حضرت آیت الله صدیقی روز شنبه مورخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ مصادف با شب ششم ماه مبارک رمضان بعد از نماز مغرب و عشاء در «مسجد شهید بهشتی تهران» به سخنرانی پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم می گردد.
مقدّمه
«یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ ، وَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاهٌ لِلْمُطِیعِینَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ»[۱]
بعد از توصیف حضرت حق و مدح خدای متعال صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام را کلید باز شدنِ درِ رحمت خدای متعال قرار داده است.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
بندهی خدا باشیم
در ادامه عَرضه میدارد «وَ اِشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ» قلبِ مرا مالامال یادِ خودت کن، جایی برای دیگری در دلِ من قرار نده، همهی دلی من برای تو باشد.
«وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُکْرِکَ عَنْ کُلِّ شُکْرٍ» به من زبانی شُکر بده، بگونهای که هر نعمتی از هر کسی هم برسد بدانم که این از توست، دیگران وسیله هستند.
«وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِکَ عَنْ کُلِّ طَاعَهٍ»، تمامِ جوارحِ من، اعضای من، اندامهای من، سلّولها من منحصراً بندهی تو باشند و عمرِ من در حالِ طاعتِ تو بگذرد.
طاعتِ طاغوت نکنم، طاعتِ شیطان نکنم، طاعتی هوای نفسِ خود را نکنم، چشمِ من در اطاعتِ تو، گوشِ مت در اطاعتِ تو، دست و پای من در طاعتِ تو بگذرد.
با فراغت چه کنیم؟
«فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً»… از اینجا به بعد مربوط به ملائکه است؛ خدایا! اگر برای من تقدیر کردی که من یک فراغتی داشته باشم، اگر فراغتی برای من مقدّر است… خدای متعال برای بعضیها هیچ فراغتی قرار نداده است، اینها همهی عمرشان سرگرمی است، «أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ»[۲]… بعضیها در هر مقطعی از عمرشان یک بُتی دارند و مشغولِ بُتِ خود هستند که خدای متعال اینها را در این آیه بیان فرموده است، در یک آیهی دیگر هم فرمود: «زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّهِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ»[۳]، این هم جلوههای دنیاست، گاهی هیچ فرصتی برای بازنگری در پروندهی خودمان به ما نمیدهد، تمامِ فکر و ذکرمان همین درآمد است و همین زن و بچّه است و همین جلوههای مادّیات است و هیچگاه یک خلوتی برای ما پیش نمیآید تا بنشینیم برای شبِ اولِ قبرمان فکر کنیم.
شما در دوستانتان کسی را دارید که بروید و ببینید گریه میکند و به او بگویید چه شده است؟ بگوید: به یادِ شب اول قبر هستم، پروندهی من سنگین است، وقتی نکیر و منکر میآیند من پاسخی ندارم… آیا شما سراغ دارید؟ برای گرانی هر کجا که بروید دادِ همه بلند است، دادِ همه برای مشکلاتِ مادّی بلند است، یعنی ما مرگ نداریم؟ یعنی زندگیِ ابدی در پیش نداریم؟ نباید برای آنجا دغدغه داشته باشیم؟
خدایا! اگر کَرَمِ تو شاملِ حالِ من شد و برای من یک فراغتی حاصل شد این فراغت را برای من فراغِ سلامت قرار بده که بتوانم از فراغتِ خود به نفعِ خود و آخرتِ خود ذخیره سازی کنم.
«فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلاَمَهٍ لاَ تُدْرِکُنَا فِیهِ تَبِعَهٌ، وَ لاَ تَلْحَقُنَا فِیهِ سَأْمَهٌ»، خدایا! فراغتِ من را هم وبال قرار نده و هم مایهی گرفتاری و ملال قرار نده.
گاهی انسان وقتی هم بیکار میشود و هیچ سرگرمی ندارد فکرهای شیطانی میآید، وسوسهها میآید، مینشیند و غصّهی گذشتهها را میخورد که چرا فلان زمان ارزان بود و فلان زمین را نخریدم؟ چرا فلان ماشین را نخریدم؟ چرا فلان جا به من اهانت شد و من پاسخ ندادم؟… همهی فکرهای او شیطانی است! این فراغ فراغِ سلامت نیست، این فراغِ وبال است.
گاهی هم انسان بیکار است اما حالِ هیچ کاری را هم ندارد، این ملال است، در بیکاری هم وبال بد است و هم ملال بد است، که انسان آزرده باشد، بیحوصله باشد و نتواند یک نماز جعفر طیّار بخواند که با این نماز جعفر طیّار گناهان میریزد آنگونه که در فصلِ پاییز برگِ درختها میریزد.
