بسم الله الرحمن الرحیم

«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ اَرواحُنافِداه عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏ اِلی یَومِ الدین».

مقدّمه

«یا أَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلکم تُفلحون»[۲].

برای رسیدن به فلاح که هم پاکیزگی است و هم رشد و بالندگی است و هم آزادگی است.

تفاوت آزادی و آزادگی

آزادگی با آزادی فرق دارد، شما یک گوسفند را در چراگاه رها کنید، اگر چراگاه برای صاحب او باشد یا نباشد می‌خورد و آزاد است ولی نه گوسفند آزاد است و نه الاغ آزاد است؛ آزادگی برای بشر است، با اینکه می‌تواند یک کاری را انجام دهد ولی اراده دارد و می‌گوید خدای متعال فرموده است که انجام ندهید و انجام نمی‌دهیم.

وجود مبارک عمار یاسر گفت: مولا جان!… نه از این جهت که الان کسانی اطراف شما را گرفته‌اند به شما علاقه‌مند هستم، اگر این دشمن ما را شکست دهد و همه از دور تو بروند و تنها بمانی من همه را رها می‌کنم ولی علی علیه السلام را رها نمی‌کنم! این شخص آزاده است.

عده ای نان به نرخ روز می‌خورند، عده‌ای تابع طوفان‌ها و بادها هستند و هر طرف که باد بوزد می‌روند و از خود اراده‌ای ندارند، آن‌هایی که در برابر شهوات و امیال خود، در برابر جاذبه‌های قدرت و منسب و پول بی‌اراده و بی‌اختیار می‌شوند، هر کار که بگویی می‌کند تا رئیس بشود! با منافق می‌سازند، با بیگانه میسازند، پول‌های هنگفت خرج می‌کنند که رئیس بشود.

این شخص در  ظاهر آزاد است و دست او باز است ولی آزاده نیست، آزاده سیّد شهیدان عالم است و هر کسی در خط امام حسین علیه السلام است آزاده است.

قرآن کریم می‌خواهد همّت ما را بالا ببرد، می‌گوید: آزاد هستی ولی آزاده باش!

اینطور نباشد که با فشار قدرت، با فشار شهوت، با فشار طمع، با فشار حرص، هر کاری که دوست داری انجام بدهی، نگو دلِ من بلکه بگو دینِ من!

نعمت ولایت اهل بیت علیهم السلام

اگر اهل دین باشی خدای متعال دل تو را این طرفی می‌کند و اگر اهل دین نباشی دلِ تو تو را بیچاره می‌کند، انسانی که به دنبال هوا و هوس می‌رود هوا و هوس پایان ندارد، مثل جهنّم می‌ماند. جهنم وسیع نیست ولی بهشت وسیع است، بهشت بسیار وسعت دارد، ان شاء الله بهشت برویم اگرچه داخل بهشت هستیم…

شخصی به خدمت امام جعفر صادق علیه السلام آمد، عَرضه داشت یابن رسول الله به فریاد من برسید! حضرت فرمودند: چه مشکلی پیش آمده است؟ عرض کرد: فقر! دشمن به خانه من آمده است. تحت فشار هستم ولی ندارم، حضرت فرمودند: تو خیلی دارا هستی! آن شخص آن آن به هم ریخت! مگر من می‌توانم به امام زمانِ خود دروغ بگویم؟ چطور من دارا هستم و به امامِ خود می‌گویم که ندارم؟ حضرت فرمودند: اگر همه‌ی عالم طلا شود و به آن را تو بدهند و بگویند محبّت ما را، ولایت ما را از دست بده، آیا حاضر هستی همچنین معامله‌ای کنی؟ فرمود نه آقا! حضرت فرمود: سرمایه‌ای داری که اگر همه‌ی دنیا طلا بشود حاضر نیستی که از آن دست بکشی، خیلی سرمایه‌دار هستی، این سرمایه بهشت است.

شخصی به خدمت حضرت امام باقر علیه السلام رسید و عَرضه داشت: یابن رسول الله! دعا کنید که خدای متعال ما را به بهشت راه دهد، حضرت فرمودند که شما در بهشت هستید، باید دعا کنیم خدای متعال شما را از بهشت بیرون نکند، عرض کرد: ما بهشت را ندیده‌ایم! حضرت فرمودند: ولایتِ ما بهشت است! خدای متعال این ولایت را به شما داده است.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ»[۳] بعضیها دارا هستند و در عیش و نوش هستند اما آنچه ما داریم را ندارند و ما هم هیچ وقت زندگی آن‌ها را آرزو نمی‌کنیم.

