حضرت آیت الله صدیقی روز چهارشنبه مورخ ۰۱ خرداد ۱۳۹۸ مصادف با شب هفدهم ماه مبارک رمضان بعد از نماز مغرب و عشاء در «مسجد امام رضا علیه السلام حوزه علمیه امام خمینی (ره) تهران» به سخنرانی پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می گردد.
- شب قدر ظرفِ نزول قرآن است.
- شب قدر بالاتر از هزار ماه؛ استفاده از این شب
- شب قدر مهبطِ ملائکه است
- حاج هادی ابهری
- حافظِ دین باشیم
- ماه مبارک رمضان ماهِ صیانت از ارزشهای الهی
- ماه مبارک رمضان ماهِ پیوند است
- ماه مبارک رمضان ماهِ کمک به دیگران
- زبان در ماه مبارک رمضان
- پاداشِ روزهدار
- روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
- دعا
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
شب قدر ظرفِ نزول قرآن است.
ماه مبارک رمضان اسراری دارد، نهانخانهی راز خدای متعال است، زیرا که خودِ لیله القدر از اسرارِ عالَم است، خدای متعال به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خطاب میفرماید: «وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ»[۲]، منتها از ویژگیهایی که قابل فهم بوده است چند چیز است، یکی اینکه لیله القدر ظرفِ نزولِ قرآن کریم است، «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ»[۳]، حال این لیله القدر بر حسبِ روایات توجیهاتی دارد که شاید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لیله القدر باشد و انزالِ قرآن به قلبِ مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها باشد، چون لیله القدر ظرفِ قرآن است و یازده قرآن کریم در وجود حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نهفته است، بنابراین بیبیِ عالَم ظرفیتی دارد، سعهی وجودی دارد، نوری دارد، سفرهی کَرَمی به وسعت اسماء حسنی خدای متعال دارد، شاید به همین جهت است که «فَمَنْ عَرَفَ فاطِمَهَ حَقَّ مَعْرفَتِها فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَهَ القَدْرِ».
ان شاء الله خدای متعال آیت الله حسنزاده را شفای کامل عنایت کند، ایشان یک رساله در همین رابطه که «لیله القدر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است» نوشتهاند و مطالبِ این کتاب قابلِ ملاحظه است.
شب قدر بالاتر از هزار ماه؛ استفاده از این شب
نکتهی دیگر این است که این با زمانهای دیگر خیلی متفاوت است، انسان در همهی زمانها قرآن میخواند، عبادت میکند، نماز شب میخواند، توبه میکند، آنها خاصیّتِ خودشان را دارند، اما «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»[۴]، هر عملی که در شب قدر انجام میشود نه به اندازهی هزار ماه بلکه «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، انسان هزار ماه نماز شب بخواند و در یک کفهی ترازو بگذارید کفهی نمازِ شبِ شب قدر سنگینتر از نماز شب هزار ماه است و تمامِ عبادات، قیام و رکوع و سجود و خدمت و توبه و قرائت قرآن کریم و همهی اینها در آن شب «خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، و کسی که گناه او را بیچاره کرده است، «إِلَهِی أَلْبَسَتْنِی الْخَطَایَا ثَوْبَ مَذَلَّتِی وَ جَلَّلَنِی التَّبَاعُدُ مِنْکَ لِبَاسَ مَسْکَنَتِی وَ أَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنَایَتِی فَأَحْیِهِ بِتَوْبَهٍ مِنْکَ یَا أَمَلِی وَ بُغْیَتِی»[۵]، اگر دلِ کسی با سنگینیِ گناه مبتلا به مرگ شده باشد، وقتی مُرد «لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ»[۶]، اگر پردهی غفلت که «أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ»[۷] باعث شده است انسان گرفتارِ تباعُد از حیّ قیّوم و حیاتِ محض شده است و حالا آرام آرام «إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»[۸] بیدار شده است و بخواهد جبرانِ مافات کند و بخواهد این کوریِ دل را، این کَر بودنِ دل را، این نفهمیِ دل را با حجابهای درونی را با آه سحر و استغفارِ سحر و سجدههای مخلصانه و توسّلات و کارهای خیر بازسازی کند و وحیاتِ مجدّدی… «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا»[۹] که بر حسبِ روایت به وجود مبارک مولا و سیّد ما امام زمان ارواحنا فداه تطبیق شده است که دلهای مُرده با ظهورِ امام زمان ارواحنا فداه حیات پیدا میکند و جوششِ زندگی نصیبِ آنها میشود، شبِ قدر به اندازهی هزار سال احیاء برای انسان حیات میآورد و فاصلهها را کم میکند و انسان را به مقصد میرساند.
