«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏».

حیوانات هم نسبت به یکدیگر احساس مسئولیت دارند

حیاتِ اجتماعی اقتضای احساسِ مسئولیتِ اجتماعی دارد، خدای متعال عالَم را یکپارچه قرار داده است، «لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»[۲]، یک خدا هست، یک عالَم است، موجوداتِ عالَم قابلِ شمارش نیست، ولی هماهنگی وجود دارد، هم‌افزایی وجود دارد، تمامِ موجودات نسبت به یکدیگر حمایت دارند و تک تکِ این‌ها نقشِ خود را در حرکتِ جمعی ایفاء می‌کنند، و شما ملاحظه می‌کنید، این زنبور عسل، این موریانه، این مورچه‌ها چطور منظم هوای یکدیگر را دارند.

قرآن شریف سوره‌ای به نام سوره مبارکه «نمل» دارد، «نمل» به معنای موچه است. وقتی قشونِ حضرت سلیمان علی نبیّنا و آله و علیه السلام حرکت کرد «قَالَتْ نَمْلَهٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ»[۳] گفت: ای گروهِ مورچگان، به لانه‌های خود بروید، نکند زیرِ پای قشونِ سلیمان لِه بشوید. این احساس مسئولیت است، قشون می‌آید، لشکرِ نظامی می‌آید، زیرِ پا لِه نشوید.

بشر هم نباید کمتر از مورچه باشد، مورچگان فقط در بُعدِ جسمی هوای یکدیگر را دارند، ولی ارزشِ بشر به روحِ بشر است، این جسمِ ما مرکبِ ماست، و تا قبر به همراهِ ماست، وقتی حضرت عزرائیل تشریف فرما می‌شوند… ان شاء الله خودشان به ما افتخار بدهند و ما را به دستِ قشونِ خود که گروهی می‌آیند، برای کافر، برای ظالم، این‌ها با برخوردهای خشن می‌آیند، قرآن کریم دارد که «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ»[۴]، آدمی که اینجا حرامخور است، بوالهوس است، وابستگیِ به هوا و هوس و ثروت و شهرت تمامِ رگ‌های او را گرفته است و همه‌ی دلِ او به اینجا گرفتار است، وقتی ملائکه می‌آیند تا او را ببرند دل نمی‌کند، از طرفی مستأجر بوده است و مدّتِ اجاره‌ی او در اینجا به سر آمده است، از اینجا به بعد این مکان برای دیگری است، باید از اینجا برود، ولی دل نمی‌کند و نمی‌خواهد برود، مأمورینِ حضرت قابض الارواح از پسِ سر می‌زنند، آن‌هایی هم که آمده‌اند تا ببرند می‌بینند که او خانه‌ای برای خود در آنجا درست نکرده است، جایی ندارد، آواره است، آن‌ها هم از جلوی صورت می‌زنند، این تعبیرِ قرآن کریم است، «یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ».

شما را به حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه قسم می‌دهم که بیایید قبل از آنکه حادثه بیاید خودمان را خلاص کنیم، سبک‌بار باشیم، دل به خدای متعال بدهیم، دل به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام بدهیم، زندگی خیلی زود تمام می‌شود، زندگی یک خواب است.

مقایسه‌ی دنیا با آخرت

وجود نازنین حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه فرمودند: «کَأَنَّ اَلدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ»[۵]، مقایسه‌ی دنیا با آخرت… آنقدر دنیا نسبت به آخرت کم است که گویا اصلاً نیست. مثلِ این است که شما یک قطره را با اقیانوسِ بی‌ساحل مقایسه کنید، این عمرِ ما کوتاه است، عمرِ سفر کوتاه است… امیدواریم که ان شاء الله این عزاداری‌های شما اثرِ خود را بگذارد، توبه پیش بیاید، ان شاء الله روحِ خدمت پیش بیاید، ان شاء الله روحِ عبادت پیش بیاید، ان شاء الله روحِ ترکِ گناه پیش بیاید، خدای متعال هم وعده داده است، وعده‌ی خدای متعال حق است، «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»[۶]، یعنی اگر تقوا داشته باشید خدای متعال بن‌بستِ شما را برطرف می‌کند، امروز بشریت در یک بن‌بستِ جانکاهی گرفتار است، این ویروسِ منحوس در همه‌ی شئونِ زندگی اثر گذاشته است، موجِ اول، موجِ دوم… معلوم نیست که تا چه زمانی چطور بشود، ولی خدای متعال در خداییِ خود فرموده است که اگر شما تقوا داشته باشید من برای شما این بن‌بست را برمی‌دارم.