فلاح چیست؟

قرآن کریم می‌خواهد همّت را بالا ببرد و ما را آزاده کند.

آزاده یعنی وارسته، یعنی بی تعلّق، یعنی هیچ زنجیری از تعلّقات دنیا او را از دین جدا نکند، هیچ هوا و هوسی او را اسیرِ خود نکند، هم از رزائل اخلاقی و کارهای حرام تمیز شود و هم روبه بالا باشد، هر روز یک پلّه به خدای متعال نزدیک شود، هر روز یک قدم جُلو برود؛ بالندگی، آزادگی، رهایی، این معنیِ فلاح است.

اهمیتِ صبر

اولین دستوری که خداوند متعال برای رسیدن به فلاح در این آیه کریمه صادر فرمود صبر است، صبر تکیه‌گاه است، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ»[۴]، انسانی که صبر ندارد پناه ندارد، خدای متعال صبر را پناه معرفی فرموده است، بعد هم نحوه‌ی پناه بودن صبر در آخر آیه بیان شده است که «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».

خدای متعال سه مدال فوق طلا برای اهل صبر در قرآن بیان فرموده است که نمی‌شود ارزش آن را فهمید، عقل مات و مبهوت است، یکی همین آیه است که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»[۵]، اگر اهل صبر باشید تنها نیستید، چه کسی با شما هست؟ خدای متعال، خدای متعال با شما همراهی می‌کند، خدای متعال شما را رها نمی‌کند، خدای متعال شما را تنها نمی‌گذارد، خدای متعال شما را بیچاره نمی‌کند، خدای متعال شما را مغلوب نمی‌کند، خدای متعال تو را جهنمی نمی‌کند، خدای متعال با تو است، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».

اگر شما توفیق پیدا میکردید و یک هفته با امام زمان ارواحنا فداه باشید چه حالی پیدا میکردید؟ من و امام زمان ارواحنا فداه یک هفته؟! ما برای یک لحظه‌ی آن بی‌تاب هستیم…

در دعای عهد می‌گوید: «وَاکْحَلْ ناظِری بِنَظْرَهٍ منِّی اِلَیْهِ»… خدایا! چشم من را سُرمه کن، سرمه چشم را تقویت میکند، سرمه جزو مستحبات است، حالا اگر مردی سرمه بکشد بعضیها تعجب میکنند، ولی سابقاً مردها سُرمه میکشیدند، مرحوم آیت الله مشکینی سرمه میکشیدند، سرمه موجب تقویت چشم است، در دعای عهد میگوییم: خدایا! چشم من را قوی کن انگار سرمه کشیده‌ام، با چه چیزی؟ «بِنَظْرَهٍ منِّی اِلَیْهِ» یک نگاه به جمال آقا بکنم… «بِنَظْرَهٍ» این تنوین، تنوینِ وحدت است. یعنی یک بار آقای خود را ببینم، خدایا! یعنی بنا نیست یک مرتبه‌ هم نصیب من شود؟ «وَاکْحَلْ ناظِری بِنَظْرَهٍ منِّی اِلَیْهِ» ولی یک نگاه… این یک نگاه…

 آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند…

اگر به ما یک نگاه بشود دیگر سر ما به عرش میرسد، همه‌ی امور ما اصلاح میشود... «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»، اگر برای شما یک لحظه بودن با امام زمان ارواحنا فداه از همه عوالم بیشتر ارزش دارد، خدای متعال وعده داده است که گناه نکن و در برابر گناه صبر کن، اطاعت خدای متعال را نادیده نگیر، در واجبات اهل صبر باش، خمس خودت را بده، اگر مال مردم در مال تو قرار دارد بده، قرضهای خودت را بده، حقوق عامّه را پایمال نکن، اگر موقوفات داری رعایت کن، همه‌ی اینها جلوههای صبر است، در درآمد خود صابر باشید، در هزینه‌ی خود… پول را حرام نکنید، پول را بیجا مصرف نکنید، خدای متعال اسراف را کار فرعون معرّفی میکند، فرعون از مسرفین بود، اهل اسراف فرعونی هستند، اهل اسراف نمی‌توانند امام حسینی باشند.