خدای متعال عُمری که به انسان داده است به مقدارِ نیازی است که در عالَمِ آخرت خدای متعال برای ما سعادت مقرّر فرموده است، خدای متعال برای بهشتیها بر حسبِ نقل کتابِ نورانیِ «عدّه الدّاعی» خدای متعال برای هر انسانی قصرهایی در بهشت آماده کرده است و هر کسی به این عالَم میآید حق دارد که صاحبِ قصرِ بهشتی بشود و در درجاتِ بهشت عروج و معراجی داشته باشد، از آن طرف چون عالَم عالَمِ بهیمیّت و سبعیّت و شیطنت است برای اینکه نکند اشخاص بلغزند و به بهشت نرسند و در راه بمانند و جهنّمی بشوند برای همهی اینها در جهنّم هم درکاتی پیشبینی شده است، هم زندانِ جهنّم ظرفیّتِ فراگیریِ همهی مکلّفین را دارد و هم فضای بهشت خانههای مناسب برای همهی بهشتیها دارد.
در اینکه اهلِ بهشت وارثِ قصرها میشوند روایت دارد که اهلِ جهنّم نگاه میکنند و میبینند آنجا قصری داشتهاند و آن قصر به یکی از بهشتیها داده شد و حسرت میخورند، یکی اینکه در جهنّم است غصّه دارد و یکی اینکه میتوانست آن قصری که خدای متعال برای او پیشبینی کرده بود تملّک کند ولی کوتاهی کرد و فرصت را از دست داد و از دستِ او رفت.
بازسازی و جبراتِ مافات به این است که انسان شبِ قدر را درک کند و قدر بداند و از این فرصت استفاده کند.
شب قدر مهبطِ ملائکه است
شب قدر مهبطِ ملائکه است، شب قدر مختلف ملائکه است، شب قدر مهبطِ روح الامین است، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ»[۱۰]، آن شب نه عملِ ماست که ما را میرساند، جَذبهی صاحبِ قدر است که وجود مبارک حضرت حجّت ارواحنا فداه است، ما هر قدر کارِ خیر کنیم، عبادت کنیم، درس بخوانیم، درس بدهیم خودمان از ذرّه هم کمتر هستیم، ما چه کسی هستیم که علمِ ما چقدر قابلِ ارائه باشد، چقدر عبادتهای ما قابلِ ارائه باشد، فقر و نیازِ مطلق که هیچ چیزی از خود ندارد، واقعاً انسان هیچِ هیچ است، این هیچِ هیچ در شبِ قدر، این قطرهی ناچیز، این حبابی که فقط باد در اوست و هیچ چیزی نیست اگر شب قدر شکسته بشود در دریای ولایت حضرت حجّت ارواحنا فداه ذوب میشود و خاصیّتِ دریا پیدا میکند، این جَذبهی حضرت است.
حاج هادی ابهری
همهی کسانی که از علماء و بزرگان مرحوم حاج هادی ابهری رضوان الله تعالی علیه را دیدهاند هیچ کسی هیچ نقصی از او نقل نمیکند، همه به نحوی او را زیبا دیدهاند، حضرت علامه مصباح اطال الله عمره الشّریف فرمودند روزی که ساواکیها به مدرسهی فیضیّه هجوم بردند من در آنجا بودم، حاج هادی آمد و دستِ مرا گرفت و مرا بیرون برد، بعد محاسبه کردم و دیدم اگر مانده بودم قطعاً مشکلاتی برای من پیش آمده بود؛ این حاج هادی هم اینطور نبود که از قبل برنامهریزی کند و کسی را بشناسد و برود و یک دستگیری کند، مجذوب بود، یک راداری در وجودِ ایشان بود که فرصت را میشناخت، کارِ لازم را در دلِ خود احساس میکرد و به جایی که باید برود میرفت، ایشان تا چهل سالگی پرت بودند، خیلی هم پرت بودند، این را حاج شیخ حسن پهلوانی رضوان الله تعالی علیه میگفتند، میگفتند که ایشان در همدان عملگی میکردند، هر چه درمیآورد به یک جوانِ ارمنی میداد، علاقه پیدا کرده بود گرفتارِ جوانِ ارمنی شده بود و دار و ندارِ خود را هم به او میداد.