برکتِ عمر مرحوم کفعمی رضوان الله تعالی علیه

لذا اگر ما واقعاً خدای متعال و پیامبران را پذیرفته‌ایم…

در میانِ علمای ما برخی یک لطافت‌هایی دارند، مرحوم محدّثِ قمی رضوان خدا بر ایشان باد در کتاب مفاتیحِ خود… می‌بینید دعاهایی که نقل کرده‌اند قالباً یا از کتاب «اقبال» سید بن طاووس اعلی الله مقامه الشّریف نقل می‌کنند و یا از کتاب «بلدالامین» مرحوم کفعمی اعلی الله مقامه الشّریف و یا از «مصباح المتهجد» مرحوم طوسی اعلی الله مقامه الشّریف، یکی از مسانیدِ مفاتیح الجنان دو کتابِ مرحومِ کفعمی اعلی الله مقامه الشّریف است، عمرِ ایشان کم بوده است، ولی برکتِ عمرِ او زیاد بوده است، این مرحوم کفعمی ظاهراً در حدودِ سی سالگی از دنیا رفته است، ولی همه‌ی این گنجینه‌هایی که از ایشان مانده است درهای بهشت است، هر کسی که مراجعه کند به بهشت می‌رسد، ایشان یک کتابی به نامِ «محاسبه النفس» دارند، ایشان در این کتاب نوشته‌اند که اگر شما لباسِ خودتان را مثلاً برای حمام کردن در بیاورید، وقتی برگردید و یک بچه‌ی کوچک آنجا باشد و به شما بگوید که یک عقربی در این لباس رفته است، با اینکه بچه به شما گفته است جرأت نمی‌کنید لباس را همینطور بپوشید، ابتدا لباس را می‌تکانید تا مطمئن باشید که عقربی در لباسِ شما نباشد، آیا شما برای صد و بیست و چهار هزار پیغمبر به اندازه‌ی یک بچه‌ی تازه ممیز شده اعتبار قائل نیستید؟ همه گفته‌اند که عمر موقت است، مرگ حق است، و زندگیِ ما از مرگ شروع می‌شود، اینجا جای کار است، اینجا جای زندگی نیست، «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى»[۷].

قدرتِ خدای متعال را بدانیم

حال که اینطور است هم حواسِ خودمان به خودمان باشد، این بلاهایی هم که خارج از حیطه‌ی قدرتِ ماست، اگر خدای متعال بخواهد همه‌ی بوق‌های تبلیغاتی را سرافکنده می‌کند، این همه غرورِ علمی در برابرِ یک ویروسِ نامرئیِ کوچک که می‌گویند این گرفتارهای جهانی که این ویروس همه را اینطور گرفتار کرده است، اگر همه‌ی این ویروس‌ها را جمع کنند بیش از یکی دو گرم نیست، خدای متعال می‌تواند با یک گرم تمامِ بشر را مبتلا کند، بدونِ این هم می‌تواند مبتلا کند، قدرتِ لایتنهی دارد، این خدا را بشناسیم، از قدرتِ این خدا حساب ببریم، و از مهربانیِ این خدا حیا کنیم و خجالت بکشیم، چه چیزی به ما نداده است؟ چه چیزی برای ما کم گذاشته است؟ آخرت مهم‌تر است…

خود را برای سفرِ آخرت آماده کنیم

نمازِ مرحوم آیت الله بهجت رضوان الله تعالی علیه نمازِ استثنایی بود، ما که دیگر چنین نمازی نمی‌بینیم، وقتی شب‌های جمعه سوره مبارکه اعلی و سوره مبارکه جمعه را می‌خواندند، در این آیه کریمه «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا * وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقى»[۸] صدا در گلو شکسته می‌شد و گریه می‌کردند، در سوره مبارکه جمعه هم وقتی به آیه «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ»[۹] می‌رسیدند گریه می‌کردند، چه گریه‌ای! باور داشتند…

باید خودمان را برای رفتن آماده کنیم، «اِسْتَعِدَّ لِسَفَرِکَ»[۱۰]، برای مسافرت آماده باشد، هر چقدر که سفرِ انسانِ مسافر طولانی بشود، عمرِ سفر کوتاه است و بالاخره می‌رود.

چرا باید نسبت به جامعه احساس مسئولیت داشته باشیم؟

این است که در قدمِ اول خودمان را بسازیم و خودمان درست نمی‌شویم مگر اینکه جامعه را هم بسازیم، وگرنه فساد… شما هرچقدر هم که پاک باشید در حالِ زندگی کردن در این جامعه هستید، اگر هوا آلوده باشد شما هر چقدر هم که بخواهید بهداشت را رعایت کنید چطور می‌توانید خودتان را در هوای آلوده نگه دارید؟ فضای جامعه باید برای سلامتِ روح که «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»[۱۱]، اینجا جسم بیمار می‌شود و انسان می‌میرد، جسم تمام شد، روز قیامت قلبِ سلیم به دردِ تو می‌خورد، هیچ چیزِ دیگری هم از تو قبول نمی‌کنند، این قلب با تقوا و ترکِ گناه سلیم می‌شود، و ترکِ امر به معروف و نهی از منکر جزوِ گناهانِ کبیره است، خاصیّتی که امر به معروف و نهی از منکر دارد مثلِ این است که دستِ انسانی که لباس می‌شوید پاک می‌شود، انسانی که به فکرِ پاکیِ دیگران است و اقدام می‌کند قهراً خدای متعال به خودِ او هم یک پاکی و توفیق می‌دهد، گاهی هم موفق می‌شود یک نفر را هدایت کند، در این صورت می‌دانید چه می‌شود؟ این شعارِ قرآن کریم است، «مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»[۱۲]، اگر شما یک مرده‌ای را زنده کنید… یعنی چه؟ یعنی یک کسی تصادف کرده بود و جنازه‌ی او افتاده بود، اگر شما دیدید حالِ او خراب است و او را زود به بیمارستان رساندید و این شخص زنده شد، روز قیامت در پرونده‌ی عملِ شما نوشته‌اند: شما چند میلیارد انسان را زنده کرده‌اید، تعجّب می‌کنید و می‌گویید: خدایا! من که به این همه نفوس دسترسی نداشتم، خدای متعال می‌فرماید ارزشِ یک بنده برای من به اندازه‌ی همه‌ی عالَم است، چون یک بنده را زنده کرده‌ای کَرَمِ من اقتضاء می‌کند که ثوابِ نجاتِ یک نسل را به تو بدهم.