اگر انسان در هزینه‌ی خود صابر باشد، اگر انسان در درآمد خود صابر باشد، اگر انسان در کنترل اعضاء و جوارح خود صابر باشد خدای متعال وعده داده است که خدای متعال با ما رفیق شود، خدای متعال با ما همراه شود، خدای متعال ما را یاری فرماید، خدای متعال یاور ما باشد، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».

دومین مدالی که خدای متعال برای اهل صبر در قرآن کریم مطرح فرموده است برای اهل دل است، فرمود: «وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»[۶] خدای متعال صابرین را دوست دارد.

اگر انسان چشم خود را کنترل کرد، اگر انسان گوش خود را از آلودگی نگاه داشت، اگر انسان حاضر نشد غیبت کسی را بشنود، اگر انسان حاضر نشد موسیقی حرام بشنود، اگر انسان حاضر نشد صدای نامحرم بشنود، اگر در کنترل اعضاء و جوارح خود صبر کرد، هر کار خیری را که خدای متعال میپسندد با صبرِ خود برنامهریزی کرد و یک نظم خوب در زندگی برای خود منظور کرد…

برخی از احوالات علامه مجلسی

مرحوم سید نعمت الله جزائری اعلی الله مقامه از شاگردان مرحوم ملا محمد باقر مجلسی، علامه مجلسی اعلی الله مقامه الشریف، صاحب کتاب بسیار خوب «انوار النعمانیه»، ایشان میفرماید: من شاگرد علامه مجلسی بودم و بیشتر اوقات در منزل مرحوم مجلسی می خوابیدم، گاهی شب و روز با ایشان بودم ولی طی چند سالی که من انس شبانه روزی با علامه مجلسی داشتم ندیدم که حتّی یک مستحب از ایشان فوت شود و ندیدم یک مکروهی را انجام دهد، نه تنها گناه نمیکرد، نه تنها واجبی از ایشان فوت نمیشد بلکه تمام مستحبات را انجام می‌داد و از همه‌ی مکروهات بر حذر بود.

ما هم اینطور باشیم، این صبر میخواهد، اگر انسان اهل صبر باشد و مقاومت کند خدای متعال به عمر او برکت میدهد، اگر صابر بودیم محبوب خدای متعال میشویم، خدای متعال ما را دوست میدارد، دوستی خدای متعال بالاتر از بهشت است، به انسان هیچ چیز ندهند ولی بگویند که دوستت داریم، امام زمان ارواحنا فداه به کسی خانه دهد ولی بگوید برو من دیگر با تو کار ندارم ولی به کسی بگوید که تو خانه نداری ولی من را داری، کدام یک انسان را راضی میکند؟

به خدای متعال قسم کسی که دین دارد همین که امام زمان ارواحنا فداه بگوید من با تو هستم برای او همه چیز است.

روایتِ عاشقان امام حسین علیه السلام در قیامت

روایت است که در روز قیامت عاشقان حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام دور او را میگیرند، وقتی که دادگاه عدل الهی به پایان میرسد ملائکه از بهشت میآیند و اینهایی که پروانه شمع وجود امام حسین علیه السلام هستند را به بهشت دعوت میکنند و میگویند حوریها منتظر هستند، قصرها آماده است… اینها میگویند که ما با وجود امام حسین علیه السلام بهشت نمیخواهیم، بهشت ما امام حسین علیه السلام است.

برای کسانی که اهل معرفت هستند، این محبّت بالاترین چیزی است که انسان باید به دنبال آن باشد، محبّت خدای متعال… خدای متعال ما را دوست بدارد، ما از چشم خدای متعال نیفتیم، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».

