روز شنبه مورخ ۰۴ آبان ماه ۱۳۹۸ و مصادف با شب بیست و هشتم ماه صفر ۱۴۴۱ هـ ق و فرا رسیدن ایام رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیه السلام، مراسم عزاداری ایام پایانی ماه صفر در هیات رزمندگان غرب تهران با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- مقدّمه
- عنایتِ خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام
- چرا امام زمان ارواحنا فداه تشریف نمیآورند؟
- تربیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم با خدای متعال است
- پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم تجلّیِ رحمتِ خدای متعال است
- دروغی به نام اسلامِ رحمانی
- شبیهترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در روز قیامت
- روضه شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
به نمایندگی از شما رحلتِ جانگداز نگینِ هستی خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلّم و شهادتِ سبطِ اکبر ایشان امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادتِ ولینعمت و امامِ مهربانمان حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام را به حضور مبارکِ امام زمان ارواحنا فداه تسلیت عرض میکنم.
در ارتباط با وجود نازنین حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اگر به برکتِ دعای خیر شما عنایتی بشود میخواهم چند نکته از آیات قرآن کریم به خدمتِ شما عرض کنم، باشد که با اخلاصِ شما ما را هم در میانِ شما درهم بخرند و ما را جدا نکنند.
نکتهی اول این است که خدای متعال در حالِ معرّفیِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به عالَم هستند که ما خودمان پیغمبر را بزرگ کردهایم؛ این خدای متعال است که همه را بزرگ میکند، «یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ»[۲]، ما که نمیدانیم صورتمان در رحمِ مادر به چه شکلی در میآید، یا اینکه فرزندانِ ما به چه شکلی درمیآیند، خدای متعال نقشه را در اختیارِ ملائکه قرار داده است، آن چیزی که باید بشود همان را در ژن قرار میدهند، بنابراین همه چیز به دستِ خدای متعال است.
این سوره مبارکه واقعه را قدر بدانید، سوره مبارکه واقعه تضمین کنندهی ثباتِ قدمِ ما در ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تا خانهی قبر است، در آنجا دارد «أَفَرَأَیْتُمْ مَا تُمْنُونَ، أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ»[۳]، آیا شما تابحال به این موضوع فکر کردهاید که چه کسی در رحمِ مادر خلق میکند؟ شما خالقِ فرزندانِ خودتان نیستید، شما ازدواج میکنید، اما آن خدای متعال است که خلق میکند.
عنایتِ خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام
اما خدای متعال با بعضیها یک طورِ خاصّ است، خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی»[۴]، من تو را برای خودم ساختهام، لذا از ابتدا مادرِ او را ناامن میکند تا مادر نگرانیِ خود را ابراز کند و خدای متعال به او بفرماید که دامانِ مادر… دامانِ مادر همیشه محل امنی است، گهواره است، مایهی آرامش است، ولی امروز دامانِ تو برای این بچّه خطرناک شده است، حال که دامانِ تو خطرناک شده است ما در ابتدا دامانِ آب را و بعد دامانِ آتش را برای این کودک امن قرار میدهیم، و با یک محاسبهای ابتدا دامانِ آتش را محیّا کردهایم که این بچّه را بگیرد و نگذاریم آن آتش این بچّه را بسوزاند و از آن حفاظت کند و کارِ اطّلاعاتی کند و بعد دامانِ دریا را و بعد دامانِ کسی را که او بخاطرِ این بچّه سی هزار کودک را سر بریده است… میخواهیم این طفل را در کودکِ خودِ او بزرگ کنیم تا او را نابود کند.
وقتی جاسوسها به خانهی حضرت موسی علیه السلام ریختند این مادر بیچاره شد و ملحم شد که این طفل را به تنور بیندازد، تنور هم روشن بود و آتش مشتعل بود، مأمورینِ فرعون آمدند و گشت زدند و دیدند که خبری نیست و برگشتند، وقتی برگشتند مادر رفت و طبقِ این تنور را برداشت و نگاه کرد و دید که این بچّه با آتش مانندِ اسباببازی بازی میکند و نمیسوزد.
«وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ»[۵]، ما به مادرِ موسی الهام کردیم حال که از فرزندِ خود نگران شدی او را به دریا بینداز؛ یک صندوقچهای به اندازهی این طفل درست کرد و این طفل را در صندوق گذاشت و درِ آن را بست و او را به دریا انداخت، او را از دامانِ تنور گرفت و به دامانِ رودِ نیل انداخت.
حال خدای متعال میخواهد آن شخصی که میخواهد این طفل به دنیا نیاید و سر به تنِ او نباشد… میخواهد به کوریِ چشمِ او این طفل را در دامانِ خودِ او بزرگ کند.
از آن بالا نگاه کرد و دید روی این آبِ نیلگونِ رودِ نیل یک صندوقی روی امواج بالا پایین میشود، قواصها را فرستاد و آنها این صندوق را آوردند، وقتی صندوق را باز کرد دلِ او لرزید؛ او میخواست خونِ همهی بچّهها را بخورد ولی در موردِ این طفل بر زبانِ همسرِ او جاری شد ما بچّه نداریم، بیا این طفل را برای خودمان نگه داریم، اصلاً فراموش کرد که بناست این طفل بناست امسال به دنیا بیاید و تاج و تختِ این را زیر و رو کند و از بین ببرد، به سادگی پیشنهادِ ساره را قبول کرد که این طفل فرزندِ ما باشد، «فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا»[۶].
در مورد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى * وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى»[۷]، حبیبِ من! آیا تو یتیم نبودی؟ چه کسی برای تو پدری کرد؟ خودِ من سرپرستِ تو بودم.
حضرت موسی علیه السلام پدر داشتند اما حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در همان کودکی پدرِ خود را از دست داده بودند، لذا ولایتِ کسی بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مستقرّ نشد، آن لحظه حکمتِ الهی همین بود، اگر پدرِ ایشان زنده بود باید از پدرِ خود اطاعت میکرد، خدای متعال مقدّر کرده است که همه از این شخص اطاعت کنند و او نباید از کسی اطاعت کند.
چرا امام زمان ارواحنا فداه تشریف نمیآورند؟
چرا امام زمان ارواحنا فداه تشریف نمیآورند؟ این سوال پاسخهای زیادی دارد، چهار پنج نوع پاسخ به این سوال داده شده است، یک پاسخِ آن همان پاسخِ مرموزِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بود که به عبدالله جعفر همسرِ حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: جدّم رسول خدا در عالم رؤیا به من رازی را فرموده است که به کسی نگفتهام و نخواهم گفت، و چون مرموز است باید بروم، خدای متعال مرا مأمور کرده است و رمز است و به کسی هم نمیگویم.
در روایت داریم سِرّ غیبتِ امام زمان ارواحنا فداه هم تا زمانی که خودشان تشریف نیاورند کسی نخواهد فهمید، برای امام زمان ارواحنا فداه بزرگترین زندانِ عالَم زندانِ غیبت است، اینکه پدری تماشا کند، نه یک سال و دو سال، نه یک قرن و دو قرن، مرتّب ببیند که دلدادگانشان را زیر پا لِه میکنند، حق را پایمال میکنند، خانه ویران میکنند، بچّه میکشند، خانهی جدّ ایشان را منفجر میکنند، قبرِ اولیاءالله را منفجر میکنند، ما یک مرتبه به بقیع میرویم و دلمان مجروح میماند، این آقا در حالِ تماشا کردن است، چهار تن از اجدادِ مطهّرِ ایشان که معصوم و امام هستند… آیا این قبری در شأنِ آن بزرگواران است؟ به این قبرها اهانت میکنند، روغنِ گریس میریزند و… این آقا هم تماشا میکنند، دستانِ مبارکِ ایشان بسته است، زندانِ غیبت است دیگر! زندانِ امام زمان ارواحنا فداه از زندانِ حضرت یوسف علیه السلام سختتر است، چرا تشریف نمیآورند؟