مرحوم آیت الله آقا شیخ جواد انصاری رضوان الله تعالی علیه این حاج هادی را دیده بود و متوجّه شده بود که ایشان عجب دلی دارند، این دل قدرتِ پرواز به سوی خدای متعال را دارد و اشتباه گرفته است، این شخص نباید شکارِ این جوان بشود، این شخص باید شکارِ خدای متعال بشود، باید شکارِ امام حسین علیه السلام بشود، لذا مرحوم آقای انصاری یک تصرّف در وجودِ ایشان کرد و ایشان بکلّی برگشتند.
آقای خوشوقت میفرمودند که وقتی حاج هادی ابهری توبه کرد به بیابان رفت و چوب کشید و تا میخورد خود را زد! و برای همیشه این حیوانِ خود را ادب کرد و تمام شد.
حاج هادی ابهری به حرم حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام آمده بود و عرض کرده بود: یا اباعبدالله! چهل سال عقب ماندهام! باید چهل سال راه میرفتم و به تو نزدیک میشدم، باید چهل سال ذخیره برای زندگیِ آخرتِ خود تدارک میدیدم، چهل سال عمر سوزاندهام، سرمایه آب کردهام، حال که جا ماندهام و جاماندهی چهلساله هستم من نمیتوانم خودم برسم، شما یک بلدچی به من ضمیمه کن تا او راهِ میانبُر را بداند و بتواند این چهل سالِ ما را جبران کند؛ با امام حسین علیه السلام این درد و دل را کرده بود و زمانی که از حرم مطهّر حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بیرون آمده بود مرحوم آیت الله العظمی میلانی جلو آمده بود و دستِ ایشان را گرفته بود و گفته بود: حاج هادی! آیا میآیی با یکدیگر عقدِ اخوّت منعقد کنیم و با هم برادر باشیم؟
و بعد از وفاتِ حاج هادی هم آیت الله میلانی اظهارِ غم و حزن میکردند و میفرمودند برادری داشتم که اهلِ جَذبه بود.
انسان که عقب میماند خودِ او نمیتواند، چون تکالیفِ روزانه است، این چهل سال که خدای متعال داده بود مسیری بود که باید میرفتم اما چهل سال درجا زدیم و نرفتیم، کاروان رفته است و رسیده است و ما چهل سال دورِ خودمان گشتیم و خودمان را بیچاره کردهایم.
این شبِ قدر است، نه چهل سال! هشتاد سال را پُر میکند! «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، هشتاد سال!
اگر انسان اهل باشد و سیمِ او با حضرت حجّت ارواحنا فداه وصل بشود او را میبرند، به تعبیرِ آیت الله بهجت تمامِ چاله چولههای او را پُر میکنند، ایشان به من میفرمودند که چاله چولهی خودتان را پُر کنید، من در این آخر کار هم برای آقای خوشوقت و هم برای آقای بهجت گریه کردم، گفتم: عُرضهی آن را ندارم چاله چولهی خود را پُر کنم، به دادِ من برسید، امیدوارم که یک عنایتی بشود و ناامید هم نیستیم، ناامیدی جزوِ گناهانِ کبیره است و امید به رحمت خدای متعال واجب است، وعدهی خدای متعال حق است، «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا»[۱۱].