ظلم به کسی که جز خدای متعال کسی را ندارد

از این بانوان بزرگواری که مشتریان امام حسین علیه السلام هستند، از آقایان کِرام و با ارزشی که عمر خود را در خیمههای امام حسین علیه السلام گذراندند درخواست میکنیم از نفسِ ضعیف خودم هم درخواست می‌کنم که بیایید در خانه اهل صبر باشیم، هیچ وقت ناسازگار نشویم، اگر کسی جوش آورد آن دیگری مقابله به مثل نکند، صبر کنیم، اگر حرف ناملایم شنیدیم صبر کنیم، الان شرایطی پیش آمده است که به بعضی از طلبهها ظلم میکنند، طلبهای که آه در بساط ندارد، طلبهای که شهریه او یک اطاق زیرزمین هم نمیشود، طلبهای که از همه جا می‌خورد… گاهی چون شرایط بد شده است، حالا رئیس جمهور هم لباس آخوندی به تن دارد، یک عدهای خیلی بد امتحان میدهند، خدای متعال میزندها…

«یا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ»[۷] امام سجاد علیه السلام میفرمایند: آخرین وصیتی که پدرم امام حسین علیه السلام به من کردند، فرمود از ظلم به کسی که جز خدای متعال کمکی ندارد بپرهیزید، شما را خاکستر می کند…

اما انسان دوستی داشته باشد و او را در راه دوستی او کتک بزنند چه عیبی دارد؟

پیامبران ما را سنگباران میکردند، آتش بر سر پیامبر ما صلی الله و علیه و آله و سلّم ریختند، صبر میکردند، طلبه در این روزگار سخت باید صبر کند.

داستانی از مرحوم شیخ عباس قمی اعلی الله مقامه الشّریف

امام رحمه الله علیه نقل میفرماید که من و آقا شیخ عباس محدث قمی از مشهد سوار اتوبوس شدیم و به طرف تهران میآمدیم، وسط راه ماشین پنجر کرد، راننده در آیینه یک نگاهی کرد دید یک آخوند و یک سید در ماشین هستند، شروع کرد فحشهای رکیک به این شاگرد خود دادن، از آن حرف‌ها… که مگر من نگفتم این فلان فلان شدهها را سوار ماشین نکن؟ اینها شوم هستند، وقتی سوار ماشین میشوند پنچر میشود!… چند  فحش به او داد و با عصبانیت به آقا شیخ عباس رو کرد و گفت: برو پایین! این شیخ مظلوم در زمان رضا خان چه کند؟ آقا شیخ عباس پایین رفت، چون امام سید بود به او چیزی نگفته بودند، امام هم فرمودند: من میخواستم با آقا شیخ عباس پیاده بشوم و آقا شیخ عباس اصرار کرد شما پیاده نشو، ایشان را پیاده کردند، محدث قمی را پیاده کردند!

آن‌ زمان نه آخوند رئیس جمهور بود و نه حکومت دست ما بود ولی وقتی فضا عوض شود یک عدهای خبیث هستند، یک عدهای حرام لقمه هستند، یک عدهای بدذات و بدجنس هستند و به مقدّسات بد میگویند.

روزهای اول انقلاب من در میدان آزادی پیاده شدم، میگهای روسی فرودگاه ما را بمباران کرده بودند، من از میدان آزادی تا چهار راه شهید قدّوسی خدای متعال میداند که چقدر فحش شنیدم، چهره‌ی رسانهای نبودیم، کسی نبودیم، یک آخوند مظلوم بودیم، خیلی من را فحش دادند…

«وَإِذَا الْمَوْؤُودَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»[۸] ما که اصلاً به حساب نمی‌آییم… گاهی در این شبکههای مجازی بعضی‌ها سر به سر ما می‌گذارند، بعضی از دل‌سوختگان امام حسین علیه السلام، بعضی از اهل غیرت به ما مراجعه می‌کنندو میگویند: فلانی جواب بده، میگویم: نه! اینها مشت به باد میزنند! خیال میکنند ما کسی هستیم، با خیالِ خود میجنگند، آن‌ها را رها کنید، خدای متعال از ما دفاع میکند…

اما اینطور نمیماند، این نوع خباثتها بلا میآورد… آقا شیخ عباس قمی پیاده شدند، کنار راه نشسته بود و هیچ ماشینی ایشان را سوار نمیکرد، تا یک کامیون ایشان را سوار کرد که وقتی سوار شده بود معلوم شده بود این شخص هم ارمنی است! مسلمان ایشان را سوار نکرد.