امام صادق صلوات الله علیه می‌فرمایند که منظور از «مَن أحیاء نَفسً» یا «مَن قَتَلَ نَفسً»، اینکه یک نفسی را احیاء کنید یعنی یک کسی را از کفر نجات بدهید و او را مسلمان کنید.

مرحوم آیت الله العظمی بهجت اعلی الله مقامه الشّریف برای تشویقِ ما به من فرمودند که مرحوم علامه سید مهدی قزوینی در حلّه یک سخنرانی کرد و چهارهزار نفر مستبصر شدند، یعنی شیعه‌ی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و اهلِ نجات شدند. آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف فرمودند: اگر یک نفر به وسیله‌ی من مستبصر شده بود سرِ من به عرش می‌خورد.

اینکه انسان یک بی‌نماز را نمازخوان کند، یک انسانِ کینه‌ای را از این کینه نجات بدهد، یک انسانِ حرامخوری که تا بحال خمس و زکات نداده است و مالِ موقوفه را خورده است و حقِ وقف را نداده است یا مالِ یتیم را خورده است، انسان سعی کند این شخص را معالجه کند، این موضوع مثلِ این است که یک عالَمی را زنده کرده است، یک عالَم مُرده‌ای که در حالِ خطرِ هلاکت بوده‌اند، یعنی به این‌ها جان بخشیده است.

اهمیتِ گسترشِ نسل

چرا ما چنین فرصتی را از دست بدهیم؟ چرا به فکرِ نمازخوان کردنِ بی‌نمازها نباشیم؟ چرا به فکرِ اصلاحِ ذات البین نباشیم و دل‌ها را به یکدیگر مرتبط نکنیم؟ چرا در مقامِ ساختنِ یک جوّی که در آن جَو مسئولینِ ما نتوانند نسبت به انقلاب کم‌توجه باشند، نسبت به خونِ شهدا… این عفّت، این حیا، این نظامِ خانواده، این تکثیرِ نسل… وجودِ نازنینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: من روز قیامت به کثرتِ امّتِ خود مباهات می‌کنم، ولو اگر شما یک بچّه‌ای درست کرده باشید و سقط شده باشد، من همین را هم جزوِ آمار می‌آورم و موجبِ سربلندیِ من می‌شود. معنیِ این فرمایش چیست؟ اگر نسل کم بشود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم احساسِ خجالت می‌کنند. آن وقت آیا می‌دانید در اثرِ مسامحه‌ی مسئولینِ دولتی در سال چند هزار سقطِ جنین در این مملکت هست؟ اگر ده نفر را در تصادفی بکشند گوشِ فلک کر می‌شود که تصادفات اینقدر کشته می‌دهد، سقط جنین بیش از این‌هاست، پول می‌دهند و سقط جنین می‌کنند.

و اینکه امکانات فراهم نمی‌شود و ازدواجِ جوان‌ها به تأخیر می‌افتد، چقدر در کاهشِ نسل تأثیر دارد؟ اینکه اقتصاد و تولید رشد نمی‌کند و قهراً عدّه‌ای آن اعتقاد و ایمانِ راسخ را ندارند که خدای متعال رازق است و می‌رساند و رزقِ ما در زمین نیست و در آسمان است، ولی اگر در آسمان هم باشد ما باید کار کنیم.

دو چیز موجبِ این می‌شود که بشرِ جوان از چشمِ خدای متعال بیفتد، یکی «عَذَب‌ها»، این‌هایی که می‌توانند ازدواج کنند و ازدواج نمی‌کنند، این‌ها را بعنوانِ افرادِ شرور یاد کرده‌اند، یکی هم موضوعِ بیکاری است، فرمودند: «إنَّ اللهَ یُبغِضُ الشّابَّ الفارِغَ»[۱۳]، مسئولِ این امر کیست؟

هم در موردِ ازدواجِ جوان‌ها… خطابِ خدای متعال به جوان‌ها نیست که بفرماید چرا تو ازدواج نمی‌کنی، خطابِ خدای متعال به بزرگترهاست، «وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ»[۱۴]، به پدر و مادر و حکومت و مسئولین و متنفذین و متمکنین خطاب می‌فرماید که «وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ»، ای بزرگترها، ای کسانی که کاری از دستِ شما ساخته است، نگذارید این جوان‌ها در اثرِ عذوبت افسرده بشوند و در جامعه‌ای که راه به فساد دارند بیچاره شوند و بدعادت بشوند و بعد هم وقتی تشکیلِ خانواده دادند زندگیِ گرمی نداشته باشند. کانونِ زندگیِ این‌ها را گرم کنید، بگذارید پدر و مادر بشوند و نسل… اگر ما نسلِ کافی نداشته باشیم جوان‌ها آهسته آهسته به پیری می‌رسند، بعد هم ما فرزندانی بوجود نیاورده‌ایم که جای پیرها را بگیرند، لذا این خطرِ جدّی در حالِ تهدیدِ شیعیان است، خطرِ جدّیِ کاهشِ نسل، ما هم در جنگ نسل می‌خواهیم، هم در کار نسل می‌خواهیم، هم در تمدّن نسل می‌خواهیم، این‌ها معروف‌هاست، ازدواج معروف است، تولید مثل جزوِ معروف‌هاست، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را خوشحال و سربلند می‌کند، برای امام زمان ارواحنا فداه قشون درست کنید، این‌ها امام زمان ارواحنا فداه را خشنود می‌کند.