حافظِ دین باشیم
چیزهایی که کمک میکند تا در ماه مبارک رمضان برای رسیدن به نور شب قدر، به ظرفیت شب قدر، اتّصال به مغناطیسِ فعالِ شب قدر که وجود نازنین مولا و سیّد ما امام زمان ارواحنا فداه است، در یک حدیثی دارد که «إِنَّ مَنْ تَمَسَّکَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ»[۱۲]، خدای متعال او را پاک میکند، یکی این است که «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» غیرتِ دینی داشته باشد، مرزبان باشد، دیدبان باشد، دستهایی که دین را کمرنگ و پایمال میکنند بشناسد و با آنها مقابله کند.
آن حدیثِ شریف امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام که مشهور هم هست و خیلیها در ذهنِ خود میدانند، «فأما من کان من الفقهاء حافظا لدینه»[۱۳]، این غیر از تقواست، این حفاظتِ دین، مرزبانیِ دین، دیدبانیِ دین عنوان است، «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» و قرینهی اینکه اینها حفظِ دین یعنی مراقبت از حدود الهی در جامعه، انسان قرقگاههای الهی را تحت مراقبت قرار بدهد که به دستِ غارتگران غارت نشود، عفّتِ زنها، غیرتِ مردها، نمازِ جوانها، امانتداری در ادارهها، اینها «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ» است و هر فقیهی حقّ مرجعیّت ندارد، باید فقیهِ غیرتمندی باشد و به دستهای تعرّض و تجاوز اشراف داشته باشد و این دستها را قطع کند.
در این حدیث شریف هم در ماه مبارک رمضان که شهرِ قیام است و شهرِ جهاد است و ماهِ جنگِ بدر است و ماهِ جنگِ خندق و احزاب است، در این ماه شریف انسان باید به خود عُرضه تزریق کند، حسّاس باشد و خود را دست کم نگیرد و بنشینند دورِ یکدیگر و قشونی تشکیل بدهند، شبکهای تشکیل بدهند و از دستهای تجاوز به حریمِ دین پیشگیری و مقابله کنند و این دستها را بشکنند، این قلمهای کثیف را بشکنند، این زبانهای فاسد را بِبُرند؛ با قلم، با بیان، با فضایی که ایجاد میکنند «أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ».
ماه مبارک رمضان ماهِ صیانت از ارزشهای الهی
دوم: «وَ یَصُونَ نَفْسَهُ»؛ اینکه گفتم این غیر از تقواست، حفاظت بُعدِ بیرونی دارد و صیانت بُعدِ درونی دارد.
ماه مبارک رمضان ماهِ صیانت از ارزشهای فطری و الهی است، باید هم تخلیه داشت و هم تحلیه داشت، هم گناه را باید بکلّی کنار گذاشت و از دامِ شیطان فرار کرد و شیطان را از خود طرد کرد و هم باید واجبات را انجام داد و هم باید متخلّق به اخلاق الله شد و رنگِ خدای متعال گرفت، خدای متعال این میهمانی را قرار داده است تا با ما رفیق بشود و انسان میتواند رنگِ رفیق را به خود سرایت بدهد، اسماء حسنی خدای متعال باید در دلِ ما مستقرّ بشود، خدای متعال این خورشید را در دلِ ما بتابد، این چلچراغِ أسماء حسنی… اگر دلِ ما بیغبار شد و آینه شد در آن آینه این چلچراغ دیده میشود، تمامِ صفاتِ الهی انعکاس پیدا میکند.
ماه مبارک رمضان ماهِ پیوند است
نکته بعدی اینکه فرمودند: «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»، ماه مبارک رمضان ماهِ پیوندهاست، ماهِ رسیدگی به اقوام و خویشان و جلبِ دلِ آنهاست، ماهِ شکارِ دلهاست، متدیّن باید مظهرِ رحمت واسعهی خدای متعال در ماه مبارک رمضان باشد، خدای متعال در ماه مبارک رمضان همهی بندههای طرد شده را یاد میکند و در هر شب هفتادهزار جهنّمی را از جهنّم آزاد میکند، ما میتوانیم یک شکاری برای خدای متعال بیاوریم که آزاد بشود، یک انسانی که خیلی در خط نبوده است، با یک محبّت، با یک احسان، با یک اطعام، «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»، ماه مبارک رمضان جزوِ پلّههاست، جزوِ مدارجِ معارج است که ما را به شب قدر میرساند.