امام حسین علیه السلام را چه کار کردند؟ ارمنی‌ها بودند یا همین مسلمانها بودند؟ امام حسین علیه السلام میخواستند حرف بزنند هلهله میکردند که کسی حرف امام حسین علیه السلام را نشنود… امام حسین علیه السلام را کشتند و کف زدند و خوشحالی کردند… نکند که وضعِ ما اینطور بشود… نکند که شیطان بیاید و همه‌ی ما را به آن طرف بکشاند… ارمنی به ما رحم بکند اما مسلمان به ما رحم نکند…

آقاشیخ عباس قمی میفرماید: سوار کامیون این شخص ارمنی شدم، شروع به صحبت کردن کردیم، وقتی فهمیدم که ارمنی است از امتیازات اسلامی برای ایشان میگفتم، از اخلاق پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم و حضرت ائمه علیهم السلام برای ایشان میگفتم، ایشان هم خوششان میآمد، ما می‌گفتیم و او هم صفا می‌کرد، راننده گفت من همدان میروم تهران نمیروم، من هم به یاد آوردم که در کتابخانه همدان کتابی است که من ندارم، بروم که آن کتاب را بگیرم، گفتم: من هم به همدان می‌آیم، بالاخره تا به همدان رسیدم این ارمنی مسلمان شد!

ببینید کار خدای متعال را! تدبیر خدای متعال را! یک راننده رذل باید یک عالم وارسته صاحب کرامتی را که محقق و مروج مکتب اهل بیت علیهم السلام است را پیاده کند و یک ارمنی شکار او شود و به پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم وصل شود.

اگر انسان صبر کند «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» همین است، خدای متعال با شیخ عباس رفیق شد، چه چیزی به او داد؟ هدایت یک دل را به او داد که «أَنْ یَهْدِیَ اَللَّهُ عَلَى یَدَیْکَ رَجُلاً خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ اَلشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَکَ وَلاَؤُهُ»[۹] اگر انسان یک نفر را به راه راست هدایت کند… پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم  به حضرت علی علیه السلام خطاب کردند، علی جان! به یمن برو و تبلیغ کن… اگر خدای متعال به دست تو یک دلی را به خدا وصل کرد، یک گریز پایی را به خدای متعال وصل کردی، اگر همه عالم یک طرف باشد و هدایت یک نفر یک طرف باشد، این هدایت از عالم بهتر است!

آقا شیخ عباس چه چیز میخواهد که بهتر از این باشد؟ ده مرتبه چوب هم به انسان بزنند، ده مرتبه آب دهان هم به صورت انسان بیندازند ولی انسان برای امام زمان ارواحنا فداه یک قشون درست کند، یک نفر!

وقتی حضرت امام حسین علیه السلام «هَلْ مِنْ نَاصِر» میگفت یک نفر هم نبود… در غربت یک نفر از ایشان حمایت نکرد… اگر یک نفر هم  از انسان طرفداری کند همین هم بسیار خوب است.

روضه حضرت علی اصغر علیه السلام

صلی الله علیک یا ابا عبدالله

حسین من… «ساعد الله قلبک»… مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام کوه را آب میکند... حال ببنید کسی ولایت و امات نداشته باشد چقدر درّندهای میشود… امروز این وهابیها همین حرملهها هستند… امروز این حکّام بیدین همان عمرسعدها هستند… عمر سعد رسماً دستور داد و گفت که آیا گلوی سفید علی اصغر را نمیبینید…

نامرد… بچّه است… بچّه که تیر نمیخواهد… مصیبت حضرت علی اصغر علیه السلام خیلی سخت است… امام حسین علیه السلام هم شب عاشورا به یاران بزرگوارشان آمادگی دادند و فرمود: فردا بچّه‌ی من را هم میکشند… شش ماهه‌ی من هم شهید میشود… هم سکینه خاتون بعد از شهادت امام حسین علیه السلام میفرماید: کنار بدن بی سر پدرم بودم… از حلقوم بریده صدا شنیدم که فرمودند: به شیعیان من بگو

«لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاَ تَنْظُرونی                 کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی»

شیعیان من! ای کاش در روز عاشورا بودید و  حال من را میدیدید… بچّه‌ی من در دست من بود…

امام حسین علیه السلام اتمام حجّت کردند… ای مردم! اگر من با شما میجنگم شما با من جنگ دارید، طفل شیرخوار که جنگ ندارد، گناه ندارد… اگر گمان میکنید من بهانه کردم که خودم آب بخورم بیایید بچّه‌ی من را ببرید خودتان سیراب کنید و او را به من برگردانید…

