند مورد از زیباییها را ترسیم کرده است تا ما زندگی خودمان را زیبا و دلانگیز و باطراوت و پرجاذبه کنیم و خودمان را از این اموری که نفرت و تنفّر ایجاد میکند دور نگه داریم.
میدانید که در روز قیامت «یَحْشُرُ اَلنَّاسَ عَلَى نِیَّاتِهِمْ»[۴] انسان با نیّت خودش محشور میشود، انسان با ملکات و صفات باطنی خودش حشر پیدا میکند.
وجود مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وقتی به معراج رفتند فرمودند که من در میان اهل جهنّم گروهی را دیدم که بصورت بوزینه بودند، گروهی بصورت خوک بودند، از جبرئیل پرسیدم که چرا برخی از امّت من به این صورت درآمدهاند؟ جبرئیل توضیح داد که اینها ظلم و گناه و فساد را میدیدند ولی امر به معروف و نهی از منکر نمیکردند، اینها بازیگر بودند، اینها غیرت نشان نمیدادند، بیغیرتی صورتِ خوک را دارد، بازیگری صورتِ میمون را دارد.
این صورتی است که خودمان برای خودمان میسازیم، ما در صورت ظاهری هیچ نقشی نداریم و ملامت هم ندارد، ولی ما خودمان در عمر خودمان صورت باطنی خودمان را ترسیم میکنیم، خودمان را یا بصورتِ دیو درمیآوریم یا بصورتِ پیغمبر.
ما چه چیزی داشته باشیم بصورتِ پیغمبر محشور میشویم و بهرهی بالایی از جمال میبریم؟
وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در یک حدیثی پنج چیز را فرمودند که اگر داشته باشید روز قیامت آینهی من میشوید، یعنی جمال من در وجود شما دیده میشود، «أَقْرَبُکُمْ غَداً مِنِّی فِی اَلْمَوْقِفِ أَصْدَقُکُمْ لِلْحَدِیثِ»،[۵] اگر کسی در زندگی دروغ نداشت… این صداقت انسان را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شبیه میکند. دوم: «وَ أَوْفَاکُمْ بِالْعَهْدِ»، کسانی که تعهّداتی که دارند، قراردادهایی که امضاء میکنند، معاملاتی که میکنند، قولهایی که به یکدیگر میدهند، در قول و قرار و سندها و امضاءها و داد و ستدشان بر خلاف عهد عمل نمیکنند، خانه فروخته است و بناست فلان زمان پول او را بدهند که خانهای برای خودش تهیه کند، پول را به موقع نمیدهد. این عهدشکنی است و کسی که عهدِ او عهد نباشد ایمان ندارد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ»،[۶] خیاط است، بنا بود لباس را به موقع تحویل بدهد، قول میدهد ولی لباس را به موقع تحویل نمیدهد، دادگاه است، بنا بود محکمه فلان روز پرونده را تمام کند ولی مدام تجدید میکند و این شخص را میآورد و میبرد، این بر خلاف عهد است، این نقضِ عهد است، این پیمانشکنی است، «لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ»، ان شاء الله اینها برای جوانهای ما سرمایهی زندگی است، اینها موجب ارزش است، اینها برای شما اعتبار و آبرو است، انسانِ بدقول آبرو ندارد، میگویند فلانی را رها کن که حرف او حرف نیست و قول او قول نیست. پس دوم: «وَ أَوْفَاکُمْ بِالْعَهْدِ».
سوم: «آدَاکُمْ لِلْأَمَانَهِ»، هر کسی امین است، سِرّ کسی نزد شماست، «اَلْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَهِ»،[۷] دو رفیق هستید، فامیل هستید، در مجلس فامیلی، در جلسهی دوستانه یک مطلبی را گفته است، این امانتی نزد شماست، اگر به دیگری گفتید درواقع خیانت در امانت کردهاید، کسی ماشین خودش را به شما داده است تا یک روزه به مسافرت بروید، ماشین را بردهاید و یک هفته نگه داشتهاید، این شخص خائن است، خیانت در امانت کرده است، آبروی مردم امانت است، سِرّ مردم امانت است، مال مردم امانت است، مسئولیتهای حکومتی امانت است، «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا»،[۸] ان شاء الله شما جوانها تحصیلات خوبی خواهید داشت، حسن شهرت بدست خواهید آورد، در این کشور رئیس جمهور میشوید، وزیر میشوید، وکیل میشوید، قاضی میشوید، فرماندهی نیروها میشوید، امانتدارِ مردم هستید، باید خیلی مواظبت کنید که در این مدّت امین باشید و مملکت را خراب نکنید، مانندِ اینهایی که خراب کردند، اینها امین نبودند، بعضی از اینها مملکت را گرفتارِ خسران کردند، لذا امانت در اسلام خیلی مهم است.