ماه مبارک رمضان ماهِ کمک به دیگران
و دیگر «وَ یَرْعَى إِخْوَانَهُ»، «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ»[۱۴]، در ماه مبارک رمضان باید ما راعی باشیم، طلبهای که گرفتار است، احیاناً مریض دارد، مشکلی دارد و نتوانسته است تا بحال آن مشکل را حل کند، نباید بیتفاوت باشیم، «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»[۱۵]، ما باید نسبت به مردم یمن حساس باشیم، اینها به جرمِ ارتباط با نظام جمهوری اسلامی و محبّت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام چهار سال است که سختترین ظلمها را تحمل میکنند، هم از نظرِ غذایی در مضیقهی فوق تصوّرِ ما هستند و هم از نظرِ بیماریها و هم از نظرِ عدمِ مداوای مجروحینشان و از زمین و زمان برای آنها فشار است اما این هم جزوِ کرامتهای خطّ انقلاب است که چهار سال خدای متعال به اینها غیرت داده است، صبر داده است، استقامت داده است، با نداشتنِ امکاناتِ کافی به پیروزی امید دارند و کوتاه هم نمیآیند.
خدای متعال را به عصمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و به ضلع مکسورهی بیبی قسم میدهم که این شیعیان را بر دشمنانشان به پیروزی قاطع نایل بفرماید. (الهی آمین) و ان شاء الله خدای متعال عربستان سعودی و ائتلاف ننگینشان را نابود و سرنگون بفرماید. (الهی آمین)
باید برای مردم یمن هم دعا کرد، «الدعاء سلاح المؤمن»، ما که نمیتوانیم به آنها موشک بدهیم، حضرت آقا فرمودند اگر میتوانستیم صد موشک به آنها میدادیم اما حال که موشکِ ما به آنجا نمیرسد اما تفکّرِ موشکی به آنجا رفته است، پهبادِ آنها در حالِ افتخارآفرینی است، اینها جزوِ معجزات است، خدای متعال میداند که معجزه است، اینها عادی نیست، یمن کجا و این استقامت؟ و اینطور خلّاقیّت با نبودِ هیچ حامی و آن هم در محاصرهی کامل، اینها چهار سال است که موشک میزنند و پهبادِ آنها در حالِ ذلیل کردنِ دشمنانشان است، این «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ» است[۱۶]، این «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا»[۱۷] هست، ذیلِ «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ» خیلی امیدوارکننده است، «وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ»، اگر مقاومت کردید خدای متعال شما را تثبیت میکند؛ و هم کمکِ مالی، چه اشکالی دارد؟ انسان یک وعده غذایی که در ماه مبارک رمضان نخورده است به حسابِ یمن بریزد؟
باید به سیلزدهها کمک کرد، «وَ یَرْعَى إِخْوَانَهُ»، دو شب پیش آقای اهل علمی از اهواز آمده بود، شرایطِ آوارگانی که خانههای خود را از دست دادهاند و در این گرما صاحب اولاد میشوند رقّتبار بود، تجسّم آن شرایط… الحق و الانصاف انسان باید خود را به جای آنها بگذارد، گاهی کمِ ما برکت میکند، خدای متعال میبیند ما اهلِ ما رحم هستیم، میبینید با همین کمِ ما مشکلِ آنها هم حل میشود، این نگاهِ الهی است، خدای متعال احتیاجی به پولِ ما ندارد، «لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰکِن یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنکُمْ»[۱۸]، این نیّتِ شما، این انگیزهی شما، این تقوای شما به خدای متعال میرسد، طرف حسابِ شما خدای متعال است، این سیلزدهها نیستند؛ «وَ یَرْعَى إِخْوَانَهُ»، ما راعی باشیم، هم به این ولنگاری… در حالِ قربانی گرفتن از ما هستند، این دخترهای بدبختی که در خیابانها میافتند، گاهی هم آمدهاند که لج کنند و قهرمان بشوند و از آنها عکسی منتشر بشود، اینها فرزندانِ ما هستند، اینها از اسرائیل نیامدهاند، اینها خواهرانِ خودِ ما و قوم و خویشِ خودِ ما هستند، چرا ما کوتاه آمدهایم؟ چرا مسامحه کردهایم؟ چرا هشدارهای رهبرمان را جدّی نگرفتیم؟ چرا شبیخونِ فرهنگی را جدّی نگرفتیم؟ چرا علیهِ متجاوزینی که به حرفِ آقا اعتناء نمیکنند و این شبکههای جهنّمی را مدیریت نمیکنند و خدای متعال میداند که قصدِ آنها چیست… شبکههای بومی را تقویت نکردند و شبکههای جهنّمی را تقویت کردند و هیچ کسی هم هیچ چیزی نگفت، اگر یک نفر در یک تریبون یک چیزی بگوید در ده جای مختلف علیه او قد علم میکنند.