فرمودند یکی از عللِ آن این است که این موضوع سِرّی دارد، تا ما محرم نشویم به ما سِرّ نمیگویند، میخواهند بفرمایند که مردم هنوز محرمِ ما نشدهاند، آن روزی که ما اهلِ سِرّ باشیم و ظرفیتِ لازم را پیدا کنیم، اینقدر به دین و آیین و احکامِ خدای متعال در موردِ زنان در قرآن کریم کریم، به احکامِ سیاسی اسلام، اینقدر چون و چرا نکنیم، اینقدر از جادّهی مستقیمِ دین خارج نشویم… این روشنفکرها! اینها آمدند و گفتند که اصلاً امامت هم با انتخابات انجام میشود! ما در دینِ خودمان اعتقادِ جازمِ اجماعِ امامیّه این است که امامت… این صریحِ قرآن کریم است، هم فرمود: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً»[۸]، هم فرمود: «قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»[۹]، هم فرمود: «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ»[۱۰]، همهی اینها دستور است و انتصاب است و وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام امام شدند به خدای متعال عرضه داشتند که از نسلِ من… خدای متعال فرمودند این حق به تو نرسیده است، «لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»، تعیینِ رهبرِ بعد از تو از اختیاراتِ تو نیست؛ وقتی از اختیاراتِ پیغمبر نیست به طریقِ اولی از اختیارِ کسانی که نه علمِ آنها، نه کمالِ آنها در این حد نیست، این عهد الله است، امامت عهد الله است، «لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»، عهدِ من به کسانی که در پروندهی زندگیشان حتّی یک خلاف نوشته شده باشد نمیرسد، هم تعیینِ امام انتصابی و موهبتی است، «ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ»[۱۱]، که بعضی از این اصلاحاتیها در دورهی خودشان گفته بودند که امامت هم باید از صندوق در بیاید! بر خلافِ قولِ پروردگار متعال.
امامت امرِ الهی است، نبوّت امرِ الهی است، خاتمیّت امرِ الهی است، هیچ کسی جز خودِ خدای متعال دخالتی در این امر ندارد.
اما یکی از حکمتهای غیبتِ امام زمان ارواحنا فداه همین است که خدای متعال اراده کرده است که او در چارچوبِ قوانینِ حکومتیِ هیچ حکومتی نگنجد، الآن ما بخواهیم یا نخواهیم بسیاری از قوانینِ بین المللی و حقوقِ بشر که اصلاً مبنا هم ندارد… با حقوقِ بشر در حالِ زدنِ ما هستند، اگر روی منبرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نبود و شبِ رحلت نبود میگفتم که این احمقها و این بیدینها و این سرانِ استکبار چه خردههایی به ما میگیرند و بعنوانِ حقوقِ بشر بر سرِ انقلابِ ما چماق کردهاند و بر سرِ ما میزنند و داخلیهای غربگرای ما هم منفعل و ترسو هستند و همیشه عقبنشینی میکنند و عُرضه ندارند تا اقتدارِ ما را به رُخ بکشند، اگر اقتدارِ کسانی که زیرِ پرچمِ ولایت دل به ولایت دادهاند نبود و با نترسی آن کشتی را با آن کیفیت نگرفته بودند و این پهباد را نزده بودند و آن ریگی را با آن امرِ پیچیده به سزای عملِ خودش نمیرساندند و امروز این سرنخِ آمدنیوز را ذلیلانه اسیر نمیکردند ما چه اقتداری در دنیا داشتیم؟ به چه چیزِ خودمان میتوانستیم مباهات کنیم؟ چه چیزی از خودمان را میتوانستیم به رُخِ مردم بکشیم؟
اگر موشک داریم برای نیروهای ولاییِ مطیعِ امامت و ولایت است، اگر پیشرفتِ علمی داریم، مانندِ این مسئلهی سلولهای بنیادی که شهید کاظمی با دستور و بودجهی خودِ حضرت آقا کار را به نتیجه رساند، تمامِ پیشرفتهای علمیِ ما برای سربازانِ ولایت است و اقتدارِ نظامیِ ما برای سربازانِ ولایت است و این بروز و ظهورِ جهانیِ ما، این نفوذِ جهانیِ ما، این اقتدارِ منطقهایِ ما، همه و همه زیرِ سایهی نیابتِ حضرت حجّت ارواحنا فداه و نیابت است، اگر ما این را نداشتیم که چیزی نداشتیم، ولی در عینِ حال گاهی آقای ما، نایبِ امام زمان ارواحنا فداه را آنقدر تحت فشار قرار میدهند، حال برجام آنطور بیآبرو شد، آقا میخواستند دنیا همین را بداند که اینها قابل اعتماد نیستند، با همهی نواقصی که داشت حضرت آقا دندان روی جگر گذاشتند تا برجام نافرجام به این کیفیت آمد، با اینکه این تجربه را داشتند… مؤمن چند مرتبه از یک سوراخ گزیده میشود؟
مگر به دنبالِ این اروپاییهایی که خودشان دمِ او هستند و اصلاً نمیتوانند بدونِ او نفس بکشند… مگر دوباره دَم از مذاکره نمیزنند؟
این قوانینِ بینالمللی که یک کشورِ شهیددادهی مستقل بیاید در برجام اینقدر از استقلالِ خود عقبنشینی کند، این امروز یک ضرورتها و تنگناهایی پیش میآید و چون بصیرتِ لازم در همه نیست یک عدّهای خیال میکردند که اگر با امریکا مذاکره کردیم دیگر جوانهای ما اشتغال دارند، تولیدِ ما رونق دارد، گرانی از بین میرود، پولِ ملّی ارزش پیدا میکند، بسم الله!
