آیت الله صدیقی صبح روز تاسوعا محرم سال ۱۳۹۷ در مجلسی که به مناسبت فرارسیدن ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السّلام برقرار گردیده است، به سخنرانی پرداختند که مشروح آن تقدیم می گردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَهً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ اَرواحُنافِداه عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ اِلی یَومِ الدین».
مقدمه
«یا أَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلکم تُفلحون»[۲]
ای مؤمنین! از سنگر صبر بیرون نیایید، فضا تیرباران است و شیاطین از هر طرف قصدِ دینِ شما را کردهاند، قصدِ عزّت شما را کردهاند، قصدِ ناموس شما را کردهاند، فعلاً قصد جزع و نق زدن نیست، دشمن آمده است که همه چیز شما را بگیرد، حواس شما نبوده و دشمن خودِ داخل شما بوده است، بیگانه مأمور دارد، پیاده نظام دارد، ستون پنجم دارد، شما را در شرایط سختی قرار داده است، میخواهد از این هم بدتر شود، «اصْبِرُوا» مقاومت کنید، همدیگر را رها نکنید، بجای اینکه دشمن را هدف قرار بدهید به یکدیگر نپرید، در شرایط سخت آن چیزی که شما را نجات میدهد «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا»[۳] این امام حسین علیه السلام حبل الله است، ببینید چطور کشور را در یک خط قرار داده است! در همهی شهرها، روستاها، در خارج، در داخل، همه یک حرف دارید، همه میگویید «یا حسین علیه السلام»! چقدر خوب است که انسان به دنبال اهل بیت علیهم السلام باشد، این ارتباطات میآید، این اتّحاد میآید، این مهمانی میآید این اخوت و مهربانی میآید، همه از گرانی میگویند ولی برای امام حسین علیه السلام اطعام میکنند، غذا میدهند، صبحانه میدهند، در همه جا هم برای امام حسین علیه السلام کم نمیگذارند.
اثر صبر
اگر انسان قطع تعلق از دنیا بکند عالم برای او بهشت است. خدای متعال به انسان مائده میدهد، خدای متعال از غیب میرساند، خدای متعال برکت میدهد، «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»، قبل از عاشورا این جمع کجا بود؟ ولی امام حسین علیه السلام آمده است، همه آمدهاند، برای یاری امام حسین علیه السلام آمدهاند، همه جا کربلا شده است، همه قشون امام حسین علیه السلام شدهاند، همه آمدهاند به امام زمان ارواحنا فداه بگویند که اگر ما در کربلا بودیم حضرت علی اصغر علیه السلام تیر نمیخورد، اگر ما در کربلا بودیم حضرت زینب سلام الله علیها اسیر نمیشد، امروز جوانان ما در سوریه از حضرت زینب سلام الله علیها شما دفاع میکنند، حرم ایشان را حفظ کردهاند، آن روز هم اگر بودیم حریم شما را حفظ میکردیم، «إصبِروا» هم صبر انقلابی در مسائل فرهنگی داشته باشید، به فکر چاره باشید، در حال رشته کردنِ تمام بافتههای شهدا هستند، با جرأت… در هر گوشهای شما یک زن بیحجاب میبینید نه بد حجاب، این نوک پیکان است، ریشهی آن آنهایی هستند که مأمور آمریکا هستند و مسئولیت در کشور دارند، آن حرام خورها، آنهایی که ریشهی اقتصاد را از بین میبرند، بعضی از اینها شبکهای هستند و مأموریت دارند ولی بعضی از اینها نادان و غافل هستند، بعضی از اینها از لج فقر است، این چنگال است که به صورت نظام میزنند، احساس فشار میکنند و میخواهند یک طوری نارضایتی خود را نشان دهند، چون کاری از دست آنها ساخته نیست آلت دست دشمن قرار میگیرند، با شبکههای بیگانه چادر خود را بر میدارد، تیر به خون شهدا پرتاب میکند، تیر به سیّدالشّهداء علیه السلام و قرآن پرتاب میکند، با دین خود لج میکند برای اینکه فلان مسئول بد عمل کرده است!