چهارم: «أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً»، هر کسی خوشاخلاقتر است وجود و آینهی او روز قیامت شفافتر است و جمال من در آینهی دلِ او منعکس میشود و شبیه من دیده میشود، خوشاخلاقی، در روایت دارد که انسانِ بداخلاق موفق به توبه نمیشود، چون عصبی است همینکه توبه میکند دوباره حرص او درمیآید، دوباره عصبانی میشود، وقتی عصبانی میشود بد میگوید و اهانت میکند و افشاء سِرّ میکند و خدای نکرده دست بلند میکند و درندگی میکند، این شخص که کنترل ندارد، لذا همیشه آتش جهنّم در وجودِ او این شخص را میسوزاند. بداخلاقی بسیار بد است و خوشاخلاقی موجب عاقبت به خیری هم هست.
پنجم: «أَقْرَبُکُمْ مِنَ اَلنَّاسِ»، هر کسی مردمیتر است به جمال پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شبیهتر است و روز قیامت در شکل پیغمبر خدا دیده میشود، با همان جمال و جاذبه، تمام خلایق عالم او را مانند پیغمبر زیبا میبینند.
امیدوار هستم که شما این پنج مورد را در ذهن مبارکتان داشته باشید، راستگو باشید، خوشقول باشید، به عهدتان وفا کنید، امانتدار باشید، خوشاخلاق باشید، مردمی باشید.
ان شاء الله خدای متعال به این رئیس جمهور منتخبمان خیر بدهد، هنوز در ابتدای کار هستند ولی امروز در یکی از داروخانههای شهر حضور پیدا کرده است که بررسی کند، این بامردم بودن است، بین مردم بودن است، مردمی همیشه مشمول رحمت خدای متعال است، «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَه»،[۹] اگر کسی دیوار خود را بلند گرفت که کسی به آنجا راه نداشته باشد درواقع خود را از رحمت الهی دور کرده است، با مردم بودن موجبِ نزولِ رحمت الهی میشود.
شش زیبا و زیباتر
امیدوار هستم که اینها را غنیمت بشمارید، اینها برای شما گنج است، برای شما اعتبار است، در حدیث دیگری فرمودند: خدای متعال شش چیز را زیبا قرار داده است و آنها برای خدای متعال محبوب است، ولی این شش زیبایی در شش گروه زیباتر است و جلوه و جاذبهی بیشتری دارد.
یک: «اَلْعَدْلُ حَسَنٌ»،[۱۰] عدالت زیباست، به همان اندازه که ظلم زشت است، ظلم در خانواده، ظلم به همسر، چه زن به مرد ظلم کند و چه مرد به زن خود ظلم کند، بدترین ظلم ظلمِ به نزدیکان است، ظلم به خانواده است، خدای متعال انتقام میگیرد، خدای متعال در کمین ظالم نشسته است، «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ»،[۱۱] ظلم پدر به فرزندان مظلوم خودش، حال چون فرزند اوست و محتاج اوست انواع تحمیلها را به او کند، ظلم به ارحام، ظلم به نزدیکان قبح بیشتری دارد، لذا اگر کاسب ظلم کند خیلی زشت است، عدالت در کاسب، عدالت در رفتگر، عدالت در آموزگار، عدالت در استاد، عدالت در گوینده، عدالت در هنرمند، عدالت در ورزشکار، هر کجا که عدل هست زیبایی هست، اما این عدل از اُمَراء زیباتر است، «اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأُمَرَاءِ أَحْسَنُ»، اگر مسئول مملکت، رئیس جمهور مملکت، وزیر مملکت، مدیرکل مملکت، استاندار مملکت عادل باشند شعاع عدالت با اینکه پدری در یک خانواده عادل است، آن کجا و این کجا؟ لذا عدلِ اُمَراء از دیدگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین زیباترین عدل است، زیباترین عدل عدلِ حکومت است، زشتترین ظلم ظلم به امّت است، مثلاً رئیس جمهوری اهل تبعیض باشد، رئیس جمهوری نور چشمی داشته باشد و شایستهها را انتخاب نکند و همگروهیهای خود را انتخاب کند، اینها بدترین ظلم است، بدترین ظلم ظلمِ به امّت است، بدترین خیانت خیانتِ به امّت است، «اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأُمَرَاءِ أَحْسَنُ».