این مثلِ امام حسن مجتبی علیه السلام حکمتِ حضرت آقا بود که خواستند آبروی معاویه را ببرند که آن صلحنامه را نوشتند و معاویهی بیآبرو بیآبروتر شد و معلوم شد که او به هیچ عهدی وفادار نیست، اگر امام زمان ارواحنا فداه هم بیایند مردم ایشان را تحت فشار قرار میدهند و گاهی قرآن بالای نیزه میروند و به آقا میگویند که بیا و حکمیت را قبول کن.
یکی از عللِ غیبتِ حضرت حجّت ارواحنا فداه همین است که بنا نیست ایشان در چارچوبهای قوانین و نظامهای بینالمللی چیزی را تحت اجبار قبول کنند و این نمیشود مگر اینکه مردم بیداری و بصیرتِ لازم را پیدا کنند.
این حرکتِ اربعین قدمِ اول در گامِ دوم است که خدای متعال اینطور پیش آورده است، این حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام مغناطیسی است که دلِ جهانیان را از جای کَنده است و برای یک زندگیِ جهادی و بسیجی و عشقی و دلی و ولایی از همهی صنفها و از همهی عالَم میآیند و یک جمعیتِ عظیمی بیسابقهی در تاریخ این معجزه را ایجاد میکنند تا آرام آرام پخته بشویم و ان شاء الله آقای ما بیاید.
تربیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم با خدای متعال است
«أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَىٰ»[۱۲]، ما تو را یتیم کردیم تا ولایتِ کسی بر سرِ تو نباشد، ما خودمان تو را اداره میکنیم.
وجود مقدّسِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه الصلاه و السلام در خطبه قاصعهی نهج البلاغه دارند بر اینکه خدای متعال اعظمِ ملائکهی خودشان را بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گمارده بود، احدی بسمالله در دهانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نگذاشته است.
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
لذا نه ولایتِ استاد بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود و نه ولایتِ پدر بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود، «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى * وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى * وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى». خدای متعال فرمود: تعلیمِ تو را خودِ من بعهده گرفتم، هم تربیتِ تو را خودِ من بعهده گرفتهام، هم ولایتِ تو را خودِ من بعهده گرفتهام.
این نبی مکرّم اسلام در این آیات تربیتشدهی خودِ خدای متعال معرّفی شده است که خودِ ایشان هم فرمودند که «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی»[۱۳]، تو تربیت شدهی خودِ من هستی و علی را هم در دامانِ تو گذاشتهام، او تربیتشدهی توست، «أَنَا أَدِیبُ اللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی».
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم تجلّیِ رحمتِ خدای متعال است
نکتهی دیگری که در مورد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باید بگوییم و همهی ما لازم داریم این است که فرمود: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ»[۱۴]، بوسیلهی رحمتی که خدای متعال بر تو نازل کرد، کانونِ رحمتِ خدای متعال، چشمهی رحمِ خدای متعال در وجودِ تو جوشید لذا قلبِ مهربانی داشتی، «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ»، خدای متعال خواست رحمتِ خود را در آینهی وجودِ تو به عالَمیان نشان بدهد، خدای متعال خیلی رحیم است، خدای متعال خیلی مهربان است.