نسبت به منکراتِ حکومتی و سیاسی حساس باشیم

در برابرِ همه‌ی منکرات، خصوصاً منکراتِ حکومتی و سیاسی، این همه خون بخاطرِ نظامِ اسلامی ریخته شده است، اگر این رنگِ اسلامیّت را گرفتند خدای متعال می‌داند که خسران زده‌ی دنیا و آخرت خواهیم شد، اسلام ما را مستقل کرده است، اسلام این همه پیشرفت‌هایی که ایران حتّی خوابِ آن را هم نمی‌دید…

ما در اوایل انقلاب به کُنارَک رفته بودیم، آنجا ما را به نیروی هوایی بردند و داخلِ فانتوم و… را به ما نشان دادند، خلبان می‌گفت: ما در زمانِ طاغوت اگر یک پیچ شُل می‌شد حقِ بستنِ پیچ را نداشتیم و باید کارشناس‌های امریکایی این کار را می‌کردند که ما چیزی یاد نگیریم، بنا نبود ما اتم داشته باشیم و خودمان هواپیما و موشک بسازیم و هر روز یک رویکردی از پیشرفت داشته باشیم، این رویشِ خونِ شهداست، این عزّتِ پرچمِ ولایت و عنایتِ امام زمان ارواحنا فداه است، و هر کجا که دولت‌ها اعتنایی به خونِ شهدا نکردند و به حرفِ نایبِ امام زمان ارواحنا فداه گوش نکردند اقتصاد را بهم ریختند، فرهنگ را بهم ریختند، گناه را زیاد کردند، معروف‌ها را کاهش دادند، و این حضورِ ملّت و این مجالسِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در ابعادِ مختلف کمک می‌کند که ما هم خودمان پاک باشیم و هم در پاکیِ یکدیگر و هم در پاکیِ حکومت برنامه داشته باشیم، نه هرج و مرج باشد، برنامه داشته باشیم، مساجد باید برنامه داشته باشند، حوزه‌ها باید برنامه داشته باشند، آموزگاران باید برای بچه‌ها برنامه داشته باشند، این حجاب را در دبیرستان و دبستان به نوجوان‌ها آموزش می‌دهند، ولی وقتی آنجاها خراب شد بعد در خانه‌ها درست نمی‌شود، این دانشگاه‌ها باید درست بشود.

این است که امر به معروف و نهی از منکر سرنوشت‌ساز است، مسامحه‌ی در این هم همه را گرفتار می‌کند، تذکّر هم اثر دارد، تذکّر اثر دارد، عمل اثر دارد، «کُونُوا دُعَاهَ اَلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»[۱۵]، و علمای ما قالباً با عمل هدایت کرده‌اند، هر کجا یک عالِمِ صالحی بوده است… امام جماعت بوده است، اهلِ سخنرانی هم نبوده است، ولی یک محله بیمه است، همه متدیّن هستند، همه پاکیزه هستند، همه اهلِ تقوا هستند، علماء اثر دارند، این جوان‌های پاکیزه‌ی ما در دوستانِ خود اثر دارند.

قرآن کریم در موردِ این تذکّر می‌فرماید: «وَذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرَىٰ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِینَ»[۱۶].

تشکر از جوانانِ هیئتی و مسجدی برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی

من چند نکته‌ای را گفته بودم که به محضرِ شما عرض کنم، یکی اینکه من خودم الحمدلله افتخار دارم که امسال در این فضای کرونایی و ویروسی شاهدِ رعایتِ دستوراتِ بهداشتی در جمعِ عزادارانِ حسینی و در جمعِ نمازگزاران مسجد هستیم و همه رعایت می‌کنند، اینکه می‌بینید رهبرِ عزیزمان… من دو شبِ قبل میهمانِ حسینیه حضرت امام رحمه الله تعالی علیه بودم، اعتقادِ خاصّی هم به آنجا دارم، چرا ایشان تنها در آنجا می‌نشینند؟ و این حسینیه این غربتِ خود را به عالَم نشان می‌دهد؟ ایشان در رأس هستند، باید آنقدر مراقبتِ از خطرِ ویروس را در عملِ خودشان نشان بدهند تا کسانی که اعتقاد دارند ببینند وقتی رهبرِ مملکت اینقدر در اجرای قوانینِ کشوری و رعایتِ سلامتِ جامعه… ایشان در رعایتِ مسائلِ زندگی هم همینطور هستند، ایشان چهار فرزند دارند که هیچ کدام از آن‌ها خانه ندارند، دامادها و فرزندانِ ایشان در هیچ شرکت و منصبی نیستند، چون ایشان در رأس هستند رعایتِ امور و شئون را آنگونه می‌کنند که برای شما در تاریخ افتخار باشد، معلوم بشود که نظامِ اسلامی با نظام‌های دیگر تفاوت دارد، جمهوریت با نظامِ اسلامی متفاوت است، اینجا نیابتِ امام زمان ارواحنا فداه است، اینجا «حسنات الأبرار سیئات المقرّبین» است، گاهی بعضی از چیزها برای افرادِ عادی مباح است اما برای یک شخصیت حرام است، چشمِ همه به اوست، لذا ایشان در همه‌ی امور اهلِ رعایت هستند، اهلِ احتیاط هستند، اهلِ این هستند که ایشان عاملِ تشویقِ همه‌ی آحادِ مردم باشند، در حفظِ سلامتی، در پیشگیری از این بیماریِ واگیردار، در مسائلِ اخلاقی هم اینطور هستند.

نکته‌ی اول تقدیر و تشکر است که شما مردم اینقدر خوب هستید، شما جوان‌ها اینقدر صفا دارید که یک طلبه‌ی پرشکسته‌ای مانندِ من وقتی حرف می‌زند وقتِ خودتان را می‌دهید و اینجا می‌نشینید، به امید هم می‌نشینید، و خدای متعال را شاهد می‌گیرم که من هم با امید به اینجاها می‌آیم، من به آمین‌ها و گریه‌های شما امید دارم، اصلاً به کارهای خود امیدی ندارم، به رحمتِ خدای متعال امید دارم، ولی وقتی عدّه‌ای دل‌شکسته، عدّه‌ای که سیمِ دلشان وصل شده است در یک جایی جمع بشوند، خدای متعال درهم می‌خرد.

می‌گویند مرحوم آقا سیّد مهدی قوام رضوان الله تعالی علیه عبور می‌کردند، دیده بودند میوه‌های یک چرخی در حالِ فاسد شدن است و کسی نمی‌خرد، میوه‌ها شاداب نبود و قاطی داشته است، عبای خود را پهن کرده بود و گفته بود که هر چند کیلو که داری بریز، همه را خریده بود، بعد آنجا یک حالی برای ایشان پیش آمده بود، گفته بود: خدایا! سیّد مهدی درهم خرید، تو هم درهم بخر.

ما آمده‌ایم و با شما قاطی شده‌ایم تا خدای متعال درهم بخرد.

تجلیل از مقام شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه

دوم این است که تجلیل از شهید سلیمانی… خدای متعال شهید سلیمانی را تجلیل کرده است، خدای متعال شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه را تکریم کرده است. یک کسی بود که نه آیت الله بود، نه حجت الاسلام بود، نه پروفسور بود، نه عمده التجّار بود، نه مهندس بود… این سردار سلیمانی در زمانِ سیل و زلزله  در میان جمعیت بود، وقتی به خانواده‌های شهدا سر می‌زد این فرزندانِ شهید ایشان را بجای پدرِ خویش می‌دیدند، در این کلیپ‌ها دیده‌اید که بچّه دستِ خود را به گردنِ سردار سلیمانی می‌اندازد، بچه‌ی شهید می‌آید و انگشتر می‌خواهد و ایشان هم انگشترِ خویش را می‌دهند، ابتدا انگشتر را نمی‌دهند، بعد می‌گویند به تو انگشتر می‌دهم اما به شرطی که به حرمِ امام رضا صلوات الله علیه بروی و شهادتِ مرا از خدای متعال بخواهی.

شهید سلیمانی رحمه الله تعالی علیه یک کسی بودند که یک عمر بندگی کرده بودند، ریا نداشتند، واقعیت بودند، این قدرتِ جهنّمیِ امریکا و عربستان… این‌ها با پولِ عربستان این داعش را تربیت کرده بودند، این‌ها را از همه جای اروپا و امریکا و کشورهای مختلفِ وهابی‌نشین جمع کرده بودند، این‌ها را آموزش داده بودند که نباید حتّی یک شیعه باقی بماند.

گاهی آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف برای قضایای آخرالزّمان برافروخته می‌شدند، می‌فرمودند که در روایت دارد که در آخرالزّمان به اسم می‌کشند، کاری ندارند که طرف چکاره است، همینکه نام «علی» و «فاطمه» باشد آن‌ها را می‌کشند.

و این‌ها برای برداشتنِ بشّاراسد، آن کسی که بنا بود بجای او بنشیند، فیلمِ او را دارند که این ابرمردِ عرب آقا سیّد حسن نصرالله که ان شاء الله خدای متعال به حقِ اجدادِ طاهرینِ ایشان این قدرتمندترین فردِ عرب را، این شجاع‌ترین فردِ میدانِ مقاومت را تا ظهور برای عالَمِ اسلام نگه دارد، ایشان فیلمِ آن کسی که به درک واصل شد و بنا بود بجای بشّاراسد بگذارند را دارند که می‌گوید ما تجربه‌ی یزید را تکرار نمی‌کنیم، یزید حسین را کشت ولی زن و بچه‌ی او را نکشت، ما وقتی پیروز شدیم باید شیعیان را به همراهِ زن و فرزندانِ آن‌ها را بکشیم، باید حتّی یک نفر هم باقی نگذاریم.

خدای متعال به این مردِ بزرگ یعنی حاج قاسم سلیمانی رحمه الله تعالی علیه این توفیق را دادند که بدونِ هیچ ادّعایی این آتش را خاموش کردند، و دیدید که معامله‌ی با خدای متعال چه می‌کند، این‌هایی که با غیر از خدای متعال معامله کردند، این‌هایی که به دنبالِ سازشِ با امریکا رفتند، این‌هایی که چشم به آنجا دوخته‌اند، این‌ها چقدر عزّت پیدا کردند؟ ولی این شخصی که در مقابلِ امریکا ایستاد، این کسی که زیرِ پرچمِ ولایت فقیه قسم جلاله می‌خورد که من خیلی‌ها را دیده‌ام ولی هیچ کسی مانندِ رهبرِ ما نیست و با تمامِ وجودِ خود شیداست، این معامله‌ی با خدای متعال است.

خدای متعال هم او را آنچنان عزیز کرده است که در تاریخ سابقه ندارد که برای یک سردارِ نظامی ملّت اینطور به میدان بیایند و انعکاسِ جهانی داشته باشد.

الحمدلله امشب عکس‌های این شهید عزیز در اختیارِ ماست، این قدردانی از جریانِ عاشورای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، هر کسی که از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه درس گرفته است و شهادت‌طلب و مخلص هست ما هم از او تجلیل می‌کنیم.