اینها بصیرت میخواهد، اینکه انسان بداند ریشههای مشکل کجاست، گیرِ کار کجاست، و برای آینده فکر کنیم که چطور میشود این گره را باز کرد، گرهی باز نشدنی برای کسی که اعتقاد به خدای متعال و امام زمان ارواحنا فداه و اعتقاد به کشتی نجات بودن امام حسین علیه السلام دارد وجود ندارد، او هرگز نا امید نیست و فکر نمیکند که دیگر کار از کار گذشته است، هیچ وقت کار از کار نگذشته است.
قرآن کریم فرمود: «وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»[۴] شما از گناهان خود برگردید، شما از بیخیالی خود برگردید، شما از وانفسای خود برگردید، وا دینا بگویید، وا حسینا بگویید، وا عفّتا بگویید، اگر شما وایِ دین داشته باشید، شما عشق به آخرت داشته باشید، دنیا والله میگذرد، بد و خوب دنیا میگذرد، فقر و غنای دنیا رفتنی است، خیلیهایمان رفتند، خیلیها در این چند سالی که ما جارو کش دلهای این حسینیه هستیم خیلیها بودند که امروز نیستند، ما فکر نمیکنیم که ما هم میرویم، از همین منبریها… مرحوم آقای وحدت که اینجا منبر میرفتند، چقدر از مادحین که ما اینجا پای منبرشان گریه کردیم و الان نیستند، ما هم به همین زودیها رفتنی هستیم، کسی نمیماند، چیزی که لازم داریم دین ما است، چیزی که لازم داریم ارزشهای حسینی و عاشورایی ماست، برای نگه داشتن اینها باید بزرگانی که اهل تجربه هستند، انقلاب کردهاند، شاه را بیرون کردهاند، هنوز که شاهی در مملکت نداریم، آمریکا در مملکت ما بود، سرنوشت آموزش و پرورش ما دست آنها بود، ارتش ما دست آنها بود، آنوقت کسی نا امید نبود، زیر پرچم ولایت آمدید توانستید یک معجزه… که محقق یک معجزه بود ایجاد کنید، آمدید خدای متعال هم قدرت خود را نشان داد، امروز هم باید همان روش باشد، باید همان رویه باشد.
معجزه صبر
لذا «اِصْبِرُوا» صبر کنید، یکی از معجزاتی که صبر برای فرد دارد این که خدای متعال صابر را همراهی میکند، اصلا داشتن صبر موهبت الهی است، یک مدد غیبی است که به انسان روحیه میدهد، یک مدد غیبی است که به انسان ظرفیت میدهد، یک مدد غیبی است به انسان امید میدهد، یک مدد غیبی است که به انسان عشق میدهد که خیلی به درد و مشکل خود توجه نکند و به هدف خود توجه کند، اینکه چه به سر من آمد مهم نیست، این مهم است که چه به سر دین من آمد، چه به سر نسلهای آینده آمده است مهم است.
اگر سیم دل کسی به خدای متعال وصل باشد بلاها را برای خود فرصت میداند، هر کسی که رشد کرده است در فشارها رشد کرده است، هر که به جایی رسیده با تحمل سختیها به جایی رسیده است، اگر جنگ هشت ساله شما نبود امروز شما صاحب موشک نبودید، صاحب هستهای نبودید، صاحب این همه برکات علمی نبودید، اگر شما هشت سال دفاع مقدس را نداشتید این راهیان نور… میلیونها جوان در مشهد شهدا رمز و راز مقاومت یاد میگیرند، مرد میشوند و میآیند و با حالت الهی بر میگردند، شهدا آنها را نگاه میکنند، دلهایشان تمیز میشود و بر میگردند، به برکت خون شهدای شما، تحمل هشت سالهی شما، امروز مساجد دانشگاههای شما در وقت نماز مملو از دانشجو و استاد است، استاد دانشگاه، همهی مجموعهی دانشگاهها مانند شما هیئت امام حسین علیه السلام دارند. کجا از این خبرها بود؟ نماز در دانشگاهها معنی نداشت، مگر استاد دانشگاه یا دانشجو میتوانست که محاسن داشته باشد؟ مگر دختری میتوانست که چادر یا روسری داشته باشد و به دانشگاه برود، خون شهدای شما پایمال نشده است، به خدای متعال نمیشود که پایمال بشود، خدای متعال حافظ خون شهید است، «السلام عَلَیْکَ یَا ثَارَالله وَ ابنَ ثَارِه»، خونی که در راه خدای متعال ریخته میشود خون خدای متعال میشود، رنگ بقاء میگیرد، رنگ خدای متعال میگیرد، «صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً»[۵]، انقلاب کردن و حسینی بودن مرارت دارد، تلخی دارد، فشار دارد، گرسنگی دارد، در به دری دارد، ولی از امام حسین علیه السلام صبر یاد بگیرید، در سختترین شرایط… نه بزرگترها، دخترهای کوچک گرسنه بودند، کتک خورده بودند، تحت سخترین شرایط روحی و جسمی بودند اما حواسِ آنها به دینشان بود که حرام نخورند، زنان کوفه برای اینها لقمه آوردند، نان و خرما آوردند، بچهای که دو سه شب است که هیچ چیز نخورده است، بچهای که در بیابانها دویده است، اما اینطور نیست که حواسِ او پرت بشود و از آنها لقمه را بگیرد، میگفتند: زنان کوفی! خجالت بکشید، «عَمَّتی تَقُول اِنَّ الصَّدَقَهَ عَلَیْنَا مُحَرَّمَ» عمهی ما فتوا داده است، به ما فروده است که این لقمهها را از اینها نگیرید که بر شما حرام است!
اگر شما این روحیه را نگه دارید اشخاص طمع نمیکنند برجامِ دوم و سوم، ذلت به روی ذلت، مملکت فروشی به روی مملکت فروشی، مدام توقف در دین را… مدام فشار بیاورند، این فشارها برای این است که ما دستانمان را بالا ببریم و بگوییم چارهای نیست جز این که با آنها بسازیم! من اینجا باطن قضیه را صاف میگویم، دیدید که در این چند سال من بلندگوی قلب پاک حسینی شما بودم، این فشارها فشارهای تصادفی نیست، اینها شبکهای است، اینها حساب شده است، میخواهند همه آنقدر فشار ببینند که بگویند رضا خان بیاید! این است! بعضیها به زبان میآورند! و این شبکهها در حال بزرگ کردن هستند، رضاخانِ قلدرِ بیدینِ مخالفِ مجالسِ امام حسین علیه السلام که مجالس امام حسین علیه السلام را با زور سر نیزه تعطیل کرد، روضهخوانیها را با زور ممنوع کرد،
کسی جرأت نمیکرد دسته بیرون بیاورد، عزادارن امام حسین علیه السلام در زیرزمینها میرفتند و کسی را میگذاشتند که کسی متوجه نشود و به حکومت خبر بدهد، چادر زنهایتان را با سرنیزه کشیدند و بردند، برای مملکت هم هیچ رشدی نداشتند، بر این پدر و پسر لعنت، آنها مملکت را عقب نگاه داشتند.
مقایسهی اوضاع ایران در زمان پهلوی با الآن
آیا شما تهران را به یاد میآورید که چه کثافت خانهای بود؟ هم از نظر اخلاقی… چهار هزار شراب فروشی در این کشور بود، شبها نعره و بد مستی اینها انسان را کر میکرد، امروز شما یک امنیتی دارید، امروز شما یک اصالتی دارید، یک وزانتی دارید، جوانان شما در دانشگاهها برای امام حسین علیه السلام گریهها دارند، دانشگاهیان! اینطور نبودند که! همه چیز یک طور دیگر بود، حال میخواهند رضاخان بیاورند! و اگر بخواهند رضا خان بیاورند ما زیر بار نمیرویم مگر اینکه له بشویم که بگوییم دستانمان بالاست، اینها نتوانستند… دین چه کار به دنیا دارد؟ آخوندها رها کنند و بروند، آخوندها نبودند که دختران شما در دبیرستانها هم امنیت نداشتند و چه بساطی در آنجا کشف میشد.