دوم: «اَلْوَرَعُ حَسَنٌ»، وابستگی زشت است، مقابلِ وابستگی وارستگی هست، وارستگی زیباست، اینکه انسان به هیچ چیزی وابسته نباشد، بعضیها وقتی به مسافرت میروند، چون بسترشان عوض شده است نمیتوانند بخوابند، عادت کرده است که در خانهی خود روی آن تخت بخوابد، اگر آن تخت نباشد نمیتواند بخوابد، این آدم وابسته است، نازپرورده هیچ وقت لذّتی از زندگی خود نمیبرد، به یک غذایی عادت کرده است و نمیتواند غذای دیگری را بخورد، این وابستگی است، انسان اذیت میشود، وابستگی چه به خانه باشد، چه به مقام باشد، چه به غذا باشد، چه به بستر باشد، چه به رفیق باشد، چه به نژاد باشد، چه به گروه و حزب باشد، وابستگی ذلّت است، اما آزادگی…
غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود از آنچه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
اینکه انسان آزاده باشد و وابسته نباشد، وارستگی، آزادگی برای هر قشر و هر فردی زیباست، اما «وَ هُوَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ أَحْسَنُ»، آخوندی تا دیروز رئیس جمهور بوده است، حال که برکنار شده است فتنه میکند! این خیلی زشت است، آخوند با لباس پیغمبر، با ادّعای دینداری، وابسته به جاه و ثروت و اقوام و پول باشد، وابستگی در علما خیلی زشت است، به همان اندازه که وابستگی برای عالم زشت است، وارستگی از همهی زیباییها در قشرهای مختلف، وارستگی عالم زیباتر است.
سوم: «اَلْحَیَاءُ حَسَنٌ»، حیاء جزو زیباییهای جامعه است.
بیحیائی به معنای بیملاحظگی است، انسان بیحیاء میگوید «من پیش خود او هم میگویم»، در حال غیبت و بدگویی است، میگویند پشت سر مردم حرف نزد، میگوید: «من پیش خود او هم میگویم»! این شخص چقدر بیحیاء است!
آدمی که آبروی مردم را رعایت نمیکند، برای هیچ کسی حریم قائل نیست…
قدیمها این زنهایی هم که بدحجاب بودند وقتی یک روحانی میدیدند زود خودشان را جمع میکردند، بالاخره یک حیاء مختصری نسبت به مقدّسات داشتند، اما حال اینطور نیست و گاهی وقتی یک روحانی میبینند بدتر هم میکنند، این خیلی بیحیائی است، بر طبق روایات ما حیاء ریشه در بهشت دارد و بیحیائی ریشه در جهنّم دارد. بیحیائی ملازم با بیعقلی است، الآن فرصت نیست که روایات مربوط به این موضوع را برای شما بگویم، هر کسی حیاء ندارد هم دین ندارد و هم عقل ندارد، حیاء علامت دینداری و عقل است، آدم حرمتها را حفظ کند، حریمها را حفظ کند، چنگ به صورت اشخاص نیندازد، بیملاحظگی و بیاحترامی نکند، حرمتها را از بین نبرد.
«اَلْحَیَاءُ حَسَنٌ»، حیاء زیباست و بیحیائی زشت است، اما «هُوَ مِنَ اَلنِّسَاءِ أَحْسَنُ» اینکه یک دختر حیاء داشته باشد، یک زن حیاء داشته باشد نزد خدای متعال خیلی زیباست، نزدِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چقدر جاذبه دارد، نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چقدر نمره دارد، ولی همانقدر که حیاء برای زن زیباترین است بیحیائی برای زن هم زشتترین است.
چهارم: «اَلصَّبْرُ حَسَنٌ» صبر زیباست.
نمیدانید صبر چه نعمتی است، چه سنگری است، چه سلاحی است، چه حفاظی است، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»،[۱۲] هر کسی اهل صبر است خود را نمیبازد، دستپاچه نمیشود، زود جوش نمیآورد، در برابرِ نداریها ایمان خود را از دست نمیدهد، در برابر طوفانها مانند کوه میایستد، کسانی که اهل مقاومت و صبر هستند زیبا هستند، اما «هُوَ مِنَ اَلْفُقَرَاءِ أَحْسَنُ»، فقیر ندار است، حال مال ندارد، همسر ندارد، خانه ندارد، شغل ندارد، امکانات ندارد، شهرت ندارد، همهی اینها فقر است، اگر فقیر بر نداشتن صبر کند و خودفروشی و دینفروشی و مملکتفروشی نکند، کارمند اداره است رشوه نگیرد، جوان بیکار است نرود تروریست بشود، «هُوَ مِنَ اَلْفُقَرَاءِ أَحْسَنُ»، اگر آدمِ ندار خودش را حفظ کرد زیباتر است.