من در خاطر دارم که در جمعِ شما عزیزان هم گفتهام که من زمانی به آقای بهجت سلام الله علیه عرض کردم که حاجتی دارم اما چیزهایی که خودم میدانستم انجام دادهام و پاسخ نگرفتم، از توسّلات، از دعاها، از چلّهها، اما نتیجه نگرفتم، آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف به من فرمودند نماز جعفر طیّار بخوان که در ایّام فاطمیّه در محضر حضرت آقا که منبر رفتم و بعد از منبر هم حاج آقای سعید حدّادیان از آقا ذکر خواستند و آقا فرمودند که من به کسی ذکر نمیدهم ولی همین نماز جعفر طیّار که فلانی گفت را اگر میتوانید هر روز بخوانید، اگر نمیتوانید هفتهای یک مرتبه بخوانید، اگر نمیتوانید ماهی یک مرتبه بخوانید، اگر نمیتوانید حدّاقل هر سال یک مرتبه نماز جعفر طیّار بخوانید؛ اما آقا بهجت اعلی الله مقامه الشّریف فرمودند نماز جعفر طیّار یک دعایی دارد که باید بعد از نماز خواند که نمیدانم چرا مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله تعالی علیه آن را در مفاتیح نیاوردهاند، این در زادالمعاد مرحوم مجلسی نوشته شده است، من وقتی که در زادالمعاد مرحوم علامه مجلسی دیدم متوجّه شدم مهمتر از حاجتِ من دلسوزیِ آقای بهجت اعلی الله مقامه الشّریف به ما بوده است که خواستند من این گنج را ببینم، خیلی پُر محتواست، خیلی توحیدی است، دو جملهای آن این است که ما در این دعا به خدای متعال عَرضه میداریم که «أَنْتَ أَبَرُّ بِی مِنْ أَبِی وَ أُمِّی»، خدای من! معبودِ من، من پدری دارم، مادری دارم، پدر و مادرِ من نسبتِ به من مضایقه نمیکنند، کسی در دستگیریِ اولاد دستگیرتر از پدر و مادر پیدا نمیشود، اما در این دعا به خدای متعال عَرضه میداریم که تو از مادرِ من برای من کارسازتر هستی، از پدرِ من به من نیکوکارتر هستی، نه پدر میتواند جای تو را بگیرد و نه مادر، از این بالاتر «أَنْتَ أَبَرُّ بِی مِنْ نَفسِی»، خدای من! تو از خودِ من به من مهربانتر هستی.
ما همچنین خدایی داریم، خدای متعال این مهربانیِ خود را در آینهی وجودِ پیغمبرِ خود قرار داده است، لذا فرمود این نرمیِ تو هر صخرهای را آب میکند، آنقدر ملایم بودند و آنقدر ملاطفتِ بالایی داشتند که عربی آمد و یقهی ایشان را گرفت و عبایی بر دوشِ حضرت بود که حاشیههای آن با پشمِ شتر بافته شده بود و خشن بود، این را به دورِ گردنِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم انداخت و فشار داد، رنگِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سرخ شد و آن شخص گفت: من با دستِ خالی آمدهام سریع بارِ مرا ببند که بروم، اصحاب ناراحت شدند و گفتند که این چه برخوردی است که با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم داری؟ حضرت فرمودند: دست به ترکیبِ او نزنید، بارِ او را بست و فرستاد و از او هم انتقام نگرفت.