این «وَ یَرْعَى إِخْوَانَهُ» خیلی پیام دارد که انسان مسئولیّتِ جهانی دارد، انسان مسئولیّتِ منطقهای دارد، انسان مسئولیّتِ کشوری دارد، انسان مسئولیّتِ انقلابی دارد، انسان مسئولیّتِ جبههای دارد، انسان مسئولیّتِ طلبگی دارد، انسان باید راعی باشد.
زبان در ماه مبارک رمضان
نهایتاً «وَ یَخْزُنَ لِسَانَهُ»؛…
امان از این زبان! خوشا به حالِ کسی که زبانِ او در اختیارِ دینِ اوست، اهلِ سکوت نیست اما حرفِ خود را بیجا حرام نمیکند، بلندگوی خدای متعال است، بلندگوی انقلاب است، بلندگوی ولایت است، این مجرای علم است، این مجرای نشر احکامِ الهی است، نشرِ معارف حَقّهی الهی است، زبان را در غیر از این مسیر به کار نمیبرد.
پاداشِ روزهدار
بعد فرمود روزه پاداشی دارد که هیچ کس جز خدای متعال نمیداند، مقصدِ روزهدار خدای متعال است، «الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِی وأَنا أَجْزی بِه»، روزه باعث میشود انسان از لذایذ و تعلّقاتِ خود میگذرد و عبور میکند و این عبور از تعلّقات رفعِ حجاب است، خدای متعال همه جا هست اما دلِ ما با این تعلّقات محجوب بود، روزه میگیریم احساسِ نیاز میکنیم، احساسِ بیچارگی میکنیم، آیا دیدهاید که انسان نزدیک به افطار چقدر احساسِ ذلّت میکند؟ این احتیاج و فقر خود را نشان میدهد، اگر انسان اهلِ توجّه باشد فقرِ بالاتر را مییابد، میفهمد که هیچ ندارد و محتاجِ محض به خدای متعال است.
امیدواریم ان شاء الله خدای متعال در این ایام باقیماندهی ماه مبارک رمضان به حقّ اولیائی که با خدای متعال در این ایّام صفا کردند، هر لحظهی آنها عروج و معراج بود، هیچ غفلتی نداشتند، امیدواریم به برکتِ آنها ما هم که سیاهی لشکر هستیم، متمرّد نیستیم، سحر به نیّت روزه بلند میشویم، هر کاری که روزهداران مقبول انجام میدهند ما هم دوست داریم آن کارها را انجام بدهیم، باید بگوییم ای خدا! درهم بخر! ما را جدا نکن وگرنه ما جا خواهیم ماند، اگر بنا باشد از خوبان قبول کنی ما جا میمانیم.
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام
ان شاء الله خدای متعال به آقای موسوی خیر بدهد، ایشان روضهی حضرت علی اصغر علیه السلام خواندند، عجب باب الحوائجی!