آمریکاییها در این مملکت چه تجاوزات ناموسی داشتند، ارتشبد شما در برابر یک گروهبان آمریکا حق اظهار نظر نداشت! باید محکم پایش را میزد و گروهبان آمریکایی بر او مسلط بود، تکنسینهای ایرانی حق نداشتند پیچ و مهره یک دانه هواپیما را باز کنند، از برکت خون شهدای شما بحمدالله اوضاع ما به اینجا رسیده است که امروز جوانان شما در حال هواپیما ساختن هستند، تانک میسازند، موشک ساختهاند که دیگر دنیا نمیتواند شما را ناامن کند، چون اقتدار پیدا کردهاید. «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ»[۶]، شما رهبری دارید که اهلِ سوز سحر است، اهل جمکران و توسل به امام زمان ارواحنا فداه است، هرجا هم که کم میآورند همهی دلها را به آقای خود وصل میکنند، عرضه میدارند مولا جان! جانِ ناقابلی دارم، بدن ناتقصی دارم، آبروی مختصری دارم، همهی اینها را در راه شما گذاشتم…
قدر بدانید، قدر بدانید که میخواهند رضاخان بیاورند، قدر بدانید که میخواهند شکنجهگر بیاورند، قدر بدانید که میخواهند همهی چادرها را ببرند…
«اصْبِرُوا» مقاومت کنید، اهل صبر باشید، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»[۷] یکی از معجزات صبر این است که انسان را فانی در خدای متعال میکند، حجابِ باطن کنار میرود، انسان خدای متعال را مییابد، خدای متعال با همه هست ولی اهل صبر بودنِ خدای متعال را لمس می کنند، مییابد که در دامان قدرت لایتناهی الهی قرار گرفته است، خدای متعال را با چشم دل میبیند که با او هست ولی تا اهل صبر نباشیم حجاب باطن نمیگذارد که ما خدای متعال را باور کنیم.
«الله اکبر» میگوییم و نماز هم میخوانیم اما به مقدسات هم بد میگوییم، اما همینکه گرانی شد شروع میکنیم به اباطیل گفتن، با دشمن هم صدا شدن! آنچه یهودِ آدم کشِ کودککش میگوید یک عدّه تحت فشار همان حرفها را میزنند و با دشمن همنوا میشوند، اما اگر کسی اهلِ صبر باشد قدرت خدای متعال را مییابند.
در بیابانی از قشون جدا افتادند و در آنجا خوابیده بودند، گشتِ دشمن آمد و دید عجب شکاری بدست آورده است، بالای سر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و شمشیر را بلند کرد که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بزند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چشم مبارک خود را باز کردند، تا دید که چشم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم باز شد گفت: یا محمد! چه کسی است که تو را از دست من نجات دهد؟ وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اصلاً دستپاچه نبودند.
فرمودند: خدای متعال! این شخص یک پای خود را جلو گذاشت و یک پای خود را عقب گذاشت که بزند، پای او لیز خورد و آن شخص افتاد!
وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بلند شدند و شمشیر او را بدست گرفتند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بالای سرِ او ایستادند و فرمودند: حال چه کسی است که تو را از دست من نجات دهد؟ تسلیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شد، ولی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این را یافتهاند که تنها نیستند، خدای متعال را داردند! خدای متعال این معیّت خود را که میفرماید: «مَعَ الصّابرین»، نه اینکه خدای متعال با دیگران نیست ولی آنها باور نمیکنند، برای آنها لقلقهی زبان است، «توکل بر خدای متعال» میگویند، «خدای متعال روزی رسان است» میگویند، اگر خدای متعال روزی رسان است چرا اینقدر نِق میزنی؟ چرا اینقدر به دین خود بد میگویی؟ چرا یقهی طلبهی بیچاره را میگیری؟ چرا طلبهی مشهدی را کشتی؟ «بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»[۸]، جرمِ اینها چیست؟ جرمشان تبلیغ دین است! جرمشان تبلیغ امام حسین علیه السلام است، جرمشان این بود که جمعیت را بر علیه شاه با نوای امام حسین علیه السلام بسیج کردند بر توپ و تانک و اسلحه پیروز شدید، جرمشان این است که در منطقه قدرت اول هستید، امروز بدون نظر ایران در منطقه هیچ کاری صورت نمیگیرد، جرمشان این است که سِحرِ قدرت آمریکا را باطل کردید، اینها تصمیم گرفته بودند و همهی شرایط را هم فراهم کرده بودند که بشار اسد را ببرند، میخواستد یک نامرد حرامی را رئیس جمهور سوریه بکنند که در سخنرانی خود گفته بود که جریان عاشورا برای ما عبرت است! (سید حسن نصرالله این سخنرانی را دارد) اسلاف ما (یعنی یزید) امام حسین علیه السلام را کشت ولی زن و بچّهی او را باقی گذاشت، (او امام نمیگوید من میگویم)، که امروز ما گرفتار شیعه شدیم! ما اگر پیروز شدیم باید زن و بچّهی شیعه را نابود کنیم.