خدای متعال چه سفرههایی برای ما پهن کرده است که ما سرِ این سفرهها بنشینیم و نور بگیریم و از ظلماتِ گناهانِ خودمان خلاص بشویم؛ این نماز استغاثهی به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه نمازی است، چرا در گرفتاریهایمان به این پناهگاهها توجّه نمیکنیم؟
فراغت هم داشتم، بیکار هم بوم، هیچ گرفتاریِ خاصّی هم نداشتم اما خوابیدم! این ملال است! هیچ عُرضهای برای استفاده از اوقاتِ فراغتِ من پیش نمیآید؛ فارغ نمیشود تفسیرِ یک آیهی قرآن را ببیند، یا بنشیند و گناهانِ گذشتهی خود را به یاد بیاورد و بنویسد، چه کسانی را اذیّت کردم؟ چند دل را شکستم؟ در این سال چشمِ من به کجاها رفته است؟ چطور میتوانم جبران کنم؟
بجای اینکه فراغِ انسان برای انسان اینطور سالمسازی و بازسازی و جبران خسارتها باشد میبینید افکارِ شیطانی و وسوسهها به سراغِ انسان میآید که وبال است و یا ملال و آزردگی و بدبختی است، خواب و چُرت و بیحالی، رمقِ هیچ کاری را ندارد.
امام سجّاد علیه السلام اینها را… این آسیبشناسی است، اشتغالِ انسان یک نوع مشکلات دارد و فراغتِ انسان هم یک مشکلاتِ دیگری دارد.
خدایا! این فراغ را برای من فراغِ سلامت قرار بده که فراغِ وبال و ملال نباشد.
کاتبانِ حسنات و سیّئات
«حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ اَلسَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَهٍ خَالِیَهٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا»، تا ملائکه که گناهانِ ما را مینویسند… معلوم میشود که یک ملک نیست، باز هم یک لشکر یا یک قشون آمدهاند تا این آتشهایی که از وجودِ ما بصورتِ گناه میریزد جمع کنند، جمع میکنند و متراکم میشود، وقتی وارد شدیم ما را میسوزاند…
تا کُتّابِ سیّئات منصرف بشوند، «کُتّاب» جمعِ کاتب است، کاتب یعنی کسی که مینویسد، «کُتّاب» یعنی نویسندگان، تا کُتّابِ سیّئات منصرف بشوند، نویسندهی سیّئات که ملائکهی مقرّبِ تو هستند «بِصَحِیفَهٍ خَالِیَهٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا»… آیا روزی که هیچ گناهی نکرده باشید را سراغ دارید؟ این فرشتگانِ سیّئات صحیفهای که در اختیار دارند برای شما یک گناه ننوشته باشند، آیا امشب میتوانید دامانِ رحمتِ خدای متعال را بگیرید که در ماه مبارک رمضان چشمِ شما ناپاکی نداشته باشد؟ در خانه عصبانی نشوید…
وجود نازنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند که حُسنِ خلق (خوش اخلاقی) در ماه مبارک رمضان جزوِ مراقباتِ ماه مبارک رمضان است، آیا میتوانید با خدای خودتان عهد کنید در این ضیافتِ الهی هیچگاه عصبانی نشوید؟ هیچگاه گرفتارِ خشم و آتشِ سوزانِ این بهم خوردنِ اعصاب نشوید؟
«حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ اَلسَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَهٍ خَالِیَهٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا»، این فرشتگانِ سیّئات و گناهان ببینند هر چه روز گذشت و شب گذاشت یک گناه نکرده است که اینها بنویسند.