روضه حضرت علی اصغر علیه السلام عجب جانسوز است… حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام از حلقومِ بریده به ما پیام داده است و خودِ ایشان برای ما روضهی حضرت علی اصغر علیه السلام را خوانده است…
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاَ تَنْظُرونی… کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی…
چقدر سخت بود… حضرت زینب سلام الله علیها تحویل حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام دادند که یک جرعه آب داروی اوست و او از تشنگی در حالِ جان دادن است… این طفل را در مقابلِ لشکر ببر، این بچّه است، به جنگ نرفته است، شاید دلِ کسی بسوزد و یک جرعه آب به او بدهد… اما حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام با صدای رسا از حلقوم بریده به دلهای شکستهی شما صدای خود را رسانده است…
فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی…
ابا کردند که رحم کنند… حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام تعبیراتِ عجیبِ رقّتباری دارد که انسان دوست دارد بمیرد… این مظلومیّت چقدر شدید بود… حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام فرمودند: «مُنّوا عَلَیّ»[۱۹]، به من منّت بگذارید… فرمودند: «إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ»[۲۰]… اگر به من رحم نمیکنید بچّه که در هیچ مرامی گناه ندارد، این طفل است، این بچّهی کوچک است، به این بچّهی کوچک رحم کنید…
گویا دلِ عدّهای سوخت و به همهمه افتادند، چون چهرهی مظلومانهی این ششماهه را میدیدند که مانندِ گل پژمرده شده است و رنگ از رخسارِ او پریده است، بعضیها هم دیدند که حال حالِ جان دادن است، بچّه در حالِ بال بال زدند است… خودِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام هم این را مجسّم فرمودند… «أما ترونه کیف یتلظی»… آیا نمیبینید جگرِ او در حالِ سوختن است؟ آیا نمیبینید در حالِ دست و پا زدن است؟ آیا نمیبینید در حالِ جان دادن است؟ حاضر نشوید که تشنه جان بدهد و یک جرعه آب به او بدهید…
خدای متعال عمر سعد را لعنت کند که حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام هم او را نفرین کردند… عمر سعد ملعون به حرمله ملعون دستور داد که پاسخِ حسین را بده… خیلی نامرد بود… هر دو خیلی نامرد بودند… گفت: مگر سفیدیِ گلوی بچّه را نمیبینی؟… نشانهگیریِ آن ملعون خیلی دقیق بود… این گلو نازک بود…
کارِ تیر سوراخ کردن است اما گویا تیر عادی نبود… تیر سه شعبه بود… گلو هم از گل نازکتر بود… «من الأذن إلى الأذن»…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
الا لعنت الله علی القوم الظّالمین
دعا
اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین وَ بتِسعهِ المَعصُومِینَ مِن ذُرّیَهِ الحسین، بِمَولانا باب الحَوائج الی الله علیٍ الاصغر الذّبیح الشّهید یا الله…
یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین، یا غیاثَ المُستَغِیثِین، یا مُجیبَ دَعوَه السّائِلین، یا مُجیبَ المُضطَرّین، یا مَن إسمُهُ دَواء وَ ذِکرُهُ شفاء…
خدایا! تو را به حقیقت حضرت علی اصغر علیه السلام و به سوزِ دل حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در این فاجعه قسم میدهیم امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! قلبِ مبارک امام زمان ارواحنا فداه را از ما راضی بفرما.
خدایا! حسرت دیدار امام زمان ارواحنا فداه و دریافتِ مدالِ رضایتِ قلبِ مبارک ایشان را بر دلِ ما مگذار.
خدایا! نسلِ جوانِ ما را، طلبههای جوانِ ما را برای زمینهسازیِ ظهور و خدمت در حکومت عدل جهانی حضرت مجهز به علم و تقوا و مهارتهای لازم بفرما.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم دستِ سوال و گداییِ ما را از قنداقهی خونین باب الحوائج جدا نکن.
خدایا! گرههای ما را باز بگردان.
خدایا! فرزندانِ ما را، فرزندانِ مؤمنین را به مقصدِ عالی برسان.
خدایا! سایهی پُر برکتِ رهبرِ نورانی و حکیم و باصفای ما را با اقتدار و عزّت، با غلبهی بر مشکلاتِ رایج، با غلبهی بر نفاق و نفوذ تا ظهور حضرت حجّت ارواحنا فداه با کرامت و کفایت و در کنار حضرت حجّت ارواحنا فداه مستدام بفرما.