قرار بود که یک همچنان عنصر خطرناکی را در سوریه بگذارند که در کنار اسرائیل باشد، آن وقت داعش را به اینجا بفرستند و جنگ را بر ما تحمیل کنند و تجزیهها روی تجزیهها بیآورند.
این قدرتِ ایران در همین شرایط بد اقتصادی است که در سوریه ناموس امام حسین علیه السلام را حفظ کرده است، استقلالِ آنجا را حفظ کرده است، عراق را… اگر حضور سردار سلیمانی شما نبود، اگر تشکیل بسیج آنجا نبود امروز قبر شریف امام حسین علیه السلام را به آتش کشیده بودند، سامرا و کاظمین را ویران کرده بودند، تمام دلبرهای شما را با خاک یکسان میکردند، اینها نقشههای خطرناکی داشتند و همهی آنها هم برای نابودی شما بود. ولی «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»… خدای متعال با اهل صبر است، رزمندگان ما خدای متعال را میبینند، خدای متعال را می یابند، قدرت خدای متعال را باور میکنند، این است که هیچ ترسی از کشته شدن ندارند و هیچ ترسیای از هیچ قدرتی ندارند، مردانه میروند و با زن و بچّهی خود خداحافظی میکنند، این شهید حججی… سلام خدای متعال بر شهید حججی که چه حجّتی شد… منِ آخوند هر وقت به یاد میآورم خجالت میکشم، او آخوند نبود او فارغ التحصیل دانشگاه نبود ولی خدای متعال چه نوری به او داد، چه انفجاری در دنیا ایجاد کرد، یک جوان بیست و چهار ساله!
امروز… «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»، آن که معجزه میکند، پیروزی میآورد، عزت میآورد، ما را بیمه میکند «صبر» است، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ».
روضهی حضرت عباس علیه السلام
روز، روز قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلم است، حضرت ابوالفضل علیه السلام عباس بود،
عباس همان عبوس است دیگر، «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»[۹]… مظهر قهر خدای متعال بود، مظهر قدرت خدای متعال علیه دشمن بود، این بود که جبههی دشمن بر روی حضرت ابوالفضل علیه السلام سی هزار لشکر کشید، این تعبیر حضرت زین العابدین علیه السلام است، عبیدالله ابن عباس پسر حضرت ابوالفضل علیه السلام را دید و ایشان را نگاه کرد و فرمود: سخت ترین روز برای جدّ من رسول خدا صلی الله و علیه و اله و سلم روز احد بود که عموی ایشان اسدالله و اسدالرّسول را گرفتند، داغ از حضرت حمزه علیه السلام را به دل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گذاشتند، بعد از احد سخت ترین روز، روزِ موته بود که جعفر بن ابی طالب که چه جعفری… آقا امیرالمؤمنین میفرمودند: اگر حمزه و جعفر بودند حق ما غصب نمیشد، اگر آنها بودند حضرت فاطمه سلام الله علیها کتک نمیخوردند… اگر آنها بودند خانهی وحی آتش نمیگرفت، اگر آنها بودند دستان امیرالمؤمنین علیه السلام را نمیبستند… این بود که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تحمل داغ حمزه، تحمل داغ جعفر خیلی گران بو، بعد امام زین العابدین علیه السلام فرمودند که «لَا یَوْمُ کَیوُم الحسین» هیچ روزی مثل روز امام حسین علیه السلام نبود… سی هزار… که نه یهود بودند و نه نصارا بودند، ادعا میکردند که امّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، آمدند محاصر کردند و در ریختن خون پسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از همدیگر سبقت میگرفتند و قربه الی الله این کار را میکردند… فضا اینقدر عوض شد…
امروز بعضیها فحش به آخوند را قربه الی الله میدانند، فحش به شهدا را قربه الی الله میدانند… بدبختها! این همه رشد، این همه قدرت، این همه عزت، این همه پیشرفت، این همه گسترش سفره امام حسین علیه السلام، این همه گسترش سفرهی امیرالمؤمنین در غدیر، روز به روز سفرهی امام حسین علیه السلام روبه رشد است، اینها را نمیبینند و میگویند این چه مملکتی است که شما درست کردید؟ ما درست نکردیم! این نواقص را شما بیدینها درست کردید، شما بر ما تحمیل شدید، شما نفوذی بودید و نفوذ کردید و این مملکت را به این روز انداختید، وگرنه اگر شهید بهشتیِ ما بود، اگر آن مغز متفکّر… اگر شهید چمرانِ ما بود، آن نبوغ علمی… اگر این بزرگان ما که همه به خاک و خون کشیده شدند بودند وضع طورِ دیگری بود، شما بودند که اینها را از ما گرفتید و خودتان را جا زدید و امروز طلبکار درآمدهاید.