شخصِ دیگری آمد و به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جسارت کرد و ناسزا گفت، اصحاب بلند شدند که به حسابِ او برسند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند کاری به او نداشته باشید، فرمودند: ای برادرِ عرب! احساس میکنم که خستهای و از راه رسیدهای، فکر میکنم که اینجا کسی را هم نداری، بیا به خانهی ما برویم، من در آنجا امکانات دارم، به آنجا بیا و رفعِ خستگی کن، بیا تا به تو غذا و امکانات بدهم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این عرب را به خانهی خویش بردند و از او پذیرایی کردند، همانجا او را مسلمان کردند و او را به مسجد آوردند و با او نماز خواندند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به اصحاب رو کردند و فرمودند: حال رفتارِ شما خوب بود یا رفتارِ من؟ مَثَلِ شما مَثَلِ صاحبِ شتری است که شترِ او رَم کرده است و جمعیّت جمع شدهاند و صدا درمیآورند و او فرار میکند، اما صاحبشتری که دلِ او برای مالِ خود میسوزد مقداری علف یا یونجه تهیّه میکند، بجای اینکه آن شتر را هو کند و برای او چوب بلند کند یونجه را به او نشان میدهد و آرام آرام او را نرم میکند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «إنَّکُم لَن تَسَعُوا النَّاسَ بِأَموالِکُم فَسِعُوهُم بِأَخلَاقِکُم»[۱۵]، شما که نمیتوانید همه را با مال راضی کنید، مگر چقدر پول دارید؟ مگر میشود مردم را با درآمد راضی کرد؟ ولی یک سرمایهای دارید…
دروغی به نام اسلامِ رحمانی
جوانهای عزیز! ما امروز در جامعه مشکلِ اخلاق داریم، در جامعه مشکلِ طلاق داریم، در جامعه مشکلِ ناسازگاریِ خانوادهها را داریم، در جامعه مشکلِ بداخلاقیِ مسئولین را داریم، در جامعه مشکلِ فساد داریم، والله مالِ حرام بداخلاقی هم میآورد، رشوهخوار نمیتواند دلسوز باشد، نمیتواند ظرفیت داشته باشد، اگر ظرفیت داشت نجاست نمیخورد و به زن و بچّهی خود نجاست نمیداد، این سیاستبازهایی که قسم میخورند که اگر نمایندهی مجلس شدند پاسدارِ قانونِ اساسی باشند، پاسدارِ اسلام باشند، بعضی از آنها به آنجا میروند و بر علیهِ ولایت هم حرف میزنند، آیا اینها دین دارند؟
رئیس جمهور قسم میخورد که پاسدارِ قانونِ اساسی باشد، آیا میتواند با این قسمی که خورده است بیاید و از رفراندوم دم بزند و بگوید که مثلاً ما باید دوباره از نو از مردم رأی بگیریم؟ در چارچوبِ قانون اساسی رئیس جمهور شده است و در آنجا هم قسم خورده است که به اسلام و قانون اساسی وفادار باشد.
چرا اینطور شده است؟ همهی اینها برای این است که خدای متعال فراموش شده است، اگر کسی خدای متعال را باور کرده باشد ما صد و چهارده سوره در قرآن کریم داریم، اولِ هر سورهای هم «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» است، غیر از سورهی برائت! که این هم أشِدّاء عَلَی الکُفّار است، معنیِ این اسلامِ رحمانی که اینها مدام تعریف میکنند بیغیرتی است، ولی در اسلام بیغیرتی معنا ندارد، ابتدا «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»[۱۶] را میگوید و بعد «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» را میگوید، پیغمبرِ ما هم عملاً همینطور بود، «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» هر کسی مؤمن است با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم همراه است و از ایشان جدا نمیشود، همراهی با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در مرامِ اوست، در اخلاقِ اوست، در سیرهی اوست، در سلوکِ اوست، در عرفانِ اوست، در جهادِ اوست، در نمازِ شبِ اوست، و در همهی فضائل و ارزشهای عرشیِ نبی مکرّمِ اسلام است.
شبیهترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در روز قیامت
در یک حدیثی فرمودند: «أشبَهُکُم لِی یَوم القیامَه»… اگر میخواهید روز قیامت به زیباترین وجه که وجه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است محشور بشوید که خدای متعال از او زیباتر نیافریده است، پیامبرِ ما از حضرت یوسف علیه السلام زیباتر هستند که یکی از آینههای ایشان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بودند که در زیبایی نظیر نداشتند، دیگری امام زمان ارواحنا فداه است، دیگری هم حضرت علی اکبر علیه السلام است که گاهی اینها را نشان دادهاند، اگر میخواهید زیباییِ شما کامل بشود.