بعد امام حسین علیه السلام خواستند که مقداری عاطفهها را تحریک کند… فرمود: «اَما تَرَونَه کَیْفَ یَتَلَظّی عَطَشَا»[۱۰]… هنوز کلام امام حسین علیه السلام به پایان نرسیده بود… گلو نازک بود… مثل گل بود… تیر هم تیر بی‌رحمی بود… تیر از گلو بزرگ‌تر بود… نوکِ آن تیر پهن بود… سه شعبه بود… همه‌ی شهدا با خنجر سرشان از بدن جدا شد… سرِ یک شهید با تیر جدا شد و آن هم حضرت علی اصغر علیه السلام بود…

روضهای که امام زمان ارواحنا فداه در زیارت ناحیه مقدسه علیه السلام می‌خوانند و میفرمایند: «الطِّفْل الرَّضیع، الْمَرمِىّ الصَّریع»، «الصَّریع» یعنی افتاد، یعنی وقتی تیر خورد سر افتاده است…

گلو خونریزی میکرد… امام علیه السلام کف دست را به زیر گلو میگرفتند و خونها را به آسمان میپاشیدند… بچّه را زیر عبا گرفتند… بچّه‌ی سر بریده را زیر عبا گرفتند… به طرف خیمه‌ها می‌روند، مدام چند قدم میروند و بر میگردند… در بعضی از مقاتل نوشته‌اند که حضرت سکینه سلام الله علیها به استقبال دوید، صدا زدند: پدر جان! آیا برادرِ مرا آب دادی؟

لاحول و لا قوه الا بالله

ایشان باب الحوائج هستند، ان شاء الله دعاها مستجاب است، دستِ کوچکِ ایشان گره‌های بزرگ را باز کرده است و باز می‌کند، بزرگانِ ما با توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام مُرده زنده کرده‌اند، این را با سند عرض می‌کنم، با توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام مُرده زنده کرده‌اند…

چند مرتبه این آیه‌ی کریمه را بخوانیم:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»[۱۱]،«اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»،«اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»، «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»، «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»، «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ»

خدایا! به حضرت علی اصغر علیه السلام تو را قسم می‌دهیم که مریض‌های ما را شفاء عنایت بفرما.

خدایا! این اقتصادِ بیمار را شفاء بده.

خدایا! با عدلِ خودت با ما رفتار نکن.

خدایا! با کَرَمِ خودت به زندگی‌ها برکت بده.

خدایا! جوان‌های سرگردانِ ما را به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام از سرگردانی، از تنها ماندن، از بی‌کار بودن، از انواعِ هرزگی‌ها و گناهان و اعتیاد و رفقای بد و گروهک‌ها و گروه‌های غرب‌گرا محافظت بفرما.

خدایا! تو را به حضرت علی اصغر علیه السلام امام حسین علیه السلام و به دل سوخته‌ی سیّدالشّهداء علیه السلام در شهادتِ این دردانه قسم می‌دهیم که عاقبتِ امرِ ما را ختم به خیر بفرما.

خدایا! این سیّدِ ما را یاری کن.

خدایا! این نعمت را از ما نگیر.

خدایا! ناشکری‌ها را از ما بگیر.

ان شاء الله که همیشه دلِ شما وصل باشد و حاجتِ شما روا باشد.

صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۰۰

[۳] سوره مبارکه اعراف آیه ۴۳ «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّهُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»

[۴] سوره مبارکه بقره آیه ۱۵۳ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»

[۵] سوره مبارکه انفال، آیه ۴۶ «وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ  وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»

[۶] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۴۶

[۷] الکافی، جلد ۲ ، صفحه ۳۳۱

[۸] سوره مبارکه تکویر، آیه ۸و۹

[۹] جامع الاحادیث- الکافی، ج ۵، ص ۲۸

[۱۰] مقتل فلسفی ص ۶۷

[۱۱] سوره مبارکه نمل، آیه ۶۲ (اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ وَ یَجعَلُکُم خُلَفاءَ الاَرضِ ءَاِلهٌ مَّعَ اللهِ قَلیلاً مَا تَذَکَّرُونَ)