 

تجلیل از ارتش جمهوری اسلامی ایران

نکته‌ی که دیگری که از من خواسته‌اند این است که گفته‌اند امیر موسوی فرمانده‌ی ارتش و فرماندهانِ دیگر بنا بود حضور داشته باشند، نمی‌دانم حضور دارند یا نه، که من به همه‌ی این عزیزان عشق می‌ورزم، هم سردارانِ سپاه، هم امرای ارتش، از نزدیک ارادت دارم، الحق و الانصاف این عزیزان نظامی نیستند، باور کنید که این بزرگواران تربیت شدگانِ مکتبِ حبیب بن مظاهر علیه السلام هستند، این عزیزان مدافعین عاشورا و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هستند، این عزیزان جان بر کف هستند، این عزیزان در این دوره‌ی چهل ساله خوب امتحان دادند، این بزرگواران مکتبی و حسینی و ولایتمدار هستند، و اینکه امسال «وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»[۱۷]… اگر این ویروس نبود این ارتش این امتحان را نمی‌داد، این عزیزان این فضا را در اختیارِ عزادارانِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه قرار دادند، ان شاء الله خدای متعال به این عزیزان جزای خیر بدهد، و ان شاء الله امشب که شبِ باب الحوائج است، شبِ کسی است که هیچ کسی از درِ خانه‌ی او ناامید برنمی‌گردد، امیدوارم همه‌ی کسانی که برای برگزاریِ این مجلس زحمت کشیدند… یک شبی گفته بودند که باد به این تاسیسات آسیب زده بود، ولی این عزیزان عاشق هستند، این‌ها به هر قیمتی هستند مجلسِ زیبایی برگزار کردند و چه افتخاری برای متمدّن بودنِ خودتان آفریدید که هم مجلسِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در اوجِ شور و شعور برگزار شد و هم شما امورِ بهداشتی را رعایت کردید، این سرافرازیِ کشورِ شماست، شما در دنیا نمونه هستید، هیچ کجای دیگری اینطور نیست.

و هم ارتشِ ما در کنارِ شما مردم است، به شما فضا می‌دهد، به شما کمک می‌کند.

و هم این عزیزانی که اینطور عاشقانه، الحمدلله ورود و خروج را با نظم تنظیم می‌کنند و این زحمات را در شرایطِ مختلف می‌کشند، واقعاً انسان در برابرِ این عزیزان احساسِ شرمندگی می‌کند.

و حضورِ خودِ شما لبّیک به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، لبّیک به پرچمداری است که امروز پرچمِ کربلا به دستِ اوست، پرچمِ مقاومت به دستِ اوست، مرجعِ تقلیدی که نایبِ امام زمان ارواحنا فداه است و رهبریِ شماست.

روضه‌ی حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه

حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه باب الحوائجِ علی الاطلاق هستند.

یکی از مداح‌های باصفا مرحوم آقای خطیب بودند که ان شاء الله خدای متعال او را رحمت کند، ایشان خیلی خوش‌گریه بودند، به روضه‌های ماهانه‌ی ما هم می‌آمدند، هم صدای خوبی داشتند و هم سوزِ خوبی داشتند و هم سازِ خوبی داشتند، ایشان می‌گفت: فلانی! در این خیابان شیخ هادی یک خانواده‌ی یهودی هست، روزهای تاسوعا برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه مجلس می‌گیرند، از من هم دعوت می‌کنند و من هم برای آن‌ها روضه‌ی خانوادگی می‌خوانم. در ادامه می‌فت: علّتِ آن هم این است که فرزندِ او بیماریِ لاعلاجی داشته است، بیمارستان‌ها او را ناامید کرده بودند، روز تاسوعا همانطور که در حالِ آوردنِ فرزندِ خود از بیمارستان بوده است کنارِ یک سقّاخانه می‌ایستد، با اشک رو می‌کند به حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه و عرضه می‌دارد: ای اباالفضلی که مسلمان‌ها تو را باب الحوائج می‌دانند، فرزندِ مرا شفاء بده… شفای فرزندِ خود را می‌گیرد و نامِ فرزندِ خود را تغییر می‌دهد و «اباالفضل» می‌گذارد، و همه ساله روز تاسوعا برای حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه مجلسِ روضه دارد.

یا کاشف الکرب…

امشب بعضی‌ها آمدند و به من التماس دعای خصوصی گفتند، یا اباالفضل! ما مضطرّ هستیم… این ویروس جمعِ ما را پریشان کرده است، حسینیه‌ی رهبرِ ما را خلوت کرده است، حرمِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خلوت است… یا اباالفضل! از شما کار ساخته است…

مرحوم آقا میرزا احمد آشتیانی در این کتاب «هدیه احمدیه» آورده است که اگر کسی یکصد و سی و سه مرتبه حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه را به این عنوان صدا بزند که «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین» حاجت‌روا می‌شود، می‌گوید تجربه شده است که حاجت‌روا می‌شود.