صورتِ زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرتِ زیبا بیار
اگر باطنِ تو زیبا بشود… روز قیامت باطنها ظاهر میشود، ظاهر دیده نمیشود، باطنها ظاهر میشود، کسی که حسد دارد گرگ در وجودِ خود دارد، این گرگ روز قیامت پاچهی خودِ او را خواهد گرفت، کسی که نیش زبان دارد و ناسازگاری دارد عقربی در وجودِ خود دارد، ماری در وجودِ خود دارد، این مار میآید و خودِ او را میگزد و او را آب میکند، اگر اینجا کسی حرامخور باشد حالتِ خرس را دارد که نجس میخورد و نجاستخور است، انسانِ بیغیرت صورتِ خوک پیدا میکند، ناموسِ خود را همینطور بیحجاب به بیرون میبرد یا بدحجابی را ترویج کند، اینها خوک هستند و آدم نیستند.
این است که وجود نازنینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زیباترینِ زیباییهای عالَم است، فرمود: هر کسی میخواهد باطنِ او آنقدر زیبا باشد که روز قیامت وقتی باطن ظاهر میشود هر کسی میبیند گویا مرا میبیند باید چند صفت را داشته باشد، یک: دروغ نگوید؛ آیا مسئول دروغ میگوید؟ آیا رئیس دروغ میگوید؟ آیا کسی که میخواهد رأی بیاورد باید به مردم دروغ بگوید؟ آیا این جامعه میتواند جامعهی اسلامی باشد؟
ملک ز باغ رعیت اگر خورد سیبی برآورند غلامانِ او درخت از پیش
وقتی آموزگار دروغ بگوید آیا فرزند راستگو میشود؟ وقتی پدر در خانه دروغ میگوید آیا فرزندانِ او صداقت دارند؟ نمیتوانند داشته باشند.
اولین چیزی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم روی آن دست گذاشتهاند صداقت است، دروغ پدرِ جامعه را درآورده است.
دوم: امانتدار باشد. اول صداقت است که حرفِ اول را میزند، دوم امانت است، امین باشیم، خون شهدا امانت است، انقلاب امانت است، ولایت امانت است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند قرآن کریم امانتِ من است، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام امانت هستند، خونِ گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام امانت است، دو دستِ قطع شدهی حضرت اباالفضل العباس علیه السلام امانت است، شما باید حفاظت کنید.
امین باشید، در شغلِ خودتان امانت نکنید، در مالِ دیگران خیانت نکنید، با چشمِ خودتان به نوامیسِ مردم خیانت نکنید، امین باشید.
سوم: به عهدِ خود وفا کنید.
اگر معامله میکنید چرا بهم میزنید؟ چرا پرونده تشکیل میدهی و پدرِ مردم را در میآوری، چرا وقتی که پول ارزش داشت از او جنس گرفتی و پولِ او را ندادی و حال که پول از ارزش ساقط شده است باز هم باید بدود؟ این بیعهدی بیدینی است، «لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ»[۱۷]، در ادارات مردم را معطّل نکنند وگرنه خلافِ این فرمایشِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
چهارم: خوش اخلاقی.
هر کسی خوش اخلاقتر است باطنِ او روزِ قیامت به زیباییِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تجلّی میکند.
خوش اخلاقی، عفو، گذشت، گیر ندادن، خردهگیری نکردن، عیبجویی نکردن، حسد نورزیدن، به یکدیگر تکبّر نکردن، ادب را رعایت کردن، اینها اخلاقِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
پنجم: مردمی بودن.
هر کسی مردمیتر است، هر کسی در متنِ مردم است، هر کسی با مردم قاطی است، هر کسی هیئتی است، هر کسی اربعینی است، هر کسی در جمعیّتهای میلیونی دیده میشود، هر کسی خود را در این دریاها قطره کرده است که خودنمایی نکند، هر کسی در بینِ مردم افتاده است و خود را فانی کرده است، مردمیترین شما در روز قیامت شبیهترین شما به شخص شخیص نبی مکرّم اسلام است.