پنجم: «اَلسَّخَاءُ حَسَنٌ»، سخاوت زیباست، جزو زیباییهای زندگی این است که انسان کریم باشد، انسان دستِ بده داشته باشد، وقتی انسان به فقیر رسید از خود مایه بگذارد و ایثار کند، کمکهای مؤمنانه داشته باشد، سخاوت محبوبیت بهمراه دارد، سخاوت بالاترین جاذبه را دارد، انسان سخی مانند حاتم طائی مشرک بود، ولی بر حسب روایت جهنّم او را نمیسوزاند، بخاطرِ اینکه سخاوتِ او حفاظِ اوست، بخاطر شرکی که داشت در جهنّم است ولی آتش جهنّم مأمور است که او را نسوزاند، ولی آدم بخیل میسوزد، «اَلسَّخِیُّ قَرِیبٌ مِنَ اَللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلْجَنَّهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلنَّاسِ»،[۱۳] انسان سخی هم به خدا نزدیک است، هم به بهشت نزدیک است، هم به مردم نزدیک است، «اَلْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اَلْجَنَّهِ بَعِیدٌ مِنَ اَلنَّاسِ» انسانِ بخیل را هم خدا طرد میکند، هم نمیتواند به بهشت نزدیک بشود، هم نمیتواند با مردم باشد. آدم سخی جاذبه دارد و آدم بخیل دافعه دارد، اما «اَلسَّخَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأَغْنِیَاءِ أَحْسَنُ»، اگر یک انسانِ متمکّن، یک کارخانهدار، یک بازرگان مهم سخی باشد سفرهی گسترده دارد، میتواند چقدر جوان را به خانهی بخت بفرستد، میتواند چقدر اشتغال برای بیکارها فراهم کند، این موضوع با یک سخاوت انسان دیگر تفاوت دارد.
ششم: «اَلتَّوْبَهُ حَسَنَهٌ»، توبه خیلی زیباست، هر گنهکاری از هر گناهی توبه کند، خدا توبه را واجب کرده است، همیشه در توبه را باز قرار داده است، ولو یک ساعت مانده به آخر عمر، خدای متعال منتظر است بندهای که بد کرده است به خدای متعال بگوید بد کردهام و عذرخواهی کند، اما «وَ هِیَ مِنَ اَلشَّابِّ أَحْسَنُ» اینکه جوان توبه کند…
آدمی که پیر شده است و غرایز خود را از دست داده است، توان گناه ندارد، توبهی این شخص چه توبهای است و چه ارزشی دارد؟
ولی جوانی که میتواند دست خود را به هر چیزی آلوده کند، اگر آمد گفت: خدایا! من را نگه دار، میخواهم آلوده نشوم، و از گناه خودم توبه میکنم. خدا برای همهی توبهکاران حساب باز کرده است، «اَنینُ الْمُذْنِبینَ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین»، خدای متعال ناله و آه و ندامت و استغفار و توبهی گنهکار را خیلی دوست دارد، ولی خدای متعال منتظر جوانهاست، خیلی دوست دارد که جوان در جوانی توبه کند.
روضه و توسّل به حضرت حرّ سلام الله علیه
حرّ یک ساعت مانده به آخر عمر خود به خدمت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آمد، ولی خود را میان بهشت و جهنّم دید، گفت بروم شاید حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نگذارند من جهنّمی بشوم.
آمد و آمد، وقتی به نزدیک خیمهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه رسید، میگویند چکمههای خود را درآورده بود و به گردن خود آویزان کرده بود، سپر خود را واژگون کرده بود، این کار بدین معناست که کارهای من قابلِ دفاع کردن نیست، با چشمی اشکبار و دلی پُرسوز به خیمهی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نزدیک شد، سرِ او پایین است، صدا زد: السلام علیک با اباعبدالله…
امید نداشت حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به او پاسخ بدهند، ولی دید حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خیلی کریم هستند…
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه پاسخ او را دادند: علیک السلام یا حرّ…
حرّ همینکه دید حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آقا و بزرگوار هستند و پاسخ او را دادند امید پیدا کرد، عرضه داشت: همهی پلهای پشت سرِ خود را خراب کردهام و آخرین پناه من شما هستید، اگر شما آغوش رحمت خودتان را به روی من ببندید من دیگر پناهگاهی ندارم… «هَل لِی مِن تَوبَه؟»، آیا توبهی حرّ هم قبول است؟
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرمودند: بله! توبهی تو قبول است، تو میهمان ما هستی، پایین بیا…