«وَ یَتَوَلَّى کُتَّابُ اَلْحَسَنَاتِ»، تعبیرِ حضرت سجّاد علیه السلام باز در مسئلهی نویسندگانی حسنات «کُتّاب» است که جمعِ کاتب است… و نویسندگانِ حسناتِ ما… «یَتَوَلَّی»، آنجا «یَنصَرِف»نیست، ان شاء الله مأمورینِ حفاظت اطلاعاتی که به دنبالِ نقطه ضعفهای ما بودند ببینند ما هیچ نقطه ضعفی نداریم و خدای متعال میفرماید این شخص دیگر بیمه شده است و خودتان را معطّل نکنید و خاطرِ شما جمع باشد که از این شخص خطایی نیست که بنویسید، اما کتّابِ حسنات انصراف ندارند، چون ما دائماً تولیدِ خوب داریم، ما شجرهی طیّبه شدهایم، ما ریشهدار در دین شدهایم، ما استوار در آیین و تقوا شدهایم، ما شاخ و برگ پیدا کردیم و وجودِ ما شجرهی طیّبهای است که «تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»[۴]، زبانِ ما خیر است، نگاهِ ما عبادت است، عبرت است، آموزنده است، تعلیم و تعلّم است، مجالسِ ما نورانی است، در هر مجلسی که بنشینیم گرهای باز میکنیم، چیزی میآموزیم، به انقلاب کمک میکنیم، نگهبانِ خونِ شهدا هستیم، از مقدّسات دفاع میکنیم و در برابرِ مهاجمین و دشمنانی که به فرهنگِ ما، به دیانتِ ما، به انقلابِ ما، به نظامِ ما، به ولایتِ ما، به خونِ شهیدانِ ما جسارت میکنند اگر جاهل هستند ارشادشان میکنیم، اگر غافل هستند بیدارشان میکنیم، اگر معاند هستند با آنها مقابله میکنیم، ما دائماً خدای متعال را از خودمان راضی میکنیم، عمرِ پربرکتی داریم و این ملائکه و کتّابِ حسنات متولّیِ سرور هستند، «وَ یَتَوَلَّى کُتَّابُ اَلْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کَتَبُوا»، نمیدانید وقتی انسان کارِ خیر میکند هم خدای متعال خشنود میشود، هم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خشنود میشود، هم ائمهی هدی علیهم السلام خشنود میشوند، هم این ملائکهای که در اطرافِ ما هستند با هر کارِ خیرِ ما خوشحال میشوند، اینها با سرور… متولّیِ سرور بشوند و آنچه که از حسناتِ ما ضبط کردهاند…
یکی کتّابِ سیّئات بودند، دوم کتّابِ حسنات بودند.
اگر کتّابِ سیّئات دیدند که ما بیمه شده هستیم و دیگر خلاف نمیکنیم خدای متعال آنها را مرخص میکند و کتّابِ حسنات میمانند، آنها هم هرچه ادامهی اقامت در کنارِ ما دارند، مرتّب سرور روی سرور است، اینطور با ما حرکت دارند.
یک صلواتی مرحمت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
خدای متعال و مرگ را فراموش نکنیم
«وَ إِذَا اِنْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا»، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند دو چیز را هیچگاه فراموش نکنید، یکی خدای متعال است، خدای متعال را از یاد نبرید، «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً»[۵]، «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ»[۶]، در همهی حالات خدای متعال با ماست، باید خدای متعال را در نظر داشته باشیم، باید با یادِ خدای متعال زندگی کنیم، باید با یادِ خدای متعال نفس بکشیم؛ دومین موضوع که نباید هیچگاه فراموش کرد «مرگ» است، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: هیچگاه مرگ را فراموش نکنید، «أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ»[۷]، هر کاری میکنید در یاد داشته باشید که مرگ در پیش است، این یادِ مرگ باعث میشود که انسان کارِ خلاف نکند، مرگ حق است، آخرِ کار مرگ است و رفتن.