فرمود: سی هزار نفر تکبیر گویان… پشت عمر سعد نماز ظهر را خواندند و به امام حسین علیه السلام گفتند که مگر نماز تو قبول است؟ این حرفها را الان هم میگویند، به متدینین پوزخند میزنند، میگویند شما دین ندارید و دین مال ما است، میبینید که عضو شورای شهر آن غلط را میکند و میگوید اگر امام حسین علیه السلام نبود شما چطور میتوانستید مردم را احمق کنید؟ ببینید چه تعبیراتی دارند! چه طور حمله میکنند! از یک طرفی آنها آنطور میگویند، از یک طرفی روزنامههایشان نام مبارک حضرت رقیه سلام الله علیها را مینویسند و آنطور جسارت میکنند… «نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّهَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا»…
امام زین العابدین علیه السلام میفرماید: اینها… این سی هزار نفر در ریختن خون پسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مسابقه گذاشته بودند و قربه الی الله به امام حسین علیه السلام سنگ میزدند…
نکند که انسان غفلت کند… تاریخ تکرار بشود و شاهد اینطور مصیبتها بشویم…
بعد یگ نگاهی به یادگار عموجان خود کردند و فرمود: خدای متعال عموی ما ابوالفضل رحمت کند، خدای متعال به او درجهای داد که شهدا به او غبطه میخورند…
این سیهزار نفر از ابوالفضل علیه السلام حساب میبردند، لذا وقتی آمد از امام حسین علیه السلام اجازه میدان گرفت آقا امام حسین علیه السلام رسماً گریه کردند… فرمودند: عباس من! تو عَلَم من هستی…. بعضی جاها دارد که تو علمدار من هستی ولی تعبیر دقیق د ارد که تو عَلَم من هستی، چون این پرچم معرف کشور است، این عَلَم معرف کشور است، عبّاس! جبهه من را به تو میشناسند، اگر تو نباشی به خیمه ها میریزند…
عَرضه داشت چه کنم؟ حسین جان! سینهی من سنگینی میکند… فرمود: حال که میخواهی بروی… علمدار من! برو ببین میتوانی کمی آب برای لبهای تشنه بیاوری؟
این بود که حضرت اباالفضل علیه السلام خداحافظی نکردند، همهی این شهدا خداحافظی کردهاند اما حضرت اباالفضل علیه السلام با حضرت سکینه سلام الله علیها خداحافظی نکردند، با حضرت رقیه سلام الله علیها خداحافظی نکردند، با خواهر مهربان خود خداحافظی نکردند… مشک را به دوش گرفتند، به قصد آوردن آب برای تشنگان رفتند و آنچنان صلابت و هیبتی داشتند که کسی نمیتوانست نزدیک شود، از دور تیر میزدند و حضرت عباس علیه السلام اعتنایی نمیکردند، هشتاد نفر را به درک واصل کردند، با همان حال وارد شریعه شدند، دست به زیر آب بردند… «فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَیْن»… عباس میخواهی چه کنی؟ لب امام حسین علیه السلام خشکیده باشد… جگر فرزندان امام حسین علیه السلام خشک شده بود… آب را ریختند، از شریعه بیرون آمدند، اما همهی دغدغهی ایشان این مشک است، مشک آبروی ایشان است، سرمایهی ایشان است…
ای خدا! آیا میشود این مشک را سالم برسانم؟!