عرضه داشت: «اَللَّهُمَّ إِلَیْکَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِیَائِکَ»[۱۴] خدایا! من اولین کسی بودم که راه را بر حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه سد کردم، دختران حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بیابانی کردم…
حسین جان! میخواهم اولین کسی باشم که قربانی راه توست، اجازه بدهید من اینطور پایین نیایم…
حرّ نگران بود و به اطراف خود نگاه میکرد، نکند دختران بیرون بیایند و بفهمند او همان کسی هست که این بزرگواران را در بیابان گرفتار کرده است…
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه آنقدر کریم و بزرگ هستند که شرمندگی حرّ را برنتابیدند، اجازه دادند و حرّ زود رفت، ولی وقتی جنگ نمایان کرد و فرق او شکافته شد صدا زد: السلام علیک یا اباعبدالله… توقع نداشت، اما ناگهان دید که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه سرِ او را به دامان گرفته است…
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه زخم سرِ حضرت علی اکبر علیه السلام را نبستهاند، زخمهای حضرت قاسم علیه السلام را نبستهاند، اما توبه چقدر انسان را عزیز میکند، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه زخم سرِ حضرت حرّ سلام الله علیه را بستند…
لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
حسین جان! شما به بالین همهی شهدا رفتید، اما کسی به بالین شما نیامد، خواهر شما بالای تلّ زینبیه بودند، تماشا کردند و دیدند «والشّمر جالسٌ علی صدر»…
امان از دل زینب… مدام فریاد میکشیدند: «أمَا فِیکُم مُسلِم؟»… آیا در میان این همه جمعیت یک مسلمان پیدا نمیشود؟…
حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در عالم معنا صدا زدند: خواهرم برگرد به سمت خیمهها و اینجا را نگاه نکن…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! توفیق توبه به همهی ما عنایت بفرما.
خدایا! توبههای ما را به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قبول بفرما.
خدایا! رهبرمان را حفظ بفرما.
خدایا! نظاممان را حفظ بفرما.
خدایا! مشکلات کشورمان را برطرف بفرما.
خدایا! مریضهای ما را شفاء عنایت بفرما.
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۱۶ ، صفحه ۴۰۲ (وَ مُحَمَّدٌ أَرْفَعُ ذِکْراً مِنْ ذَلِکَ جُعِلَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ سَیِّدَهُ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ مِنْ بَنَاتِهِ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِمَا السَّلاَمُ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ آتَاهُ اَلْکِتَابَ اَلْمَحْفُوظَ لاَ یُبَدَّلُ وَ لاَ یُغَیَّرُ وَ صَبَرَ یَعْقُوبُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَلَى فِرَاقِ وَلَدِهِ حَتَّى کَادَ یَحْرُضُ وَ صَبَرَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى وَفَاهِ إِبْرَاهِیمَ وَ عَلَى مَا عَلِمَ مِنْ فَحْوَى مَا یَجْرِی عَلَى ذُرِّیَّتِهِ یُوسُفُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِنْ کَانَ لَهُ جَمَالٌ فَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَلاَحَهٌ وَ کَمَالٌ قَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ یُوسُفُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَحْسَنَ وَ لَکِنَّنِی أَمْلَحُ وَ إِنْ کَانَ یُوسُفُ فِی اَللَّیْلِ نُورَانِیّاً فَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْعُقْبَى نُورَانِیٌّ فَفِی اَلدُّنْیَا یَهْدِی اَللّٰهُ لِنُورِهِ)
[۳] أعلام الدین فی صفات المؤمنین ، جلد ۱ ، صفحه ۱۸۹ (یَا أَبَا ذَرٍّ اِسْتَغْنِ بِغِنَى اَللَّهِ یُغْنِکَ اَللَّهُ قُلْتُ وَ مَا هُوَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ غَدَاءُ یَوْمٍ وَ عَشَاءُ لَیْلَهٍ فَمَنْ قَنِعَ بِمَا رَزَقَهُ اَللَّهُ یَا أَبَا ذَرٍّ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى اَلنَّاسِ یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یَقُولُ إِنِّی لَسْتُ کُلَّ کَلاَمِ اَلْحَکِیمِ أَتَقَبَّلُ وَ لَکِنْ هَمَّهُ وَ هَوَاهُ فَإِنْ کَانَ هَمُّهُ وَ هَوَاهُ فِیمَا أُحِبُّ وَ أَرْضَى جَعَلْتُ صَمْتَهُ حَمْداً لِی وَ وَقَاراً وَ إِنْ لَمْ یَتَکَلَّمْ یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لاَ یَنْظُرُ إِلَى صُوَرِکُمْ وَ لاَ إِلَى أَمْوَالِکُمْ وَ لَکِنْ یَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِکُمْ وَ أَعْمَالِکُمْ یَا أَبَا ذَرٍّ اَلتَّقْوَى هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ یَا أَبَا ذَرٍّ أَرْبَعٌ لاَ یُصِیبُهُنَّ إِلاَّ مُؤْمِنٌ اَلصَّمْتُ وَ هُوَ أَوَّلُ اَلْعِبَادَهِ وَ اَلتَّوَاضُعُ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ وَ ذِکْرُ اَللَّهِ تَعَالَى عَلَى کُلِّ حَالٍ وَ قِلَّهُ اَلشَّیْءِ یَعْنِی قِلَّهَ اَلْمَالِ یَا أَبَا ذَرٍّ هُمَّ بِالْحَسَنَهِ وَ إِنْ لَمْ تَعْمَلْهَا لِکَیْلاَ تَکُونَ مِنَ اَلْغَافِلِینَ)
[۴] الکافی ، جلد ۵ ، صفحه ۲۰ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ أَبِی عَمْرَهَ اَلسُّلَمِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ إِنِّی کُنْتُ أُکْثِرُ اَلْغَزْوَ وَ أَبْعُدُ فِی طَلَبِ اَلْأَجْرِ وَ أُطِیلُ اَلْغَیْبَهَ فَحُجِرَ ذَلِکَ عَلَیَّ فَقَالُوا لاَ غَزْوَ إِلاَّ مَعَ إِمَامٍ عَادِلٍ فَمَا تَرَى أَصْلَحَکَ اَللَّهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِنْ شِئْتَ أَنْ أُجْمِلَ لَکَ أَجْمَلْتُ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ أُلَخِّصَ لَکَ لَخَّصْتُ فَقَالَ بَلْ أَجْمِلْ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَحْشُرُ اَلنَّاسَ عَلَى نِیَّاتِهِمْ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ قَالَ فَکَأَنَّهُ اِشْتَهَى أَنْ یُلَخِّصَ لَهُ قَالَ فَلَخِّصْ لِی أَصْلَحَکَ اَللَّهُ فَقَالَ هَاتِ فَقَالَ اَلرَّجُلُ غَزَوْتُ فَوَاقَعْتُ اَلْمُشْرِکِینَ فَیَنْبَغِی قِتَالُهُمْ قَبْلَ أَنْ أَدْعُوَهُمْ فَقَالَ إِنْ کَانُوا غَزَوْا وَ قُوتِلُوا وَ قَاتَلُوا فَإِنَّکَ تَجْتَرِئُ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانُوا قَوْماً لَمْ یَغْزُوا وَ لَمْ یُقَاتِلُوا فَلاَ یَسَعُکَ قِتَالُهُمْ حَتَّى تَدْعُوَهُمْ قَالَ اَلرَّجُلُ فَدَعَوْتُهُمْ فَأَجَابَنِی مُجِیبٌ وَ أَقَرَّ بِالْإِسْلاَمِ فِی قَلْبِهِ وَ کَانَ فِی اَلْإِسْلاَمِ فَجِیرَ عَلَیْهِ فِی اَلْحُکْمِ وَ اُنْتُهِکَتْ حُرْمَتُهُ وَ أُخِذَ مَالُهُ وَ اُعْتُدِیَ عَلَیْهِ فَکَیْفَ بِالْمَخْرَجِ وَ أَنَا دَعَوْتُهُ فَقَالَ إِنَّکُمَا مَأْجُورَانِ عَلَى مَا کَانَ مِنْ ذَلِکَ وَ هُوَ مَعَکَ یَحُوطُکَ مِنْ وَرَاءِ حُرْمَتِکَ وَ یَمْنَعُ قِبْلَتَکَ وَ یَدْفَعُ عَنْ کِتَابِکَ وَ یَحْقُنُ دَمَکَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ یَکُونَ عَلَیْکَ یَهْدِمُ قِبْلَتَکَ وَ یَنْتَهِکُ حُرْمَتَکَ وَ یَسْفِکُ دَمَکَ وَ یُحْرِقُ کِتَابَکَ .)
[۵] الأمالی (للطوسی) ، جلد ۱ ، صفحه ۲۲۹ (أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ: أَخْبَرَنِی أَبُو اَلْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبِی ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى ، عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ، عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ زَیْدٍ ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَبِیهِ ، عَنْ جَدِّهِ (عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ) ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) : أَقْرَبُکُمْ غَداً مِنِّی فِی اَلْمَوْقِفِ أَصْدَقُکُمْ لِلْحَدِیثِ، وَ آدَاکُمْ لِلْأَمَانَهِ، وَ أَوْفَاکُمْ بِالْعَهْدِ، وَ أَحْسَنُکُمْ خُلُقاً، وَ أَقْرَبُکُمْ مِنَ اَلنَّاسِ .)
[۶] تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورّام) ، جلد ۲ ، صفحه ۲۲۶ (وَ عَنْهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ أَمَانَهَ لَهُ وَ لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لاَ یَسْتَقِیمُ دِینُ رَجُلٍ حَتَّى یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لاَ یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّى یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مَنْ خَافَ جَارُهُ بَوَائِقَهُ .)