انواع مصیبتِ حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه هم جزوِ سنگین‌ترین مصیبت‌هاست، از سیّد بحرالعلوم اعلی الله مقامه الشّریف پرسیدند که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه هیچ شهیدی را نگذاشتند که میانِ دشمن بماند، همه‌ی شهدا را حمل کردند، پیکرِ شهدا را در دارالحرب کنارِ یکدیگر قرار دادند، اما چرا بدنِ حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه را نیاوردند و این پیکرِ شریف کنارِ نهرِ علقمه باقی ماند؟ سوال بعدی هم این است که اینطور که می‌گویند عموی شما حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه یَلی بوده‌اند، قدبلند بوده‌اند، قوی بوده‌اند، از دور دیده می‌شده‌اند، هر کسی که ایشان را می‌دید به دیگری اشاره می‌کرد و می‌گفت که قمر در حالِ آمدن است، ماهِ بنی‌هاشم در حالِ آمدن است، ایشان قمرالعشیره هستند، اما اگر کسی به سردابِ مقدّسِ زیرِ ضریح برود، اگر از قبل خبر نداشته باشد فکر می‌کند که آنجا قبرِ حضرت علی اصغر صلوات الله علیه است، چرا ایشان قبرِ کوچکی دارند؟

سیّد بحرالعلوم آنقدر گریه کردند که غش کردند، وقتی به هوش آمدند فرمودند: مگر خبر نداری که دستانِ عموی ما قطع شده بود، لشکر جرأت کرد و دورِ ایشان را گرفتند… روز عاشورا چند بدن قطعه قطعه شده است و از هم پاشیده شده است، اولین بدن بدنِ حضرت علی اکبر صلوات الله علیه بود، اینکه حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه صدا زدند که جوانانِ بنی‌هاشم بیایید تا پیکر را ببرید برای این بود که ایشان نتوانستند پاره‌های بدن حضرت علی اکبر صلوات الله علیه را جمع کنند، اما آنجا جوان داشتند و صدا زدند…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه به کنار نهر علقمه آمدند و بالای سرِ حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه نشستند، به شدّت گریه کردند، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریه می‌کردند و دشمن شادی می‌کرد و به گریه‌ی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه می‌خندید…

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه ابتدا فرمودند: «الآن إنکَسَرَ ظَهری» الآن کمرِ من شکست… اما حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دست به زیرِ بدن بردند تا این پیکر را جمع کنند تا با خود بیاورند، وقتی دستِ خویش را بالا آوردند دیدند که قطعاتِ بدن بهم ریخت…

اهل حرم برای هیچ شهیدی از خیمه بیرون نریختند، علّتِ آن این بود که این شهدا خداحافظی کرده بودند، اما حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه وداع نکرده بودند، حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه به کودکان وعده‌ی آب داده بودند…

این بود که دیدند عمو تأخیر کرده است و نیامده است، به جلوی خیمه آمدند و سر کشیدند و دیدند خبری نیست، یکی یکی از خیمه بیرون آمدند، بر سرِ راهِ علقمه نشستند… خدایا! ای کاش که آب نخواسته بودیم، نکند که عموی ما آسیب دیده باشد… این کودکان نگران و نالان بودند، ناگهان دیدند حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه می‌آیند، اما آن امام حسین علیه السلام نیستند که رفتند، قد خمیده شده است، چهره شکسته شده است…

دخترِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خیلی بابایی بودند، به این دختر گفتند که تو برو و از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بپرس، حالِ امام طوری نیست که ما برویم و با ایشان صحبت کنیم، این نازدانه جلو رفتند، صدا زدند: بابا جان! عمو رفته است و نیامده است، آیا شما خبری از عموی عزیزِ ما دارید؟… بعضی‌ها می‌گویند که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریه کردند و حضرت زینب کبری سلام الله علیها را کنار کشیدند و فرمودند: برو و لباسِ این کودکان را عوض کن، دیگر کار تمام است…  بعضی دیگر می‌گویند حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه رفتند و عمودِ خیمه‌ی حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه را کشیدند، یعنی دیگر این خیمه صاحب ندارد…

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه انبیاء، آیه ۲۲ (لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ۚ فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ)

[۳] سوره مبارکه نمل، آیه ۱۸ (حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْا عَلَىٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَهٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ)

[۴] سوره مبارکه انفال، آیه ۵۰ (وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ یَتَوَفَّى الَّذِینَ کَفَرُوا ۙ الْمَلَائِکَهُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ)

[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۵، صفحه ۸۷ (قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو وَ حَدَّثَنِی کَرَّامٌ عَبْدُ اَلْکَرِیمِ بْنُ عَمْرٍو عَنْ مُیَسِّرِ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِیزِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: کَتَبَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرْبَلاَءَ – بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ مِنَ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ أَمَّا بَعْدُ فَکَأَنَّ اَلدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ وَ کَأَنَّ اَلْآخِرَهَ لَمْ تَزَلْ وَ اَلسَّلاَمُ .)

[۶] سوره مبارکه طلاق، آیه ۲ (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَهَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)

[۷] سوره مبارکه نجم، آیه ۳۹ (وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى) و ۴۰

[۸] سوره مبارکه اعلی، آیات ۱۶ و ۱۷

[۹] سوره مبارکه جمعه، آیه ۸ (قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَهِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ)