«وَ إِذَا اِنْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا»، و وقتی که دورانِ زندگیِ ما سپری شد، «وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا» خدای متعال برای عمرِ ما مدّتها قرار داده است، روزشمار است، خدای متعال میداند که ما باید چند روز در این عالَم باشیم، یعنی به تدریج در حالِ آب شدن است، وقتی این مدّت و این مهلت گذشت «وَ اِسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ اَلَّتِی لاَ بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا» وقتی أجلِ ما رسید که گریزی هم از او نیست، ملک الموت برای احضارِ ما آمد، آمده است که ما را ببرد، «وَ اِسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ اَلَّتِی لاَ بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَهُ أَعْمَالِنَا تَوْبَهً مَقْبُولَهً»، خدایا! اگر به آخر رسیده است، اگر این آخرین رمضانِ ماست، اگر این آخرین منبرِ ماست، اگر این دیگر آخرین دیدارِ ماست… هیچ کسی خبر ندارد فردا شب چه کسی هست و چه کسی نیست… اگر مدّت تمام شده است و وقتِ أجلی که گریزی از او نیست رسیده است با درود بر پیامبر و آل پیامبر از تو درخواست میکنیم آنچه را که نویسندگانِ اعمالِ ما، ثبت کنندگانِ رفتارِ ما… نگاههای ما را میشمارند که ما امروز چند نگاه داشتهایم، کلماتِ ما را هم میشمارند که ما امروز چند کلمه حرف زدهایم، قدمهای ما را میشمارند که ما چند قدم برداشتهایم و به کجاها رفتهایم، تمامِ کارهای ما شمارش شده است، ملائکه اینها را با عدد احصاء میکنند، خدایا! «خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَهُ أَعْمَالِنَا تَوْبَهً مَقْبُولَهً»، خدایا! آیا میشود که ما ناپاک نرویم؟ آیا میشود توفیق بدهی تا از همهی گناهانی که تاکنون در نامهی عملِ ما ثبت شده است توبه کنیم؟ بگوییم خدایا! متوجّه شدم که بد کردم، خدایا! غلط کردم… خدایا! نگرانِ گناهانِ خود هستم، خدایا! گناهانِ من زیاد است اما عفوِ تو بیشتر از گناهِ من است…
«لاَ تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اِجْتَرَحْنَاهُ»، ولی توبهی دروغی نباشد، خیلی توبه کردهایم اما به قولهای خود وفا نکردهایم…
خدایا! ختامِ عملِ ما را، ختامِ آنچه که ملائکه احصاء میکنند توبهای قرار بده که بعد از آن توبه دیگر گناهی به ما اطلاع ندهند، توبهای باشد که بعد از آن دیگر گناهی از ما ثبت نشود.
روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
صلی الله علیک یا ابا ابراهیم یا موسی بن جعفر
کسانی که مریض دارند… میدانید که همهی ائمه علیهم السلام کشتیِ نجات هستند، هر کسی هر طوفانی که در زندگی دارد دامانِ هر امامی را که بگیرد، دامانِ هر شهیدی را که بگیرد، دامانِ هر سفیری از سفرای الهی را که بگیرد خدای متعال او را قبول میکند، اما یک تقسیمی هم در میان ائمه اطهار علیهم السلام شده است که مرحوم سیّد علیخان کبیر صاحبِ شرحِ خوب صحیفهی سجّادیّه یک کتاب دعایی به نام «کلم الطیّب» دارد که در آنجا یک جریانی را از یک بندهی خدایی تعریف میکند که گرفتار و محکوم به اعدام بوده است و توسّل به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شده بود ولی به نظرِ او رسیده بود که مگر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جواب میدهد؟ اگر قرار بود حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام کاری کنند در منزلِ خودشان ریخته بودند و خانهی ایشان را به آتش کشیده بودند،دخترِ پیامبر را در خانهی خود کشتند… اگر بنا بود حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به دادِ کسی برسند باید در آنجا کاری انجام میدادند، در عالَمِ رؤیا رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را دید، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: ابوالوفا! این تفکّری که در مورد حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داری اشتباه است، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مأمور بود تا دست به قبضهی شمشیر نبرد، صبرِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام الهی بود، اما کارها هم تقسیم شده است، اگر خواستی بر دشمن غلبه کنی دامانِ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بگیر، این کار پاسخ میدهد، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پناهِ خوبی است…
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای هر کدام از ائمه یک سمتی را بیان نمودند، فرمودند اگر مریض بودی یا مریض داشتی دامانِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را بگیر، ایشان باب الحوائج است…
قسمتی از زیارتنامه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است، «السلام علی الْمُعَذَّبِ فى قَعْرِ السُّجوُنِ»… «قَعر» به معنای گودال است… یعنی چاه… یعنی سیاهچال… «سُجون» جمعِ «سِجن» اسنت، «سِجن» یعنی زندان، اما اگر چند زندانِ تو در تو باشد به این «سُجون» میگویند، معلوم میشود این زیرزمین و همینطور طبقاتِ زندان بوده است و حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را در یک زندانی که در طبقاتِ پایین بوده است… آنجا هم سیاچالی کنده بودند، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را در آن سیاهچال انداخته بودند… ای کاش در آنجا پر و بالِ حضرت آزاد بود، ای کاش دیگر در زندان شکنجه نمیشدند، اما خودِ این زیارتنامه میگوید: «السلام علی الْمُعَذَّبِ فى قَعْرِ السُّجوُنِ» معلوم میشود که حضرت را آزار میدادند…