[۷] تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه ، جلد ۱۲ ، صفحه ۱۰۴
[۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۵۸ (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا)
[۹] نهج البلاغه ، جلد ۱ ، صفحه ۱۸۴ (فَإِنْ أَبَیْتُمْ إِلاَّ أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّی أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّهَ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلىاللهعلیهوآله بِضَلاَلِی وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِی وَ تُکَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِی سُیُوفُکُمْ عَلَى عَوَاتِقِکُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ اَلْبُرْءِ وَ اَلسُّقْمِ وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ یُذْنِبْ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صلىاللهعلیهوآله رَجَمَ اَلزَّانِیَ اَلْمُحْصَنَ ثُمَّ صَلَّى عَلَیْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ وَ قَتَلَ اَلْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِیرَاثَهُ أَهْلَهُ وَ قَطَعَ اَلسَّارِقَ وَ جَلَدَ اَلزَّانِیَ غَیْرَ اَلْمُحْصَنِ ثُمَّ قَسَمَ عَلَیْهِمَا مِنَ اَلْفَیْءِ وَ نَکَحَا اَلْمُسْلِمَاتِ فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صلىاللهعلیهوآله بِذُنُوبِهِمْ وَ أَقَامَ حَقَّ اَللَّهِ فِیهِمْ وَ لَمْ یَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ اَلْإِسْلاَمِ وَ لَمْ یُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَیْنِ أَهْلِهِ ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ اَلنَّاسِ وَ مَنْ رَمَى بِهِ اَلشَّیْطَانُ مَرَامِیَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تِیهَهُ ! وَ سَیَهْلِکُ فِیَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ اَلْحُبُّ إِلَى غَیْرِ اَلْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ یَذْهَبُ بِهِ اَلْبُغْضُ إِلَى غَیْرِ اَلْحَقِّ وَ خَیْرُ اَلنَّاسِ فِیَّ حَالاً اَلنَّمَطُ اَلْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ وَ اِلْزَمُوا اَلسَّوَادَ اَلْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اَللَّهِ مَعَ اَلْجَمَاعَهِ وَ إِیَّاکُمْ وَ اَلْفُرْقَهَ! فَإِنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلنَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ اَلشَّاذَّ مِنَ اَلْغَنَمِ لِلذِّئْبِ. أَلاَ مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا اَلشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِی هَذِهِ فَإِنَّمَا حُکِّمَ اَلْحَکَمَانِ لِیُحْیِیَا مَا أَحْیَا اَلْقُرْآنُ وَ یُمِیتَا مَا أَمَاتَ اَلْقُرْآنُ وَ إِحْیَاؤُهُ اَلاِجْتِمَاعُ عَلَیْهِ وَ إِمَاتَتُهُ اَلاِفْتِرَاقُ عَنْهُ فَإِنْ جَرَّنَا اَلْقُرْآنُ إِلَیْهِمُ اِتَّبَعْنَاهُمْ وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَیْنَا اِتَّبَعُونَا فَلَمْ آتِ لاَ أَبَا لَکُمْ بُجْراً وَ لاَ خَتَلْتُکُمْ عَنْ أَمْرِکُمْ وَ لاَ لَبَّسْتُهُ عَلَیْکُمْ إِنَّمَا اِجْتَمَعَ رَأْیُ مَلَئِکُمْ عَلَى اِخْتِیَارِ رَجُلَیْنِ أَخَذْنَا عَلَیْهِمَا أَلاَّ یَتَعَدَّیَا اَلْقُرْآنَ فَتَاهَا عَنْهُ وَ تَرَکَا اَلْحَقَّ وَ هُمَا یُبْصِرَانِهِ وَ کَانَ اَلْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَیَا عَلَیْهِ وَ قَدْ سَبَقَ اِسْتِثْنَاؤُنَا عَلَیْهِمَا فِی اَلْحُکُومَهِ بِالْعَدْلِ وَ اَلصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْیِهِمَا وَ جَوْرَ حُکْمِهِمَا.)