[۱۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۴، صفحه ۱۳۸ (نص، ، [کفایه الأثر] ، مُحَمَّدُ بْنُ وَهْبَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ اَلْهَیْثَمِ عَنْ جَدِّهِ إِسْحَاقَ بْنِ بُهْلُولٍ عَنْ أَبِیهِ بُهْلُولِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ طَلْحَهَ بْنِ زَیْدٍ اَلرَّقِّیِّ عَنِ اَلزُّبَیْرِ بْنِ عَطَاءٍ عَنْ عُمَیْرِ بْنِ مَانِی اَلْعَبْسِیِّ عَنْ جُنَادَهَ بْنِ أَبِی أُمَیَّهَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی مَرَضِهِ اَلَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَسْتٌ یُقْذَفُ عَلَیْهِ اَلدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَهً قِطْعَهً مِنَ اَلسَّمِّ اَلَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَهُ فَقُلْتُ یَا مَوْلاَیَ مَا لَکَ لاَ تُعَالِجُ نَفْسَکَ فَقَالَ یَا عَبْدَ اَللَّهِ بِمَا ذَا أُعَالِجُ اَلْمَوْتَ قُلْتُ إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ ثُمَّ اِلْتَفَتَ إِلَیَّ فَقَالَ وَ اَللَّهِ لَقَدْ عَهِدَ إِلَیْنَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ یَمْلِکُهُ اِثْنَا عَشَرَ إِمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ مَا مِنَّا إِلاَّ مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ ثُمَّ رُفِعَتِ اَلطَّسْتُ وَ بَکَى صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ عِظْنِی یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ نَعَمْ اِسْتَعِدَّ لِسَفَرِکَ وَ حَصِّلْ زَادَکَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِکَ وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ تَطْلُبُ اَلدُّنْیَا وَ اَلْمَوْتُ یَطْلُبُکَ وَ لاَ تَحْمِلْ هَمَّ یَوْمِکَ اَلَّذِی لَمْ یَأْتِ عَلَى یَوْمِکَ اَلَّذِی أَنْتَ فِیهِ وَ اِعْلَمْ أَنَّکَ لاَ تَکْسِبُ مِنَ اَلْمَالِ شَیْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إِلاَّ کُنْتَ فِیهِ خَازِناً لِغَیْرِکَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ فِی حَلاَلِهَا حِسَابٌ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِی اَلشُّبُهَاتِ عِتَابٌ فَأَنْزِلِ اَلدُّنْیَا بِمَنْزِلَهِ اَلْمَیْتَهِ خُذْ مِنْهَا مَا یَکْفِیکَ فَإِنْ کَانَ ذَلِکَ حَلاَلاً کُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِیهَا وَ إِنْ کَانَ حَرَاماً لَمْ یَکُنْ فِیهِ وِزْرٌ فَأَخَذْتَ کَمَا أَخَذْتَ مِنَ اَلْمَیْتَهِ وَ إِنْ کَانَ اَلْعِتَابُ فَإِنَّ اَلْعِتَابَ یَسِیرٌ وَ اِعْمَلْ لِدُنْیَاکَ کَأَنَّکَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اِعْمَلْ لآِخِرَتِکَ کَأَنَّکَ تَمُوتُ غَداً وَ إِذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلاَ عَشِیرَهٍ وَ هَیْبَهً بِلاَ سُلْطَانٍ فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَهِ اَللَّهِ إِلَى عِزِّ طَاعَهِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِذَا نَازَعَتْکَ إِلَى صُحْبَهِ اَلرِّجَالِ حَاجَهٌ فَاصْحَبْ مَنْ إِذَا صَحِبْتَهُ زَانَکَ وَ إِذَا خَدَمْتَهُ صَانَکَ وَ إِذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَهً أَعَانَکَ وَ إِنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَکَ وَ إِنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَکَ وَ إِنْ مَدَدْتَ یَدَکَ بِفَضْلٍ مَدَّهَا وَ إِنْ بَدَتْ عَنْکَ ثُلْمَهٌ سَدَّهَا وَ إِنْ رَأَى مِنْکَ حَسَنَهً عَدَّهَا وَ إِنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاکَ وَ إِنْ سَکَتَّ عَنْهُ اِبْتَدَأَکَ وَ إِنْ نَزَلَتْ إِحْدَى اَلْمُلِمَّاتِ بِهِ سَاءَکَ مَنْ لاَ تَأْتِیکَ مِنْهُ اَلْبَوَائِقُ وَ لاَ یَخْتَلِفُ عَلَیْکَ مِنْهُ اَلطَّرَائِقُ وَ لاَ یَخْذُلُکَ عِنْدَ اَلْحَقَائِقِ وَ إِنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْقَسِماً آثَرَکَ قَالَ ثُمَّ اِنْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اِصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خَشِیتُ عَلَیْهِ وَ دَخَلَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ اَلْأَسْوَدُ بْنُ أَبِی اَلْأَسْوَدِ فَانْکَبَّ عَلَیْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ فَتَسَارَّا جَمِیعاً فَقَالَ أَبُو اَلْأَسْوَدِ – إِنّٰا لِلّٰهِ إِنَّ اَلْحَسَنَ قَدْ نُعِیَتْ إِلَیْهِ نَفْسُهُ وَ قَدْ أَوْصَى إِلَى اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ تُوُفِّیَ یَوْمَ اَلْخَمِیسِ فِی آخِرِ صَفَرٍ سَنَهَ خَمْسِینَ مِنَ اَلْهِجْرَهِ وَ لَهُ سَبْعٌ وَ أَرْبَعُونَ سَنَهً وَ دُفِنَ بِالْبَقِیعِ .)

[۱۱] سوره مبارکه شعراء، آیات ۸۸ و ۸۹

[۱۲] سوره مبارکه مائده، آیه ۳۲ (مِنْ أَجْلِ ذَٰلِکَ کَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِکَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ)

[۱۳] شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید، جلد ‏۱۷، صفحه ۱۴۶

[۱۴] سوره مبارکه نور، آیه ۳۲ (وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ ۚ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۱۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۶۷، صفحه۳۰۹ (وَ مِنْهُ نَقْلاً مِنْ کِتَابِ صِفَاتِ اَلشِّیعَهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ : کُونُوا دُعَاهَ اَلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصِّدْقَ وَ اَلْوَرَعَ.)

[۱۶] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۵۵

[۱۷] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۱۶ (کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)