خدایا! دشمنانِ داخلی و خارجیِ ما را سرافکنده و خنثی بفرما.
خدایا! شرّ و توطئههای دشمنان را به خودشان برگردان.
خدایا! امامِ عظیم الشّأنِ ما، شهیدان سرافرازِ ما، ذوی الحقوق و مشایخ ما، والدینِ ما، گذشتگانِ ما را السّاعه بر سرِ سفرهی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام مشمولِ عنایتِ رمضانیّه و مغفرتِ واسعهی خودت قرار بده.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پی نوشت:
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه قدر، آیه ۲
[۳] سوره مبارکه قدر، آیه ۱
[۴] سوره مبارکه قدر، آیه ۳
[۵] مناجات التائبین
[۶] سوره مبارکه حج، آیه ۴۶ (أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ)
[۷] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۷۹ (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ)
[۸] سوره مبارکه هود، آیه ۱۱۴ (وَأَقِمِ الصَّلَاهَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّیْلِ ۚ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ۚ ذَٰلِکَ ذِکْرَىٰ لِلذَّاکِرِینَ)
[۹] سوره مبارکه حدید، آیه ۱۷ (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَینَّا لَکمُ الْآیاتِ لَعَلَّکمْ تَعْقِلُونَ)
[۱۰] سوره مبارکه قدر، آیه ۴ (تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ)
[۱۱] سوره مبارکه زمر، آیه ۵۳ (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ)
[۱۲] مستدرک الوسائل، جلد ۷، صفحه ۳۷۰ (روی عن رسول الله ( صلى الله علیه و آله ) أنهُ قَالَ : ” إِنَّ مَنْ تَمَسَّکَ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِسِتِّ خِصَالٍ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ : أَنْ یَحْفَظَ دِینَهُ ، وَ یَصُونَ نَفْسَهُ ، وَ یَصِلَ رَحِمَهُ ، وَ لَا یُؤْذِیَ جَارَهُ ، وَ یَرْعَى إِخْوَانَهُ ، وَ یَخْزُنَ لِسَانَهُ . أَمَّا الصِّیَامُ فَلَا یَعْلَمُ ثَوَابَ عَامِلِهِ إِلَّا اللَّهُ ” .)
[۱۳] وسائل الشیعه، جلد ۲۷، صفحه ۱۳۱ (فأما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه مخالفا على هواه، مطیعا لأمر مولاه، فللعوام أن یقلدوه، وذلک لا یکون إلا بعض فقهاء الشیعه لا کلهم، فان من رکب من القبایح والفواحش مراکب علماء العامه فلا تقبلوا منهم عنا شیئا ولا کرامه، وإنما کثر التخلیط فیما یتحمل عنا أهل البیت لذلک، لأن الفسقه یتحملون عنا فیحرفونه بأسره لجهلهم ویضعون الأشیاء على غیر وجهها لقله معرفتهم، وآخرون یتعمدون الکذب علینا الحدیث.)
[۱۴] بحارالانوار، جلد ۷۲، صفحه ۳۸
[۱۵] کافی، جلد ۲، صفحه ۱۶۳
[۱۶] سوره مبارکه محمد، آیه ۷ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ)
[۱۷] سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۹ (وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ)
[۱۸] سوره مبارکه حج، آیه ۳۷ (لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰکِن یَنَالُهُ التَّقْوَىٰ مِنکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاکُمْ ۗ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ)
[۱۹] مقتل خوارزمی، جلد ۲، صفحه ۱۶۵
[۲۰] تذکره الخواص، صفحه ۲۵۲ (لَمّا رَآهُمُ الحُسَینُ علیه السلام مُصِرّینَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَینی وبَینَکُم کِتابُ اللّه، وجَدّی مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله، یا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمی؟!… فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبکی عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ، وقالَ: یا قَومِ ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَینُ علیه السلام یَبکی ویَقولُ: اللّهُمَّ احکُم بَینَنا وبَینَ قَومٍ دَعَونا لِیَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِیَ مِنَ الهَوا: دَعهُ یا حُسَینُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّهِ.)
پاسخ دهید