روضه شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
وصیّتهای خود را انجام دادند، آیا میدانید در حالِ از دست دادنِ چه کسی هستید؟ چه پدری از دستِ ما میرود… چه دری بر روی ما بسته میشود… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در حالِ از دست دادنِ پدرِ خویش هستند… چه درهایی آماده میشود که سوخته شود… چه بچّههایی که در آستانهی سقط هستند…
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام طرفِ راستِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نشستند و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طرفِ چپِ ایشان نشستند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به پهنای صورتِ خویش گریه میکنند… گاهی از هوش میروند و گاهی به هوش میآیند… حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شیون میکردند… أبَتاه… پدر جان… چرا اینطور گریه میکنید؟ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: من به حالِ شما گریه میکنم… بعد از من امّت بر سرِ شما چهها که نیاورند… میدانستند هنوز کفنِ ایشان خشک نشده درِ خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را میسوزانند… میدیدند که یک دخترِ حامله بینِ در و دیوار گیر کرده است… هیچ کسی نیست که به دادِ ایشان برسد که صدا میزنند أبَتاه…
ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بیتابی میکردند، دیگر عنان از کف داده بودند، با صدای بلند میگفتند: أبَتاه… بابا… بابا…
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ملاحظه کردند، گویا دیگر طاقت ندارند شیونِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببینند، از ایشان خواستند که جلو بیایند، آمدند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مطلبی به ایشان فرمودند و ایشان آرام شدند…
عرض کردند: بیبی! چه مطلبی از پدرِ خویش شنیدید که آرام شدید؟ فرمودند: پدرم فرمودند که فاطمه! ناراحت نباش، دیگر بعد از من عمرِ زیادی نداری…
این سه ساله هم خود را روی سینهی پدرِ خویش انداختند… میگفتند: أبَتاه… اُنظُر إلی الرّئوس المَکشوفَه… بابای من… نمیفرمودند تازیانه خوردم… میفرمودند: بابا! چادرِ مرا بردند…
ولی نمیدانم، گویا اینجا هم مطلبی به این دختر خانم فرمودند و ایشان را آرام کردند… دخترم! صبر کن! وقتی به شام برسی نزدِ تو میآیم و تو را میبرم… میگویند حضرت رقیّه سلام الله علیها مدام در مسیر میپرسیدند که چه زمانی به شام میرسیم؟… بیقراریِ آن شبِ حضرت رقیّه سلام الله علیها سابقه داشت، پدرِ ایشان در گوشِ ایشان گفته بود…
ولی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با زبانِ سر فرمودند… اما حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام با حلقومِ بریده فرموده بودند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۶، (هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
[۳] سوره مبارکه واقعه، آیات ۵۸ و ۵۹
[۴] سوره مبارکه طه، آیه ۴۱
[۵] سوره مبارکه قصص، آیه ۷ (وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ)
[۶] سوره مبارکه قصص، آیه ۸ (فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ)
[۷] سوره مبارکه ضحی، آیات ۶ تا ۸
[۸] سوره مبارکه بقره، آیه ۳۰ (وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ)
[۹] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۴ (وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی ۖ قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)
[۱۰] سوره مبارکه مائده، آیه ۶۷ (یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ ۖ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ)
[۱۱] سوره مبارکه جمعه، آیه ۴ (ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ)
[۱۲] سوره مبارکه ضحی، آیه ۶
[۱۳] مکارم الاخلاق، جلد ۱، صفحه ۱۷ (مِنْ کِتَابِ اَلنُّبُوَّهِ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: أَنَا أَدِیبُ اَللَّهِ وَ عَلِیٌّ أَدِیبِی أَمَرَنِی رَبِّی بِالسَّخَاءِ وَ اَلْبِرِّ وَ نَهَانِی عَنِ اَلْبُخْلِ وَ اَلْجَفَاءِ وَ مَا شَیْءٌ أَبْغَضَ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ اَلْبُخْلِ وَ سُوءِ اَلْخُلُقِ وَ إِنَّهُ لَیُفْسِدُ اَلْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ اَلْخَلُّ اَلْعَسَلَ.)
[۱۴] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۵۹ (فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ)
[۱۵] الامالی شیخ صدوق، صفحهی ۶۲
[۱۶] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹ (مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا)
[۱۷] جامع الأخبار ، جلد ۱ ، صفحه ۷۴ (وَ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: لاَ إِیمَانَ لِمَنْ لاَ أَمَانَهَ لَهُ وَ لاَ دِینَ لِمَنْ لاَ عَهْدَ لَهُ وَ لاَ صَلاَهَ لِمَنْ لاَ یُتِمُّ رُکُوعَهَا وَ سُجُودَهَا)
پاسخ دهید