[۱۰] إرشاد القلوب ، جلد ۱ ، صفحه ۱۹۳ (وَ قَالَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: سِتَّهُ أَشْیَاءَ حَسَنٌ وَ لَکِنْ مِنْ سِتَّهٍ أَحْسَنُ اَلْعَدْلُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأُمَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلصَّبْرُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْفُقَرَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلْوَرَعُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْعُلَمَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلسَّخَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلْأَغْنِیَاءِ أَحْسَنُ وَ اَلتَّوْبَهُ حَسَنَهٌ وَ هِیَ مِنَ اَلشَّابِّ أَحْسَنُ وَ اَلْحَیَاءُ حَسَنٌ وَ هُوَ مِنَ اَلنِّسَاءِ أَحْسَنُ وَ أَمِیرٌ لاَ عَدْلَ لَهُ کَغَیْمٍ لاَ غَیْثَ لَهُ وَ فَقِیرٌ لاَ صَبْرَ لَهُ کَمِصْبَاحٍ لاَ ضَوْءَ لَهُ وَ عَالِمٌ لاَ وَرَعَ لَهُ کَشَجَرَهٍ لاَ ثَمَرَهَ لَهَا وَ غَنِیٌّ لاَ سَخَاءَ لَهُ کَمَکَانٍ لاَ نَبْتَ لَهُ وَ شَابٌّ لاَ تَوْبَهَ لَهُ کَنَهَرٍ لاَ مَاءَ لَهُ وَ اِمْرَأَهٌ لاَ حَیَاءَ لَهَا کَطَعَامٍ لاَ مِلْحَ لَهُ.)
[۱۱] سوره مبارکه فجر، آیه ۱۴
[۱۲] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۵۳ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۱۳] عیون أخبار الرضا علیه السلام ، جلد ۲ ، صفحه ۱۲ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی اَلْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْبَصْرِیِّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ اَلْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: اَلسَّخِیُّ قَرِیبٌ مِنَ اَللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلْجَنَّهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلنَّاسِ بَعِیدٌ مِنَ اَلنَّارِ وَ اَلْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اَلْجَنَّهِ بَعِیدٌ مِنَ اَلنَّاسِ قَرِیبٌ مِنَ اَلنَّارِ قَالَ وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ اَلسَّخَاءُ شَجَرَهٌ فِی اَلْجَنَّهِ أَغْصَانُهَا فِی اَلدُّنْیَا مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا دَخَلَ اَلْجَنَّهَ .)
[۱۴] لهوف، جلد ۱، صفحه ۹۵ (فَإِذَا اَلْحُرُّ بْنُ یَزِیدَ قَدْ أَقْبَلَ إِلَى عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ فَقَالَ أَ مُقَاتِلٌ أَنْتَ هَذَا اَلرَّجُلَ قَالَ إِی وَ اَللَّهِ قِتَالاً أَیْسَرُهُ أَنْ تَطِیرَ اَلرُّءُوسُ وَ تَطِیحَ اَلْأَیْدِی قَالَ فَمَضَى اَلْحُرُّ وَ وَقَفَ مَوْقِفاً مِنْ أَصْحَابِهِ وَ أَخَذَهُ مِثْلُ اَلْأَفْکَلِ فَقَالَ لَهُ اَلْمُهَاجِرُ بْنُ أَوْسٍ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَمْرَکَ لَمُرِیبٌ وَ لَوْ قِیلَ لِی مَنْ▀ أَشْجَعُ أَهْلِ اَلْکُوفَهِ لَمَا عَدَوْتُکَ فَمَا هَذَا اَلَّذِی أَرَى مِنْکَ فَقَالَ وَ اَللَّهِ إِنِّی أُخَیِّرُ نَفْسِی بَیْنَ اَلْجَنَّهِ وَ اَلنَّارِ فَوَ اَللَّهِ لاَ أَخْتَارُ عَلَى اَلْجَنَّهِ شَیْئاً وَ لَوْ قُطِّعْتُ وَ أُحْرِقْتُ ثُمَّ ضَرَبَ فَرَسَهُ قَاصِداً إِلَى اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ یَدُهُ عَلَى رَأْسِهِ وَ هُوَ یَقُولُ اَللَّهُمَّ إِلَیْکَ أَنَبْتُ فَتُبْ عَلَیَّ فَقَدْ أَرْعَبْتُ قُلُوبَ أَوْلِیَائِکَ وَ أَوْلاَدِ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَ قَالَ لِلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَنَا صَاحِبُکَ اَلَّذِی حَبَسَکَ عَنِ اَلرُّجُوعِ وَ جَعْجَعَ بِکَ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ اَلْقَوْمَ یَبْلُغُونَ مِنْکَ مَا أَرَى وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اَللَّهِ تَعَالَى فَهَلْ تَرَى لِی مِنْ تَوْبَهٍ فَقَالَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ نَعَمْ یَتُوبُ اَللَّهُ عَلَیْکَ فَانْزِلْ فَقَالَ أَنَا لَکَ فَارِساً خَیْرٌ مِنِّی لَکَ رَاجِلاً وَ إِلَى اَلنُّزُولِ یَصِیرُ آخِرُ أَمْرِی)
پاسخ دهید