این بود که ایشان نتوانستند شجاعت خود را آنجا نشان دهند، وارد معرکه نشدند، از نخلستان عبور میکردند که بچّهها کمتر چشم به راه بمانند اما لعنت خدای متعال بر آن قاتلی باد که کمین کرده بود… با یک شمشیر دست راست ایشان را قطع کرد… حضرت اباالفضل علیه السلام خم به ابرو نیاوردند…
«واللهِ إن قَطعتُمُ یَمینی، إنّی أُحامِی أَبَداً عن دِینی»… آیا شما خیال کردهاید که اگر دستِ من قطع بشود من دست از امام زمان خود بر میدارم؟ هرگز! من تا جان دارم از امام حسین علیه السلام دفاع میکنم…
مشک را به طرف چپ گرفتند اما دست چپ ایشان را هم قطع کردند…
کربلا رفتهها! ان شاء الله با هم برویم… کف العباس… در دو جا هر دو دست ایشان قلم شد ولی امید ایشان ناامید نشد… آیا میدانید چه زمانی امید ایشان قطع شد؟ وقتی تیر به مشک ایشان زدند و آب ریخت…
نه دست دارد که به طرف فرات برگردد و نه رویی دارد که به طرف خیمه برود…
سخت ترین حالتِ حضرت اباالفضل علیه السلام اینجا بود بود؛ لذا آن شاعر عرب میگوید: ای زائرِ قبر حضرت عباس علیه السلام! اگر گذرِ تو به حرم حضرت عباس علیه السلام افتاد من یک توصیه دارم… «لا تَدعُوَنَّ عِندَهُ سَکینَه»…. اسمی از حضرت سکینه سلام الله علیها نبرید… چون حضرت عباس علیه السلام سفارش آب داده بودند…
لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
خدایا! به این باب الحوائج، به وجاهت و آبرویی که به حضرت ابوالفضل علیه السلام در جهان بشریت دادهای تو را قسم میدهیم لباس فرج به قامت امام زمان ارواحنا فداه بپوشان.
خدایا! این وضعی را که بر کشور شهیدان تحمیل کردهاند به خودشان برگردان.
خدایا! به اقتصاد ما، به ایمانِ جوانهای ما، به فرهنگ شیعی ما، به عفّت و حجاب بانوانِ ما، به معیشتِ همهی مردمِ ما خیر و برکت نازل بفرما.
خدایا! جوانان ما را به جوانان کربلا از سرگردانی نجات بده.
خدایا! درِ خانهی باب الحوائج هستیم، خدایا! ایشان مرد است، ایشان کسی را نا امید نمیکند، تو را به مردانگیِ حضرت اباالفضل علیه السلام حوائج همه را، حوائج کسانی را که فکر میکنند من دعا کنم مشکلشان حل میشود، حوائج همهی کسانی که گره به کارشان افتاده است، خدایا! با دست گره گشای باب الحوائج گرهها را باز بفرما.
خدایا! عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان
خدایا! این سیّدِ ما که مثل عمویشان دستشان در راه خدا مجروح شده است، پرچم انقلاب را با دست ضربه دیدهی ایشان به دست امام زمان ارواحنا فداه منتقل بفرما.
خدایا! مریضها را عموماً، مریضهای سفارش شده را خصوصاً، این دخترِ سه ساله سفارش شده را با عنایت باب الحوائجمان شفاء عنایت بفرما.
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۲۰۰
[۳] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۰۳ (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَهٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ)
[۴] سوره مبارکه اسراء، آیه ۸ (عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یَرْحَمَکُمْ ۚ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْکَافِرِینَ حَصِیرًا)
[۵] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۳۸ (صِبْغَهَ اللَّهِ ۖ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً ۖ وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ)
[۶] سوره مبارکه انفال، آیه ۶۰ (وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ ۚ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ)
[۷] سوره مبارکه انفال، آیه ۶۴ (وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ)
[۸] سوره مبارکه تکویر، آیه ۹
[۹] سوره مبارکه فتح، آیه ۲۹ (مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ ۖ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا ۖ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ۚ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاهِ ۚ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ ۗ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَهً وَأَجْرًا عَظِیمًا)
پاسخ دهید