ان شاء الله خدای متعال «سِنْدی بْن شاهِکْ» را لعنت کند، نمیدانم این شکنجهها و آزارها با بدنِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام چه کرد که فقط چند تکّه استخوان از حضرت باقی مانده بود…
سه معصوم در اثرِ شدّتِ مصیبتها آب شدند، اولین معصوم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند… نمیدانم قنفذِ ملعون چه کرد… نمیدانم مغیرهی ملعون چه کرد… بیبی به فضّه میفرمودند: یا فِضّه! «لَقَد ذَابَ لَحمی»، گوشت بدن من آب شده است…
دومین معصوم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است، وقتی مأمورین آمدند تا بدنِ نازنین را از زندان بیرون بیاورند دیدند پیکری وجود ندارد، زندانبان را صدا زدند و گفتند: به ما مأموریت دادهاند تا جنازه ببریم اما پیکری نمیبینیم!… زندانبان گفت: آن ابایی که در آن چاله میبینید پیکرِ موسی بن جعفر است… ولی از بس لاغر شده است از لباس تشخیص داده نمیشود…
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله…
بیبی جان، فاطمه جان، بدنِ شما آب شده بود، ولی دیگر شما را در زندان نبرده بودند… ولی دیگر فرزندانِ شما را در مقابلِ چشمانتان نزدند…
یا موسی بن جعفر علیه السلام! بدنِ شما آب شد اما عمهی شما در کنارِ شما نبود، ناموسِ شما دست بسته نبود… این مصیبتها برای حضرت زین العابدین علیه السلام است… بدن آب شده بود… اما همین پاهای لاغر که جز استخوانی بیش نبود با زنجیر بسته بودند، غل و زنجیر به گردن انداخته بودند، جلوی چشمِ ایشان عمّه را میزدند… نه! همه را میزدند… سه ساله را میزدند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
خدایا! تو را به عصمت حضرت زهرا سلام الله علیها و به باب الحوائجی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و به مصائب و اسارت حضرت سیّدالسّاجدین علیه السلام قسم میدهیم امام زمان ما را برسان.
خدایا! عاقبتِ کشورِ ما، نظامِ ما، انقلابِ ما با نجات از دستِ منافقین و نفوذیها و غربگراها و خنثی شدنِ توطئهی استکبارِ عالَمی ختم به خیر بگردان.
خدایا! عاقبتِ همهی مان را ختم به خیر بگردان.
خدایا! نسلِ جوانِ ما را در امرِ اشتغال و ازدواج و تعلیم و تعلّم و اخلاق و سازگاری و معرفت به مقاماتِ عالی و ساحلِ نجات نائل بفرما.
خدایا! فرزندانِ ما را در مسیرِ دین و ولایت و شهدا ثابت قدم بدار.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم ما را از قرآن و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و دودمانِ ایشان جدا نفرما.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پی نوشت:
[۱] صحیفه سجادیّه، دعای یازدهم (یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ ، وَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاهٌ لِلْمُطِیعِینَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُکْرِکَ عَنْ کُلِّ شُکْرٍ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِکَ عَنْ کُلِّ طَاعَهٍ. فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلاَمَهٍ لاَ تُدْرِکُنَا فِیهِ تَبِعَهٌ، وَ لاَ تَلْحَقُنَا فِیهِ سَأْمَهٌ ، حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ اَلسَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَهٍ خَالِیَهٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا، وَ یَتَوَلَّى کُتَّابُ اَلْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا وَ إِذَا اِنْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَ اِسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ اَلَّتِی لاَ بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اِجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَهُ أَعْمَالِنَا تَوْبَهً مَقْبُولَهً لاَ تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اِجْتَرَحْنَاهُ ، وَ لاَ مَعْصِیَهٍ اِقْتَرَفْنَاهَا. وَ لاَ تَکْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ اَلْأَشْهَادِ، یَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِکَ. إِنَّکَ رَحِیمٌ بِمَنْ دَعَاکَ، وَ مُسْتَجِیبٌ لِمَنْ نَادَاکَ .)
[۲] سوره مبارکه حدید، آیه ۲۰ (اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَهٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ)
[۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴ (زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّهِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ)
[۴] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۲۵ (تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ)
[۵] سوره مبارکه احزاب، آیه ۴۱ (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً)
[۶] سوره مبارکه آل عمران؛ آیه ۹۱ (الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)
[۷] تحف العقول، صفحه ۴۸۸ (رُوِیَ عَنْ حَسَن بن عَلیٍّ العَسکری (علیهما السّلام) قال لِشیعَتِه: «أَکْثِرُوا ذِکْرَ اللَّهِ وَ ذِکْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَهَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاهَ عَلَى النَّبِیِّ فَإِنَّ الصَّلَاهَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَات».)
پاسخ دهید